در آستانه ورود به سال 1400 ه.ش شمسی هستیم. خانم هدی امامی، دانشجوی دکتری جامعه شناسی سیاسی در گزارش پیشرو به بررسی برخی از مهمترین وقایع تاریخی در یک قرن گذشته پرداخته است که به صورت گذرا مروری بر آنها شده است.
واپسین روزهای قرن چهاردهم شمسی را در حالی میگذرانیم که همچون یکصد سال قبل درگیر یک بیماری همهگیر و مهلک شدهایم سال 1300 ه.ش که نخستین سال از قرن چهاردهم شمسی است، نویدبخش پایان پاندمی آنفولانزای اسپانیایی بود. بیماری که در سال پایانی قرن سیزدهم شایع شد، یکسوم از جمعیت جهان را مبتلا نمود و بین بیست تا پنجاه میلیون (برخی تخمینها تا صد میلیون نفرگزارش می کند) قربانی گرفت.
ایران در جریان جهانگیری این بیماری از بالاترین آمارهای مرگومیر را داشتهاست تخمینهای مختلف از دست رفتن بین هشت تا بیست درصد جمعیت ایران را حکایت میکنند در جریان همین مصیبت است که با تلاشهای فیروز میرزا نصرتالدوله، انیستیتو پاستور ایران شروع به فعالیت میکند.
همچنین سالهای آغازین قرن چهاردهم با افول و انحلال سلسلهی قاجاریه در سال 1304 ه.ش پساز قریب به صد و سی سال حکمرانی بر ایران، همراه بوده است و در آذرماه همین سال حکومت به رضاخان پهلوی، منتقل میشود.
در نیمه دهه اول قرن چهاردهم، لایحه تاسیس راهآهن ایران به تصویب نمایندگان مجلس شورای ملی میرسد و به پیشنهاد صنیعالدوله رئیس مجلس وقت هزینههای ساخت راهآهن از طریق وضع مالیات و انحصار روی اقلامی چون چای شکر و نمک تامین شد، راهآهن سراسری در مرداد 1317 ه.ش به پایان رسید. این پروژه عمرانی وسیع نقش مهمی را در افزایش سرعت صنعتی شدن و شکلگیری طبقهای گسترده کارگران و به تبع آن فرهنگ کارگری و اعتصابات کارگری در ایران داشته است.
سال 1320 ه.ش ایرانیان یکی از سختترین ایام تاریخ این کشور را تجربه کردند. در پی اشغال ایران در جنگ جهانی دوم توسط متفقین و تشکیل "دالان پارسی" برای انتقال کمکهای متفقین به شوروی تا سال 1322 ه.ش ایران دوران قحطی بزرگ را از سر گذراند. در این دوره به دلیل کمبود شدید مواد غذایی- به دلیل اشغال ایران و انتقال مواد غذایی به شوروی توسط ارتش بریتانیا و متفقین اتفاق افتاد-جان های بیشماری بیجان شدند.
از این جنایت هولناک که با وجود ابعاد گسترده آن بهنحوی عجیب در تاریخ کشورمان کمرنگ شدهاست، با عنوان هولوکاست ایرانیان نیز یاد میشود. چهل درصد از جمعیت ایران براثر گرسنگی شدید در این دوسال به کام مرگ کشیده شدند (قریب به ده میلیون نفر).
پایان دهه سوم از قرن چهاردهم با نخستوزیری محمد مصدق -که نقطه عطفی در آن سالهای سیاه است- همراه میشود. مصدق عزم خود را جزم میکند تا صنعت نفت ایران را ملی کند. او عاقبت در سال 1329 ه.ش موفق میشود قانون ملی شدن صنعت نفت را به تصویب برساند این دستاورد برای دول استعمارگر که تسلط کامل خود بر ایران را در خطر میدیدند، گران آمد و بدینترتیب پروژه حذف مصدق کلید خورد.
دولت محمد مصدق عاقبت در کودتای ننگین آمریکایی- انگلیسی بیست و هشتم مرداد 1332 ه.ش ساقط شد و تمامی نیروهای فعال سیاسی شدیداً سرکوب شدند. پساز آن حکومت محمد رضاشاه پهلوی با اقتداری که از دولتهای استعمارگر به عاریه گرفتهشده بود به راه خود ادامه داد.
او در سال 1341 ه.ش تصمیم گرفت تحت عنوان انقلاب سفید به اصلاحاتی دست بزند که تغییرات گسترده اقتصادی و اجتماعی را در جهت مدرنیزاسیون جامعه ایرانی در بر میگرفت. این اصلاحات بدون در نظر گرفتن لزوم تغییرات دموکراتیک در نهاد سیاست روی داد و بدینترتیب دولت و جامعه از یکدیگر گسسته شدهاند وموج جدیدی از اعتراضات مردم و گروههای مرجع آغاز شد.
پانزدهم خرداد سال 1342 ه.ش نقطه عطف مبارزات مردم علیه حکومت شاهنشاهی در نیمه قرن چهاردهم بوده است. پساز این قیام مبارزات گروههای سیاسی حدت و شدت بیشتری گرفت و مبارزات علنی و مسلحانهای آرامآرام آغاز شد.
اتفاق غمانگیز دیگری که ایران در نیمه قرن چهاردهم (
1350ه.ش) با آن روبرو شد چشمپوشی حکومت وقت ایران از حاکمیت بر منطقه بحرین و درواقع از دست رفتن بحرین بودهاست فشار بریتانیا به شاه ایران کارساز شد و بحرین که از دیرباز جزو ممالک محروسه ایران بود، تحتالحمایه بریتانیا قرار گرفت و به خواست انگلستان مستقل اعلام شد.
از سال هزار و سیصد و پنجاه تا پنجاه و هفت، ایران شاهد اوجگیری روزافزون مبارزات سیاسی بر علیه رژیم شاه است و عاقبت در سال 1357 ه.ش انقلاب به پیروزی میرسد و سلسله پهلوی منحل میشود.
درپی همهپرسی دوازدهم فروردین 1358 ه.ش در اردیبهشتماه همان سال نظام جمهوری اسلامی بهصورت رسمی تشکیل میشود. به تاریخ سیزدهم آبانماه 1358 در جو انقلابی حاکم بر جامعه و با افشای اسناد دخالتهای گسترده امریکا در سرکوب قیام مردم، سفارت امریکا توسط دانشجویان خط امام تسخیر و شصت و شش دیپلمات این کشور برای چهارصد و چهل و چهار روز گروگان گرفته میشوند این ماجرا درسی دیماه 1359 ه.ش و بر طبق قرارداد الجزیره پایان پذیرفت؛ اما تبعات آن تا امروز بر چگونگی روابط بین دو کشور تأثیر تام و تمام داشتهاست.
در سی و یکم شهریورماه 1359 ه.ش رژیم بعثی عراق به مرزهای ایران تعدی کرد و بدینترتیب طولانیترین جنگ متعارف در قرن بیستم رقم خورد. پساز قریب به هشت سال مجاهدت نیروهای نظامی و مردمی، عاقبت در سال 1367 ه.ش و در پی صدور قطعنامه پانصد و نود و هشت شورای امنیت جنگ تحمیلی به پایان رسید.
همزمان با آغاز جنگ تحمیلی در سال 1360 ه.ش مناقشات بین گروههای سیاسی دخیل در انقلاب بالا میگیرد و گروههای سیاسی مسلح چون مجاهدین خلق برای کسب قدرت، دست به اسلحه برده و در این سال که همزمان با سال اول جنگ تحمیلی است، به ترور گسترده نیروهای بزرگ و کوچک سیاسی میپردازند. منجمله مهمترین این ترورها بمبگذاری در دفتر حزب جمهوری اسلامی، انفجار دفتر نخستوزیری و ترور شخصیتهای مذهبی و سیاسی بودهاست.
هشت سال جنگ تحمیلی ایران و عراق لطمات و صدمات بسیاری بر پیکره کشور وارد آورد. از دست رفتن نیروی انسانی متعهد و متخصص ضایعه ی جبران ناپذیری بود که حادث شد. برخی از مهمترین سرداران ایرانی که نامشان در تاریخ دفاع از مرزوبوم این کشور ماندگار شد عبارتاند از: شهید محمدابراهیم همت، شهید مهدی و حمید باکری شهید، حسین خرازی، شهید حسن باقری، شهید عباس بابایی، شهید محمدعلی جهانآرا، شهید محمدرضا دستواره، شهید دکتر مصطفی چمران، شهید جواد فکوری، شهید منصور ستاری و صد البته تمامی 196837دیگر شهدای این نبرد طولانی که جانشان فدای خاک وطنشان شد.
در سال 1368 ه.ش بنیانگذار جمهوری اسلامی، امامخمینی به ملکوت اعلا پیوست و آیتالله خامنهای از شخصیت های انقلابی و سیاسی و رئیس جمهور وقت، بهعنوان جانشین ایشان به رهبری نظام جمهوری اسلامی منصوب شدند.
پایان دههی شصت و آغاز دهه هفتاد با سالهای ریاستجمهوری آیتالله هاشمیرفسنجانی همراه است وی یکی از تعیینکنندهترین سیاستمداران نیمهی دوم قرن چهاردهم ایران میباشد. دوران ریاستجمهوری او با عنوان دوران سازندگی شناخته میشود. اولویت دولت او بازسازی زیربنایی اقتصادی و صنعتی کشور بودهاست. در این دوران دستاوردهای اقتصادی او تبعات منفی چون ثبت رکورد تورم 40/49 در تاریخ ایران را بههمراه داشتهاست.
در دوم خرداد 1376 ه.ش سیدمحمد خاتمی به ریاستجمهوری رسید. دولت او با نام دولت اصلاحات شناخته میشود. اولویت دولت محمد خاتمی توسعه سیاسی و جامعه مدنی بود و بهلحاظ اقتصادی خط دولت هاشمیرفسنجانی را دنبال میکرد. دولت اصلاحات دورهای پرمناقشه را رقم زد. درطول هشت سال ریاستجمهوری خاتمی، تضارب اندیشهها و روش ها در سطح بالایی در جامعه مطرح شد.
در سطح بینالمللی طرح گفتگوی تمدنهای محمد خاتمی مورد توجه قرار گرفت و سرانجام در سال 1384ه.ش دولت وی که روزهای پرتنش و ماجرایی را پشت سر گذاشته بود به پایان رسید.
محمود احمدینژاد نیز در سوم تیرماه هزار و سیصد و هشتاد و چهار کار خود را بهعنوان رئیسجمهور ایران آغاز کرد. اولویت دولت او تحول اقتصادی و عدالت بود که بهنظر میرسید در دو دوره قبل مورد غفلت قرار گرفتهاست.
دور دوم ریاستجمهوری محمود احمدینژاد با انتخاباتی مناقشهبرانگیز در سال 1388 ه.ش آغاز شد. حوادث پساز انتخابات که در نتیجه اعتراضات برخی گروههای سیاسی به نتایج انتخابات بود منجر به موج گسترده مهاجرت بسیاری از دانشگاهیان و حذف چهرههای معترض از میدان سیاست گردید.
واپسین دولت قرن چهاردهم، دولت حسن روحانی است. این دولت با نام دولت تدبیر و امید و با شعار اعتدالگرایی کار خود را در سال 1392 ه.ش آغاز به کار کرد. از مهمترین جریانات دوران روحانی، پیگیری مذاکرات هستهای با سران قدرت های جهانی بود که با نام برجام به سرانجام رسید.
این سرانجام که میتوانست برای کشور نیک باشد با کارشکنی و بدعهدی دولت امریکا در دوره دونالد ترامپ پایان خوشی نداشت. سختترین تحریمها علیه ایران در تاریخ در این دوره اجرایی شد.
همچنین وضعیت اقتصادی مردم با سختی و رنج بسیاری همراه گردید، آتشسوزی ساختمان پلاسکو، زلزله کرمانشاه، سیلاب گلستان و خوزستان، سقوط ارزش پول ملی و اعتراضات به اصلاح قیمت بنزین از حوادث و مسائل مهم دوران حسن روحانی و آخرین دهه قرن چهاردهم شمسی در ایران بوده است.
فشارهای دولت دونالد ترامپ به ایران در نهایت درجه خود قرار گرفت و تخاصم با ایران بهجایی رسید که امریکا بهصورت علنی و بیهیچ واهمهای سردار حاجقاسم سلیمانی را که از فرماندهان دوران جنگ تحمیلی و مبارزه علیه تروریسم بینالمللی داعش بود در کشور عراق ترور کرد.
و جای بسی تاسف که هیچکدام از نهادهای بینالمللی این ترور آشکار را محکوم و پیگیری ننمودند. این ترور تأثیراتی گسترده در منطقه خاورمیانه بر جای گذاشت و از تلخترین پیامدهای آن هدف قرار گرفتن هواپیمای مسافربری اوکراینی در آسمان تهران بودهاست که تحقیقات درباره آن ادامه دارد.
آغاز این قرن با پایان پاندمی آنفولانزای اسپانیایی و پایانش با همه گیری بیماری کرونا همراه بوده است. کرونا، با تمام تلخی ها، جدایی ها و فراق ها، فصل جدیدی از زندگی بشر را رقم زده است. امید آن می رود که شروع قرن پانزدهم نیز با پایان پاندمی کرونا همراه باشد.