پژوهشگر و نظریهپرداز حوزه علوم سیاسی در نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین دو کودتا» با اشاره به اینکه شکل و ساختارهای کتابهای انتشارات سمت حتی همگام با کتابهای موجود در بازار نیست و کتابهای جلد سفید، شکیلتر و دقیقتر از کتابهای سمت است، گفت: یک کار علمی، اساساً باید فاقد هرگونه تعصب و قصد خاص باشد، البته این نوع نگرش به معنی اثباتگرا بودن نیست.
به گزارش خبرنگار عطنا، حسینعلی نوذری، ۱۲ آبانماه در نشست نقد و بررسی کتاب «ایران بین دو کودتا» در سالن شورای دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، (گزارش تصویری) ضمن اشاره به ویژگیهای ظاهری این کتاب، خطاب به محمد ذبیحی، سرپرست سازمان سمت، بیان کرد: این کتاب یک کتاب درسی است و ما دانشگاهیها از این کتابها انتظارهایی داریم. کتابها یکسری قواعد محتوایی و روششناسانه دارند که به مؤلف بستگی دارند، اما مسائل شکلی، دقیقاً به ناشران ارتباط دارد، خصوصاً آن ناشری که ادعای طرح و تدوین و مطالعه کتابهای درسی کشور را دارد.
وی ادامه داد: نکاتی که دراینباره مطرح میکنم، چندین بار تکرار کردهام و همچنان اعتقاد دارم با شرایط موجود، نمیتوان انتظار داشت که کتابهای انتشارات سمت یا سایر انتشاراتی که در حوزه کتابهای دانشگاهی فعالیت میکنند، موفقیت چشمگیری داشته باشند.
این استاد حوزه علوم سیاسی افزود: یکی از وجوه کتاب، بازاریابی است و این انتقاد مربوط به بازار و در رقابت با مؤسسههای خصوصی است که از امکانات و بودجههای آنچنانی انتشارات سمت هم برخوردار نیستند. این سؤال مطرح میشود که چگونه شکل و ساختارهای کتابهای سمت حتی همگام با کتابهای موجود در بازار نیستند؟
نوذری در رابطه با جلوههای ظاهری کتابهای انتشارات سمت با اشاره به اینکه کتابهای جلد سفید، شکیلتر و دقیقتر از کتابهای این انتشارات است، گفت: کتابهای که تولید میکنید، هم بهلحاظ قطع، هم بهلحاظ اندازه و فرم، ضد زیباییشناسی است، شکل، فونت و نوع صفحهآراییها است و کتابها باید بهگونهای باشد که این ذوق در خواننده ایجاد شود تا اثر را مطالعه کند.
وی همچنین خطاب به محمد ذبیحی، سرپرست سازمان سمت، اظهار کرد: محققان و دانشجویان معمولاً کتابهای مرجع و درسی را بهدلیل محدودیت وقت، بهطور کامل مطالعه نمیکنند و بیشتر با «ارجاعهای سریع» سروکار دارند.
این پژوهشگر حوزه علوم سیاسی افزود: مهمترین ارجاع سریع در کتابها فهرست مطالب است که بر عهده ناشر نیست، اما مهمتر از آن وجود «نمایهها» است که سابقه بیش از یک قرن در اروپا دارد و در تمام کتابهای دانشگاهی از نمایههای مختلف اشخاص، اماکن، کتب، آثار و مقالات و فهرست موضوعی استفاده میشود.
وی اظهار کرد: امیدوارم از طرح این نکته، برداشت ارزشی یا ضدارزشی نکنید اما عکس شخص اول یک کشور نباید روی جلد کتابهای دانشگاهی چاپ بشود، چراکه سمتوسوی ایدئولوژیک گرفته و ممکن است بازخوردهای بدی داشته باشد.
نوذری در رابطه با نقد محتوایی کتاب ایران بین دو کودتا، گفت: این کتاب، یک کار عالمانه و دقیق است و به یکی از مسائل و مشکلاتی که اساتید و دانشجویان در حوزه علوم اجتماعی و تاریخ با آن دستبهگریبان هستند، اشاره میکند. این کتاب یک ترسیم تقریباً روشن و دقیق است از شرایطی که در خلال این جریانها بهخصوص از کودتای محمدعلی شاه تا کودتای 30 مرداد اتفاق میافتد.
این استاد دانشگاه اظهار کرد: باتوجه به نگرشها و بینشهایی که محققان به آن وابسته هستند، در برخورد با تاریخ و طرح وقایع تاریخی، بیتردید تحت تأثیر این بینشها قرار خواهند گرفت، بههمین دلیل بخش عمده آثاری که به بررسی این بازه زمانی میپردازد، مشحون و آغشته به یکسری رایحههای ایدئولوژیک یا سیاسی و گاهی جهتدار و غیرعلمی هستند.
وی ادامه داد: نظر من دراینباره مخالف نظر دکتر رحمانیان است و کاملاً قائل به مسئله بیطرفی هستم، به اعتقاد من اگر واقعیت (fact) و ارزش (value) را در جریان تحقیق از یکدیگر جدا نکنیم، حتی اگر این تحقیق در حوزه علوم انسانی باشد و بخواهیم بر مبنای هنجارها و ارزشها حرکت کنیم در مرحله آخر که نتیجهگیری است، بیتردید دچار نوعی قضاوت ارزشی خواهیم شد، چون از ابتدا تفاوتی بین واقعیت و ارزش قائل نشدهایم.
نوذری در ادامه تأکید کرد: یک کار علمی، اساساً باید فاقد هرگونه تعصب و قصد خاص باشد، البته این نوع نگرش به معنی پوزیتیویست یا اثباتگرا بودن نیست.
از دیدن من سه پارادوکس در کتاب وجود دارد که یکی از این پارادوکسها، بحث امتیاز نفت شمال در اوایل دولت لنین بود، درصورتیکه ازنظر تاریخی، این اتفاق در سالهای میانی یا پایانی حکومت لنین اتفاق افتاده است.
وی در رابطه با ارجاعات در پانوشتهای این کتاب، اظهار کرد: پانوشتها بسیار مفید هستند اما هیچ توجیه منطقی برای اینکه در پانوشتها در ترتیب نام و نام خانوادگی، نام خانوادگی را بیاوریم نداریم، تقدم نام خانوادگی در ارجاعات فقط به فهرست منابع برمیگردد.
نوذری بیان کرد: خوشبختانه کتاب با یک فرضیه شروع شده و در طول کتاب مخاطب را با پرسشهای متأملانه روبهرو میکند، اما هنگام مطالعه کتاب، با گسست و حرفهای ناتمامی مواجه میشوید که دو علت دارد، حجم کتاب و سانسور. نویسنده نمیتواند بسیاری از مسائل و موضوعات را مطرح کند، بنابراین نثر موجود در کتاب، موضع نویسنده نیست، چون از یک آزادمنشی و شخصیت مشخص برخوردار است که اگر کسی ایشان را نشناسد، ممکن است دچار اشتباه بشود.
این استاد حوزه علوم سیاسی افزود: گرچه ما خود دچار نوعی خودسانسوری هستیم اما مفروضی که در اینجا وجود دارد، ما را از این مسئله بینیاز کرده و بحث را به اینجا میرساند.
وی با اشاره به متن و با توجه به فرضیه اصلی کتاب، گفت: یکی از نکات مهمی که باید موردتوجه قرار گیرد و در این کتاب نیز بهنوعی به آن اشاره شده، مسئله شکست مشروطه است. همانطور که خود دکتر رحمانیان در سخنان خود اشاره کردند، رویکردهای متفاوتی در برخورد با مشروطه وجود دارد و وجه مشترک تمام کتابها این است که مشروطه دستخوش نوعی شکست شده است.
نوذری ادامه داد: این رویکرد درحالی است که در طول مطالعه کتاب متوجه میشویم که مشروطه در کلیت خود شکست نخورده است و این شکست برای مشروطه ایران، معمولاً بر مبنای مواضع ضد روشنگری، ضد مدرن شدن و ترقیخواهی صورت گرفته است.
وی با اشاره به اینکه سه پارادوکس در این کتاب وجود دارد، گفت: از دیدن من سه پارادوکس در کتاب وجود دارد که یکی از این پارادوکسها، بحث امتیاز نفت شمال در اوایل دولت لنین بود، درصورتیکه ازنظر تاریخی، این اتفاق در سالهای میانی یا پایانی حکومت لنین اتفاق افتاده است.
این استاد حوزه علوم سیاسی بیان کرد: نکته دیگر در رابطه با نقش قوام است که در کتاب گفته شده، پس از کودتای 30 تیر، قوام جایگاهی در جامعه نداشته و در انزوا به سر میبرد، درحالی در ادامه کتاب به این مسئله اشاره میشود که قوام با استالین مذاکره میکند و نقش بسیاری در سیاست داشته است.
وی تأکید کرد: باید توجه داشت که در عرصه سیاست خارجی هیچگاه دشمن و دوست دائمی نداشته و نداریم و هرکشوری فقط منافع دائمی و پایدار دارد.
نوذری همچنین در رابطه با محتوای کتاب، اظهار کرد: کتاب، علاوه بر اینکه ما را با وقایع بین دو کودتا و شرح و تفسیر وقایع آشنا میکند، درعینحال ما را با یک مفهوم اساسی در جامعهشناسی سیاسی روبهرو میکند و آن، «فرایند تکوین دولت-ملت» در ایران است و بهنظر من عصاره و جوهر کتاب، چگونگی تکوین مفهوم دولت-ملت در ایران است.
وی ضمن اشاره به برخی مؤلفههای کتاب، اظهار کرد: کتاب بهدرستی به مفاهیمی چون احداث راهآهن، بانک و بانکداری، القای کاپیتولاسیون، بیمه و ازایندست اشاره میکند، اما در بخشهایی از کتاب شاهد این هستیم که پارهای از مؤلفهها و جهتگیریهای هنجاری همچنان خودش را تحمیل میکند و مؤلف در تعیین و تکلیف خودش با خواننده مقداری مردد است و این تردید به عوامل بیرونی و ازایندست برمیگردد تا جهتگیری.
نوذری ادامه داد: در بخشی که به مبارزه با مذهب، برانداختن سنتها، نهادهای دینی، کشف حجاب و چنین مسائلی اشاره میکند، «نوعی اماواگر» و تعریض صورت گرفته و شاید دلیل این امر، این باشد که اگر بخواهیم فرایند تکوین دولت مدرن در ایران را مدنظر قرار دهیم، بهخصوص ازنظر معرفتشناسی و روششناسی، باید چند فاکتور اساسی را در نظر بگیریم که آنها خودبهخود، بسیاری از این زمینهها را توجیه خواهند کرد. این فاکتورها این است که بدانیم فرایند تکوین دولت-ملت درکجا و در چه بستری صورت میگیرد.
این استاد دانشگاه افزود: تکوین دولت-ملت زمینه میخواهد و آن، فرایند صنعتی شدن و عقلانی شدن است. نظام فکری، اجتماعی و اقتصادی جامعه باید تابع یکسری مؤلفههای مشخص باشد که با معیار سود و زیان درازمدت یک جامعه تنظیم شود، من با یک رویکرد تقلیلگرایانه، مفهوم عقلانیت را در این سطح بررسی کردم تا بهموضوع بحث ربط پیدا کند.
وی گفت: برای اداره جامعه، نیاز به یک ساختار دیوانسالارانه داریم. ضمنآنکه بروکراسی یک پدید بسیار قدیم و طولانی است و نوع مدرن آن با بروکراسی کلاسیک تفاوت دارد.
نوذری افزود: بروکراسی مدرن به تعبیر وبر، مفهوم چیرگی عقلانیت مدرن بر فرایند اداره امور از طریق نظام سلسله مراتبی است و این چیزی است که به تعبیر وبر به قفس آهنین بروکراسی خواهد انجامید، ولی این فرایند، زمینه شکلگیری دولت مدرن است که دکتر رحمانیان در کل بخش دوم به آن پرداختهاند.
این استاد حوزه علوم سیاسی در رابطه با سکولاریزاسیون، بیان کرد: یک دولت مدرن باید تکلیف خود را با دین و نهادهای دینی مشخص کند و تمام دولتهای مدرنی که سعی کردند این مسئله را از سر بگذرانند، با صراحت یا کجدار و مریض با آن مواجه شدهاند. این پدیدهای است که در طول زمان و پس از رنسانس در کشورهای اروپایی صورت گرفته است و باید در نظر داشت که روند سکولاریزاسیون در اروپا تا انقلاب فرانسه به طول انجامید.
فرایند تکوین دولت-ملت از دوران شاه عباس شروع شده بود، اما به علت گسستهای متعدد ایجاد شده، این فرایند به تأخیر میافتد و این امکان در دوران رضاشاه صورت میگیرد.
وی ادامه داد: پس نمیتوانیم قائل به این باشیم که دولت رضاشاه یک دولت مدرن و بیانگر تداوم، تکوین و گسترش دولت-ملت است اما در پارهای از حوزهها، نمیخواهد سیطره کامل خود را برای تحقق مفهوم حق حاکمیت اعمال کند، چون ویژگیهایی برای دولت مدرن میشماریم که در کتاب نیز به آنها اشاره شده است.
نوذری در بیان ویژگیهای دولت مدرن، افزود: این ویژگیها شامل انحصار کنترل مشروع ابزار، لوازم قوه قهریه و مالیاتبندی است که طی آن خلع سلاح عمومی و منبع درآمد جدید برای دولت معنا پیدا میکند. ضمنآنکه مالیاتبندی نیاز به یک فرایند دیگر بهنام سرشماری است تا بتواند جامعه را تفکیک و میزان منبع درآمد آنها را شناسایی کند.
این استاد حوزه علوم سیاسی بیان کرد: در جامعهای که 60 درصد آن روستایی و عشایر بودند، دولت برای سرشماری و مالیاتگیری نیاز به امکان دیگری به نام پدیده اسکان که در ادبیات سیاسی به «تختقاپو» کردن و اسکان اجباری نیز معروف است، داشت که اگر نبود، بسیاری از فعالیتها صورت نمیپذیرفت.
وی افزود: در طی این جریان مسئله خلع سلاح عمومی مطرح میشود، چون دولت مدرن این حق را برای خود قائل است که اعمال انحصاری اقتدار و قوه قهریه در اختیار او باشد، بههمین علت، برنمیتابد که در هر نقطه از کشور، گروهی ادعای حکومت محلی داشته باشند.
نوذری تأکید: البته این فرایند تکوین دولت-ملت از دوران شاه عباس شروع شده بود، اما به علت گسستهای متعدد ایجاد شده، این فرایند به تأخیر میافتد و این امکان در دوران رضاشاه صورت میگیرد.
این استاد حوزه علوم سیاسی در پایان ضمن تشکر از انتشارات سمت بهخاطر فراهم ساختن امکان چاپ چنین کتابهایی، اظهار کرد: ویژگیهای دولت مدرن بسیار زیاد هستند و در کتاب به شکل صحیحی به آنها اشاره شده و کتاب ازاینجهت بسیار اهمیت دارد. همچنین به انتشارات سمت از بابت اینکه زمینه را برای اقبال استادان و مؤلفان دانشگاهی فراهم میکند تا اثر خود را به این انتشارات بسپارند، تبریک میگویم.