رئیس فرهنگستان علوم با اشاره به اینکه علوم انسانی برای حل بحران جامعه جدید به وجود آمده است، خاطرنشان کرد: جامعه ما توسعهنیافته است و حکومت و سیاست نمیتوانند از توسعه بگذرند، جامعه ما به علوم انسانی نیاز دارد و علوم انسانی، علم انسان نیست بلکه تلقیهایی از انسان دارد.
به گزارش خبرنگار عطنا، رضا داوریاردکانی، 9 اسفندماه در مراسم افتتاحیه کارگاههای زمستانه مطالعات علوم انسانی در پردیس خودگران تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی، بیان کرد: بنده کار فلسفی را با فلسفه یونان شروع کردم و در رساله دکترای خود درصدد کشف این نکته بودم که ما و یونانیان چه مناسباتی با یکدیگر داریم.
وی درباره همین موضوع تصریح کرد: این پرسش از حدود 22 سالگی شروع شده و تا اکنون نیز با من بوده و در مجموع نوشتههایم نیز بیان شده است، 30 سال درمورد علم نوشتم و ملامتها شدم؛ بعد عدهای میگویند، «درمورد علم ننویسید!»
داوریاردکانی با اشاره به روند شکلگیری علوم انسانی در تاریخ ایران، گفت: حدود 30 سال است که علوم انسانی به تدریج مسئله ما شده است، حقوق با علوم دیگر تفاوت دارد ما چه سر و کاری با این علوم داریم و در این مسئله باید فکر و تحقیق شود.
این فیلسوف و متفکر در ادامه به بیان اوصاف جهان و علوم مدرن پرداخت و افزود: جهان مدرن را تأیید نکردن یک چیز و اینکه در جهان مدرن قرار داریم، چیز دیگری است. اگر قرار باشد بنده هر چیزی را که قبول ندارم، بگویم وجود ندارد، موجب گرفتاری من میشود.
وی با بیان اینکه امکانهای ما همیشه محدود است اما در غرب اینگونه نیست، یادآور شد: جهان غربی و مدرن منظم کار میکند و کهنه نمیشود، چراکه هیچ نظم انسانی که دقیق، معین و ثابت باشد، وجود ندارد و امروز این حکومت است و فردا حکومت دیگری میآید اما خورشید هر روز از مشرق طلوع میکند.
داوریاردکانی علوم انسانی و جهان را در حال تحول و دگرگونی دانست و اذعان کرد: جهان در ظرف 20 سال اخیر دگرگونی پیدا کرده است. جهان مدرن، جهان نوشونده و متحول کننده است و این ترتیب نو شدن به دست تکنیک افتاده و حقوق مدرن در این سرعت گرفتن به علوم انسانی و علوم اجتماعی نیاز دارد که ناظر جهان مدرن و کنترلکننده است.
وی با بیان اینکه اینکه علوم انسانی برای حل بحران جامعه جدید به وجود آمده است، اضافه کرد: «کارل مارکس» از پیشروان علوم انسانی است که بیشتر و بهتر از هر کسی بحران حقوق جدید را احساس کرده و البته مخالف تجدد نیست، بلکه بحران و مشکل را میبیند.
رئیس فرهنگستان علوم به کارهای اندیشمندان علوم انسانی و اجتماعی اشاره کرد و گفت: کاری که دانشمندان علوم انسانی کردند، عظیم و بزرگ بود و دانشمندان نوین قدردان آنها هستند. همه دانشمندان علوم اجتماعی از «ماکس وبر» تا «دورکیم»، برای اروپا عظمت دارند و مثل شمعی در دست، کارگشا هستند.
وی با بیان اینکه مبنای هیچ علمی دینی نیست، گفت: ریاضی با دین و ایمان شما کاری ندارد اما وقتی از علوم انسانی و علوم مقابلش سخن میگوییم؛ همه علوم تجربی هستند و تعارضی بین فیزیک و اعتقاد به معاد وجود ندارد و در مبانی علوم انسانی اینکه بشر بنای جدیدی را ساخته و راهبری و مدیریت میکند، تصدیق شده است.
این فیلسوف، علوم انسانی را مربوط به جامعه و نه دین دانست و افزود: جامعهشناسی، حقوق و سیاست وارد بحث خدا و جاودانی نسل نشده و چیزی درخصوص عقیده و اعتقادات نگفتهاند؛ بلکه علم جامعه هستند و مسائل جامعه را دیده و در خصوص آن تحقیق میکنند.
وی درباره همین موضوع خاطرنشان کرد: وقتی میگویند جامعه، جامعه دینی است پس علوم انسانی و علوم اجتماعی چه نقشی دارند؟ ضمنآنکه در حوزه علوم اجتماعی، پژوهش درمورد مسائل ایران کمتر به چشم میخورد.
داوریاردکانی اظهار کرد: وظیفه دانشمندان فقط ارائه دادن نظریه و تدریس کردن نیست، البته این کار لازم است چون اگر اطلاعات نباشد نمیتوان پژوهش و تحقیق انجام داد و برای کشور، دانشگاه، قانون و نظم اظهار نظر کرد.
وی ادامه داد: اگر خواستیم برای کسی روشن کنیم از علم خارج شده است نباید خودمان از علم خارج شویم؛ دانشجویان ایران حرف گوش میدهند و کشور ما نیز راه طولانی برای توسعه دارد، دانشگاه خوب، صنعت خوب هم میخواهد. همچنین باید علومی را طلب کنیم که ما را بهاصطلاح بهمقصود و امور برساند، کشور ما دچار فساد سازمانی و سازمان یافته است و رهنمودهایی را میخواهیم که ما را از مخمصه نجات دهد و به سرمنزل مقصود که همان مقصد است، برساند.
این استاد فلسفه علم را چارهساز برای رفع مشکلات دانست و گفت: علم چارهساز است و باید با آن چارهجویی کنیم، ما با هیچ علمی رابطه درستی نداشتهایم و هیچ علمی در جای خود قرار نگرفت تا کار و وظیفه خود را انجام دهد. علم توسعهنیافته همه چیز را از تجدد گرفته و در جای خود نیز قرار نمیدهد، بنابراین مفید نبوده و به کار نمیآید.
داوریاردکانی افزود: ما دو برابر معدل جهانی، مهندس پرورش میدهیم ولی یک دهم معدل جهانی به مهندس نیاز نداریم، وجود مهندسین لازم است اما چون مهندس خوب است باید او را وزیر و وکیل یا قاضی یا خطیب کرد یا به تدریس ادبیات گماشت؟ هر کس در جای خود مهم است و مهندسین نیز باید کار تخصصی خود را انجام دهند اما جهان توسعهنیافته نمیتواند این تفکیک را قائل شود.
وی با بیان سلسله مراتب علوم در کشورهای توسعهیافته و توصیف علوم انسانی به عنوان سختترین علوم در این کشورها پرداخت و بیان کرد: در کشورهای توسعهیافته مشکلترین رشتهها، رشتههای علوم انسانی و در رأس آنها حقوق و از آسانترین رشتهها، رشتههای مهندسی است.
به گفته رئیس فرهنگستان علوم، وقتی هیچ چیزی سرجای خودش نیست، هرکاری کنیم و فلسفه یا هر درس دیگری نیز تدریس کنیم به کار نمیآید، تکلیف ما (دانشجو و استاد) با علوم روشن نیست و رابطه ما با علوم نیز بر اساس دوستی و صمیمیت نیست بلکه رابطه مصرفکننده و مصرف است این در حالی است که علم را نمیتوان مصرف کرد. بلکه علم میگوید من را باید به این صورت مصرف کنید و به عبارتی خود را تحمیل میکند؛ علم مستبدترین، مستبدها است و هر ارزشی را نمیتوان وارد علم کرد و مورد استفاده قرار داد.
این استاد دانشگاه با بیان وضعیت علمی ایران، گفت: جامعه ما توسعهنیافته است و حکومت و سیاست نمیتوانند از توسعه بگذرند، جامعه ما به علوم انسانی نیاز دارد و علوم انسانی، علم انسان نیست بلکه تلقیهایی از انسان دارد.
داوریاردکانی خاطرنشان کرد: ما انسانشناسی فلسفی را با علوم انسانی اشتباه میگیریم، ما به همه علوم امروزی نیاز داریم و در بدو یک خواست تاریخی هستیم، اینکه علوم را باید گرفت و در جای خود قرار داد، علم در جامه جدید یک وسیله نیست بلکه جزء لازم و ضروری جامعه جدید است و علم محور و ستون جامعه است، علوم هر کدام شأنی دارند و صرف آموزش علاج کار نیست. ما دانشمندانی میخواهیم که در جای خود مسائل کشور را مطرح کنند.