نویسنده کتاب «ایران بین دو کودتا» و استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران با بیان اینکه رشته تاریخ در ایران خوارترین و ذلیلترین رشتهها است، اظهار کرد: تاریخ جای دیو و فرشته نیست و نباید آن را به دستگاه دیو و فرشتهساز تبدیل کنیم.
به گزارش خبرنگار عطنا، داریوش رحمانیان، 12 آبانماه در نشست نقد و بررسی کتاب خود با عنوان «ایران بین دو کودتا» در سالن شورای دانشکده علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی، (گزارش تصویری) بیان کرد: حدود ۲۶ سال است که در دانشگاههای کشور تاریخ معاصر را تدریس میکنم و در طول این سالها همواره با کمبود کتابهای درسی مواجه بودیم، حتی در برخی از دانشگاهها شاهد این بودم که همکاران من بهناچار کتابهای غیردرسی یا غیرمرتبط را معرفی کنند.
وی ادامه داد: مثلاً برای نمونه خیلی اوقات کتاب مورخ نامدار و استاد عزیز و ارجمندم یرواند آبراهامیان یعنی «ایران بین دو انقلاب» معرفی میشد و بهرغم اینکه کتاب بسیار شایسته و ارزشمندی است اما با اهداف دیگری و نه اهداف آموزشی نوشته شده است.
رحمانیان تأکید کرد: با هدف رفع نیازهای آموزشی تألیف کتاب «ایران بین دو کودتا» را آغاز و سعی کردم منابع قابلقبولی برای دانشجویان و عموم باشد.
وی گفت: در سال ۱۳۸۴ که از دانشگاه تبریز به دانشگاه تهران آمدم، استاد ارجمند ما غلامحسین زرگرینژاد، تاریخنگار، پژوهشگر و استاد تاریخ دانشگاه تهران از بنده با توجه به پیشینهای که داشتم درخواست کردند این کتاب را بنویسم، بنابراین برمن واجب شد تا این کار را شروع کنم، بعدازاینکه در سال ۱۳۸۵ قرارداد بسته شد، بخش اعظم کتاب در سال ۱۳۸۷ نوشته و تحویل داده شد اما انبوه گرفتاریها اجازه نمیداد تا این بار را به سرمنزل مقصود برسانم.
نویسنده کتاب «ایران بین دو کودتا»، ضمن تشکر از سرکار خانم شجاعی، افزود: اگر پیگیریهای ایشان نبود شاید این کتاب ناتمام باقی میماند.
وی با بیان اینکه تابهحال دو کتاب درسی «ایران بین دو کودتا» و «تاریخ تفکر سیاسی در دوران قاجاریه» را تألیف کرده است، تأکید کرد: البته من بصیرت، مهارت و دانش ویژهای در نوشتن کتابهای درسی ندارم چون معتقدم که نوشتن این قبیل کتابها مهارت خاصی را میطلبد و پیچیدگیهایی دارد که خارج از دانش و صلاحیت بنده است، اما کوشیدم که با این کتاب نهتنها نیازهای دانشجویان مقطع کارشناسی رشته تاریخ بلکه تا حدی نیازهای دانشجویان تحصیلات تکمیلی را نیز برطرف کنم.
رحمانیان با اشاره به حجم 500 صفحهای کتاب، یادآور شد: در بسیاری از مواقع کوشیدم با توجه به تجربهای که در زمینه تدریس داشتم، کتاب را بهگونهای بنویسم که دانشجو را به مطالعه بیشتر، هدایت و تشویق کند و طرح هر مبحث به شکلی باشد که دانشجو بتواند هر هفته با مطالعه منابع و آمادگی سر کلاس حاضر شود.
وی افزود: با توجه به فقری که در آن زمان در کتابخانهها و در دسترسی به منابع وجود داشت، تلاش کردم که این کتاب حتی برای استادان جوانی که میخواهند تاریخ را تدریس کنند، نوعی متن کمکی و راهنما باشد.
استادیار گروه تاریخ دانشکده ادبیات دانشگاه تهران درخصوص مفاهیم نظری مطرح شده در کتاب «ایران بین دو انقلاب»، اظهار کرد: من خیلی دوست داشتم که در این کتاب پای مفاهیم و نظریهها را به میان بکشم اما با خودم اندیشیدم که اگر این کتاب بخواهد کتابی درسی برای استفاده دانشجویان سراسر کشور باشد، پیچیدگیهای نظری و مفهومی مشکلساز است و ممکن است دانشجویانی که به استادی برای راهنمایی و تحلیل این نظریهها دسترسی ندارند، پشت سر من هوار بکشند، بنابراین سعی کردم این کتاب را به لحاظ روایی و نقدی ساده، نسبتاً کامل بنویسم.
سالها است که همه مرا بهعنوان یکی از تندترین منتقدان رشته تاریخ میشناسند، متأسفانه رشته تاریخ در ایران خوارترین و ذلیلترین رشتهها است و نهادهای تاریخی در ایران در وضعیت بدی قرار دارند.
وی با بیان اینکه گاهی معلم در مقام اندرزگو و نسخهپیچ قرار میگیرد و بهنوعی دوست دارد که اندیشه دیگران را هدایت کند، تصریح کرد: ازآنجاییکه من همیشه از اینکه به دام روایتهای کلامی بیفتم، میترسم و سعی کردم دیگران را هم بترسانم، بنابراین تلاش کردم که در نگارش این کتاب خواننده بتواند فارغ از روایت و تفسیر من با تاریخ بهصورت مستقیم برخورد کند، البته بنده هرگز ادعای بیطرفی نمیکنم بلکه من هم درمورد افراد و رویدادها احساساتی دارم ولی به خواننده کتاب فهماندهام که نگاهها و ایدههای دیگری هم وجود دارد.
رحمانیان درباره مقدمه کتاب گفت: در مقدمه کتاب هشدار دادم که تاریخ جای دیو و فرشته نیست و نباید آن را تبدیل به دستگاه دیو و فرشتهساز کنیم، تاریخ جای سیاهوسفید و تعمیمهای ایدئولوژیک نیست، تاریخ جایی نیست که ما بهحساب هواداری از یک جریان و ایدئولوژی، آن را به ابزاری برای تسویهحسابهای سیاسی خود تبدیل کنیم، من ادعا نمیکنم که کاملاً مبری هستم اما تلاش کردم تا حدودی از این سیاهوسفید کردنها بپرهیزم.
وی رضاشاه را مصداق دیو و فرشتهسازی در تاریخ معاصر ایران دانست و توضیح داد: رضاشاه در نظر گروهی یک دیو است درحالیکه در روایت عدهای دیگر به یک منجی تبدیل شده است و در نگاه این افراد اصلاحات دوره پهلوی به نحوی ارزیابی میشود که انگار رضاشاه پایهگذار ایران نوین است.
استادیار گروه تاریخ دانشگاه تهران، با بیان اینکه در کتاب «ایران بین دو کودتا» سعی شده است تا سیر اصلاحات به مخاطب نشان داده شود، خاطرنشان کرد: بهنظر من رضاشاه با همه کاستیهایی که داشت خدمات نیز داشته است که باید دیده شوند.
وی ایران امروز را نیازمند تاریخنگاری منصفانه، علمی و روشمند برشمرد و یادآور شد: سالها است که همه مرا بهعنوان یکی از تندترین منتقدان رشته تاریخ میشناسند، متأسفانه رشته تاریخ در ایران خوارترین و ذلیلترین رشتهها است و نهادهای تاریخی در ایران در وضعیت بدی قرار دارند.
رحمانیان ادامه داد: در بسیاری از دانشگاههای ایران، استادان بافضیلتی راه پیدا نکردهاند یا اگر وارد شدهاند ظالمانه در حال رانده شدن هستند و بهجای آنها افرادی بدون شایستگی بر کرسی دانشگاههای ما تکیه زدهاند و بیسوادی را در این رشته اشاعه میدهند.
وی در پایان ایران را در مقابله با قدرتهای بزرگ دانست و گفت: در شرایط کنونی کشور ما نیاز زیادی به روایت تاریخی وجود دارد و بههمین دلیل باید وضعیت رشته تاریخ اصلاح شود، من بارها به بزرگان کشور هشدار دادهام که به فکر تاریخ باشید و افراد باصلاحیت را به این رشته وارد کنید، تاریخ را دریابید و اگر درنیابید چوب آن را خواهید خورد.