استاد علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی: ایجاد گروه جدید در وزارت امور خارجه آمریکا و افزایش نیروهایی که مدعیاش شدهاند، همه و همه در راستای تأثیرگذاری بر فضای روانی جامعه ایران است.
به گزارش عطنا، حشمتالله فلاحتپیشه، رئیس کمیسیون امنیت ملی مجلس و عضو هیئت علمی دانشکده حقوق دانشگاه علامه طباطبائی، در یادداشتی در روزنامه آرمان امروز به پیامدهای اقدامات روانی آمریکا بر علیه ایران پرداخته است که در ادامه آن را با هم میخوانیم:
ایجاد گروه جدید در وزارت امور خارجه آمریکا و افزایش نیروهایی که مدعیاش شدهاند، همه و همه در راستای تأثیرگذاری بر فضای روانی جامعه ایران است. آنها میخواهند ازیکطرف اوضاع داخل ایران را تحت تأثیر قرار دهند و بهاصطلاح متشنج کنند و از طرف دیگر در عرصه بینالملل نیز میخواهند پیام ویژه بودن موضوع ایران را به جهانیان بدهند.
آمریکاییها امروز تمام توان خود را به کار گرفتهاند و به نظر من بیش از این اساساً توانی در آنها وجود ندارد و اگر نگاهی به وضع جهان و مناسبات سیاسی بین کشورها بیندازیم بهخوبی درخواهیم یافت که روند منفی و سراشیبی کاهش اثرگذاری آنها برجهان نیز آغازشده است بهطوریکه اکثر کشورها بهوضوح اعلام میکنند که حاضر نیستند تحریمهای آمریکا علیه ایران را اجرا کنند.
از سوی دیگر باید به کشورهایی توجه کرد که از پایه با یکجانبهگراییهای آمریکا در عرصه بینالملل مخالف هستند، این کشورها امروز چراغ سبزهایی را به ایران نشان میدهند و اعلام کردهاند که حاضر به همکاریهای «ویژه» با ایران هستند.
من معتقدم همین یکجانبهگراییهای آمریکا و توجه نکردن آنها به مناسبات بینالمللی بهاندازه کافی فرصت برای گذر از دوران تحریم برای ایران ایجاد کرده است.
آمریکاییها وقتی موضوع براندازی را مطرح کردند عملاً مایه وحدت هرچه بیشتر در داخل کشور شدند. بههرحال در عالم سیاست واژهها بار معنایی خاص خود را به همراه دارند که مقابله جدی را در پارهای از موارد به همراه خواهند داشت.
زمانی که آنها موضوع و لفظ براندازی را مطرح کردند و از سوی دیگر اقدامات نژادپرستانه علیه ایران را انجام دادند و بهعلاوه بر آن دست به دامن مواضعی متناقض شدند و از طرفی گفتند حامی مردم ایران هستند و از طرف دیگر مردم ایران و صنایع غذایی و دارویی آنها را تحریم کردند، سبب قرارگیری مردم در کنار دولت ایران شدند.
فراموش نکنیم که آمریکاییها در هر کشوری که توانستند براندازی کرده و دولت آن کشور را ساقط کنند، هیچگاه دیگر حاکمیت قانون و دولت مستقر به آن کشور بازنگشته است.
مردم ایران هم بهخوبی میدانند که آنها میخواهند امنیت موجود در ایران را از بین ببرند و در بلندمدت کشور ما را مشغول خونریزیهای داخلی کنند. مردم ایران میدانند که هدف اصلی آمریکاییها همین مورد است و بهخوبی دست آنها را خواندهاند به همین دلیل استراتژی فشار اقتصادی باهدف ایجاد نارضایتی داخلی در ایران هرگز موجب براندازی نخواهد شد.
اعتقاد من این است که آمریکاییها همواره آرزوی مذاکره با ایران را دارند ولی علت محقق نشدن این آرزو، نپذیرفتن ایران است. دلیل این امر نیز این است که هدف آنها از مذاکره، بده بستان سیاسی و در وضع برابر و با حفظ احترام نیست، آنها میخواهند با مذاکره ثابت کنند حرفها و اتهامهایشان ضد ایران حقیقت دارد.
زمانی که وضع برابر و شروط موردنیاز برای مذاکره ایجاد شود، قطعاً این مذاکره شکل خواهد گرفت ولی چون این شرط از سوی آمریکاییها اجرا نمیشود، آنها دست به دامن این اقدامات چالشوار زدهاند.
بهاینترتیب به نظر میرسد آنچه در رأس برنامههای آمریکا در «گروه ویژه اقدام علیه ایران» قرار میگیرد، مسئله تداوم جنگ روانی و بحرانسازی در تهران با استفاده از القای حس نارضایتی به اقشار مختلف جامعه است البته نباید از یاد برد که در صورت پیگیری صحیح و همهجانبه برنامههای درنظرگرفته شده در سطوح بالای نظام، نهتنها کارکرد اقدامات روانی آمریکا کاسته میشود بلکه عملاً نیز بینتیجه خواهد ماند منتهی برخی افراطوتفریطهای داخلی در زمینههای مختلف از سیاسی و اقتصادی گرفته تا سایر زمینهها در کنار جناح بینیهای مرسوم و پشت پا زنیها به منافع ملی، نقش کاتالیزگر را در برنامههای واشنگتن ایفا میکند و بیشازپیش به اعتماد بین مردم و حاکمیت ضربه وارد میکند.