صنعت کلاس کنکور امروز بیش از 284 میلیون دلار (معادل 2840 میلیارد تومان امروز با دلار 10 هزارتومانی) گردش مالی دارد. اگر هزینه کتابهای کمکآموزشی کنکور را هم لحاظ کنیم، چیزی نزدیک به همان 8 هزار میلیارد تومانی که این روزها برای گردش مالی کنکور ذکر میشود به دست میآید. سؤال مهم این است: ما ملت ایران 8 هزار میلیارد تومان برای چه صرف میکنیم؟
به گزارش عطنا، محمد فاضلی، عضو هیئت علمی دانشگاه شهید بهشتی، یادداشتی را با موضوع نظام آموزشی کشور و صنعت کنکور، در کانال تلگرامی خود منتشر کرده است که در ادامه آن را با هم میخوانیم؛
چهارده سال قبل پرسشنامهای را برای انجام پژوهشی، میان 683 نفر از داوطلبان کنکور دانشگاه آزاد اجرا کردیم. من از داوطلبان پرسیده بودم چقدر هزینه برای کلاس کنکور پرداخته بودند و بر اساس میانگین پولی که این نمونه 683 نفری پرداخت کرده بودند و تعمیم آن بهکل جمعیت شرکتکننده در کنکور آن سال، برآورد کردم که مردم سالیانه 284 میلیون دلار فقط به کلاسهای کنکور میپرداختند.
صنعت «کلاس کنکور» از آن زمان رواج بیشتری یافته است و میشود نتیجه گرفت صنعت کلاس کنکور امروز بیش از 284 میلیون دلار (معادل 2840 میلیارد تومان امروز با دلار 10 هزارتومانی) گردش مالی دارد. اگر هزینه کتابهای کمکآموزشی کنکور را هم لحاظ کنیم، چیزی نزدیک به همان 8 هزار میلیارد تومانی که این روزها برای گردش مالی کنکور ذکر میشود به دست میآید. سؤال مهم این است: ما ملت ایران 8 هزار میلیارد تومان برای چه صرف میکنیم؟
فرزند من کلاس دهم است و چند سالی است بهناچار در همین نظام آموزشی کنکور محور، بهناچار، در میان چرخدندههای نظام آموزشوپرورشی که تست زدن و کتاب کمکآموزشی کنکور خواندن، به سالهای ابتدایی آن کشیده شده است، دستوپا میزند. بهترین سالهای آمادگی برای یادگیری را که باید صرف آموختن خلاقیت، توسعه شوق علمآموزی، یادگرفتن مهارتهای زندگی، ورزش کردن و درونی کردن عادت به سبک زندگی سالم، شجاعت پرسشگری، شناخت و کسب ادراک فرهنگی از وطنش، کسب احساس درست نسبت به محیطزیست و شناخت شیوههای انسان بودن و درونی کردن اخلاق انسانی کند، وسط کتابهای کمکآموزشی سر میکند. من که خود منتقد این وضع هستم، ناچار به آن تن میدهم زیرا میدانم باید با آنها که از همین نظام برمیآیند رقابت کند.
ما پدر و مادرها با هزار زحمت، فرزندانمان را برای قربانی کردن مناسبترین سالهای عمرشان، آماده میکنیم. آنها را به قربانگاه صنعت کتابهای کمکدرسی میفرستیم، صنعت کلاس کنکور، معلم خصوصی و درگیر شدن در رقابتی که حاصل آن شاید هیچ است.
من امروز خود شاهد خروجیهای این نظام آموزشی در برترین دانشگاههای کشور هستم. نظامی که حتی قادر نیست اندکی عشق به میهن، خردهای درک از محیطزیست، جرعهای علاقه به فرهنگ و هنر و شمهای از خلاقیت را نهادینه کند اما تستزنهای قهار، المپیادیهای بسیار و البته داوطلبان پرشمار صفکشیده و منتظر برای دریافت دعوتنامه از دانشگاههای خارجی و آماده مهاجرت به آنسوی مرزها تربیت میکند.
هری لوئیس رئیس پیشین دانشگاه هاروارد در نقد فرهنگ آموزشی این دانشگاه در دوره کارشناسی معتقد است دانشجویان این دانشگاه چند سال پس از فارغالتحصیلی وقتی میخواهند به یاد بیاورند که از دانشگاه چه میراثی با خود دارند و چه آموختهاند، هیچچیزی یادشان نمیآید. نظام آموزشی کنکور محور، تستپرست و پولیشده ما هم، همین وضع را دارد: دانشآموزان چند سال پس از دیپلم وقتی میخواهند به یاد بیاورند که از دوازده سال دوران مدرسه چه به یاد دارند، کثیری از ایشان جز الفبا و جدولضرب چیزی برای ذکر کردن نخواهند داشت.
عبارتی جعلی از قول یک برنده جایزه نوبل پزشکی موهومی وجود دارد که برای این بحث به کار میآید. دکتر دراوزیو وارلا برنده جایزه نوبل (چنین کسی وجود خارجی ندارد) گفته است: در دنیای کنونی سرمایهگذاری برای داروهای مخصوص قدرت جنسی مرد و سیلیکون برای (سینه) زن، پنج برابر سرمایهگذاری برای درمان آلزایمر است و تا چند سال دیگر با پیرزنانی با سینههای بزرگ و پیرمردانی با آلت سفت روبرو خواهیم شد که هیچکدام به یاد ندارند که از آنها چه استفادهای میتوانند بکنند.
منطق این عبارت جعلی درست است. اگر سرمایهگذاری روی داروهای جنسی بیشتر از سرمایهگذاری روی درمان آلزایمر باشد، همان خواهد شد که دراوزیو وارلا موهومی بیان کرده است.
واقعیت این است که اگر در نظام آموزشی ما هم همین وضع موجود سرمایهگذاری روی کتب کمکآموزشی، کلاس کنکور، تست زدن و رقابت فزاینده برای آموختنیهای بیحاصل ادامه یابد، سالیان آینده شاهد نسلی خواهیم بود که محفوظات بسیار خواهند داشت، بهسرعت تست میزنند، در المپیادهای بسیاری رتبه میآورند، اما فقط نمیآموزند که قرار است برای کدام میهن، در خدمت کدام ارزشها، برای کاستن از کدام درد بشر، بر اساس کدام خلاقیت و معطوف به چه درکی از انسان یا جهت حفظ کدام محیطزیست اندوختههایشان را به کار بگیرند. آنها فقط تست میزنند، امتحان میدهند و عمر را سپری میکنند؛ و میلیونها پدر و مادر که با چشمانی نگران به عزیزان دلبند خود مینگرند.