۳۰ مرداد ۱۳۹۸ ۰۲:۰۰
کد خبر: ۲۸۳۴۵۳
اسفندیار جهانگرد

پنج موضوع اصلی اقتصاد دیجیتال عبارتند از کاهش هزینه جستجو، امکان همتاسازی‌، حذف فاصله‌ها ( انتقال ) و‌هزینه‌های دنبال کردن(track) و هزینه‌های تایید است. این پنج عامل در‌عین حال خاصیت هم‌افزایی دارند.


در گفت‌وگو با اسفندیار جهانگرد، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد دانشگاه علامه ‌طباطبائی عوامل موثر بر اقتصاد دیجیتال به صورت اجمالی بررسی شد و در عین حال شرایط اکنون ایران مورد تحلیل قرار گرفت. این گفت‌وگو را با هم می‌خوانیم.


موضوع اصلیِ حوزه اقتصاد دیجیتال چیست و در قالب چه عواملی تعریف می‌شود؟


موضوع اصلی اقتصاد دیجیتال، هزینه و اینکه چقدر آن را کاهش می‌دهد، است. یکی از این هزینه‌ها هزینه جست‌و‌جو است. در سیستم سنتی، هزینه جست‌و‌جو بالا بود؛ مثلاً بیست سال پیش برای به دست آوردن اطلاعاتی درباره عوارض یک نوع دارو یا شیوه تولید و تداخل دارویی آن باید با یک پزشک متخصص مشورت می‌کردیم؛ اما امروز با وجود اینترنت همه اطلاعات مربوط به داروها در دسترس همگان قرار دارد؛ بنابراین اینترنت هزینه جست‌و‌جو را کاهش داده است این یکی از بزرگ‌ترین تأثیرات دیجیتالی شدن در عرصه اقتصاد است فقط افراد باید توانایی تشخیص جست‌وجوگری در سایت‌های معتبر داخلی و خارجی را داشته باشند که این مسئله نیز یک مسئله اجتماعی و فرهنگی و دانش عامیانه است.


دومین عامل چیست؟


دومین عاملی که دیجیتال‌سازی سبب کاهش هزینه آن شده همتاسازی است؛ مثلاً یک مجله کاغذی با یک کلیک همتاسازی شده است؛ البته در برخی موقعیت‌ها موجب افت فعالیت و در برخی موقعیت‌ها موجب توسعه آن شده است؛ مثلاً صنعت موسیقی و فیلم در ابتدا با ورود این تحول با کاهش درآمد مواجه شدند؛ اما از سوی دیگر همین فناوری، کیفیت موسیقی و فیلم‌سازی را افزایش داد و موجب بهبود این دو صنعت شد. با ورود فناوری، واقعیت‌های افزوده و مجازی دو صنعت موسیقی و فیلم‌سازی متحول شدند و در نهایت درآمد بنگاه‌ها افزایش یافت.


با ورود فناوری دیجیتالی به حوزه رسانه شایعه‌پراکنی و خبرسازی غیر سالم نیز افزایش یافت؛ بنابراین صاحبان رسانه برای افزایش اعتبار خود در بسیاری از موارد برای صحت و سقم اخبار خود به منبع خبری اولیه اشاره می‌کنند و سهم بازار خود را در جامعه حفظ و ارتقا می‌بخشند.


لطفاً به محور سوم اشاره کنید؟


سومین تأثیر دیجیتال‌سازی، کاهش هزینه انتقال است. امروز یک نسخه مکتوب را به راحتی به آن سوی جهان ارسال می‌کنیم بشر زمانی حتی تصور چنین اتفاقی را در ذهن نداشت. بسیاری از اقتصاددانان معتقدند با ورود فناوری و دیجیتال‌سازی مرگ فاصله‌ها رخ داده است؛ به تعبیر دیگر فاصله از بین رفته است و عده‌ای نیز بر این باورند که فاصله از بین نرفته است و برای توضیح باور خود می‌گویند؛ مثلاً چینی‌ها مطابق سلیقه خود محتوا تولید می‌کنند که برای یک کاربر ایرانی کاربرد ندارد.


سؤالی در سطح بین‌المللی مطرح است و آن اینکه آیا با دیجیتالی شدن دنیا، فاصله ها از بین رفته است یا خیر؟ بررسی میزان فروش بین مرزی در سایت‌های معتبر جهانی با داده های تجاری بین المللی نشان از آن دارد که فاصله در هر دو جریان تجاری آفلاین و آنلاین کمتر مهم بود؛ اما در عین حال، ادبیات اقتصاد دیجیتال بر گستره عوامل مؤثر بر فاصله ها که هنوز مهم هستند، تأکید دارد.


شواهد حاکی است که هزینه خرده فروشی مستقیم برای همه مکان ها ثابت است؛ ولی هزینه استفاده از انبارهای اطراف مدار اقتصادی، وابسته به هزینه حمل و نقل است؛ حتی برای تولیدات با هزینه سفرِ صفر (سایت های ویزیتی)، افراد با فاصله نزدیک، استفاده بیشتری از این سایت‌ها نسبت به کشورهای دور دارند؛ پس فاصله ها هنوز مهم هستند؛ چرا که آنها یک پراکسی برای شباهت‌های مستقیم هستند. به تعبیر دیگر مناطق پرجمعیت، محتوای بیشتری در اینترنت تولید می کنند و سلیقه های افراد در ابعاد فضایی اقتصاد، همبستگی بالایی با احساس مردمی که از رسانه های محلی استفاده می کنند، نسبت به آنهایی که از رسانه هایی فاصله دار استفاده می‌کنند، دارند.


شاید در بسترهایی فاصله‌ها صفر شده است و در بسترهایی فاصله‌ها پابرجاست؟


دو تأثیر دیگر دیجیتال‌سازی هزینه ترک یا دنبال کردن است. از بین افت و کاهش هزینه های ناشی از دیجیتالی شدن، سه تأثیر اول یعنی جست‌وجو، همتاسازی و فاصله ها قبلاً در ادبیات اقتصاد دیجیتال مطرح بودند؛ اما ابعاد دو تأثیر هزینه ردیابی و هزینه تأیید در دهه‌های اخیر بیشتر روشن شد.


فعالیت های دیجیتالی به راحتی ثبت و ذخیره می شوند. کاهش در هزینه های ردیابی می تواند باعث شخصی سازی و خلق بازارهای یک‌به‌یک (one-to-one) شود که منجر به نوسازی جالب در مدل‌های اقتصادی با اطلاعات نامتقارن و پیامدهای متفاوت همچون تبعیض قیمت، مزایده و مدل‌های تبلیغاتی و غیره می‌ شود.
10 سال پیش که هنوز بحث دیتاهای عظیم و رایانش ابری مطرح نبود ترک کردن بسیار سخت بود در حالی که از 10 سال گذشته به این‌سو می‌توان هر چیزی را ترک کرد و مبدأ و مقصد و شیوه استفاده از کالا را شناسایی کرد؛ همچنین هزینه تولید را به واسطه شناخت بازارهای مصرف تحت تأثیر قرار داد.


در ابتدای ظهور اینترنت، شناسایی هویت افرادی که از آن استفاده می‌کردند ممکن نبود؛ اما به تدریج و پس از مطرح شدنِ موضوعِ ترک کردن، شناسایی هویت ممکن شد؛ مثلاً به واسطه اسنپ ، سبک انتقال و جابه‌جایی مسافران درون‌شهری از سبک انتقال 10 سال پیش متمایزتر شد. 10 سال پیش ممکن نبود مسافتی که در شهر تهران می‌پیمایید به دست بیاورید؛ اما امروز با داشتن یک حساب اسنپ مسافت پیموده شدۀ سه سال گذشته را به دست می‌آورید؛ البته اینکه حاکمیت و بنگاه‌ها اطلاعات جمعی در اختیار داشته باشند در سطح بین‌المللی جای بحث و به ساختار سیاسی و قانونمندی در اقتصاد و جامعه و حاکمیت بستگی دارد؛ ولی یک موضوع روشن است و آن اینکه در صورت ایجاد محدودیت در انتشار و شفافیت اطلاعات، رفاه جامعه کاهش می‌یابد.


اسنپ می‌تواند این اطلاعات را رایگان و پولی بفروشد؟


در شرکت‌های فعلی حاکم بر روابط بین‌المللی و کشورها، بحث دیتا حاکمیت دولت‌ها را به سمت حاکمیت بنگاه‌ها برده است؛ مثلاً اپل برخی نرم‌افزارهای ایرانی را از پلت‌فرم اپ‌استور برداشته است و ما ناچاریم با شرکت اپل برای این موضوع مذاکره کنیم. در واقع حاکمیت‌ها از حاکمیت دولتی بهحاکمیت شرکتی تغییر یافته‌اند. در مبحث ترکینگ فناوری بلاک‌چین، بیومتریک، هوش مصنوعی نیز مطرح است.


سیستم بلاک‌چین به این معناست که بدانیم ارز در کجا تولید شده است و به کجا می‌رود؟ آیا مورد تأیید است یا نه؟ که به بحث فنی بلاک‌چین مربوط می‌شود. در بحث حاکمیتی بلاک‌چین، نهادی که ارز را هدایت می‌کند و اینکه آیا این نهاد از اعتبار برخوردار است، اهمیتی ندارد. بلاک‌چین و بیت‌کوین به واسطه ترکینگ، فعل و انفعال خود را انجام می‌دهند و پشتوانه این رمرزارزها هم دانش و توانمندی است.


بحث بعدی در کاهش هزینه «تأیید» است که بر بستر بلاک‌چین استوار است؛ مثلاً یک روز در فرودگاه یک کشور مردمک چشم من چک می‌شود؛ اما 10 سال بعد در همان فرودگاه من تأیید هویت می‌شوم؛ بنابراین بلاک‌چین، بیگ‌دیتا، اینترنت اشیا هزینه تأیید را به شدت کاهش داده‌اند؛ البته این موضوع در ادبیات اخیر اقتصادی پیش بینی نشده بود؛ چرا که ادبیات اخیر در اینترنت بر بی نام و نشانی استقرار داشت.


فناوری‌های دیجیتالی علاوه بر کاهش هزینه های ردیابی، تشخیص هویت را آسان‌تر کرده‌اند؛ همچنین باعث ایجاد نام‌های دیجیتالی شده‌اند. بازارهای دیجیتالی با هزاران بازیگر کوچک درگیر هستند؛ بنابراین، این بازیگران کوچک برای مصرف نندگان بالقوه می توانند ناآشنا باشند. 88 درصد مبادلات ویزای آنلاینی توسط کسانی انجام می‌شود که مصرف کننده را به شکل حضوری ملاقات نمی کنند؛ بنابراین یک روش جایگزین مبتنی بر برند لازم است. یکی از سیاست های مربوط به تأیید، ماهیت ابزارهای مالکیت فکری مانند علامت‌های تجاری است. علامت‌های تجاری به مصرف کننده اجازه می دهند یک برند را از برند دیگر تشخیص و در نهایت تأیید کنند.


علائم تجاری به دو دلیل در ادبیات اقتصاد مطرح هستند؛ یکی هویت را تأیید می کنند و دیگر اینکه مسیر را برای جست‌وجو در ارتباط با محصولات مرتبط فراهم می کنند. سیاست علایم تجاری نیازمند تسهیلاتی نسبتاً کافی برای تسهیل جست‌وجوی علایم تجاری ـ مشروط به اینکه جست‌وجو سبب بدگمانی و اختلال در هویت برند نشود ـ  است.


کاهش پنج هزینه‌ای که به آن اشاره شد موجب کاهش هزینه مبادله در اقتصاد شده است در واقع کاهش هزینه مبادله برآیند پنج هزینه پیش گفته است. کاهش هزینه مبادله همه کسب و کارها را متأثر ساخته است.


در گذشته کسب و کار ها در سطح جهان دو سبک داشتند؛ سبک اول: در هر فعالیتی هر قدر بیشتر کار کنید مهارت بیشتری به دست می‌آورید و هزینه مقیاس کاهش می‌یابد؛ مثلاً یک خیاط یا آرایشگر هر قدر بیشتر فعالیت کنند تجربه و مهارت بیشتری به دست می‌آورند و کالای با کیفیت‌تری تولید خواهند کرد و در نتیجه مانع ورود سایرین برای فعالیت در آن شغل می‌شوند.


سبک دوم: این سبک که همان سبک مایکل پورتر است که بر زنجیره ارزش کالا تمرکز دارد. طبق این سبک اگر کالا به صورت افقی تولید شود وارد زنجیره ارزش می‌شود.


ورود فناوری و دیجیتالی شدن این دو سبک را نیز متأثر کرد؛ به تعبیر دیگر می‌توان در خانه خود با یک شرکت چینی همکاری کنید؛ زیرا قادر هستید نیاز شرکتِ چینی را در سطح اینترنشنال و نه در سطح محلی مرتفع کنید؛ بنابراین دیجیتالی شدن اقتصاد تمام کسب و کار ها در سطح جهان را بر هم ریخته است و خاص یک اقتصاد مانند اقتصاد کشور ایران نیست؛ مثلاً می‌توان در ایران یک نرم‌افزار برای یک شرکت استرالیایی نوشت این موضوع تحلیل زنجیره ارزش پورتر را تغییر داده است. پیش‌تر زنجیره ارزش، افقی بود در چارچوب فضای جغرافیایی ایران یک زنجیره ارزش ایجاد می‌شد در حالی که امروز یک شرکت ایرانی می‌تواند نرم‌افزاری را که مناسب فضای ایران نیست، بسازد و به یک شرکت یا حتی یک فرد کره‌ای بفروشد. بحث هزینه مبادله در اقتصاد فوق‌العاده مهم است آنچه بیان کردم کلیت ورود دیجیتالی‌سازی در هر فعالیت اقتصادی است.


آمارها درباره مجموع کاهش هزینه‌ها چه می‌گویند؟


از حدود سال 1380 وارد عرصه دیجیتال‌سازی شدیم. همان‌طور که می‌دانید دیجیتال‌سازی سبب کاهش قیمت محصولات دیجیتالی می‌شود؛ مثلاً قیمت یک خط ایرانسلِ اعتباری در حال حاضر حدود پنج هزار تومان است. با مطالعه شاخص قیمت‌هایی که بانک مرکزی محاسبه می‌کند، متوجه شدیم شاخص قیمت مصرف‌کننده در ایران افزایشی است. زیرا ایران اقتصاد تورمی دارد. شاخص بسیاری از کالاها در ایران افزایشی است به استثنای ارتباطات که از سال 80 روند نزولی داشت؛ همان‌طور که می‌دانید در ایران بهره‌وری بسیار پایین و هزینه تولید بسیار بالاست.


تکنولوژی به دو شکل هزینه تولید و بهره‌وری را تغییر می‌دهد؛ در ابتدا باعث تنوع و تغییر شیوه تولید می‌شود دوم باعث کاهش هزینه تولید می‌شود. ما قصد داشتیم تأثیر تکنولوژی در افزایش بهره‌وری و کاهش هزینه تولید را ارزیابی کنیم؛ به همین دلیل تکنولوژی تولید ارتباطات سال 1380 را در سال 1390 قرار دادیم و سایر فعالیت‌های اقتصادی را با همان تکنولوژی سال 90 بدون تغییر در نظر گرفتیم؛ به تعبیر دیگر تکنولوژی سال 1380 ارتباطات را به سال 90 انتقال دادیم؛ از آنجا که تکنولوژی 10 سال قبل را به کار گرفتیم هزینه تولید فعالیت‌ها باید افزایش می‌یافت. با توجه به شرایط به این نتیجه رسیدیم که در بسیاری از فعالیت‌ها از جمله بانکداری، چاپ و نشر هزینه تولید به شدت افزایش می‌یابد. باید در نظر داشت که همة فعالیت‌های اقتصادی با تکنولوژی سال 1390 کار می‌کنند و فقط تکنولوژی ارتباطات و فناوری اطلاعات سال 80 در سال 90 کار می‌کند.


هزینه تولید در فعالیت‌های خدماتی و صنعتی به شدت افزایش می‌یابد در ایران بهره‌وری کل تولید روند نزولی یا ثابت دارد زمانی که بهره‌وری بانکداری و صنعت چاپ و نشر و سایر فعالیت‌های صنعتی افزایش می‌یابد هزینه تولید آنها به شدت کاهش می‌یابد این به این معناست که ما بسیاری از خطاها و سوءمدیریت‌های خود را با تکنولوژی دیجیتال پوشانده‌ایم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
مطالب دیگر
فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دامن زده است/ بوروکراسی در ایران نفس اقتصاد را گرفته است
یک استاد اقتصاد در گفتگو با عطنا:

فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دامن زده است/ بوروکراسی در ایران نفس اقتصاد را گرفته است

«اگر ما با حجم بالایی از این بیکاران مواجه هستیم، دلیل آن ضعف اقتصاد کشور همچون پایین بودن سرمایه‌گذاری، اقتصاد کوچک، فضای کسب و کار نامطلوب و ارتباط اقتصادی بد با دنیای خارج است.»
توصیه‌های جواد صالحی اصفهانی به دولت سیزدهم
در گفتگوی اختصاصی با عطنا مطرح شد

توصیه‌های جواد صالحی اصفهانی به دولت سیزدهم

اتخاذ رویکری متعادل در تجارت مهم است. تجارت با چین اهمیت دارد ولی باید در محیطی رقابتی انجام گیرد. در این زمینه اروپا نقش مهمی دارد ولی روسیه چنین نیست، چراکه آنها هم مانند ایران صادرکنندۀ انرژی هستند
آینده بازار بورس؛ اصلاحی یا ریزشی؟
یک کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

آینده بازار بورس؛ اصلاحی یا ریزشی؟

اتفاق‌های چند ماه اخیر اثرات خود را بر قیمت نمادها در بازار سرمایه گذاشته‌ و به نظر می‌رسد در حال حاضر نیاز به یک اصلاح یا استراحت دارد. از این به بعد اگر قرار است شاهد روند متفاوتی باشیم باید منتظر اخبار...
راهکارهایی برای مهار اَبَرتورم احتمالی در اقتصاد ایران
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

راهکارهایی برای مهار اَبَرتورم احتمالی در اقتصاد ایران

در صورت ادامه سوء مدیریت داخلی، تداوم تحریم ها و مشکلات مربوط به فقدان برنامه منسجم برای کنترل شیوع ویروس کرونا، امسال و سال های آتی، زنگ خطر شعله ورتر شدن تورم های بالاتر در اقتصاد ایران به صدا در خواهد...
اقتصاد
رویکرد دانش بنیان یاری‌گر اقتصاد ایران است
حجت الاسلام علی بنایی در گفتگو با عطنا؛

رویکرد دانش بنیان یاری‌گر اقتصاد ایران است

استادیار دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است دستگاه های دولتی با استفاده از مشوق های لازم می‌توانند صنایع و شرکت های بزرگ را به سمت فعالیت های دانش بنیان و حمایت از آن ها سوق دهند.
پر بازدیدها
آخرین اخبار