مراسم رونمایی از مستند «محمدِ امین» به مناسبت سالروز تولد دکتر محمدامین قانعیراد، ۲۴ مردادماه در تالار ایوان شمس برگزار شد؛ در این مراسم، مرضیه موسویخامنه، عضو هیئتعلمی دانشگاه الزهرا، علیرضا سلیمانی، کارگردان مستند «محمدِ امین»، سینا ربیعی، نقاش تابلوی پرتره استاد قانعیراد، علی میرزابیگی، استاد دانشگاه تهران، ولیالله شجاعپوریان، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران و احمد مسجدجامعی، عضو شورای اسلامی شهر تهران به ایراد سخنرانی پرداختند. (گزارش تصویری)
مانند قانعیراد جامعهشناسی را به جامعه بازگردانیم
به گزارش خبرنگار عطنا، در ابتدای این مراسم پس از پخش کلیپی که در آن برخی از گفتار و اندیشه مرحوم قانعیراد قرائت شد، مرضیهسادات موسوی، عضو هیئت علمی دانشگاه الزهرا (س) با اشاره به برخی از مباحث اندیشهای مرحوم قانعیراد در رابطه با جامعه شناسی به دیدگاه وی در خصوص ضرورت گفتوگو با مردم در رفع بسیاری از ناهنجاریها و موانع اجتماعی اشاره کرد و ضمن تبریک تولد به همدرس قدیمی خود گفت: سالروز تولد دکتر قانعیراد را که در چنین روز مبارکی، ایران صاحب فرزندی غیور، فکور، اندیشمند و کنشگری دغدغهمند میشود، گرامی میداریم و باشد از این روزهای مبارک برای ایران عزیز ما.
وی با اعتقاد به وجود فضای صحبت کردن درباره قانعیراد بیان داشت: باورم این است که ما به سبب فرصتی که به مناسبت یاد ایشان دورهم جمع میشویم از آثار و دستاوردهایشان مدد جوییم و با تأمل و بازخوانی در آنها، تلاشهای ایشان را زنده بداریم و برای دنبال کردن راه ایشان فرصتی ایجاد کنیم.
وی افزود: آثار بسیار متعدد و میراث گرانبهایی از دکتر قانعیراد باقیمانده که درباره تنوع، تکثر و تعددشان بحثهای بسیاری شده است؛ بر خودم واجب میدانم که هرکدام از ما، دوستان و همکاران به فراخور حوزههای مطالعاتی خود، باید از آثار ایشان بهره بگیریم و مکرر آنها را بازخوانی کنیم.
این استاد دانشگاه در ادامه بیان کرد: به همین منظور من به بحثهای ایشان درباره توسعه مراجعه کردم؛ بحرانهایی که جامعه با آنها مواجه است اغلب ریشه در مسئله توسعه ایران دارد؛ مسئلهای که دکتر قانعیراد همیشه بر آن تأکید داشتند و موردنظرشان بود.
وی با اشارهای به تأملات و گرایشهای دکتر قانعیراد در مباحث توسعه گفت: تأکید دکتر قانعیراد بر رویکرد منابع در مقابل رویکرد موانع موضوعی بود که تمایلات توسعه ایشان را از سایر صاحبنظران توسعه متمایز میکرد؛ هر وقت بحث از توسعه میشود ذهنها همگی متوجه موانع توسعه در ایران است اما ایشان با تأکید ابراز میکنند که رویکردشان رویکرد منابع است نه رویکرد موانع و این موضوع را در سایر آثارشان هم ملاحظه میکنید.
وی افزود: دکتر قانعیراد توسعه را یک امر تاریخی اقتضائی معرفی میکند و در این پروسه تاریخی، توجه ما را به ظرفیتهای موجود، بحث از تعامل بین عاملیت و ساختار و تأکید بر تولید فرهنگی بهجای بازتولید جلب میکند تا برخواستهای جدید اجتماعی به وجود آید؛ ایشان هرگونه امتناع توسعه را ممتنع میداند و گذر از رویکرد موانع و تأکید بر عاملیت و فاعلیت انسانها را مهم میشمارد.
این استاد دانشگاه با بیان اینکه دکتر قانعیراد توسعه ایران را یک فرآیند غیر جبری و تحت تأثیر فاعلان اجتماعی میداند افزود: ایشان در حصار این تأملات نظری مانند بسیاری از صاحبنظران دانشگاهی باقی نمیماند؛ گفتگو کردن با مردم را مطرح میکند و بهعنوان فردی صاحب درد و دغدغهمند، به مسائل جامعه ما میپردازد.
وی ادامه داد: ما نشستهایی را که ایشان با موضوع زنان، عدالت آموزشی، بحرانهای محیطزیستی و آب پیگیر بودند و به جد مشارکت داشتند را فراموش نمیکنیم. این مطلب منباب این بود که وظیفه خودم، دانشجویان، دوستان و همکاران میدانم که آثار دکتر قانعیراد را بیشازپیش موردتوجه قرار دهیم و بتوانیم با رهنمودها و خطوط فکری، رفتاری و اخلاقی ایشان بتوانیم مانند خودش با تلاش شبانهروزی جامعهشناسی را به جامعه بازگردانیم.
این استاد دانشگاه در پایان سخنان خود بر تداوم راه استاد و تأویل و تفسیر اندیشههای ایشان به عنوان نقشه راهی پیاده شده در اجتماع کنونی تأکید کرد و گفت: ایشان شاید تنها جامعهشناسی باشد که بتوانیم با پیگیری رهنمودهایش، جامعهشناسی را به علمی که در جامعه مشکلگشا باشد تبدیل کنیم و با ایجاد بازخوانی، بازنمایی و تحلیل درست واقعیتهای اجتماعی به سطوح سیاستگذاری، تصمیمسازی و تصمیمگیری درست کمک برساند.
ما از جامعه عاری شدهایم
در ادامه این مراسم، پرتره مرحوم محمدامین قانعیراد که پدید آورنده آن سینا ربیعی، از شاگردان این استاد فقید است با حضور خانواده آن مرحوم و سید حسین سراج زاده، رئیس انجمن جامعه شناسی ایران مورد رونمایی قرار گرفت.
سینا ربیعی، پدید آورنده این اثر نقاشی در سخنان کوتاهی گفت: تمام صحبتهایی که ما خواهیم کرد درباره این بوده که دکتر قانعیراد، استاد ما، پدر ما در گذشته چه بود و چه کرد.
وی افزود: نکته اینجاست در جامعهای که مُهر «چیزی به نام جامعه وجود ندارد» خورده و در جامعهای که اساساً بازار است و دیگر نمیشود اسم جامعه را بر آن گذاشت، آیا واقعاً میشود درباره میراث حرف زد؟ آیا در این شرایط، میراثی که دکتر قانعیراد بهعنوان یک جامعهشناس در نشستها و برنامهها از خود بهجا گذاشته آیا گوشی برای شنیدن این حرفها هست؟ نه نیست.
شاگرد دکتر قانعیراد بیان کرد: مسئله ما این نیست که دکتر قانعیراد چه بود و چه کرد و میراثش چیست؛ ما از جامعه عاری شدهایم و اگر با این وضعیت پیش برود چیزی به نام میراث باقی نخواهد بود؛ بنابراین الآن دکتر به شما خواهد نگریست، به ما خواهد نگریست و به بیرون خواهد نگریست و چیزی ننوشته و ما باید ببینیم که او چه خواهد نوشت. آیا در این شرایط جایی برای نوشتنش هست؟ آیا گوشی برای شنیدن جامعهشناسی هست؟ به نظر نمیرسد.
قانعیراد دارای روحیه حقطلبی و درعینحال جدی است
در ادامه این مراسم علی میرزابیگی از دوستان و همدرسان مرحوم قانعیراد هم به ذکر خاطرات و نکات در مورد جهد و کوشش این استاد در راه علم و تبیین نظریات جامعهشناسانه پرداخت.
وی گفت: با توجه به اینکه سالروز تولد دکتر قانعیراد است، من از منظر یک دوست نگاه میکنم. آشنایی من با امین قانعیراد به بیش از چهار دهه قبل برمیگردد؛ سالهای قبل از انقلاب.
این استاد دانشگاه خاطر نشان کرد: من در آن زمان هم دانشجو بودم و هم در مدرسهای در شرق تهران تدریس میکردم؛ در آنجا با جوان سرو قامتی (دکتر قانعیراد) آشنا شدم. دکتر قانعیراد و دکتر موسوی برای همان مدرسه دعوتشده بودند و در آنجا باهم دوران خوشی را داشتیم و از آن روز به بعد دوستی خانوادگی ما با دکتر قانعیراد شروع شد؛ همچنین جلسات هماندیشی درباره مسائل اجتماعی، اعتقادی و علمی داشتیم که هر هفته تشکیل میشد.
وی ادامه داد: ایشان نهتنها در کودکی بلکه در جوانی هم بازیگوش بودند؛ همان اوایل جوانی که تازه آشنا شده بودیم، من یک موتورسیکلت داشتم و میخواستیم جایی برویم، ایشان بلندقدتر از من بودند، معمولاً پشت موتورسوار باید کمر موتورسوار را گرفت. چون حالت طنز داشتند ایشان گردن من و قسمتی از صورتم را گرفتند، من گفتم اینجوری که شما گرفتی من نمیتوانم حرکت کنم، خندید و دستانش را رها کرد بعد من با دنده یک حرکت کردم و یکدفعه نگه داشتم، پای ایشان تا کنار سر من آمد؛ و هر وقت فکر میکردم گفتم این چهکاری بود که من کردم.
وی با یادآوری خاطرههای گذشته بیان کرد: من، دکتر موسوی و قانعیراد، از آن دوران احساس خوبی داشتیم، چون سه افتخار داشتیم؛ اول اینکه دانشجو بودیم، دانشجو بودن در آن زمان واقعاً ارزش بود، شاید ارزش آن دوره آنطور که ما حس میکردیم از ارزش استاد الآن کمتر نبود؛ دوم اینکه زندگی خودمان را اداره میکنیم؛ سوم اینکه فکر میکردیم بهترین شغل نصیب ما شده است و میتوانیم به آزادی جوانان تحقق ببخشیم.
وی با تأکید بر ویژگیهای دکتر قانعیراد بیان کرد: دکتر قانعیراد در آغاز سیر تحول یک حالت و روحیه اخلاقمدار و عرفانی داشت. در جلساتی هم که شرکت میکرد بیشتر مطالب عرفانی را ارائه میداد؛ آن چرخه عرفانی را با شور و حرارت بیان میکرد و کمکم آن روحیه به روحیه علمی و عقلانی با حفظ همان اصول ارزشی تبدیل شد.
وی افزود: قانعیراد برای دوستی واقعاً ارزش قائل بود تا آنجایی که همیشه گذشت میکرد؛ نوعی غرور توأم با نکتهسنجی داشت به این معنا که هم روحیه حقطلبی و مروت داشت، درعینحال جدی هم بود. دکتر قانعیراد نگران سرمایه ملی مانند آب و نیروهای متخصص بود؛ ازاینرو دیدیم که همکاران و همراهان او هم بعد از فوتش نشان دادند که مانند او سرمایههای ملی را پاس میدارند و ارزشمند میدانند.
دوست و همکار قدیمی دکتر قانعیراد با تاکید بر اینکه مهمترین فراز بزرگ ویژگیهای رفتاری او در مقابله با مرگ بود بیان کرد: همیشه به پیروزیهای او افتخار میکردیم؛ بزرگترین ویژگی شخصیتی او این بود که بدترین و خطرناکترین تهدید را به بهترین فرصت تبدیل میکرد، نهتنها تلاشش به سالهای قبل کمتر نشد بلکه بیشتر در جلسات شرکت میکرد.
وی بیان کرد: اگر این افراد نبودند معلوم نبود که وضعیت جامعه ما چگونه بود؛ مهمترین دغدغه قانعی راد، سلسله مراتبی بود که باید به لحاظ تخصصی به آن توجه شود؛ فساد، مشکلات اقتصادی و انحطاط نظام ارزشی جامعه از دیگر دغدغههای ایشان بود. نگران این بود که مردم جامعه احساس امنیت نمیکنند و و همه اینها گویای وضع انحطاط جامعه است.
وی در پاسخ به صحبتهای سینا ربیعی، نقاش پرتره دکتر قانعیراد گفت: صحبتهای قانعیراد حتماً تأثیر خواهد داشت و آگاهسازی مردم میتواند راه درستی باشد.
این استاد دانشگاه تاکید کرد: هدف از برگزاری این جلسات نباید فقط تقدیر و تقدیس افراد شاخص، برجسته و روشنفکران جامعه باشد، بلکه باید از ویژگیهای شخصیتیآنها و تغییر و تحول عواملی که باعث ایجاد چنین شخصیتهایی شده است، استفاده کنیم و برای تربیت نسل جدید و دانشجویان بهکارگیریم.
در خاتمه وی با اشاره به عملیاتی کردن دیدگاههای متخصصان علوم اجتماعی گفت: یکی از مشکلات، ضعف نظام آموزشی است که باید به فراخور حال دانشجویان و واقعیتهای جامعه تدریس شود یعنی مسائل واقعی باید محور تدریس باشد و اینگونه آموزش ببینند. یکی از عواملی که باعث شد قانعیراد، قانعیراد شود، مشارکتی بود که در نهادهای اجتماعی و انجمن جامعهشناسان داشت؛ دانشجویان نیز باید همکاری عملی با نهادها داشته باشند.
قانعیراد جانباز علم و دانش بود
وی در ابتدای سخنرانیاش از دوستان و خانواده دکترقانعیراد که هر روز به این نام، زندهتر پرداختند و در فضای اجتماعی مطرح کردند، تشکر کرد و گفت: از دکتر نسرین متقینسب، همسر دکتر قانعیراد پرسیدم که شما باوجوداینکه سالهای طولانی، در سختیها و فرازها و فرودهای زندگی در کنار دکتر بودید، چطور ایشان را توصیف میکنید؟ همسر قانعیراد در جواب گفتند: دکتر انسان بود؛ خیلی وقتها زمان را در اختیار داشت و میتوانست از آن لحظه و واقعه فاصله بگیرد و آن را مدیریت کند یا آن را به فراموشی بسپارد.
وی با بیان چگونگی آشنایی خود با دکتر قانعیراد گفت: آشنایی جدی و کاری من با ایشان اینگونه آغاز شد، زمانی که من در وزارت ارشاد بودم، یک اشکالی که قبل از دوره خاتمی وجود داشت این بود که شما همه نگاهتان به آثار ترجمه است و تفکری را که ترویج میکنید با یک تفکر پایدار هویتساز ایرانی همخوانی ندارد و این موضوع باعث شد که ما با دکتر صحبت کنیم و قرار شد ایشان و افراد دیگر مجموعهای را ارائه دهند که راجع به نگاه روشنفکران ایرانی به نظریهپردازان، فیلسوفان و بزرگان اندیشه غربی بحث کند.
وی افزود: درواقع ما در نشریه ارغنون قرار داشتیم که یک شماره به نیچه اختصاص پیدا کند، شماره بعد هایدگر باشد یا فروید و چند شخصیت دیگر که تأثیر آنها را بر این ساحت ببینیم.
وی با اشاره به سخنان دکتر قانعیراد گفت: در جلساتی که در شهرداریها برگزار میشد میگفتند: «مگر ما عقل کل هستیم، چرا امکان مشارکت برای دیگران فراهم نمیشود تا در این بحثها شرکت کنند»؛ به نظر من این تفکر خیلی ظرفیت روحی میخواهد و این ظرفیت روحی است که مرگ برایش آسان میشود و این موضوع در ایشان شواهد متعددی دارد که من از باقی آنها میگذرم.
این عضو شورای اسلامی شهر تهران یادآوری کرد: نکتهای که به نظرم به آن کمتوجهی شد وجوه ویژهای است که در شخصیت ایشان متبلور بود؛ وی حوزه مباحثش را صرفاً به دانشگاهها، تعداد پایاننامهها و کتابها بسط نمیداد و همواره سعی میکرد علم و دانش را عمومی کند و این توانایی را در جامعه ایجاد کند تا خود جامعه مسائلش را مطرح کند.
وی ادامه داد: رویکرد ایشان به مسائل از حوزه سیاستگذار نبود؛ به این معنا که نمیخواست مسئله سیاستگذار را حل کند بلکه خواسته او کاهش آلام مردم بود، بنابراین نقطه عزیمتش به مسئله، از طریق پیدا کردن آلام مردم بود و این بسیار فرق میکند. ایشان به مسئله روزنامه، رسانه، مطبوعات، مجله و فضای مجازی بسیار بها میداد و این بسیار مهم است که از موضع یک روشنفکر نظریهپرداز به یک روزنامهنگار و ژورنالیست تبدیل میشد.
مسجدجامعی در ارتباط با شخصیت ویژه دکتر قانعیراد بیان کرد: دکتر آدم امیدواری بود، یعنی در هر شرایطی حتی مرگ امید را در زندگیاش میبینید؛ ایشان ابتدا خودش میفهمد که به بیماری سرطان مبتلا شده است و به همسرش میگوید که به کسی نگوید؛ دکتر معالج وی میگوید که ایشان زندگی را در شش ماه آینده به پایان میرساند اما ایشان تا دو سال زنده میمانند و همین موضوع باعث تعجب دکتر معالج شد؛ به نظرم قانعیراد واقعاً جانباز علم و دانش بودند و همیشه میگفتند آرامشم در کلاس تحقیق و پژوهش و در کنار دانشجویانم است.
دغدغهاش مشارکت مردم بود و هرگز ادای دلسوزی را درنمیآورد؛ هیچوقت به بنبست نمیرسید و همیشه میتوانست راه و امیدی دهد؛ تظاهر به علم نداشت و از همه ظرفیتها برای کاهش آلام مردم استفاده میکرد.
«دریغا! که مردم در بندِ آن نیستند که چیزی بدانند
بلکه در بندِ آنند که خلق در ایشان اعتقاد کنند که عالمند»
دلسوزی قانعیراد نسبت به آسیبهای اجتماعی در کشور، قابل توجه بود
در ادامه برنامه، ولیالله شجاعپوریان، معاونت فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران، نیز در این مراسم به ایراد سخنرانی پرداخت.
وی پس از عرض تسلیت به سبب مصیبت از دست دادن این جامعهشناس فهیم کشور بیان کرد: یکی از وظایف معاونت فرهنگی و اجتماعی حمایت از چنین برنامههایی و تقدیر از چهرههای ماندگار و ارزشمند و فرهیخته کشور است؛ طبیعتاً وقتی قرار شد چنین برنامهای در این مجموعه انجام شود خیلی استقبال کردند.
وی گفت: نمیخواستم در این مراسم سخنرانی کنم استدلالم این بود که در چنین جمعهایی باید کسانی که سالها با جناب دکتر قانعیراد همراه بودند، کسانی که در سازمانهای علمی با ایشان کار میکردند و دانشجویان برجسته ایشان سخنرانی کنند.
وی با اشاره به علت حضور خود در این مراسم بیان کرد: حضور من در اینجا قدردانی از شخصیت عظیم دکتر قانعیراد است؛ من در این مدت محدودی که مسئول فرهنگی حوزه شهرداری تهران هستم واقعاً دلسوزی او را نسبت به مباحث اجتماعی بهویژه آسیبهای اجتماعی در کشور، درک کردم؛ دریکی دو جلسهای که در خصوص آسیبهای اجتماعی برگزار شد توفیق حضور و درک ایشان را داشتم.
او خاطرنشان کرد: یکی از رویکردهای ما در دوره جدید، ارتباط با جامعه نخبه کشور در حوزههای مختلف اجتماعی بوده است. به همین خاطر یک شورای راهبردی در بخش اجتماعی در معاونت شکلگرفته که دکتر قانعیراد بهعنوان یکی از اعضا انتخاب شدند و من افتخار میکنم که بههرحال توانستم حکمی برای ایشان صادر کنم درحالیکه جایگاه ایشان بالاتر است.
معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران یادآوری کرد: معاونت اجتماعی علاقهمند است در دوره جدید ارتباط خوبی با دانشگاهیان، انجمنهای علمی، مؤسسات کارشناسی و سمنها داشته باشد؛ بر این باور هستیم ما زمانی در مباحث اجتماعی موفق میشویم که بتوانیم از متخصصان این عرصه تصمیماتی را بگیریم و بهعنوان سازمان اجرایی، دیدگاههای این عزیزان را عملیاتی کنیم؛ بنابراین از نظرات عزیزان باکمال افتخار حمایت میکنیم.
وی افزود: در شهر تهران ساختوسازهای بزرگی صورت گرفته است؛ مهندسان در تهران تلاش خود را کردهاند اما در کنارش مباحث اجتماعی بسیار کمرنگ بوده و جا دارد جامعهشناسان کشور به مجموعه جدید بپیوندند تا ما بتوانیم از ظرفیت و دانش آنها بهره ببریم تا کمکی کند.
شجاعپوریان در انتها با قدردانی از اشخاصی که در این جمع حضور پیدا کردند به سخنرانی خود خاتمه داد.
قول داده بودم که فیلم برای تولدشان آماده شود
در پایان این مراسم و پیش از رونمایی از مستند «محمدامین»، در شرح حال و زندگی دکتر قانعیراد که علیرضا سلیمانی، آن را کارگردانی کرده است این کارگردان به سخنرانی پرداخت و بر لزوم قدردانی و تجلیل از شخصیتهای بزرگ علمی تأکید کرد و آن را از جمله وظایف معاونت اجتماعی و فرهنگی شهرداری تهران دانست.
وی با تشکر از تمام افرادی که در ساخت این مستند به او کمک کردند بیان کرد: در آغاز کلام میبایست از همراهی برادر گونه عزیز و عرفان قانعیراد در روزهای تصویربرداری و روزهای بعد از فراق استاد تشکر و قدردانی کنیم؛ و از نسرین بانو هم به خاطر تمام مهربانیها و رفتارهای مادرانهاش ممنونم؛ از استاد خانیکی و حسین میرزایی به خاطر تمام راهنماییهایشان و از جناب دکتر ولیالله شجاعپوریان معاون فرهنگی و اجتماعی شهرداری تهران و آقای ابوالفضل رفیعی مدیرکل فرهنگی شهرداری که امروز میزبان ما در مجموعهای هستند که استاد بسیار علاقه ویژهای به این سالن داشتند تشکر کنم؛ تقدیر از اعضای دیگر گروه فیلم که بی توقع و سختکوشانه همراه بودند و بی همراهی آنها انجام این مهم میسر نبود.
وی افزود: بسیاری از ما عادت کردهایم بزرگ بشویم تا کوچکها در نظرمان کوچکتر شوند اما دکتر قانعیراد پسربچه نحیفی از خانواده معمولی اما شریف در کهریزک بود که تصمیم گرفت بزرگ بشود و برای بزرگترشدن دنیای درونی و روح آدمها از بزرگیاش استفاده کند؛ به خودش وابسته بود و هیچ حزبی و جریانی موفق به خرید قلم و اندیشهاش نشد.
این کارگردان با اشاره به شخصیت معنوی دکتر قانعیراد گفت: دل به دنیا نبسته بود و در اختیارش ماشین گران و خانه اشرافی، بیارزش و ناچیز بود؛ هرگز برای فرزندانش توصیهای نکرد اما خوب میدانید که برای به کارگرفتهشدن دانشجویان مستعدش بسیار سختکوشانه تلاش و گفتوگو کرده است.
سلیمانی ادامه داد: او به من و بسیاری دیگر آموخت که ارزش انسان به بهای اموال و ثروتش نیست بلکه به میزان تلاش هرکس برای تحقق جهان بهتر و امنتر برای زندگی کردن همه انسانها است؛ جهانی آرام با فرصتهای برابر برای زندگی همگان بدون تبعیض و تفاوت بدون فقر و دردمندی.
وی افزود: استاد قانعیراد گفتند: «روزی که مدرک دکتری را گرفتم به منزل پدر رفتم و باافتخار به ایشان عرض کردم پدر من فارغالتحصیل شدم و پدرم درس مهم دیگری به من داد و گفت ملا شدن چه آسان و آدم شدن چه سخت است». استاد گفت در همان لحظهای که فکر میکردم فارغالتحصیل شدم پدرم یادآوری کرد که تحصیل در دانشگاه زندگی تا آخرین لحظه حیات ادامه دارد و جهان پیچیدهتر از آن است که من تصور میکنم. او نمونه طبیعی شلر از تعریف انسان بود آنجا که گفت انسان مدرن، خود ساده است و جهان را پیچیده میبیند اما انسان سنتی، خود پیچیده است و جهان را ساده میبیند.
وی با اشاره به مستند «محمدامین» گفت: قدردانی من میبایست در حضور استاد قانعیراد انجام میشد و این فیلم با حضور ایشان رونمایی میشد؛ هرچند که معتقدم اهل اندیشه و قلم هرگز با هجرت و مرگ به فرجام نمیرسند و مادامیکه اندیشه و قلمشان بر روان جامعه جاری است سبز، حاضر و جاری خواهند ماند.
وی افزود: به ایشان قول داده بودم که فیلم برای تولدشان و در همین سالن رونمایی شود خوشحالم که پای عهد ماندم و به لطف خدا بدقول نشدم؛ اما گلایهام از عجول بودن روزگار است که نتوانست فقط دو ماه یعنی ۶۰ روز دیگر او را در کنار ما نگه دارد.
سلیمانی ادامه داد: استاد کاری را کرد شایسته تقدیر، کاری که کمتر کسی حاضر به انجام آن است و آنهم اعتماد برای در اختیار گذاشتن ۶۳ سال خاطره و زندگی خصوصیاش بود؛ او از من خواست که فارغ از جایگاه علمی و اجتماعی به زندگیاش بپردازم و در فیلم از دلخوریها و تلخکامیهایش از برخی آدمها بازگو نکرد انگار میخواست لبخند زیبایش جایگزین دلخوریهایش از بعضی از آدمها بشود. در خیال او جهان با همه ترسها و زشتیهایش مستعد بهترشدن و مناسب زندگی برای همگان بود.
وی در انتها با تبریک سالروز تولد دکتر قانعیراد با این جمله به صحبت خویش پایان داد: در فرصت محدودم برای آشنایی ایشان، مجذوب اخلاق و روش زندگی انسان دوستانهاش شدم و بازهم تکرار میکنم که جای او در این مراسم بسیار خالی است. تولدت مبارک امین آقای مهربان
گفتنی است در پایان از دکتر ولی شجاعپوریان، دکتر ابوالحسنی، دکتر ابوالفضل رفیعی، دکتر قربانی، دکتر حسین میرزایی، دکتر جبار رحمانی، دانشجویان دکتری و فعالین انجمن جامعهشناسی ایران: حوا محمدی، لیلا آریان پور، ژیلا آور و مریم غلامی که در این برنامه همکاری کردند، تقدیر و تشکر شد.