مسئول بنیاد فرهنگی خاتم الاوصیاء گفت: یک لشکر عظیم از مردم برای کمک به مناطق زلزلهزده آمده بودند، این ملت، این نیروی خودجوشِ انقلابیِ مؤمنِ حقپرستِ میهنخواهِ دردِ مردمدار به منطقه آمدند که تأثیر بسیاری بر روح و روان مردم زلزلهزده داشت.
به گزارش خبرنگار عطنا، حسین یکتا، 29 آبانماه در مراسم افتتاحیه همایش ملی «یکسال پس از زلزله کرمانشاه: تجربه و سیاستها» در سالن شهید مطهری دانشکده علوم اجتماعی دانشگاه علامه طباطبائی، (گزارش تصویری) در رابطه با خاطرات خود در دوران جنگ در سرپل ذهاب، بیان کرد: «در سال ۱۳۶۰ که اول دبیرستان بودم با دستکاری در شناسنامهام توانستم بهعنوان امدادگر، وارد جبهه شوم و به سرپل ذهاب بروم، گلولهها وسط شهر میآمدند، مردم شهر، خانه و زندگی خود را رها کرده و همه رفته بودند، یادم میآید در آن زمان وارد ساختمان درمانگاهی شدیم که سه خانم پرستار زیر آتش گلوله در حال کمک به بیماران بودند که این صحنه من را خیلی متعجب کرد».
وی ادامه داد: چهل سال گذشته است و ما دوباره به سرپل ذهاب رفتیم، زلزله سرپل ذهاب دقیقاً صحنه همان روزهای جنگ را تداعی میکرد، اینکه خانم کاظمیان با تیمهای مشاوره خود جهت التیام ناراحتی مردم این مناطق چادر زدند، صحنههای بسیار زیبایی بود و ما شاهد مشارکت دهه هفتادیها و هشتادیها همانند جوانان دوره جنگ بودیم.
یکتا در همین خصوص افزود: ما در دهه ۶۰ شاهد روحیه باصلابت جوانان بودیم، به قول شهید آوینی، «اگر قبرستان جایی است که مردگان را در آن به خاک سپردهاند، پس ما قبرستاننشینان عادات و روزمرگیها را کی راهی به معنای زندگی هست؟»، پس برایناساس دانش باید تحول، تفکر کار جهادی و این سبک از زندگی را بهوجود بیاورد.
مسئول بنیاد فرهنگی خاتمالاوصیاء اضافه کرد: به عقیده بنده در آینده دستهایی از عراق و یمن و سایر کشورها به سمت ما دراز میشود و خواستار دانشی میشوند که دهه هفتادیها و هشتادیها در حال کسب و تولید آن هستند.
وی با بیان اینکه اتفاق سرپل ذهاب یک اتفاق ویژه بود است، گفت: سرپل ذهاب یک نقطه اپوزیسیونخیز با سه نوع گونه مذهبی بود، بنابراین خدا گسلی را در زیرزمین حرکت داد و کاری کرد که منطقهای که بهطورکلی آن را رها کرده بودیم بار دیگر مورد توجهمان واقع شود و به سراغش برویم.
وی در ادامه ملت ایران را ملت عجیبی دانست، گفت: ازجمله پیامدهای این زلزله این بود که علاوه براینکه باعث کنار رفتن اختلافات قومی و قبیلهای شد، لشکر عظیمی از مردم نقاط مختلف را نیز برای کمک به مردم این منطقه به میدان آورد، این ملت، این نیروی خودجوشِ انقلابیِ مؤمنِ حقپرستِ میهنخواهِ دردِ مردمدار به منطقه آمدند و تأثیر بسیاری بر روح و روان مردم زلزلهزده گذاشتند که به نظرم این نوع سازماندهی رفتاری قابلمطالعه است.
یکتا با اشاره به اینکه در مسئله مالی دچار ضرر شدیم، گفت: آز آنجایی که قدرت بلاغت، گفتمانسازی و قدرت رابطهسازی با مردم را از دست دادیم در مسائل مالی مربوط به کرمانشاه ضرر کردیم، برای مثال اگر 10 میلیون نفر از ۸۰ میلیون نفر جمعیت، طی یک سال، هر ماه تنها ۱۰ هزار تومان به ما میدادند و ما نیز آنلاین گزارش میدادیم که با این پول چه کردهایم، بسیاری از مسائل سریعتر حل میشد.
وی در همین زمینه ادامه داد: ما برای سازماندهی پول و نیروی انسانی خود به فرآیندها و روشهای جدیدی نیاز داریم، حتی برای حوزه تأثیر آنها روی جامعه هدف کلان باید مطالعه کنیم چراکه ما دائماً شاهد زلزله هستیم و قطعاً قدرت مدیریت مردم ما در این مسائل بسیار بالا است.
وی در پایان به بیان تجربهای پرداخت و گفت: به چادری رفتم که مادری بسیار نورانی و مسن در آن نشسته بود که اینگونه تعریف میکرد: «ما سرپل ذهاب زندگی میکردیم که عراقیها آمدند و مجبور شدیم با چهار بچه آنجا را ترک کنیم چراکه خانه بهکل نابودشده بود، به سمت اسلامآباد رفتیم و زندگی را دوباره در آنجا شروع کردیم اما در آنجا نیز بمبی به خانه ما اصابت کرد و چهار بچه در آغوش مادرم شهید شدند، به خانه دیگری رفتیم در آن خانه پدرم از غم و غصه فوت کرد، وقتی جنگ تمام شد، دوباره خانهمان را در سرپل ذهاب ساختیم اما اینبار هم تا خواستیم زندگی کنیم که زلزله آمد و خانه را ویران کرد»، همانطور که در چادر نشسته بود، میخندید و میگفت: «هرچه خدا بخواهد همان میشود، راضی به رضای خدا هستم، من تسلیمم».