کتاب و کتابخوانی، موضوعی است که اگر چه ممکن است بارها شنیده و خوانده باشیم اما به فراخور معیشتمان، چندان شایسته توجه ذهنی ما نیست. اکنون این پرسش شکل میگیرد که چرا این موضوع را به فراموشی سپردهایم و چه کنیم که دوباره با یار مهربان پیوندی آشتیجویانه برقرار کنیم.
از سال 1372 ه.ش تاکنون هر سال بیست و چهارم آبان به عنوان روز کتاب و کتابخوانی نامگذاری میشود. با این اوصاف شاید بسیاری از ما فراموش کردهایم که به واسطه اهمیت کتاب در درک و شناخت ما از جهان پیرامونمان، چنین روزی در تقویم فرهنگی ما نامگذاری شده است.
کتاب در مقام یکی از تجربههای تحسین برانگیز بشری انسان را با حکمتهای جدید پیوند میدهد. کتاب میراث گذشتگان را به آیندگان وا میگذارد و مانع از فراموشی دانشهای اندوخته و تجربههای پیشینی میشود. اما با وجود اهمیت کارکرد، کتاب در زمانه ما به فراموشی سپرده شده و نفوذ آن در جامعه ایرانی رنگ باخته؛ به طوریکه بسیاری از آن با عنوان فرار از کتاب یا کتاب گریزی هم نام میبرند.
منوچهر حسنزاده، مدیر کنونی انتشارات مروارید با اشاره به اهمیت مسئله کتاب و کتابخوانی، هر تکاپوی بَلازده در کتاب و مسائل فرهنگی با هر قلمی را در شرایط کنونی بسیار غنیمت میشمارد. از دید او که یکی از ناشران قدیمی و شناخته شده در ایران است، جامعه کتابخوانی در جامعه کنونی ما بسیار فقیر هستند؛ بدین معنا که کتاب خواندن چندان جایگاهی در سبد خانوارهای ما ندارد. اگر چه سیاستگذار در چند دهه اخیر بر افزایش ضریب نفوذ سواد دانشگاهی همت گمارده اما میشود احساس توخالی بودن را در این سواد احساس کرد زیرا که تلاش و ارادهای در راستای خواندن و اندیشیدن برای فهم بهتر درک و شناخت جهان پیرامونمان صورت نمیگیرد.
به نظر میرسد آنچنان که صاحبان کتاب نیز تاکید دارند، تحسین و توجه به مسئله کتاب و کتابخوانی با هر شیوهای میتواند بهجا و جای تقدیر داشته باشد. از این رهگذر، واکنش جامعه هم میتواند مثبت تلقی شود. البته حسنزاده بر این باور است تنها زمانی میتوان به فعال و زنده بودن کتاب و کتابخوانی امیدوار بود که سیاستگذار مکانیزمی را طراحی و فعال کند که به واسطه آن بازیگران عرصه بازار کتاب و کتابخوانی انگیزه تداوم حضور در این عرصه را داشته باشند. البته انتشارات مروارید به عنوان یکی از ناشران کتاب در ایران که در سال 1340 ه.ش به دست مجید روشنگر، فریدون نیکنام، منوچهر حسنزاده و پرویز علیبیک با سرمایه اولیه ۱۰ هزار تومان در دفتری در خیابان نادری راهاندازی شد، مدعی است توانسته در استقبال مخاطبانش از کتابهای منتشره موفق باشد.
با این اوصاف، ناشران به عنوان بازیگران اول عرصه بازار کتاب همچنان در فشار و تنگنا هستند و آنطور که مدیر انتشارات مروارید میگوید بهتر است سیاستگذار که در دولت تجلی مییابد، امکانات ناشران را بیشتر کند و با سیاستهای حمایتی و انگیزشی کار را برای ورود ناشران به بازار هموار کند، زیرا که تنها با حمایت دولت است که میتوان به تداوم انگیزههای حضور ناشران برای گزینش و انتخاب سوژههای جامعه و تدوین و انتشار کتاب امیدوار بود.
در این عرصه البته نویسندگان و مؤلفان مظلومترین قشر کتاب و کتابخوانی هستند؛ با دغدغه بسیار متون را تهیه و تدوین میکنند و با نگرانی فراوان امیدوارند ناشران با متون تالیفی و انتخابی آنان موافقت کنند و این در حالی است که بعد از آن، دلهرهها فزونی مییابد که آیا کتاب تالیفی مورد پسند مخاطب خواهد یا خیر؟ زیرا که میتواند در تعیین سیاستها و رویکردهای بعدی ناشران موثر باشد. در چنین چرخهای اگر مکانیزمی برای تداوم انگیزهها نباشد، چه بسا شرایط به کام علاقهمندان به عرصه کتاب نخواهد بود.
منوچهر حسنزاده با اشاره به تجربه دوران دولت اصلاحات در زمینه کتاب و کتابخوانی که نهاد متولی و سیاستگذار با سیاستهای حمایتی و انگیزشی دولت، انگیزه ناشران را دوچندان کرده بوده، معتقد است همانطور که بسیاری از دفاتر فرهنگی متخصص برای حمایت از ناشران و رفع نیاز مخاطبان بخشی از خرید کتاب را برعهده میگرفتند، بهتر است در شرایط فعلی که هزینههای زیادی روی دوش ناشران احساس میشود، بسیاری از نهادهای فعال فرهنگی همچون دانشگاهها با خرید کتاب مورد نیاز خود از ناشران بخشی از نیازمندهایشان را رفع و در نقش حمایتی از ناشران شرایط بهتری را فراهم کنند. البته این پیشنهاد تنها برای دانشگاهها صادق نیست، بلکه همه نهادها میتوانند برای افزایش ضریب کتاب و کتابخوانی از این فرصت بهره بگیرند و گام اول را آنها بردارند.
با تداوم حمایت و انگیزه از زنجیره کتاب و کتابخوانی میتوان امیدوار بود چرخه درست اهمیت کتاب به رسمیت شناخته شود و متناسب با آن، جامعه با درک این اهمیت شوق خواندن را نیز فراگیرد. این پیشنهاد میتواند قابل مطالعه باشد زیرا با مشارکت موسسات فرهنگی با همدیگر چه بسا مکانیزم سنجیدهای شکل میگیرد که از هر جهت فعال و با افزایش انگیزهها عرصه کتاب و کتابخوانی تقویت میشود.
البته مسئولیت کارکرد صحیح چرخه انگیزهها برای ورود به عرصه کتاب تنها به دولت (درمعنای نظام حاکمیتی) ختم نمیشود، بلکه همزمان با دیگر بازیگران عرصه کتاب همچون ناشران، مخاطبان هدف هم باید به استمرار عمر این چرخه بیفزایند و این جز با اصلاح در ذهنیت و رفتار ما برای درک اهمیت کتاب میسر نمیشود.
در شرایط سخت معیشتی که جامعه علاوه بر بحرانهای خود ساخته داخلی دولت (در معنای نظام حاکمیتی) باید با تحریمها و اپیدمی کرونا نیز دست و پنجه نرم کند، شاید بسیار سخت بنمایاند که انتظار بر عهده گرفتن چنین مسئولیتی را از آنان داشت اما رشد فرهنگی در هر صورت ممکن از فرد آغاز میشود و در صورت تایید این گزاره، هر یک از ما نباید حتی در چنین شرایطی تسلیم بیچونچرای موانعی باشیم که سخت ما را با دشواری وظیفه روبهرو کرده است.
*تیتر مزبور برگرفته از مصرع «انسان دشواری وظیفه است»، یکی از زیباترین و ژرف ترین شعرهای احمد شاملو در شعر «در آستانه» است. در این شعر شاعر به فلسفه زندگی و مرگ می پردازد و خواننده شعر را با اندیشهها و دیدگاههای خود آشنا میکند. این شعر در دهه پایانی عمر شاعر (1371ه.ش) سروده شده و در واقع پیام شاعر به زندگان و آیندگانی است که شعر او را میخوانند و خواهند خواند.
خبرنگار: زهرا افشاری | دبیر تحریریه تخصصی: سردار خالدی