مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفت: توسعه نشریات آزاد، مستقل و کثرتگرا، فراهمآوری استقلال حرفهای روزنامهنگاران، سازماندهی اقتصادی و مدیریت موسسات مطبوعاتی و پیشبرد میثاق اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری دستاوردهایی بودند که دکتر معتمدنژاد برای تمام اینها ادبیات تولید کردند و پلتفرم و منشور داشتند.
به گزارش خبرنگار عطنا، نشست «تحول مفهوم توسعه و مسائل ارتباطات در ایران» ۲۶ آذرماه، به مناسبت گرامیداشت پنجمین سال درگذشت دکتر کاظم معتمدنژاد در سالن شورای دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
در این نشست که به همت کرسی ارتباطات علم و فناوری یونسکو دانشگاه علامه طباطبائی و پژوهشکده علوم ارتباطات این دانشگاه برگزار شد، دکتر رامین معمتدنژاد، استاد اقتصاد دانشگاه سوربن «پاریس ۱»، دکتر سید سعید نوری نائینی، استاد اقتصاد دانشگاه شهید بهشتی و مترجم آثار «آمارتیا سِن»، دکتر هادی خانیکی، مدیر گروه علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی و دکتر سید علیرضا حسینی پاکدهی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
همچنین دکتر سید نورالدین رضویزاده، استادیار گروه مطالعات ارتباطی در این مراسم که با نکوداشت یاد و خاطره استاد فقید دکتر کاظم معتمدنژاد همراه بود، در جایگاه دبیر نشست حضور داشت.
در این نشست هادی خانیکی با موضوع توسعه ملی از دیدگاه ارتباطات توسعه به سخنرانی پرداخت و اظهار کرد: مبحث ارتباطات توسعه نسبت به مباحث توسعه متاخر است. در ایران در دهه پنجاه شکل میگیرد در حالی که تحول مفهوم توسعه پیش از این در حوزههای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی مطرح شده بود. در اینجا سه نام درخور توجهاند؛ دکتر کاظم معتمدنژاد ،دکتر مجید تهرانیان و دکتر علی اسدی.
مدیر گروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی ادامه داد: با مراجعه به تقسیمبندی مرسوم در حوزه جامعهشناسی با عنوان جامعه شناسیمردم، میتوان جایگاه دکتر معتمدنژاد را پیدا کرد و به تأثی از او ارتباطات را نیز با همین شیوه تقسیمبندی و جایگاه ارتباطات مردممدار را شناسایی کرد.
وی با بیان اینکه میتوان چهار حوزه از ارتباطات را تعریفکرد، بیان کرد: اول حوزه ارتباطات کلاسیک، زمانی که این گروه از ارتباطات به دانش نزدیک بشود، در فرآیندی به سمت تاسیس دانشکده یا رشته قرار میگیرد و افرادی همانند دکتر معتمدنژاد را از رشته حقوق دانشگاه تهران به ارتباطات و به موسسه عالی روابط عمومی که بعدها به دانشکده ارتباطات مرسوم شد، میکشاند.
خانیکی ادامه داد: حوزه دوم، ارتباطات انتقادی است که باز هم دکتر معتمدنژاد جزء موسسان آن است؛ نگاه انتقادی داشتن به ارتباطات، هم در سنت توسعه هم در حوزه ارتباطات لازم است.
این استاد دانشگاه تصریح کرد: اما دو حوزهای که بیرون از دانشگاه به تأثی از جامعهشناسی، بیشتر به آن پرداخته میشود، ارتباطات سیاستگذار و ارتباطات مردممدار است که تلاش میشود تا در سطوح، نهادها و لایههای سیاستگذاری وارد شود. در این مورد هر سه استاد، حق تقدم دارند؛ دکتر معتمدنژاد، دکتر تهرانیان و دکتر اسدی.
وی یادآور شد: این گروه، عمدتاً در حوزه ارتباطات سیاستگذار قبل و بعد از انقلاب قرار میگیرند و بیشتر بر روی حوزه سیاستگذاری و برنامههای توسعه، تمرکز دارد؛ (در برنامههای پنجم و ششم توسعه قبل از انقلاب و در برنامههای سوم و چهارم بعد از انقلاب.)
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه در حوزه ارتباطات، یک خلأ وجود دارد، آن را چنین بیان کرد: پیشگامان علوم ارتباطات در ایران نتوانستهاند در حوزه ارتباطات مردممدار، نهادها و شبکههایی را تولید کنند تا تاثیرگذاری بیشتری داشته باشد؛ به استثناء حوزه مدنی که اگر در آن مطبوعات را برجستهتر کنیم، دکتر معتمدنژاد در حوزه مطبوعات و در تاسیس برخی از نهاهای علمی_مدنی مثل انجمن ایرانی مطالعات جامعه اطلاعاتی، در شناساندن طرح جامعه اطلاعاتی تاثیرگذار بود.
خانیکی افزود: حال باید به عنوان معلم یا دانشجو، این چهار حوزه را در برابر خود قرار دهیم و بپرسیم که جای ما کجاست؛ زیرا وظیفه یک معلم یا محقق پاسخ دادن به اینهاست؛ حوزه ارتباطات کلاسیک، ارتباطات انتقادی، ارتباطات سیاستگذار و یا ارتباطات مردممدار.
وی بار دیگر از استادان فقید این حوزه (کاظم معتمدنژاد، مجید تهرانیان و علی اسدی) یاد کرد و گفت: این سه صاحبنظر و استاد پیشگام، زمانی که از ارتباطات به توسعه نگاه کردند، مسیری نزدیک به هم پیمودند و هرکدام چیز جدیدی بر تعریف مفهوم توسعه افزودند.
خانیکی تشریح کرد: توسعه از زاویه ارتباطات که مشاهده شود، از وجه تک بعدی خارج شده و به مفهومی چند بعدی تبدیل میشود که حداقل پارادایمهایی را گذرانده است؛ پارادایم اول، چپ است و فهمی هگلی از تاریخ و مفهومی داروینی از تکامل دارد؛ پس به این ترتیب، تغییرات کیفی اقتصادی و مولفههای بزرگی چون مالکیت، ابزار، کار و سرمایه را دنبال میکند.
وی ادامه داد: روایت دوم، نوسازی و گذر از سنت به مدرنیته و پذیرفتن جهان مدرن است؛ این نقطه عزیمت دکتر معتمدنژاد و دکتر تهرانیان است. «توسعه بومی» در مباحث دکتر معتمدنژاد با «توسعه ملی» در مباحث دکتر تهرانیان و «توسعه فرهنگی» در مباحث دکتر علی اسدی، تفاوت چندانی ندارند، به یکدیگر مربوطاند و مفهومی نزدیک به هم را خلق میکنند؛ اگرچه امروز تمام اینها، مورد نقدهای متفاوتی هستند.
وی با بیان اینکه دکتر معتمدنژاد بر الگوی بومی توسعه تاکید زیادی داشتهاند و از سیاستهای ملی ارتباطی بسیار نوشتهاند، اضافه کرد: ایشان نمیخواهند الگوی نوسازی را دنبال کنند، در عوض به امکانات ارتباطی موجود، توجه زیادی دارند؛ مبحث ایشان در این نقطه به تحول مفهوم آموزش و دیگر عوامل عینی توسعه و ابعاد آن در سیاست، اقتصاد و اجتماع میرسد و تاکید ایشان بر فرصتهای دیده نشده در سیاست توسعه، مانند مفهوم ارتباطات سنتی، توجه به نظریههای توسعهبخشی و نقد آن نوع روزنامهنگاری به عنوان ابزار توسعه است که تماماً توسعههای آمرانهاند؛ مانند طرح روزنامهنگاری آزادیبخش که الگوی آموزشی در دانشگاه و سیاستگذاری در توسعه را نشان میدهد.
وی افزود: به اعتقاد من جای اینکه بیشترین سهم و نقش دکتر معتمدنژاد را در طرح برنامه و الگوهای جدید ارتباطی ببینم، در نقد طرحهای غربی میبینیم؛ شاید ایشان عمیقترین نقدها را از طرح نوسازی لرنر انجام دادهاند؛ هم در آنجا که به نقد همدلی میپردازد و هم آنجا که پیامدهای ارتباطات توسعه و توسعه رسانهها به سبک لرنر را مطرح میکنند.
خانیکی تصریح کرد: واضع واژه «رسانه» دکتر تهرانیان است ولی کسی که بیشترین مقاومت را در عدم کاربرد آن داشته، دکتر معتمدنژاد است ( که کاربرد «وسایل ارتباط جمعی» را بر مفهوم رسانه ارجح میداند).
وی ادامه داد: دکتر معتمدنژاد به سنت انتقادی موجود در ایران و جهان وفادار است و بیشترین منابع انتقادی را از اندیشههای چپ دارد. آنچه در رهیافتهای ایشان حائز اهمیت است این است که اندیشه و یافتههای خودشان را در دانشگاه محبوس نکردند و به حوزه عموم پا گذاشتهاند.
مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در پایان با بیان اینکه دکتر معتمدنژاد بر چهار دستاورد تاکید داشتند، گفت: توسعه نشریات آزاد، مستقل و کثرتگرا، فراهمآوری استقلال حرفهای روزنامه نگاران، سازماندهی اقتصادی و مدیریت موسسات مطبوعاتی، پیشبرد میثاق اصول اخلاق حرفهای روزنامهنگاری دستاوردهایی بودند که دکتر معتمدنژاد برای تمام اینها ادبیات تولید کردند و پلتفرم و منشور داشتند.