۲۵ خرداد ۱۳۹۷ ۱۷:۵۶
کد خبر: ۱۹۵۵۸۰
کرسی ترویجی «عرضه و نقد ایده علمی» با ارائه مهدخت بروجردی

مهدخت بروجردی، استاد علوم ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی در کرسی ترویجی خود با اشاره به اینکه در کشور ما تولید علم در حوزه علوم انسانی کمتر از سایر علوم است، گفت: از نظر من مهم‌ترین مانع تولید علم در حوزه علوم انسانی، محققان توسعه‌نیافته هستند در حالی که برخی از دست‌اندرکاران علوم انسانی «ساختار قدرت سیاسی» را مهم‌ترین عامل می‌دانند و باور دارند مادامی که سودای دستکاری سیاسی در علم وجود دارد توسعه علوم انسانی خیالی خام است.


به گزارش خبرنگار عطنا، کرسی ترویجی «عرضه و نقد ایده علمی» با عنوان موانع تولید علم در حوزه علوم انسانی با ارائه دکتر مهدخت بروجردی، عضو هیئت علمی گروه روابط ‌عمومی دانشگاه علامه‌طباطبائی و معاون پژوهشی دانشگاه علمی- کاربردی و با حضور دکتر هادی خانیکی، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان ناقد داخلی و دکتر حسین ابراهیم‌آبادی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و رئیس مرکز نشر دانشگاهی به عنوان ناقد خارجی و با مدیریت دکتر رحمان سعیدی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی، سه‌شنبه، 22 خردادماه در سالن شورای دانشکده علوم ارتباطات برگزار شد.



عدم توان دانشگاه حوزه علوم انسانی در حل مسائل اجتماعی



در ابتدای این نشست، مهدخت بروجردی، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی به دیدگاه بابا طاهر و خواجه عبدالله انصاری در مورد علم اشاره کرد و گفت: دو مفهوم «علم باید ابزار صید بنده باشد به وسیله علم است که انسان به دام بندگی خدا کشانده می‌شود» و «علم که از قلم آید از آنچه خیزد، علم آن است که حق بر دل ریزد» می‌تواند کل کار را هدایت کند.


وی با اشاره به بیان مسئله و ضرورت و اهمیت موضوع اظهار کرد: مدت‌ها این سوال ذهن من را به خود مشغول کرده بود که چرا تولید علم در حوزه علوم انسانی کمتر از علوم پایه و علوم فنی- مهندسی است، زمانی این مسئله برای من ایجاد شد که برای وزارت علوم گزارش‌هایی را آماده می‌کردیم و به طور مرتب برای مقامات می‌فرستادیم تا نشان دهیم که چقدر تولید علم در ایران پیشرفت کرده است در این شرایط در حوزه علوم انسانی توقف خیلی آشکاری را می‌دیدم برای همین بر روی این مسئله کار کردم.


بروجردی ادامه داد: شروع به گردآوری داده‌ها از مراکز معتبر از جمله پایگاه استنادی علوم جهان اسلام کردم، بر طبق این داده‌ها متوجه می‌شویم که تولیدات علوم انسانی در دنیا در 16 سال اخیر 70 درصد رشد داشته است، در ترکیه 1637 درصد، در عربستان 1477 درصد و در ایران 3647 درصد رشد داشته‌ایم پس ما از چه کمبودی صحبت می‌کنیم؟


او افزود: ما تولید علم را فقط در حد مقاله در نظر می‌گیریم که این خود یک اشتباه بزرگ است، تولید علم فقط تولید مقاله نیست، پایگاه استنادی علوم جهان اسلام فقط مقاله‌های ISI را نگاه کرده است و به مقالات علمی- پژوهشی داخلی یا مقالات ترویجی که ممکن است در مجلات دیگر چاپ شوند، نگاه نمی‌کند.


استاد دانشگاه علامه با بیان اینکه علی‌رغم وجود وضعیت خوب ما در تولید مقاله اما دو موضوع کار را به مسئله تبدیل می‌کند، گفت: عدم توان دانشگاه حوزه علوم انسانی در حل مسائل اجتماعی و کم بودن نسبت تولید علم در این حوزه نسبت به سایر علوم در کشور خودمان از جمله موضوع‌هایی هستند که به مسئله تبدیل می‌شوند.


وی تصریح کرد: در کشور ما علوم انسانی تاکنون قادر به حل مسائل اجتماعی نبوده است، رهبر هم به وضوح اشاره کردند که چرا دانشگاه نمی‌تواند مسائل اجتماعی کشور را حل کند؟ ما چهل سال است که انقلاب کرده‌ایم اما هنوز نتوانسته‌ایم برای بسیاری از مسائل خود از قبیل اعتیاد، کودکان کار، طلاق، فساد اداری و ... راه‌حل پیدا کنیم، با وجود اینکه ادعا به ام‌القرای جهان اسلام بودن داریم و باید بتوانیم مسائل جهان اسلام را حل کنیم اما در مسائل خودمان هم مانده‌ایم.


بروجردی علت فقدان تعریفی جامع و مانع از علوم انسانی را ویژگی کنش‌پذیری و غیرقابل پیش‌بینی بودن انسان دانست و خاطرنشان کرد: در یک تعریف، انسان به معنای انس گرفتن است و در تعریف دیگر به معنای نسیان یعنی کسی که فراموش می‌کند به همین دلیل انسان در هر لحظه در حال شدن و تغییر و تحول است و نمی‌توان تعریف جامع و مانعی برای آن ارائه داد.


او ادامه داد: از نظر «ژولین فروند» در کتاب نظریه‌های علوم انسانی، انسان معارفی است که موضوع تحقیق آن فعالیت‌های مختلف بشر است، فعالیت‌هایی که متضمن روابط افراد با همدیگر، روابط افراد با اشیاء و روابط افراد با نهادها و مناسبات ناشی از آنها است.


عضو هیئت علمی گروه روابط‌ عمومی با اشاره به تاریخچه بحث، گفت: ارسطو علوم را به سه دسته نظری، ذوقی و عملی طبقه‌بندی کرده است همچنین فروند در کتابش دوعامل علوم طبیعی که با سرعت شروع به رشد کردن کرد و اعتقاد به دوگانگی نفس و بدن و روح و جسم که باعث نگاه کردن به انسان از یک زاویه دیگر شد را سبب رشد علوم انسانی می‌داند.


وی یادآور شد: بر سر علم بودن علوم انسانی تردیدهای جدی وجود داشته است، در گذشته معتقد بودند که علوم انسانی، علومی تجربی است که صحت و سقم آن از راه وسایل متداول تتبع علمی قابل بررسی است به عبارت دیگر اعتقاد بر این بود که اگر به شیوه پوزیتیویستی از آن نتیجه عینی گرفته شود، علم است در غیر این صورت علم نیست.


بروجردی «تخیل سرچشمه شعر»، «حافظه منبع تاریخ» و «عقل خاستگاه فلسفه» را تقسیم‌بندی بیکن در این رابطه دانست و اظهار کرد:  بیکن علوم انسانی را در قسمت عقل می‌آورد و خود علوم انسانی را به دو قسمت تقسیم می‌کند، علوم مربوط به انسان به عنوان فرد که وارد حوزه پزشکی می‌شود و انسان مربوط به اجتماع که در واقع یک نوع علوم اجتماعی امروز ما است.


او ادامه داد: اگر تقسیم‌بندی علوم در قرون وسطی به علت تفکیک آنها از هم برای شناخت بهترشان بود امروزه دیگر این تقسیم‌بندی خیلی عقلایی و منطقی به نظر نمی‌رسد، در علوم انسانی پیوستگی بسیاری داریم مثلاً مدیریت رسانه دو حوزه را به هم وصل می‌کند همچنین بین علوم انسانی با علوم پایه و علوم فنی- مهندسی پیوند بسیاری برقرار است.


استاد دانشگاه علامه با اشاره به تعریف مرحوم علامه جعفری از علوم انسانی، گفت: علامه جعفری علوم انسانی را به 6 دسته علوم مربوط به حیات طبیعی، تاریخ، ابعاد اقتصادی، حیات اجتماعی، شایستگی‌های تکاملی، استعدادها و فعالیت‌های مغزی و علوم انسانی در ارتباط با ارزش‌ها و بایستگی‌ها در مسیر تکامل شخصیت فردی تقسیم می‌کند.


وی در خصوص روش تحقیق به کار برده شده، بیان کرد: در ابتدا قرار بر مصاحبه‌هایی عمقی با صاحب‌نظران حوزه علوم انسانی با ترکیب مختلفی از جناح‌های سیاسی دانشگاهی یا حوزوی بود که عملاً ترتیب دادن آنها کار دشواری بود ضمن اینکه تمام دیدگاه‌ها از طریق سایت‌ها قابل دسترس بود بنابراین آن چیزی که من کار کردم برآورد و فرآیند و جمع‌بندی از تمام صحبت‌های بزرگان است.


بروجردی خاطرنشان کرد: در بررسی یافته‌ها، چارچوب قیاسی نشان می‌دهد که مسئله از نگرش عمومی، فضای فرهنگی و ساختار آموزشی کشور شروع می‌شود، این نگرش و نگاه باعث ورود دانشجویان ضعیف به دانشگاهی می‌شود که خود عمدتاً از آسیب‌های درونی و بیرونی رنج می‌برد و از پاسخگویی به نیازهای توسعه کشور ناتوان است در نتیجه دولت به چنین دانشگاهی اعتماد نمی‌کند بنابراین عدم اعتماد دولت حاصل این ناتوانی است و حاصل ناتوانی دولت هم تنزل اهمیت دوباره علوم انسانی است مسئله‌ای که خود دوباره به یک نگرش عمومی تبدیل می‌شود.


او به عواملی که باعث می‌شود علوم انسانی تحت‌الشعاع سایر علوم قرار گیرد اشاره کرد و گفت: نتایج تولید علم در سایر علوم مثل علوم فنی- مهندسی و پزشکی ملموس است و ما می‌توانیم بلافاصله آثار و نتایج تحقیقات آنها را در زندگی روزمره مشاهده کنیم، بازارکار بهتری برای آنها موجود است، نیازمحور بوده و تشخص اجتماعی دارند.


عضو هیئت علمی گروه روابط عمومی ادامه داد: این نگرش باعث می‌شود که علوم انسانی همیشه در معرض اتهام باشد و در نهایت نخبگان ما میل آمدن به این سمت‌و‌سو را نداشته باشند بنابراین ورود بیشتر دانشجویان به رشته علوم انسانی به اجبار است و افراد علاقمند که با علاقه خود به این حوزه آمده باشد کم است.


وی افزود: بسیاری از دانشجویان غیربومی به خصوص در شهر تهران به علت اختلافات فرهنگی و تلاش برای انطباق با محیط آسیب‌پذیر هستند همچنین تملک مالی بسیار ضعیف بیشتر آنها باعث ایجاد دغدغه‌های مالی می‌شود که آنها را از علم دور می‌کند.



آسیب‌های درونی و بیرونی دانشگاه



بروجردی با اشاره به آسیب‌های درونی دانشگاه اظهار کرد: قحطی گفت‌و‌گو و تضارب آراء، فقدان حلقه‌های نقد و نظریه‌پردازی (آیا در کرسی‌های آزاداندیشی می‌توان هر حرفی را زد؟ آیا امنیت گفتن و امنیت پس از گفتن را داریم؟ از طرفی عدم امنیت شغلی باعث نبود جسارت در تولید علم و در نهایت مارپیچ سکوت می‌شود)، نبود اعتدال در نگاه به علوم انسانی غربی از مهم‌ترین آسیب‌های درونی هستند.


او سایر آسیب‌های درونی را این چنین برشمرد: بی‌رمقی معرفت دینی، کمرنگ بودن نگاه فلسفی، اختناق روش‌شناسانه، فقدان زایندگی در کاربرد روش‌ها، ریاکاری پژوهشی، پژوهش برای استخراج مقاله، تحمل نشدن نتایج پژوهش‌ها، عدم تدریس قوی و نظام‌مند روش، تفوق روش‌های پوزیتیویستی بر روش‌های تفسیری، وجود خطوط قرمز مصنوعی، مقدم بودن آموزش بر پژوهش و فقدان محافل علمی- پژوهشی.


معاون پژوهشی دانشگاه علمی- کاربردی به آسیب‌های بیرونی اشاره کرد و گفت: آسیب‌های بیرونی نیز شامل نوع نگاه قدرت سیاسی به دانشگاه است که باعث می‌شود دانشگاه به مثابه یک حزب دیده شود نه به مثابه جایگاه تولید علم؛ در نتیجه انتخاب روسا و مدیران سیاسی، سوق دادن دانشجویان به سمت فعالیت‌های سیاسی به جای فعالیت‌های علمی، عدم احساس امنیت در کلاس‌ها و سرکوب شدن استعدادها و گرایش به سمت عافیت‌طلبی و تقسیم دانشجویان برحسب دیدگاه‌های سیاسی (منجر به پراکندگی و عدم انسجام دانشجویان و در نهایت ضعف توان همدلی و عدم توسعه فردی) را موجب می‌شود.


وی ادامه داد: آسیب بیرونی دوم، نگاه سیاست‌گذاران به علوم انسانی از دریچه‌ دیگر حوزه‌های علم است همچنین دولتی بودن دانشگاه (عدم احساس نیاز به درآمدزایی برای دانشگاه و بی‌انگیزگی استادان در تبدیل دانشگاه به برند) و انتظار نظریه‌پردازی از دانشگاه برحسب علائق سفارش‌دهندگان از جمله عوامل دیگر هستند.


بروجردی یادآور شد: این عوامل درونی و بیرونی باعث ناتوانی دانشگاه در پاسخگویی به نظام جامع توسعه کشور، عدم اعتماد دولت به دانشگاه (عدم اعتماد دولت به محققان در حل مسائل اجتماعی و عدم حمایت از محققان در حوزه اطلاعاتی)، تنزل شانیت علوم انسانی (شامل انتخاب وزرای علوم از میان استادان غیر از حوزه علوم انسانی، نگاه به علوم انسانی به عنوان علم زائد و تشریفاتی، عدم اعتماد و عدم باور به نتایج پژوهش‌ها، سیاست‌گذاری کلان علم و فناوری در گفتمان غیر علوم انسانی‌محور) می‌شود که در نهایت این به همان نگرش عمومی، فضای فرهنگی و ساختار آموزشی کشور برمی‌گردد.


او با بیان اینکه محققان به دو مولفه تاثیرگذار در چالش تولید علم در حوزه علوم انسانی کشور اشاره دارند، گفت: اولین مولفه «فقدان معرفت و بستر دینی» در دانشگاه بود که بسیاری از محققان علوم انسانی حوزوی به آن اشاره کرده و آن را بلای جان علوم انسانی دانسته بودند.


عضو هیئت علمی دانشگاه علامه ادامه داد: از زاویه‌ای تعدیل‌شده‌تر می‌توان به آخرین قسمت از تقسیم‌بندی استاد محمدتقی جعفری توجه کرد که علوم انسانی را در ارتباط با ارزش‌های اصلی و بایستگی‌ها در مسیر تکامل شخصیت فردی و اجتماعی انسان نظیر اخلاق، مذهب و عرفان تعریف می‌کند، بر مبنای این تعریف از این علوم انتظار می‌رود که دل‌ها را از نور یقین، سینه‌ها را از نور ایمان، اندیشه‌ها را از نور اخلاص، تصمیم‌ها را از نور دانایی، زبان‌ها را از نور راستگویی، دین‌ها را از نور آگاهی، چشم‌ها را از نور روشنایی و گوش‌ها را از نور حکمت مشحون سازد.


وی تصریح کرد: اما سوال این است که کدام علوم انسانی می‌تواند این انتظار را برآورده کند و عامل عاملان این تغییر چه کسانی هستند؟ به باور محقق، عاملان این تغییر نمی‌توانند خارج از دایره محققان، اندیشمندان و صاحب‌نظران علوم انسانی خود توسعه‌یافته که رسالتی جزء یافتن و ترویج رابطه میان اخلاق، ارزش‌ها و معرفت دینی با پیشرفت و توسعه همه‌جانبه و پایدار ندارند، باشند بنابراین قطعاً متولیان خود توسعه‌نیافته نمی‌توانند هموارکننده راه توسعه باشند.


بروجردی اضافه کرد: دیگر مولفه تاثیرگذار به زعم دسته‌ای از محققان، چگونگی رابطه بین «قدرت و علوم انسانی» است که قابل تقسیم به دو زیرمولفه فرد و ساختار است، از زاویه فردی این دسته از محققان باور دارند که طبیعت علوم انسانی نقد وضع موجود، هدف آن به چالش کشیدن و تغییر وضع موجود و نقش آن آگاهی‌بخشی است و کسانی که می‌خواهند این تغییرات را به نفع توسعه‌یافتگی فراهم کنند باید از خودشان آغاز کنند.


بدین گونه که محقق علوم انسانی باید ذهن پرسشگر و روحیه نقادی داشته، زندانی تعلقات و طبقه اجتماعی خود و دچار توهم و خودشیفتگی نباشد، برخی از دست‌اندرکاران علوم انسانی «ساختار قدرت سیاسی» را مهم‌ترین عامل در رکود علمی در حوزه علوم انسان می‌بینند و باور دارند مادامی که سودای دستکاری سیاسی در علم وجود دارد توسعه علوم انسانی خیالی خام است.


او ادامه داد: برای اینکه بین این نوع دیدگاه‌ها رابطه و آشتی برقرار کرد باید نوعی گفت‌وگوی همدلانه و تفاهمی بین دانشگاه و نهادهای قدرت برای به تعادل کشاندن نسبت فهم دینی و فهم عرفی از علوم انسانی و ساختن سنتزی از این دو که بتواند نسبت خود را با علوم انسانی غیربومی مشخص کند و نگاهی واقع‌گرایانه به مقتضیات بومی و دینی داشته باشد، شکل گیرد رابطه‌ای که به نظر می‌رسد در حال حاضر رنجوری علوم انسانی حاصل فقدان آن است.


شرط دیگر آن است که متولیان علوم انسانی به واسطه آزادی اندیشه، قلم، گفت‌و‌گو در فضا و در گفتمانی حمایت‌گرانه از نظر سیاسی با بهره بردن از اصل خودانتقادی و داشتن گوش شنوا و سینه‌ای پذیرا در ابتدا به سوی توسعه فردی گام بردارند و راه و رسم نقادی بدون غرض‌ورزی را تجربه کنند تا بتوانند جامعه انسانی را به هدف غایی خود که همان خلیفه‌الهی است، نزدیک کنند.


همچنین انتظار جامعه از محققان و اندیشمندان حوزه علوم انسانی این است که زمینه را برای توسعه‌یافتگی آحاد مردم فراهم کنند، اخلاق را به دامنه جامعه برگردانند، پیام‌آور صلح و دوستی، مدارا و خردورزی باشند یعنی اگر محقق علوم انسانی توانست از طریق صداو سیما و رادیو و کلاس‌ها دانشجو را متقاعد کند که خودش می‌تواند عامل خردورزی باشد انتهای آن «رضی الله عنهم و رضوا عنه» است.


بروجردی در پایان تاکید کرد: از نظر من مهم‌ترین مانع تولید علم در حوزه علوم انسانی محققانی هستند که خودشان الزاماً و کاملاً توسعه‌یافته نیستند.



نباید به تولید علم نگاه صادرات- واردات داشت



در ادامه این نشست، هادی خانیکی، مدیرگروه ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان ناقد داخلی در ابتدا به وجه مثبت برگزاری این کرسی‌ها اشاره کرد و گفت: این کرسی‌ها می‌توانند در سطحی خرد، گفت‌و‌گویی را بر سر مسئله‌ای شکل دهند، علت اینکه معمولاً داوران با هماهنگی ارائه‌دهنده خود کرسی، انتخاب می‌شوند این است که کسانی بتوانند در یک افق مشترک به مسئله بپردازند.


او ادامه داد: اگر فکر کنیم که در بحث‌های دو ساعته این کرسی‌ها نظریه‌ای شکل می‌گیرد، بلندپروازی است و آنچه که واقعی است شکل گرفتن گفت‌و‌گو بر سر موضوعی است که ذهن محقق را به خود اختصاص داده است.


خانیکی اولین نکته مثبت کار را درگیر شدن ذهن محقق با مسئله دانست و اظهار کرد: روایتی که خانم بروجردی از چگونگی شکل‌گیری این مسئله داشتند به خوبی نقطه قوت کار را نشان می‌دهد، ایشان در سمت مدیرکل روابط عمومی وزارت علوم مجبور به ارائه گزارشی از وضعیت علم در کشور قرار گرفته است و در آن نقاط قوت و ضعف وضعیت علوم انسانی را دنبال می‌کند.


وی خاطرنشان کرد: دکتر بروجردی مهم‌ترین موانع تولید علم در حوزه علوم انسانی را خود محققان حوزه علوم انسانی می‌داند در نتیجه به میزانی که محققی با مسئله‌ای درگیر می‌شود به همان میزان می‌توان گفت که نقش موثری دارد. پیشنهاد من این است که در خود متن نهایی گزارش نیز به این مسئله اشاره کنند.


مدیرگروه ارتباطات با اشاره به عدم ارتباط نزدیک دانشگاه‌ها با مسئله، گفت: مهم‌ترین نقص‌های دانشگاه‌های ما عدم ارتباط نزدیک با مسئله و عدم تهیه گزارشی درباره آن است، از نظر من مهم‌ترین قسمت در پایان‌نامه تعریف مسئله است، حتی برگزاری 100 کارگاه برای روش‌های آموزش و پرداختن به آنچه که در دانشگاه‌های غربی آموخته می‌شود، تاثیر کمی دارد؛ خانم بروجردی به مطالعه موردی‌ها کم پرداخته‌اند.


او ادامه داد: باید این مبحث که تولید علم فقط متکی بر مقاله نیست، برجسته شود، در جایی گفته می‌شود وضعیت ما نسبت به کشورهای دیگر از وضعیت مطلوبی برخوردار است اما در جای دیگر گفته می‌شود وضعیت علوم انسانی خوب نیست، به نظر من چون این نتیجه‌گیری مهمی است باید برجسته شود.


خانیکی گفت: اگر پرونده ارتقای دکتر علی شریعتی در ارتقای ما قرار می‌گرفت هرگز با معیارهای فعلی از استادیاری به دانشیاری نمی‌رسید به خاطر اینکه گفته می‌شود رفرنس‌های او کجاست! اما در مقام تولید علم، او جامعه‌شناسی است که از نظر معیارهای کمی آکادمیک دست بالاتر از او نیست به عبارت دیگر در میزان رساله‌ها و پایان‌نامه‌هایی که در جهان نوشته شده است هیچ کس در مرتبه شریعتی نیست.


وی با بیان اینکه تولید علم الزاماً در بسته‌های بروکراتیکی که تعریف می‌شود، صورت نمی‌گیرد، اظهار کرد: به نظر من این مبحث می‌تواند در همان ابتدا در بیان مسئله قرار گیرد و پررنگ شود در صورتی که به این سوال که آیا مسئله‌شناسی جزء فرآیند تولید علم است یا خیر؟ با حالت تردید پرداخته شده است.


استاد ارتباطات دانشگاه علامه ادامه داد: باید در همان ابتدا و بعد از مسئله‌شناسی، بار پرداختن به راه‌حل کم شود، در مقاله گفته می‌شود که وضع تولید علم خوب نیست چون راه‌حل خوب ارائه نشده است در حالی که از نظر من  قرار نیست که وقتی به مسئله می‌پردازیم راه‌حل هم داشته باشیم، تولید علم می‌تواند بالا نباشد اما قرار نیست که راه‌حل نداشته باشد.


او اضافه کرد: در مقاله گفته می‌شود «اگر ادعا داریم که ام‌القری جهان هستیم پس باید صادرکننده نظریه علمی هم باشیم» از نظر من نباید به تولید علم، نگاه صادرات و واردات داشت چون همین نگاه به فهم غلط بومی کردن هم منجر می‌شود.


خانیکی با اشاره به اینکه بهتر است که تعریف علوم انسانی بازتر شود، گفت: کار فروند خوب است اما در ایران فردی مانند دکتر پیران هم واژه علوم انسان را در کنار علوم انسانی به کار می‌برد. از نظر من مهم‌ترین جای مقاله آنجا است که از منابع مقایسه‌ای استفاده شده است.


وی ادامه داد: تقسیم‌بندی بیکن یا باید کمتر شود و یا موردهای دیگر پررنگ شود که مشخص شود فقط در قالب بیکن نیامده است. نظر علامه جعفری می‌تواند ذیل تعریف فیلسوف‌ها آورده شود؛ پیشنهاد من این است که بحث تقسیم‌بندی علوم انسانی ذیل همان علوم انسانی- اسلامی به کار برده می‌شود یا بالعکس.


خانیکی نقطه قوت کار را شروع از چارچوب قیاسی به سمت چارچوب استقرایی دانست و اظهار کرد: به علت یافته‌های بسیار متنوع و متعدد، به هنگام نظم و نسق دادن به آن طبقه‌بندی به صورت کامل انجام نمی‌گیرد و مفصل‌بندی بیشتری برای وصل این دو چارچوب نیاز است.


او افزود: در پایان نیز به هنگام نتیجه‌گیری استقرایی، به یک تحلیل روند نیاز است، من معتقدم که وضعیت تولید علم و علوم انسانی در ایران اگرچه با وضع مطلوب فاصله دارد اما خیلی رو به بهبود رفته است، از جمله مصادیقی که می‌تواند در تحلیل روند به آن اشاره کرد میزان ورودی به علوم انسانی است.


استاد ارتباطات در پایان خاطرنشان کرد: در این مقاله می‌توان گفت که وضعیت علوم انسانی در زمینه تولید علم رو به بهبود رفته است اما فشار بر روی محدودیت‌های بیرونی از جمله نبود فضای آزاد، نبودن فضای امنیت پس از بیان و امثال آن گذاشته شود.



آسیب‌شناسی پنجره‌هایی را برای حل مسئله باز می‌کند



همچنین حسین ابراهیم‌آبادی، عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی و رئیس مرکز نشر دانشگاهی به عنوان ناقد خارجی در مورد عنوان این مقاله گفت: صحبت درباره موانع تولید علم اساساً صحبت در مورد آسیب‌شناسی است، آسیب در حوزه مشخصی مثل علوم انسانی به خاطر وجود شاخص‌های غیرکمی یک مقدار کار را پیچیده می‌کند.


وی ادامه داد: آسیب‌شناسی از این جهت مهم است که می‌تواند پنجره‌هایی برای کسانی که می‌خواهند نگاه ایجابی به مسئله علم داشته باشند باز می‌کند؛ مهم‌ترین کار آسیب‌شناس این است که جزئیاتی را مورد توجه قرار دهد که به طور طبیعی کسانی که نگاه ایجابی دارند آن را کمتر مورد توجه قرار می‌دهند.


ابراهیم‌آبادی افزود: آسیب‌شناسی بین گذشته و آینده یک نوع رابطه برقرار می‌کند، یعنی روندهای گذشته را تحلیل می‌کند، حال را تبیین می‌کند و امکانی را برای صحبت کردن در مورد آینده فراهم می‌کند، از این منظر تجارب زیسته‌ای که در این مقاله اشاره شده بسیار مهم است یعنی تبیین و توضیح آن تجربه زیسته در گزارش‌ها باعث شده است که مولف به آسیبی به نام مانع تولید علم در علوم انسانی برسد.


او با بیان اینکه در ایران قدرت و دانش وجه دیگری هم پیدا می‌کند، اظهار کرد: منظور از قدرت، ایدئولوژی و دانش است، پیچیدگی بحث در اینجا است که در ایران بین قدرت و دانش و ایدوئولوژی و دانش یک نوع اصطکاک و تنش شکل گرفته است، ایدوئولوژی تلاش می‌کند خود را بر روی علم و به طور مشخص علوم انسانی اعمال کند و از آن طرف هم هژمونی ایدئولوژی هم می‌خواهد خود را اعمال کند.


رئیس مرکز نشر دانشگاهی ادامه داد: این تنش 40 سال است که در کشور وجود دارد که در اینجا طبیعتاً در خود دانش آنتی‌هژمونی شکل می‌گیرد، این تعارض همچنان ادامه دارد و نمی‌تواند مورد غفلت واقع شود به عبارتی وقتی شما از بافت و ساختار اجتماعی صحبت می‌کنید نمی‌توانید از آن عبور کنید.


وی در خصوص روش تحقیق به کار رفته گفت: تلاش دکتر بروجردی بر این است که بین کل و جزء پیوند برقرار کند که در این رفت و برگشت یک جاهایی این پیوند از دست می‌رود، در صورتی که این پیوند می‌تواند به انسجام بیشتر کار کمک کند.


ابراهیم‌آبادی خاطرنشان کرد: تناقضی که در بحث وجود دارد این است که یا نباید درباره نظام معرفتی صحبت کرد یا اینکه وقتی به آن وارد می‌شوید باید با دقت صحبت کنید آن وقت ورود به بحث نظام معرفت فلسفی و بعد ورود به نظام معرفت علمی و سپس استنتاج از مباحث علمی کار سختی است بنابراین یا نباید وارد شد یا اینکه باید توضیح داد که چرا و چگونه می‌توان از این نظام معرفت فلسفی برای نظام معرفت علمی استفاده کرد.


عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی اضافه کرد: بحث ابهام‌زدایی از تولید علم و مانع تولید علم بسیار مهم است که باید به آن بیشتر پرداخته شود.


او طبقه‌بندی درونی و بیرونی این کار را بسیار ارزشمند دانست و گفت: با مراجعه به گزارش انجمن جامعه‌شناسی می‌توان این طبقه‌بندی را بهتر کرد. در رابطه قدرت و دانش بهتر است که به کار لیوتار مراجعه شود.


ابراهیم‌آبادی ادامه داد: جنس ورودی‌های علوم انسانی به تدریج تغییر می‌کند به همین دلیل لازم است که آماری از آنها به دست آید. پیشنهاد من این است که در تعریف مسئله به اسناد دست اول یعنی کسانی که به طور سابقه‌دارتر مسئله را توضیح داده‌اند، مراجعه شود.


وی اظهار کرد: در قسمت چارچوب مفهومی- قیاسی، قیاسی اندکی ابهام پیدا می‌کند، الگوی مفهومی به لحاظ روش مبتنی بر ذهن مولف است که براساس یافته‌های دیگران در ذهن خود طبقه‌بندی می‌کند به عبارت دیگر خود الگو به مثابه یک روش یک مبنای تحلیل است و نیازی به پیوند آن با قیاس یا استقرا نیست.


عضو هیئت علمی پژوهشکده مطالعات فرهنگی و اجتماعی در پایان گفت: به نظر من در تحلیل نهایی به جای اشاره به راه‌حل‌ها باید در سه، چهار دسته‌بندی کلان، آسیب‌شناسی یا تحلیل نهایی خود مولف بر موانع تولید علم بیاید و به چیز دیگری پرداخته نشود.



قدرت سیاسی نتوانسته است از علوم انسانی برای حل مسائل کشور استفاده کند



در پایان این نشست، محمدمهدی فرقانی، رئیس دانشکده علوم ارتباطات که از استادان حاضر در این نشست بود به بیان دیدگاه‌های خود پرداخت و گفت: مقاله را به عنوان مبنا و شاخص تولید علم در نظر گرفتن، چیزی که در طول خود مقاله نیز به آن انتقاد می‌شود صحیح نیست، ما در حوزه علوم انسانی هیچ مقاله‌ای را سراغ نداریم که به حل مسئله انجامیده باشد.


او ادامه داد: از نظر من مقاله می‌تواند به این وجه از نظام مسلط آموزش ایران انتقاد کند که چرا مقاله‌های ISI را نمی‌بینیم یا کم‌رنگ می‌بینیم، این مشکل فقط در حوزه علوم انسانی است درحالی که در حوزه‌های دیگر اصلاً چنین مشکلی وجود ندارد.


فرقانی با اشاره به اینکه باید بحث قدرت، ایدئولوژی و هژمونی پررنگ‌تر شود، اظهار کرد: سال‌ها است که علوم انسانی متهم است به اینکه نتوانسته مسائل کشور را حل کند در حالی که از نظر من این قدرت سیاسی است که نتوانسته از علوم انسانی برای حل مسائل کشور استفاده کند.


وی تصریح کرد: مسئولیت دانشگاه و مسئولیت عالمان علوم انسانی، حل مسائل کشور نیست، مسئولیت آنها آسیب‌شناسی و ارائه راه‌حل است و قدرت اجرایی برای به کار بستن راه‌حل‌ها را ندارند، این مدیریت سیاسی جامعه است که باید رهنمودها و راه‌حل‌های آنها را تبدیل به برنامه اجرایی کند.


رئیس دانشکده علوم ارتباطات ادامه داد: به نظر من وجود آسیب‌شناسی‌های بسیار در دل خود هزاران راه‌حل دارد اما هیچ‌گاه مدیریت سیاسی جامعه نیامده و نخواسته است که از این راه‌حل‌ها استفاده کند و بسیاری مواقع با تاخیر وارد پذیرش این راه‌حل‌ها شده است.


فرقانی در پایان سخنانش تاکید کرد: نباید عالمان علوم انسانی را متهم به انفعال و واگرایی کنیم، راه‌حل باید از دانشمندان و عالمان علوم انسانی گرفته شود و حل مسئله باید توسط قدرت سیاسی صورت گیرد.



گزارش: سارا رحیمی- عطنا

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
هنر و فرهنگ5
سبزترین گوشه دانشگاه
عشق به گل و گیاه در اتاق زهرا کمیجانی

سبزترین گوشه دانشگاه

عشق به گل و گیاه در امورمالی دانشگاه علامه طباطبایی، داستان زهرا کمیجانی و اتاقی پر از سبزی و طراوت، در قاب امروز دوربین خبرنگار عطنا قرار گرفت.
پر بازدیدها
آخرین اخبار