رئیس دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ما در عرصه نظریهپردازی علوم انسانی در مورد سخنان و علوم دیگران نباید فقط مقلد باشیم، گفت: چرا متفکرین غربی حق دارند که یک سری اصول انسانشناختی و مباحث هستیشناسانه خود را بر فروض اثبات نشدهای بگذارند ولی متفکرین مسلمان حق ندارند اصول اندیشه خود را از منابع دینی بگیرند.
به گزارش خبرنگار عطنا، حسین سلیمی، 9 اسفندماه در مراسم افتتاحیه کارگاههای زمستانه مطالعات علوم انسانی در پردیس خودگران تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی، گفت: از حضور استادان، دانشجویان و همه علاقمندان به تحول و ارتقای علوم انسانی برای حضور در کارگاههای پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی تشکر میکنم.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: از آقای حدادعادل، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز که در این مراسم حضور دارند تشکر میکنم چون با حمایتهای او پژوهشکده شورای تحول علوم انسانی در دانشگاه علامه طباطبائی ایجاد شد.
وی اظهار امیدواری کرد: برگزاری این کارگاهها زمینه هماندیشی تمام علاقمندان را برای ارتقا هر چه بیشتر علوم انسانی در بخشهای مختلف فراهم کند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه به بیان نکاتی درمورد مجموعه فعالیتهای برنامهریزی شده برای کارگاههای زمستانه مطالعات علوم انسانی پرداخت و گفت: وقتی ما صحبت از تحول در علوم انسانی میکنیم به این معنا است که این علوم در وضعیت بد و به تعبیر عدهای در وضعیت فاجعهبار یا ویرانگری قرار دارد؟ آیا ما احساس یک خطر بزرگ نسبت به علوم انسانی فعلی و موجود در جامعه خود کردهایم که به فکر تحول آن هستیم و یا خیر؟
استاد تمام رشته روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی درباره همین موضوع ادامه داد: تحول یک امر ذاتی و طبیعی در علوم انسانی است و با تمام نقاط ضعفی که علوم انسانی در جامعه علمی ما دارد اما دستاوردهای بسیار بزرگی هم برای جامعه ما داشته است. اگر به شکوفایی علوم انسانی در طول تاریخ نگاه کنیم، بسیاری از مباحث موضوعات متفکرین و منابع درسی و شناختی در حوزه علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی به جامعه ما راه پیدا کرده است.
یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبائی اعتقاد داشت، روانشناسی چیزی غیر از آنچه فروید و اندیشمندان علوم انسانی میگویند، نیست در حالی که من از ایشان انتظار داشتم که بگوید این نظر شخص بنده است و بنابراین شیفتگی ناشی از تجربههای گاهی غلط و گاهی هم ناقص؛ علم را محصور در تکرار سخنان دیگران میکند که این یکی از بزرگترین آسیبهای ما در علوم انسانی است.
وی افزود: در ابتدای انقلاب بسیاری از علومی که امروزه ما به فکر تحول آن هستیم، اصلاً وجود خارجی نداشت ما حتی یک منبع به زبان فارسی در آن موضوع پیدا نمیکردیم؛ مثلاً در حوزه علوم سیاسی شاید فقط یک کتاب آن هم با ترجمه ناقص در حوزه روش تحقیق پیدا میشد. حتی در مورد تاریخ فلسفه غرب بیشتر از سه کتاب به زبان فارسی نداشتیم و بسیاری از متفکرین بزرگ جامعه ما هم حتی مجبور بودند کتابهای فلسفه غرب را به زبان عربی و در صورت تسلط به زبان فرانسه و انگلیسی استفاده کنند.
سلیمی گفت: بسیاری از دانشها مثل روابط بینالملل، اقتصاد سیاسی و گرایشهای مختلف روانشناسی در جامعه آکادمیک ایران، اصلاً وجود نداشتند ولی امروزه به لطف خدا، بحثهای بسیار گستردهای در این حوزه هست.
وی با اشاره به اینکه البته آسیبهای جدی نیز در این زمینه وجود دارد، اظهار کرد: وقتی یک پدیده با شکوفایی مواجه میشود، آسیبهای آن نیز روشن شده و بنابراین ما نباید وقتی ضرورت تحول در علوم انسانی مطرح میشود، بهاصطلاح ریشه علوم انسانی را بزنیم و انگار علوم انسانی چیزی برای ما نداشته است.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی خاطرنشان کرد: امروزه مفاهیم ژرف و عمیقی تئوریزه شده است که به عنوان مثال میتوان به مردمسالاری دینی که در قالب همین علوم انسانی در جامعه ما شکل گرفته شده، اشاره کرد.
وی با بیان اینکه مباحثی درمورد اقتصاد اسلامی، تأثیر اندیشههای دینی بر روشهای تعلیم و تربیت و مواردی از این قبیل همه در قالب علوم انسانی در جامعه ما شکل گرفته است، گفت: امروزه هزاران فارغ التحصیل علوم انسانی در ساختارهای مختلف سیاسی و اجتماعی بخشهای خصوصی و دانشگاهی به فعالیت مشغول بوده که محصول همین جامعه علوم انسانی هستند.
به گفته سلیمی، عمده این فعالان حوزه علوم انسانی در بخشهای مختلف کشور بعد از انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت شدهاند اما وقتی یک چیزی شکوفا و گسترده شود، آسیبهای آن نیز مشخص میشود.
استاد تمام رشته روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی به بیان آسیبهای علوم انسانی پرداخت و اذعان کرد: امروزه آسیبهای علوم انسانی به طور جدی برای ما روشن شده است و بهطور مثال یکی از آسیبهای مهم علوم انسانی، ترجمههای ناقص از اندیشههای دیگران و بعد شیفتگی به اندیشههای آنها در اثر همین ترجمههای ناقص بوده است، گویا علم در علوم انسانی یعنی «هگل بلد بودن و ماکس وبر تکرار کردن و یا فروید انگاری است»، چون گاهی نظام آموزشی به ما اجازه نمیدهد متن اصل را با دقت و تفاسیر بخوانیم و یک ترجمه ناقص از آنها به دست میآوریم و چون به اصل آن هم دسترسی نداریم، شیفتگی نیز به دنبال آن میآید، انگار هر چیزی که مخالف این مباحث باشد، دیگر علم نیست.
کار اصلی ما اندیشهورزی، خلاقیت و نوآوری است تا دچار عدم کارآیی دانشآموخته علوم انسانی نشویم، چون در یک دنیای دیگر تحصیل کرده و این نیازمند یک فضای دگرگونی و تحول دائمی است و به همین دلیل نگاه ما به تحول علوم انسانی یک امر دستوری از بالا نیست بلکه تحول علوم انسانی به معنای نیاز ذاتی این علوم از درون خود به سمت حرکت و تحول است.
وی افزود: یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبائی اعتقاد داشت، روانشناسی چیزی غیر از آنچه فروید و اندیشمندان علوم انسانی میگویند، نیست در حالی که من از ایشان انتظار داشتم که بگوید این نظر شخص بنده است و بنابراین شیفتگی ناشی از تجربههای گاهی غلط و گاهی هم ناقص؛ علم را محصور در تکرار سخنان دیگران میکند که این یکی از بزرگترین آسیبهای ما در علوم انسانی است.
سلیمی با بیان اینکه ما به تناسب نیازها و واقعیتهای جامعه چه چیزی به علم اضافه کردهایم، گفت: الگوهای درست مدیریتی چیست؟ ما بعد از 40 سال در جامعه به نظرات متفکران چه چیزهایی اضافه و چه مدل جدیدی را تجربه کردهایم؟
وی اضافه کرد: در علوم مهندسی و در مقالات علمی-پژوهشی چیزی که چاپ میشود یک تجربه یا آزمایش و یا یک یافته تازه است، اگر یافتههایشان خیلی برجسته باشد در نشریات بزرگ چاپ میشود ولی با این حال در علوم انسانی با یافتهها، مبانی فکری و دادههای جدید خود آن چیزی را که به آن دست پیدا کردهایم، اضافه میکنیم یا فقط تکرار میکنیم؟ روشنفکر تولیدکننده یا روشنفکر مصرفکننده هستیم؟ این یک آسیب بزرگ در فضای علوم انسانی ما است.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تأکید کرد: دانشجو دکتری نه حق، بلکه تکلیف دارد در رساله خود نظریه جدید ارائه دهد؛ نه صرفاً در چارچوبهای تعریف شده اصطلاحاً قلم بزند که در غیر اینصورت محصور نگه داشتن اندیشه در اندیشههای دیگران است و این به معنای کنار گذاشتن نظریات دیگران نیست، بلکه بخشی از علوم انسانی نتیجه تکامل مؤلفههای بشر است و ما میتوانیم از آنها استفاده کنیم ولی در عرصه نظریه علوم انسانی ما در مورد سخنان و علوم دیگران نباید فقط مقلد باشیم.
وی افزود: کار اصلی ما اندیشهورزی، خلاقیت و نوآوری است تا دچار عدم کارآیی دانشآموخته علوم انسانی نشویم، چون در یک دنیای دیگر تحصیل کرده و این نیازمند یک فضای دگرگونی و تحول دائمی است و به همین دلیل نگاه ما به تحول علوم انسانی یک امر دستوری از بالا نیست بلکه تحول علوم انسانی به معنای نیاز ذاتی این علوم از درون خود به سمت حرکت و تحول است.
سلیمی خاطرنشان کرد: ما از بیرون یک دانش، نمیتوانیم در درون آن تحول ایجاد کنیم، یعنی تا در درون دانش جامعهشناسی نظریهها، روشها و یافتههای غالب نباشد و بعد بخوایم از بیرون تحول ایجاد کنیم؛ چه به لحاظ فکری و چه به لحاظ فلسفی غیرممکن است.
وی افزود: بنابراین بر اساس این اصل کسانی میتوانند تغییر ایجاد کنند که در درون یک سنت فکری حضور جدی، اثربخش و عمیق داشته باشند، چون تا اندیشههای درون یک حوزه فکری را به درستی نشناسید، نمیتوانید در آن تحول ایجاد کنید و در هر سه موردی که درباره علوم انسانی گفته شد ما نباید فقط مقلد باشیم.
سلیمی بیان کرد: در بخش عمدهای از نظریات علوم انسانی وقتی انسان یا جهانشناسی ماتریالیستی اثرگذار و مبانی فکری علوم انسانی بر اساس آن بنا میشود، ایرادی ندارد ولی آیا یک انسان مسلمان و متدین، حق ندارد که دریافتهای خود را از منبع دیگری از فهم حقیقت که از منابع علوم انسانی است، بگیرد.
وی با بیان اینکه در سخن مارکسیست انسان یک موجود تک بعدی اقتصادی است، گفت: این حق مارکس است تا انسان را اینگونه تلقی کند اما یک متفکر مسلمان حق ندارد به تأسی از قرآن، انسان را یک موجود چند وجهی ببیند.
استاد تمام رشته روابط بینالملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی تأکید کرد: چرا متفکرین غربی حق دارند که یک سری اصول انسانشناختی و مباحث هستیشناسانه خود را بر فروض اثبات نشدهای بگذارند ولی متفکرین مسلمان حق ندارند اصول اندیشه خود را از منابع دینی بگیرند؟ جواب این سئوال را در نگاه منتقدان به علوم انسانی پیدا نکردهام که اتفاقاً این تفکر به ما اجازه میدهد چتر اندیشه خود را باز کنیم تا بتوانیم از گونههای مختلف اندیشه بر اساس اصول استفاده کنیم و پاسخ جدی برای جذب اندیشهها داشته باشیم چون انسان در تفکر اسلامی یک موجود تک بعدی با یک خط معین نیست بلکه انسان یک عالم اکبر است که میتواند دریچههای معرفتی را باز کند.
سلیمی در پایان یادآور شد: امیدواریم که به همت همکارانمان در پژوهشکده تحول علوم انسانی که با بدنه دانشگاه علامه طباطبائی و شورای تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی مرتبط است، بتوانیم گامهایی برداریم که این مرحله جدید مطالعه در علوم انسانی منجر به تولید اندیشه، تولید تفکر در حوزه علوم انسانی شود.