عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی گفت: در پیمایشها مشخص شده است که بالای 95 درصد جامعه باورهای دینی دارند. اما هرچه به سوی شرکت در مناسک جمعیای میرویم که به نهادهای قدرت مربوطاند، مانند حضور در نماز جمعه و مسجد، مشارکت جامعه هم کاهش یافته است. اصولاً مسئله میزان دینداری، مسئله قدرت و محل نزاع گفتمانهاست از روشنفکر دینی گرفته تا مسئول دولتی و خیلی اوقات هم واقعا عقیدتی است، نه الزاما مادی و سودجویانه.
به گزارش عطنا، نشست «دینورزی امروزین جوانان» عصر دوشنبه، ۲ مهرماه در دفتر موسسه رحمان برگزار شد، دکتر محمد خدایاریفرد، عضو هیئت علمی دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه تهران و دکتر جبار رحمانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی به ارائه دیدگاهها و تحقیقات خود درباره چالش دین در دنیای امروز جوانان ایرانی پرداختند.(گزارش تصویری)
جبار رحمانی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در این نشست گفت: مسئله سنجش دینداری مسئله نهادهای دینی است در دنیا و در ایران مسئلهای بوده که توسط نهادهای دینی شروع شد تا دلیل کاهش دینداری را بسنجیم؛ مسئله دینداری همیشه به صورت عمودی مطرح میشود؛ دیندار و بیدین. لذا همیشه حرف از کاهش و افزایش دین است و حرکت عمودی است، چون باید به یک الگوی مطلوبی برسید که دینداران تعریفش کنند. بنابراین همیشه مدل را عمودی تعریف میکنند. ولی آیا مسئله را میتوان جور دیگری مطرح کرد؟ میتوان اینگونه پرسید که آیا با کاهش اخلاق با آسیبی به نام بیدینی مواجه هستیم.
وی افزود: با این حال همیشه اتهام به جانب مردم است که دینداریشان کم است، افول یا کاهش پیدا کرده است.
رحمانی آمارهای پیمایش سازمان تبلیغات را ارائه داد که به این شرح است:
-در سال ۱۳۹۰، ۱/۰درصد پاسخگویان در خانواده مطلقاً غیرمذهبی بودند.
-در خصوص تجربههای دینی، ۱/۳درصد اصلاً ترس از خدا نداشتند.
-۵/۱درصد اصلاً حسی از توبه نداشتند.
-۶/۳ درصد هیچوقت حس مجازات الهی نداشتند.
-۱/۱ درصد اصلاً حس اینکه من به خدا نزدیکم را نداشتند.
- ۷ درصد گفتند ما هیچوقت خدا را در زندگی احساس نمیکنیم.
-کل آدمهایی که فاقد تجربه دینی در حد کم، تا حدودی و خیلی کم باشند ۲/۳درصد هستند و ۹۷درصد تجربه دینی زیاد دارند.
-درباره اعتقادات دینی آنهایی که اصلاً اعتقادی به خدا ندارند، ۷درصد هستند.
-۶/۵ درصد اعتقاد به وجود شیطان ندارند.
-۵/۱ درصد اعتقاد به عدالت خدا ندارند.
-۳ درصد اعتقادی به بهشت و جهنم ندارند.
-۶/۳ درصد اعتقادی به حسابرسی قیامت ندارند.
-کلاً کسانی که مقیاس اعتقاد دینیشان خیلی کم است، ۲/۲ درصد هستند، یعنی ۹۸درصد اعتقاد دینی دارند.
-درخصوص اخلاق دینی کسانی که گفتند ما گاهی اخلاق متظاهرانه داریم ۳/۴۳درصد هستند.
-۵/۴۳ درصد گفتند گاهی دروغ میگوییم.
-۴۰ درصد گفتند گاهی غیبت میکنیم.
-۲۱ درصد گفتند گاهی تهمت میزنیم.
- ۹/۱ درصد گفتند ما مطلقاً به اخلاق دینی تعهدی نداریم.
-درخصوص مناسک جمعی آنهایی که مطلقاً در نماز جماعت شرکت نمیکنند، ۷/۲۱درصد هستند.
-کسانی که زیارت نمیروند، ۴/۴درصد هستند.
-کسانی که در نماز جمعه شرکت نمیکنند، ۷/۴۱درصد هستند.
-کسانی که به جلسه قرآن نمیروند، ۴/۲۵ درصد هستند.
-کسانی که شب احیا نمیروند، ۹/۱۱ درصد هستند.
-کسانی که به برنامههای مسجد نمیروند، ۲۱ درصد هستند.
-کسانی که احیا نمیروند، ۶۹ درصد هستند.
-کسانی که به جلسات دعا نمیروند، ۱۳ درصد هستند.
-کسانی که در مناسک جمعی شرکت نمیکنند، ۹ درصد هستند.
-در خصوص رفتارهای دینی واجب کسانی که مطلقاً نماز نمیخوانند، ۷/۳ درصد هستند.
-کسانی که روزه نمیگیرند، ۴ درصد هستند.
-کسانی که غسل نمیکنند، ۶/۱ درصد هستند.
-کسانی که فطریه نمیدهند، ۸/۳ درصد هستند.
-کسانی که امربه معروف و نهی از منکر نمیکنند ۸/۱ درصد هستند.
-کسانی که خمس و زکات نمیدهند ۹/۸ درصد هستند.
-آنهایی که مطلقاً رفتارهای واجب دینی انجام نمیدهند ۶/۱ درصد هستند.
- در خصوص رفتارهای مستحبی کسانی که مطلقاً رفتار مستحبی مانند نماز شب و خواندن قرآن را انجام نمیدهند ۳/۱۶ درصد هستند.
رحمانی با اشاره به این آمارها تصریح کرد: چه مشکلی در جامعه وجود دارد که ما داریم بر سرش دعوا میکنیم؟ جامعهای که گفتند به طور میانگین بالای ۷۰ درصد جامعه اعتقاد دینی دارند ولی مشکل اصلی در مناسک جمعی مشاهده میشود که آمارها بالا میرود و بسیاری در این مناسک جمعی، مانند نماز جمعه و اعتکاف شرکت نمیکنند. بنابراین هر چقدر آیینی، به نهادها و ساختارهای قدرت نزدیک میشود میزان مطلق عدممشارکت بالا میرود.
وی افزود: از طرفی جامعهای که ۳/۹۹ درصدشان میگویند به خدا اعتقاد دارند و ۴۵ درصدشان میگویند دروغ هم میگوییم، غیبت هم میکنیم و تهمت هم میزنیم؛ مسئله این است که دقیقاً محل نزاع پژوهش (به تعبیری) مسئله کاهش و افزایش دینداری به مثابه یک مسئله ایدئولوژیک است؛ روشنفکران یک استدلال دارند، سکولارها، دینداران سنتی و دینداران حکومتی استدلالهای دیگر و همه بر سر این موضوع که دین حالش خوب است یا بد و دارند با هم دعوا میکنند.
عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی بیان کرد: مسئله کاهش و افزایش دینداری، مسئله نزاع بین گفتمانهایی است که منافع عقیدتی یا منافع مادیشان در دستشان است و بر سر اینکه چه کسی بازی را به دست بگیرد دعوا میکنند؛ محل نزاع، محل نزاع علمی نیست بلکه محل نزاع دینداران یا منابع قدرت است.
رحمانی در ادامه تصریح کرد: اینکه ۳/۹۹ درصد به خدا اعتقاد دارند و از طرفی ۴۵ درصد دروغ میگویند نشاندهنده این است در جامعه ما نوعی دینداری عادی بوجود آمده است؛ یعنی در بین آنها یک میل حداکثری و میل به مطلق وجود دارد و همه میگویند دینداری را افزایش دهیم و این تمایل یک تمایل عقیدتی است تا علمی؛ یعنی تنها از ابزارها برای افزایش دینداری استفاده میشود.
وی در خصوص دینداری عادی بیان کرد: برای آدمهای عادی، «عالم محضر خداست» آنها زندگی روزمره دارند و همانقدر که میگویند به خدا اعتقاد دارند اما دروغ هم میگویند، خیانت در امانت هم میکنند و تهمت هم میزنند و این دینداری عادی است؛ مسئلهای که ما در چهار دهه اخیر با آن مواجه بودیم، انقلابی بود که این میل حداکثری به دینداری بهوجود آمد و گفتند که همه چیز باید اسلامی شود. یعنی اگر جریانهای اول انقلاب را نگاه کنیم در پس همه چیز، یک ایمان شخصی و دینی وجود دارد که ما باید آن را به کل جامعه سیطره بدهیم.
وی افزود: ما با چیزی به نام عادی شدن دینداری در ایران مواجه هستیم ولی چون به مذاق گفتمانی قدرت خوش نمیآید، میگویند با کاهش دینداری مواجه هستیم و لذا هزینههایی صرف میکنند تا دینداری افزایش پیدا کند و این دینداری عادی را نمیپذیرند؛ یعنی از دینداری، اتوپیای خودشان را میخواهند.
رحمانی با بیان اینکه آسیبهای اجتماعی لزوماً نتیجه بیدینی نیست و جای دیگر ریشه دارد، گفت: با وجود این مناسبات قدرت باید حفظ شود و میخواهند دینداری را افزایش دهند؛ مناسباتی از منافع و قدرت شکل گرفته که دینداری عادی کنار میرود و دینداری آرمانی جایگزین میشود و همه دعواها و بودجههای چند صد میلیاردی برای پژوهشها و نهادهایی اختصاص میدهند تا دینداری را افزایش دهند و هیچ سندی هم نداریم که این نهادها دینداری مردم را حتی یک درصد هم افزایش داده باشند و اوضاع خرابتر هم شده است.
وی با اشاره به اینکه مسئله دینداری در حرکت افقی را میتوانیم با دو مقوله تنوع دینداری و تغییرات دینداری بسنجیم، تصریح کرد: ما با تغییر سبکهای دینداری در جامعه مواجه هستیم که این موضوع است میتواند ما را از دستگاههای عریض و طویل دینداری نجات دهد و وقتی این کار را انجام دهیم آنوقت میتوانیم از لحاظ علمی به دین زیسته بپردازیم.
وی ادامه داد: مسئلهای که در ایران درباره همین تغییر و تنوع وجود دارد ۱-تغییر به سایر ادیان، ۲-تغییر در درون گفتمانها، ۳-تغییر گفتمانهای دینی جدید در بسترهای جدید دینی و ۴-جنبشهای دینی جدید فارغ از حلقههای دینی شبه معجزهها؛ اینها تغییرات است و داریم از الگوهای سنتی دینداری خارج میشویم؛ این جنبشهای جدید هم عمدتاً طبقه متوسط میانسال هستند و مختص جوانان نیست.
وی در پایان بیان کرد: باید از بحث کاهش و افزایش دینی خارج شویم و تنوع و تغییرات دینداری را بشناسیم؛ باید به دین زیسته توجه کنیم و کانونهای دینی مردم را بشناسیم؛ دین در فضای واقعی برای ما مهمتر است و تنها آگاهی بیانی از مردم کافی نیست.