۰۳ شهريور ۱۳۹۸ ۱۱:۴۸
کد خبر: ۲۸۳۵۸۸
sandogh-entekhabat_800x533

در سنت جامعه شناسی سیاسی مدرن شکاف‌های اجتماعی زمینه و مفهوم اصلی بررسی رفتار انتخاباتی در چند دهه اخیر بوده است. از نظر دکتر حسین بشیریه مفهوم شکاف cleavage در جامعه شناسی سیاسی معاصر برای اشاره و تحلیل تمایزات و تفاوت‌های پایدار در رفتار رای دادن و مبارزات انتخاباتی به کار می‌رود. به زعم ایشان  اگر چه مفهوم شکاف‌های اجتماعی با تعابیری دیگر در سنت جامعه شناسی سیاسی وجود داشت اما تبدیل آن به مفهومی جهت بررسی و تحلیل سیاست به حوزه دموکراسی و موضوع اصلی آن یعنی، انتخابات مربوط می‌شود. به نظر می‌رسد با توجه به شرایط فعلی جامعه ایران، یکی از کارآمدترین مفاهیم برای تحلیل تعارضات و تناقض‌های عرصه‌ی سیاسی  و پیش بینی و تحلیل رفتار سیاسی شهروندان در انتخابات آتی مجلس شورای اسلامی مفهوم شکاف‌های اجتماعی است. بنابراین یک تحلیل درست و واقعی از نوع مواجهه مردم با این انتخابات باید متکی بر شناخت پیچیدگی‌ها، شکاف‌ها و تعارضات در جامعه باشد.


جامعه شناسان سیاسی معتقدند رفتار رای‌دهی شهروندان بیانگر عمق گرایشات نهفته در جامعه است که به عنوان کنش سیاسی ریشه در فرهنگ و مشخصا فرهنگ سیاسی دارد و از این رو در تحلیل رفتار انتخاباتی نقش عوامل فرهنگی، ساختار اجتماعی و شکاف‌ها و تعارضات منبعث از آنها اهمیت بسیار دارد.


انتخابات ادوار اخیر (سال های ۹۲، ۹۴ و ۹۶) با مشارکت گسترده مردم برگزار شد، اما کمتر به رفتار انتخاباتی شهروندان توجه شد. در واقع سلطه‌ی گفتمان نخبه گرایانه در عرصه‌ی سیاست ورزی باعث شده که کمتر کسی به رفتار توده مردم در انتخابات توجه کند. این در حالیست که کنش سیاسی مردم در رفتار رای دهی آنها  می‌تواند به درک عمیق‌تر حاکمیت از وضعیت سیاسی موجود کمک کند و باید مبنای درک، فهم، پاسخگویی منتخبان باشد. ساخت اجتماعی یکی از عوامل اصلی تعیین کننده رفتار انتخاباتی است. شکاف‌های اجتماعی شکل دهنده رفتار های سیاسی است. رفتار انتخاباتی در بستر اجتماعی شکل می‌گیرد و از این رو شناسایی هویت ذهنی حاکم بر رفتار انتخاباتی بدون ارزیابی زمینه‌های اجتماعی و تاریخی از اعتبار لازم برخوردار نخواهد بود.


شکاف‌های اجتماعی به طور کلی به معیارها و مرزهایی دلالت دارند که گروههای اجتماعی را از یکدیگر جدا می‌سازند، در تقابل با یکدیگر قرار می‌دهند. شکاف‌های سیاسی عموما ناشی از ساخت اجتماعی هستند و اگر بر اساس آنها آگاهی، گروه بندی و عمل سیاسی شکل بگیرد؛ فعال می‌شوند.


در ایران مشخصا انتخابات ریاست جمهوری ۸۸ و حوادث بعد از آن تاثیر شکاف‌ها و تعارضات اجتماعی  را در رفتار سیاسی و انتخاباتی شهروندان به خوبی نمایان کرد. هر چند نشانه‌های بسیاری در بی‌ثباتی رفتار سیاسی گروه‌های اجتماعی در رای دادن وجود دارد، اما در یک ارزیابی کلی پیوند خاصی میان رفتار انتخاباتی و طبقه اجتماعی وجود دارد و ساخت اجتماعی یکی از عوامل اصلی تعیین کننده رفتار انتخاباتی است.


ممکن است این استدلال مطرح شود که تحلیل رفتار انتخاباتی بر اساس ساخت و طبقه اجتماعی در ایران موضوعیت چندانی دارد. به عنوان مثال رفتار انتخاباتی مردم شهر تهران در انتخابات سال ۹۴ (حمایت یکپارچه از لیست امید) موید نظریه تجهیز شناختی است که رفتار رای دهی را تحت تاثیر جهت دهی نخبگان می‌داند. اما حامیان نظریه نخبه گرایی این موضوع را نادیده می‌گیرند که ارتقای سطح تحصیلات و افزایش میزان اطلاعات در بین رای دهندگان در سال‌های اخیر مستلزم مشارکت در سیاست به معنای مدرن آن است. افزایش سطح تحصیلات ابزار بالقوه‌ای در اختیار رای دهندگان برای تحلیل سیاست‌های احزاب و گروه‌ها و میل به انجام کنش سیاسی فعال قرار می‌دهد، لیکن در عرصه‌ی عمومی مجالی برای این نوع سیاست ورزی مدرن که در بستر جامعه مدنی صورت می‌پذیرد؛ نیست. این موضوعی است که ساموئل هانتینگتون در کتاب «سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی» به خوبی آن را طرح و تحلیل کرده است. وی معتقد است این پدیده عموما در جوامع در حال گذار رخ می‌دهد.


از نظر هانتینگتون نابسامانی‌های سیاسی در کشورهای در حال گذار جهان سوم بیش از همه از دگرگونی سریع اجتماعی مایه می‌گیرند و اینکه وارد شدن سریع گروه‌های اجتماعی جدید به عرصه سیاست با تحول کند نهادهای سیاسی همراه می‌شود. دگرگونی‌هاي اجتماعی و اقتصادی، توسعه دامنه آگاهی‌های سیاسی، افزایش سطح تحصیلات و وسایل ارتباط جمعی، درخواستهای سیاسی را چند برابر کرده و پهنه مشارکت سیاسی را وسعت بخشیده، اما نرخ رشد سازماندهی سیاسی و نهادی شدن امور پایین است، در نتیجه نااستواری و نابسامانی سیاسی پدید می‌آید. مطابق الگوی نظری هانتینگتون، در جوامع دستخوش دگرگونی از یک سو نوسازی و دگرگونی سریع اجتماعی رخ می‌دهد که باعث گسترش مشارکت سیاسی می‌شود و از سوی دیگر نهادهای سیاسی با تأکید بر احزاب سیاسی آنقدر قدرتمند نیستند که نیروهای اجتماعی جدید را به عرصۀ سیاست جذب و مطالبات و تقاضاهای آنها را تعدیل کنند؛ لذا ضعف احزاب و نهادهای سیاسی حلقۀ واسط بین حکومت و مردم باعث توده‌وار شدن جامعه، عدم تعدیل و کانالیزه شدن مطالبات اجتماعی، و ورود سریع و هیجانی و غیرنهادینه‌ی نیروهای اجتماعی به عرصه سیاست و افزایش تعارضات می‌شود.


بر این اساس به نظر می‌رسد در جامعه در حال گذار ایران ضعف نهادمندی و کندی دگرگونی سیاسی در کنار  شکاف‌ها و تعارضات اجتماعی متراکم وضعیت شکننده‌ای ایجاد کرده است.


در حال حاضر شکاف‌هاي اجتماعی عمده و فعال اجتماعی اعم از شکاف‌های جنسیتی، نسلی، قومی و هویتی گسترده، عمیق، متراکم و ایدئولوژیک هستند و از این منظر پتانسیل بالایی برای خشونت و کشمکش سیاسی به همراه دارند. از سوی دیگر ضعف نهادمندی سیاسی، ضعف احزاب سیاسی، جذب نشدن نیروهای اجتماعی به عرصه سیاست، عدم تعدیل مطالبات اجتماعی و عدم شکل گیری ارتباط کارکردی بین نیروهای اجتماعی نقش مؤثری در شکل گیری فضای قطبی اجتماعی دارد.


دو قطبی عمیقی که در حال حاضر در ساخت اجتماعی به چشم می‌خورد، یک طرف آن گرایش‌های دینی و مذهبی قوی‌تر و قرائتی متعهدانه‌تر از اصول و مبانی انقلاب، با تعلق طبقاتی عمدتاً پایین و متوسط و بالای سنتی حضور دارد و در طرف دیگر گرایش‌های سکولارتر، با گرایش‌های دینی و مذهبی ضعیف‌تر و و متفاوت از اصول و مبانی انقلاب و با تعلق طبقاتی متوسط و بالای مدرن است. خاستگاه یک طرف بیشتر جمعیت سنتیِ شهری و جامعه روستایی و با میانگین سنی بالاتر است و در طرف مقابل آن جمعیت شهری مدرن با میانگین سنی پایین‌تر است. یک سوی آن عمدتاً مبتنی بر ارزش‌های سیاسی همگرایانه با نظام سیاسی و در سوی دیگر ارزش‌های سیاسی واگریانه‌تری را شاهدیم.


در جمع‌بندی کلی، نظام اجتماعی با تنگناهای اساسی و احتمال خطر فعال شدن شکاف‌های اجتماعی روبه‌روست. ضعف و عدم کارکرد بهینۀ نهادها منجر به نـوعی بی‌سازمانی اجتماعی شده که کنش‌های مردم را به حالت سرگردان درآورده است. هر چند رفتار مردم برای یافتن راه‌حل‌های جدید از درون نظام، نشانۀ مشروعیت ساختاری آن نزد مردم است اما اگر رای دهندگان راههای عملی تحقق انتظارات اجتماعی و آرمان‌های خویش را در سازمان‌های اجرایی نبینند، به ابراز تردید در مورد شایستگی کارگزاران و منتخبان خود و هم اثرگذاری کنش سیاسی خود در رای دادن می‌پردازند و برآیند آن در انتخابات سال جاری نمایان خواهد شد.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار