۰۷ مهر ۱۳۹۷ ۱۶:۴۹
کد خبر: ۲۵۶۲۵۷
رونمایی کتاب «تحلیل شومپیتری از هم‌پایی اقتصادی: دانش، خلق مسیر و تله‌ درآمد متوسط»

نشست رونمایی کتاب «تحلیل شومپیتری از هم‌پایی اقتصادی: دانش، خلق مسیر و تله درآمد متوسط»، با حضور دکتر ابراهیم سوزنچی‌کاشانی، مترجم کتاب، دکتر روح‌الله ابوجعفری، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده فناوری و دکتر فرشاد مؤمنی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبائی در موسسه دین و اقتصاد برگزار شد.


به گزارش عطنا، کتاب «تحلیل شومپیتری از هم‌پایی اقتصادی{economic catch-up}: دانش، خلق مسیر و تله درآمد متوسط» اثر پروفسور کنون لی، استاد دانشگاه ملی سئول و مدیر مرکز هم پایی اقتصادی  با مجوز رسمی انتشارات کمبریج و نویسنده آن، توسط آقایان دکتر مهیار ادیبی، محقق ارشد مرکز هم پایی اقتصادی دانشگاه ملی سئول و دکتر ابراهیم سوزنچی کاشانی، عضو هیئت‌علمی دانشکده مدیریت و اقتصاد دانشگاه شریف به فارسی ترجمه و توسط نشر نهادگرا منتشر شده است. (گزارش تصویری)


دو متغیر نهادها و فناوری در کشور به‌کلی در حاشیه است



در ابتدای این نشست، فرشاد مؤمنی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبائی، ضمن تشکر از انتشارات نهادگرا گفت: به اقتضای ساخت رانتی اقتصاد سیاسی ایران، مسائل اساسی همیشه در حاشیه قرار می‌گیرد و اکنون‌زدگی و کوته‌نگری‌هایی که در یک ساخت رانتی رایج است، ما را غرق در روزمرگی و دل‌مشغول شدن به امور جاری می‌کند.


وی افزود: مسائل بسیار حیاتی به حاشیه می‌روند و مسائل کم‌اهمیت در راستای منافع رانتی برجسته می‌شوند؛ ملاحظات و منافع رانتی به طرز مشکوکی با یک گونه‌ای از بازارگرایی در قد و قواره اقتصاد سیاسی ایران پیوند پیدا کرده است اما این پیوند به این معناست که بازارگرایی به یک ابزار برای به حاشیه راندن مسائل اساسی و برجسته کردن ملاحظات رانتی تبدیل شده است.


وی با تأکید بر اینکه ویژگی مشترک تمام برنامه‌های توسعه‌ای بعد از انقلاب در ایران عدم بحث درباره فناوری است بیان کرد: حکمتش هم از جنبه اقتصاد سیاسی این است که می‌گویند دغدغه‌محوری آموزه بازار، حفظ وضع موجود است به معنای زمین‌گیر شدن و توسعه‌نیافتگی است؛ ما به یک سطوح فکری و اندیشه‌ای در نظام تصمیم‌گیری و تخصیص منابع نیاز داریم تا بتوانیم خودمان را از این ورطه بیرون بکشیم و مسائل حیاتی را جدی بگیریم و وجه اندیشه‌ای آن را صورت‌بندی کنیم تا امکان عملی برون‌رفت از گرفتاری‌ها برایمان فراهم شود.


وی افزود: ما با قوه اندیشه توسعه روبه‌رو هستیم و به همین خاطر هم دو متغیر تعیین‌کننده در سرنوشت توسعه یعنی نهادها و فناوری به‌کلی در حاشیه است و این روزمرگی انحطاط آور تا زمانی که ما یک بلوغ اندیشه‌ای پیدا نکنیم و متوجه نشویم که بنیادگرایی بازار دغدغه‌اش حفظ وضع موجود است همچنان ادامه خواهد داشت بنابراین باید کمک کنیم که نظام تصمیم‌گیری‌مان در این زمینه‌ها رشد کند.


مؤمنی مسئله نهادها را مهم دانست و گفت: خود این مسئله هم باز یک مسئله حیاتی است که درواقع نشان می‌دهد که چرا نهادهای پشتیبان فناوری در ایران تا این اندازه ضعیف و بعضاً دژکارکرد هستند و حتی وقتی‌که می‌خواهیم به نوآوری و دانایی‌محوری هم توجه کنیم سایه سنگین ملاحظات رانتی بر آن حاکم است و خود آن عناوین استارت‌آپ‌ها بهانه‌ای برای ایجاد کانون جدیدی برای کسب رانت است بنابراین چون نهادهای فناوری دست‌کم گرفته شدند کارکردهای تقویت دانایی‌محوری هم در ایران تا حدودی شکل و شمایل رانتی به خودش گرفته است؛ بحث از نهادها و فناوری یکی از حیاتی‌ترین مسائل سرنوشت‌ساز برای امروز و فردای کشور ما است.


وی در مورد مقام شومپیتر در تاریخ علم اقتصاد بیان کرد: شاید یکی از بزرگ‌ترین دلیل‌ها این است که آثار کلیدی شومپیتر به زبان فارسی عموماً ترجمه نشده و آن‌هایی که ترجمه‌شده به طرز فاجعه‌آمیزی به شیوه ترجمه بی‌کیفیت است بنابراین نتوانست جامعه توسعه‌خواه ایران را با راهگشایی‌های خارق‌العاده اندیشه شومپیتر آشنا کند.


وی ادامه داد: یکی از بزرگ‌ترین مفاهیمی که شومپیتر به دانش توسعه اضافه کرد، مفهوم تخریب خلاق است که در این کتاب هم به‌طور مبسوط درباره‌اش صحبت شده و عموماً همه کم‌وبیش شومپیتر را از دریچه این مفهوم می‌شناسند درحالی‌که شما وقتی کتاب نظریه اقتصاد توسعه را مشاهده کنید می‌بینید که چقدر گره‌گشایی‌های اندیشه‌ای خارق‌العاده‌ای توسط شومپیتر صورت گرفته که واقعاً فهم هرکدام از آن‌ها می‌تواند بازکننده گره‌های معرفتی و جلوگیری از خطاهای ناشی از آن گره‌ها باشد؛ مثلاً یکی از درخشان‌ترین کارهای او نقد فعال برخورد ایدئولوژی زده و مطلق‌انگار بازارگراها با مفاهیم رقابت و انحصار بوده است.


عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: چیزی که ما هنوز هم ازلحاظ اندیشه‌ای گرفتارش هستیم و بخش بزرگی از سوء کارکردهایی که در قاعده‌گزاری‌های ما انجام می‌گیرد ناشی از عدم توجه بایسته به این‌گونه مسائل است.شومپیتر در برابر آن برخورد مطلق‌انگارانه‌ای که بازارگراها با مفهوم انحصار داشتند گفت به‌جای این‌که ما برخورد ایدئولوژی زده کنیم باید بر روی کارکردها متمرکز شویم و اگر این تمرکز ایجاد شود نحوه طرح مسئله و نحوه مواجه با آن‌هم تغییر خواهد کرد.


وی افزود: شومپیتر می‌گوید که اگر کل مباحثی که در چهارچوب ادبیات بازارگرایی مطرح شود درباره انحصار ملاحظه می‌کنید که یک کارکرد درخشان و ممتاز در انحصار وجود دارد و دو سوء کارکرد بالقوه و کارکرد ممتاز امکانی است که امکان رقابت بهره‌مندی از صرفه مقیاس را فراهم می‌کند و کارکردهای منفی بالقوه آن‌هم این است که انحصارگر به‌جای اینکه بخواهد منافعش را از طریق نوآوری‌های فناورانه دنبال کند از طریق کاهش سطح تولید و افزایش قیمت جستجو کند.


وی ادامه داد: شومپیتر بالغ‌بر صدسال پیش این بحث را مطرح کرد و گفت ما به‌جای اینکه راجع به این صحبت کنیم که انحصار خوب است یا بد باید درباره اینکه آیا سازوکاری می‌توان یافت که امکان بهره‌مندی از مزیت مقیاس را فراهم و سیستم اقتصادی را از آن سوء کارکردهای دوگانه مصون کند، بحث کرد و او پاسخش این بود که آری می‌توان این کار را کرد و اسم این سازوکار را سازوکار حق اعتراض گذاشت.


مؤمنی در خصوص نیروی کار ازنظر شومپیتر بیان کرد: دغدغه کاهش تولید و افزایش قیمت مستقیماً منافع نیروی کار را درگیر می‌کند؛ اگر ما اجازه سازمان‌یابی به نیروی کار در بنگاه‌های تولید را بدهیم و از آن‌ها بخواهیم که راجع به منافع خودشان فعال باشند و برخورد امنیتی و سرکوبگرانه هم با سازمان‌های کارگری نکنیم آن‌ها انحصارگر را از آن دغدغه منصرف می‌کنند و بنابراین جامعه از صرف این مقیاس برخوردار خواهد شد.


وی در ادامه افزود: شومپیتر در خصوص تبعیض دادن از برخورد مطلق‌انگارانه با رقابت هم موفق بوده و انصاف این است دانش اقتصاد از این زاویه هم به شومپیتر مدیون است بنابراین بحث شوپیتر این بود که عملاً باید دقت داشته باشیم آنچه که نجات‌بخش است راه رفتن بر روی یک پا نیست. ما به ترکیب خردمندانه‌ای از رقابت و همکاری نیاز داریم و ضریب اهمیت همکاری اگر از رقابت بیشتر نباشد کمتر هم نیست.


وی گفت: باید دقت داشته باشیم که خود رقابت هم فقط به شرطی که در یک فضای عادلانه و یک بستر نهادی پشتیبانی‌کننده از ملاحظات برابری بین رقبا باشد، دستاورد خواهد داشت وگرنه این می‌تواند به ضد خودش تبدیل شود و بنابراین هرکدام از این‌ها هم، اقتضائات نهادی خاص خودش را خواهد داشت.


مؤمنی با تأکید بر اینکه هر کوششی برای رفع فقر که مسئله ارتقای بنیان تولید و کاربست فزاینده فناوری‌های نوین را در دستور کار قرار ندهد، محکوم‌به شکست است ، گفت: در آخرین مطالعه‌ای که در سند فقر در ایران در دست انجام است یکی از مهم‌ترین یافته‌های آن سند این بوده که از مجموع سرپرستان خانوارهای سه دهک پایین با کم‌ترین درآمد در ایران، ویژگی مشترک ۶۸ درصدشان این است که شاغل هستند منتها چون شغل آن‌ها عمدتاً در ساخت تولید معیشتی و در بخش غیررسمی و بدون ارتباط به مسئله فناوری و بهره‌وری هستند، هم شغل دارند و هم قادر به برون‌رفت از فقرشان نیستند و متوجه می‌شویم که نگاه رانتی به فقرزدایی که یک رویکرد صفرپرورانه و اعانه‌ای را همیشه قرار می‌دهد چقدر می‌تواند برای ما پرهزینه و کم‌درآمد باشد درحالی‌که اگر ما انرژی خودمان را بر روی بسط فرصت‌های شغلی مولد و نوآوری‌های فناورانه بگذاریم تا ساختارهای نهادی ما را بیشتر از رانت جویی تشویق کند آن‌وقت اوضاع‌واحوالمان در این زمینه هم می‌تواند بسیار متفاوت باشد.


عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبائی بابیان اینکه کشورهای درحال‌توسعه با یک حالت واژگون خوانی روبه‌رو هستند گفت: این قرائت‌های دست‌کاری شده منحط، بجای اینکه منشأ دستاورد شود، منشأ هزینه‌های بیشتر می‌شود.


وی افزود: مایکل پرتر در آثارش هشدار می‌دهد که این کشورها از طریق دوپینگ‌های فاجعه ساز رقابت را جستجو می‌کنند مانند تضعیف ارزش پول ملی برای ایجاد توان رقابت؛ عده‌ای دیگر گفته‌اند که در امتداد این شیوه‌های ضد توسعه‌ای، نمایشی و فریبکارانه برای رقابت مثل به تاراج رفتن نیازهای اساسی کشور به اسم تشویق صادرات است؛ یعنی تهدید مردم مرزنشین ایران در معرض قحطی قرارگرفته، اسمش پیامد تضعیف ارزش ملی پول ملی و تشویق صادرات می‌شود.


وی افزود: متأسفانه از این قبیل برخوردهای صورت‌گرا و ظاهرساز در تحلیل‌های مسائل روز ایران هم نمونه‌هایی وجود دارد و چطور می‌شود که ما به این مسائل توجه نداشته باشیم و به‌هم‌ریختگی که نرخ ارز در بازار پول به وجود می‌آورد؛ چطور می‌شود که ما به این مسائل توجه نداشته باشیم که دو و نیم درصد سپرده‌گذاران در ایران صاحب حدود ۸۵ درصد نقدینگی هستند و چنین نابرابری‌هایی در این سطح نادیده گرفته می‌شود و منافع مفت‌خورها و لاشخورها را در بازارگرایی در ایران ترویج می‌کنند.


مؤمنی خاطرنشان کرد: نکته دیگر که در این کتاب بسیار خارق‌العاده است این است که برجسته شدن توجه به فناوری و نوآوری برای کشورهای درحال‌توسعه یکی از دستاوردهای برخورد فعال با آثار و پیامدهای فاجعه ساز برنامه تعدیل ساختاری بوده است؛ اگر کشورها خودشناسی، برنامه و استراتژی خوبی بر محور فناوری داشته باشند در کوتاه‌مدت می‌توانند هدف خودشان را دنبال کنند ولی متأسفانه ما هنوز در بدیهیات اولیه گرفتاریم.


وی افزود: از منظر پیوند نهادها، فناوری و توسعه چند نکته راهگشا در این کتاب وجود دارد؛ اولین آن‌ها این است که می‌گوید مرحله نوآوری، آخرین مرحله در فرآیند صنعتی شدن است یعنی ما نباید ادای نوآوری دربیاوریم باید گام‌های اولیه را درست داشته باشیم و به بلوغ صنعتی رسیده باشیم تا به نوآوری برسیم؛ اما هنوز گرفتار بحران‌های ناشی از منبع‌محوری هستیم و وارد کارایی‌محوری نشده‌ایم.


وی ادامه داد: موضوع دیگر اینکه آن عنصر گوهری مطالعات توسعه این است که به فاصله بین کشورها توجه می‌کند. در سطح نظری به این پرسش پاسخ می‌دهد که چه عواملی در ایجاد این فاصله نقش داشته و در سطح عملی هم به این پرسش پاسخ می‌دهد که این فاصله را چگونه برطرف کنیم.


عضو هیئت‌علمی دانشگاه علامه طباطبائی درباره گزارشی از بانک مرکزی گفت: در این گزارش آمده است که ما از سال ۱۳۹۳ تا ۱۳۹۶ با پدیده صنعت زدایی روبه‌رو هستیم. جامعه‌ای که صنعت زدایی در دستور کار دارد نمی‌تواند دانایی محور شود و باید به آن رسیدگی کرد البته فاجعه صنعت زدایی در دوران روحانی خیلی کمتر از دوران احمدی‌نژاد است ولی راه آن را ادامه می‌دهد.


مؤمنی افزود: مسئله دیگر مسئله طرز تلقی بازیگرهای اقتصادی ما درزمینهٔ سرمایه‌گذاری‌های تولیدی است که درواقع نشان می‌دهد که اگر این خطاهای راهبردی و غفلت‌های مشکوک حل‌وفصل نشود، ما چشم‌اندازهای نگران‌کننده‌تری را هم می‌توانیم پیدا کنیم.


وی ادامه داد: نکته دیگر اینکه نسبت سرمایه‌گذاری تحقق‌یافته به سرمایه‌گذاری برنامه‌ریزی‌شده طی این سال‌ها به حدود ۱۵ درصد رسیده است؛ یعنی ۸۵ درصد از سرمایه‌هایی که قرار بوده به سمت صنعت بروند، فرار کردند.


مؤمنی در پایان گفت: باید توجه داشته باشیم که ما به یک سلسه‌مراتب مقدماتی نیاز داریم تا به‌نظام تصمیم‌گیری و نظارت بگوییم که این شیوه راهگشایی و حل بحران نیست و بایستی این نگاه را داشته باشید؛ از همکاران ارجمندم دکتر ادیبی و سوزنچی سپاسگزارم که این کتاب را ترجمه کردند و در معرض دید و نگاه عموم قرار دادند و امیدوارم دوستان بخوانند تا سطح دانایی‌ها در امور حیاتی کشورمان بالا رود.


ما هنوز در مرحله صنعت مبتنی برنیروی کار و انرژی مانده‌ایم



در ادامه این نشست، ابراهیم سوزنچی‌کاشانی، عضو هیئت‌علمی دانشگاه شریف، ضمن تشکر از دکتر مؤمنی و انتشارات نهادگرا گفت: سه سال پیش کتابی درباره خود شوپیتر، اینکه چه کسی است و نظریاتش چیست ترجمه کردیم ولی هنوز در انتشارات دنیای اقتصاد باقی‌مانده و چاپ نشده است؛ اما این کتاب را پارسال ترجمه کردیم و الآن چاپ‌شده است. ازنظر منطقی اول کتاب خود شوپیتر باید چاپ می‌شد سپس این کتاب، اما این اتفاق نیفتاد.


وی ادامه داد: با دوستی به نام آقای ادیبی آشنا شدیم که ترجمه این کتاب را شروع کرده بود. با آشنایی ما این ایده به وجود آمد که من هم در ترجمه این کتاب کمک کنم بنابراین ایشان یک نسخه اولیه از کتاب را به من دادند که جای کار و ایرادات زیادی داشت؛ من بر روی آن کار کردم و به انتشار رسید.


وی درباره مسائلی که در این کتاب وجود دارد بیان کرد: مسئله اولیه رفاه واشنگتن است که چند عنصر آن در مورد ثبات فضای اقتصادی کلان و ۵ موضوع دیگر مربوط به خصوصی‌سازی، آزادسازی و مقررات زدایی است؛ کشورهای چین، کره و تایوان ۵ مورد اول مربوط به ثبات فضای اقتصادی کلان را تا حد زیادی انجام دادند ولی ۵ مورد بعدی را نپذیرفتند.


عضو هیئت‌علمی دانشگاه شریف گفت: مفهوم دیگر رفاهی است که در کشورهای شرق وجود داشت؛ این مفهوم سه إلمان داشت: ۱-سیاست ارتقای صادراتی، نرخ تعرفه‌ها را طوری تعیین می‌کردند که صادرات افزایش پیدا کند، ۲-سیاست‌های تکنولوژی بسیار قوی‌ای داشتند و این‌ها در حوزه صنعت تلاش کردند تا خودشان صاحب تکنولوژی شوند، ۳-تغییرات جدی سیستم هیدروژنی است.


وی افزود: این کتاب به لحاظ خاص به مورد دوم یعنی نقش سیاست‌های تکنولوژی می‌پردازد؛ اینکه تکنولوژی چگونه بوده و چطور در تایوان و کره اتفاق افتاده است؛ تمرکز اصلی هم روی این دو کشور است.


سوزنچی تصریح کرد: در مسئله خلق ثروت کشورهایی که Cash up می‌کنند درواقع از مفهومی با عنوان تله درآمد متوسط استفاده می‌کنند؛ درآمد سرانه کشورهای کره و تایوان حدود ۱۰ هزار دلار یعنی حدود یک‌سوم درآمد سرانه آمریکا است؛ هر کاری می‌کردند درآمد سرانه‌شان بالا نمی‌رفت اما این دو کشور از این ورطه خارج شدند. تایوان و کره کشورهای فقیری بودند که به این درآمد سرانه رسیده‌اند. این کتاب می‌خواهد بگوید که این دو کشور چگونه مسیری را انتخاب کردند تا از تله درآمد متوسط خارج شوند.


وی ادامه داد: کشورهایی که توانستند از این تله درآمد متوسط خارج شوند ساختار صنعتی‌شان تغییر کرد یعنی کشورها از صنایع مبتنی بر نیروی کار و انرژی خارج شدند و به سمت صنایع Global Technology حرکت کردند درحالی‌که ما در کشورمان هیچ‌وقت این تغییر ساختار صنعتی را نداشتیم و هنوز در مرحله صنعت مبتنی برنیروی کار و انرژی مانده‌ایم اما این کشورها حرکت کردند؛ الآن صادرات کره جنوبی بالغ‌بر ۶۰۰ میلیون دلار است.


عضو هیئت‌علمی دانشگاه شریف بیان کرد: این کتاب به تحلیل بحث چگونگی موفقیت این کشورها با توجه به دانش و تکنولوژی می‌پردازد؛ ۱-سطح ملی که در این سطح ۴ فاکتور را مطرح می‌کند، ۲-بنگاه‌ها، بنگاه‌های کره را با بنگاه‌های آمریکایی در فصل ۵ کتاب مقایسه می‌کند و می‌گوید که بین این چهار کشور و سایر کشورها اختلافی وجود دارد.


وی افزود: هرچه constitution بیشتر باشد درآمد سرانه کشور نیز بیشتر می‌شود؛ همچنین این کشورها دانش اولیه خوبی داشتند و سرعتشان در cash up بالا بود.


سوزنچی با اشاره به جمع‌بندی فصل ۷ کتاب گفت: در این فصل می‌گوید مسیر میانبری که این کشورها طرح کردند درواقع به سمت مسیری با تکنولوژی بالا حرکت کردند؛ سپس شروع به سرمایه‌گذاری می‌کنند چراکه از مزیت نیروی کار ارزان و منابع برخوردارند بنابراین به جلو حرکت می‌کنند. مشکل کشورهای درحال‌توسعه این است که از مسیر low road ناگهان به High road می‌پرند؛ اگر بخواهند که از مسیر low road به High road حرکت کنند باید صنایع تجاری به صنایع جهانی تکنولوژی تبدیل شود.


وی در پایان گفت: فصل ۹ کتاب به بحث درباره کشور چین و هند می‌پردازد؛ و درنهایت شاکله اصلی این کتاب این است که این کشورها با ساختن چه مسیری توانستند از تله درآمد متوسط خارج شوند.


مسئله شومپیتر مسئله سرمایه‌داری و خلق پول از هیچ بوده است



در پایان این نشست، روح‌الله ابوجعفری، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده فناوری، ضمن بیان نظر شومپیتر  از سرمایه‌داری گفت: شومپیتر می‌گوید سرمایه‌داری بر دو رکن سوار است: یکی حمایت از مالکیت خصوصی است که قالب مباحثش درباره فناوری و نوآوران می‌شود؛ دوم سرمایه‌داری‌ای است که بتواند از هیچ، پول خلق کند و آن موتورهای تحولی که شومپیتر اشاره می‌کند خلق پول از هیچ است؛ اینکه نظام سرمایه‌داری چطور می‌تواند این تحول را ایجاد کند.


روح‌الله ابوجعفری، عضو هیئت‌علمی پژوهشکده فناوری، درباره بی‌توجهی به شومپیتر در غرب و به‌تبع آن در ایران گفت: شاید به دلیل ریسکی بود که شومپیتر انجام داد؛ آن ریسک این بود که شومپیتر پیش‌بینی کرده بود که جوامع سرمایه‌داری با شکل جدیدی روبه‌رو می‌شوند و جوامع سوسیالیستی به وجود می‌آید و همین پیش‌بینی باعث شد تا آن اقبالی که باید به بحث‌های شومپیتر شود، صورت نگیرد و همه بگویند که این پیش ‌بینی محقق نشد. بنابراین لازم نیست به تحقیقاتش مراجعه کنیم. اوج این بحث در فروپاشی دیوار برلین بود؛ در سال ۱۹۹۳ همایشی با این مضمون که شومپیتر شکست خورد و تمام پیش‌بینی‌هایش اشتباه بود برگزار می‌شود.


وی افزود: اگر این اشکال در نظریه‌ها بود پس قوتی که در شومپیتر وجود داشت چه بود؟ قوتی که داشت این بود که توانست پیش‌بینی‌ای انجام دهد که محقق شود؛ بعد از بحران مالی ۲۰۰۸ باز هم همایشی برگزار شد که گفتند پیش‌بینی‌هایش درست بوده است؛ بحث فناوری دلیل این دعوای نظری و این واقعیت بیرونی است.


وی ادامه داد: یک مسئله‌ای که ما در ایران داریم این است که دانشکده‌های اقتصاد کلاً نسبت به بحث فناوری غفلت به خرج دادند و این موضوع در ایران از طریق دانشکده‌های مدیریت شکل‌گرفته و مطرح‌شده است و بعد فناوری‌اش پررنگ‌تر است.


ابوجعفری با تأکید بر اینکه پایه‌های تحلیل شومپیتر تحلیل فناوری و نوآوری است بیان کرد: این تحلیل‌ها و پیش‌بینی‌ها از عناصری است که راجع به سرمایه‌داری می‌دانند و به آن اعتقاد دارند.


وی افزود: شومپیتر خیلی متأثر از ماکس بوده و توانست یک سنتزی را از بحث‌های پیشینش ارائه دهد. شومپیتر می‌گوید سرمایه‌داری بر دو رکن سوار است یکی حمایت از مالکیت خصوصی است که قالب مباحثش درباره فناوری و نوآوران می‌شود؛ دوم سرمایه‌داری‌ای است که بتواند از هیچ، پول خلق کند و آن موتورهای تحولی که شومپیتر اشاره می‌کند خلق پول از هیچ است؛ اینکه نظام سرمایه‌داری چطور می‌تواند این تحول را ایجاد کند.


وی بابیان اینکه مسئله شومپیتر مسئله سرمایه‌داری و خلق پول از هیچ بوده است، گفت: این تحلیل مبتنی بر یک سری پیش‌فرض‌هایی است که شومپیتر به آن می‌رسد؛ یکی از مهم‌ترین نکته‌ها این است که نهادها مهم هستند و در کنار دست‌های نامرئی بازار، دست‌های مرئی هم وجود دارد که این‌ها باهم باعث خلق ثروت می‌شوند.


وی ادامه داد: یکی از پیش‌فرض‌هایی که شومپیتر به آن اشاره می‌کند این است که در کنار اینکه ما باید به دست نامرئی بازار توجه کنیم باید به دست‌های مرئی هم بپردازیم؛ دست‌های مرئی قوانینی است که بازار را شکل می‌دهند و اساساً بدون وجود قوانین و نهادهایی که شکل‌دهنده بازار باشند آن هدف محقق نمی‌شود.


عضو هیئت‌علمی پژوهشکده فناوری گفت: شومپیتر می‌گوید باید بین بانکدار و کارآفرین تفاوت ایجاد کنیم. نکته سوم هم در پیش‌فرض‌های اساسی تحلیلی از بانکداری است؛ این سه پیش‌فرض است که اقتصاد را شکل می‌دهد و این‌ها هستند که باعث می‌شوند ما بتوانیم نظام سرمایه‌داری را تحلیل کنیم.


وی خاطرنشان کرد: شومپیتر علاوه بر اینکه متفکر خیلی خوبی بود درعین‌حال عمل‌گرا هم بود؛ بانکدار، جهانگرد، مشاور مالی مصر و سایر سمت‌های اقتصادی را به عهده داشت و همین باعث می‌شد که دقت نظر در بحث‌هایش وجود داشته باشد.


ابوجعفری تصریح کرد: مطالعاتی انجام می‌شود که نشان می‌دهد بهره‌وری تولید کل دنیا، رو به افول است و این یک تهدید است؛ این سازوکار ناعادلانه است چراکه یک نهاد مالی به‌واسطه امتیازی که حاکمیت به آن‌ها می‌دهد می‌توانند خلق اعتبار کنند؛ به‌واسطه پیش‌فرضی که شومپیتر درباره نهادها داشت این قدرت خلق اعتبار باید محدود شود و مسئولیت‌پذیر باشد. در تمام دورانی که در ابتدای قرن ۲۰ قالب همه نهادها محدودکننده خلق اعتبار بانک‌ها بوده است و تعهدات نامحدود از بانک‌ها می‌گرفتند.


وی افزود: خلق پول از هیچ به‌خصوص در ۱۰ سال گذشته در ایران که مانند گردابی دارد ما را از بین می‌برد جدی است که باید درباره آن بحث شود.


وی در خصوص کتاب شومپیتر به نام بحران دولت‌های مالیات‌بگیر که در سال ۱۹۱۸ منتشر شد گفت: شومپیتر درباره این بحران می‌گوید دولت مالیات‌بگیر مبتنی بر یک سری بروکرات و کارشناس اداره می‌شود که این بروکرات‌ها مبتنی بر یک دولت حزبی بالا می‌آیند اما یک پارادوکسی وجود دارد که غالب این آدم‌ها کارمند هستند؛ دولت مالیات‌بگیر دولتی نیست که خلق پول را محدود یا اولویت‌گذاری کند.


وی ادامه داد: بعد از سال ۲۰۰۸ دو پیش‌بینی شومپیتر درست درآمد یکی اینکه سرمایه‌داری تبدیل به سوسیالیست می‌شود و دوم اینکه دولت‌های مالیات‌بگیر نمی‌توانند مسئله را حل کنند.


ابوجعفری درباره حل مسائل اقتصادی ایران گفت: ما برای اینکه به سراغ حل مسائل اقتصادی ایران برویم نیازمند یک ترکیب سیاستی هستیم و فقط سیاست فناوری و صنعتی کفایت نمی‌کند در کنار این‌ها باید سیاست پولی، سیاست ارزی و سیاست تجاری داشته باشیم؛ همچنین نوع ورود اندیشه‌های اقتصادی در اقتصاد ایران گزینشی است و اندیشه‌های اقتصادی در دوره‌های بعد از انقلاب حلال مسئله ایران نیست.


وی در پایان تصریح کرد: ما نیازمند اندیشه‌هایی چون اندیشه‌های شومپیتر هستیم. مسیر رسیدن به اقتصاد اسلامی این است که نقدهای نظام سرمایه‌داری به نحو کامل و جامعی استفاده شود که متأسفانه در این زمینه کم کار شده و آشنایی با اندیشه‌ها شکل نگرفته است. این نوع نگاه اقتصاد نوآوری شاید نگاه جدیدی برای ایران باشد تا بتوانیم به سمتی برویم که مکتب اقتصاد نوآوری را به‌صورت جدی‌تری کار کنیم و مسائل ایران را حل کنیم.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دامن زده است/ بوروکراسی در ایران نفس اقتصاد را گرفته است
یک استاد اقتصاد در گفتگو با عطنا:

فضای اقتصادی و سیاسی کشور به بیکاری فارغ‌التحصیلان دانشگاهی دامن زده است/ بوروکراسی در ایران نفس اقتصاد را گرفته است

«اگر ما با حجم بالایی از این بیکاران مواجه هستیم، دلیل آن ضعف اقتصاد کشور همچون پایین بودن سرمایه‌گذاری، اقتصاد کوچک، فضای کسب و کار نامطلوب و ارتباط اقتصادی بد با دنیای خارج است.»
توصیه‌های جواد صالحی اصفهانی به دولت سیزدهم
در گفتگوی اختصاصی با عطنا مطرح شد

توصیه‌های جواد صالحی اصفهانی به دولت سیزدهم

اتخاذ رویکری متعادل در تجارت مهم است. تجارت با چین اهمیت دارد ولی باید در محیطی رقابتی انجام گیرد. در این زمینه اروپا نقش مهمی دارد ولی روسیه چنین نیست، چراکه آنها هم مانند ایران صادرکنندۀ انرژی هستند
آینده بازار بورس؛ اصلاحی یا ریزشی؟
یک کارشناس بازار سرمایه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

آینده بازار بورس؛ اصلاحی یا ریزشی؟

اتفاق‌های چند ماه اخیر اثرات خود را بر قیمت نمادها در بازار سرمایه گذاشته‌ و به نظر می‌رسد در حال حاضر نیاز به یک اصلاح یا استراحت دارد. از این به بعد اگر قرار است شاهد روند متفاوتی باشیم باید منتظر اخبار...
راهکارهایی برای مهار اَبَرتورم احتمالی در اقتصاد ایران
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

راهکارهایی برای مهار اَبَرتورم احتمالی در اقتصاد ایران

در صورت ادامه سوء مدیریت داخلی، تداوم تحریم ها و مشکلات مربوط به فقدان برنامه منسجم برای کنترل شیوع ویروس کرونا، امسال و سال های آتی، زنگ خطر شعله ورتر شدن تورم های بالاتر در اقتصاد ایران به صدا در خواهد...
اقتصاد
رویکرد دانش بنیان یاری‌گر اقتصاد ایران است
حجت الاسلام علی بنایی در گفتگو با عطنا؛

رویکرد دانش بنیان یاری‌گر اقتصاد ایران است

استادیار دانشگاه علامه طباطبایی معتقد است دستگاه های دولتی با استفاده از مشوق های لازم می‌توانند صنایع و شرکت های بزرگ را به سمت فعالیت های دانش بنیان و حمایت از آن ها سوق دهند.
پر بازدیدها
آخرین اخبار