۱۱ اسفند ۱۳۹۶ ۲۱:۰۶
کد خبر: ۱۷۵۳۰۷
حسین سلیمی، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی

رئیس دانشگاه علامه طباطبائی با بیان اینکه ما در عرصه نظریه‌پردازی علوم انسانی در مورد سخنان و علوم دیگران نباید فقط مقلد باشیم، گفت: چرا متفکرین غربی حق دارند که یک سری اصول انسان‌شناختی و مباحث هستی‌شناسانه خود را بر فروض اثبات نشده‌ای بگذارند ولی متفکرین مسلمان حق ندارند اصول اندیشه خود را از منابع دینی بگیرند.


به گزارش خبرنگار عطنا، حسین سلیمی، 9 اسفندماه در مراسم افتتاحیه کارگاه‌های‌ زمستانه مطالعات علوم انسانی در پردیس خودگران تحصیلات تکمیلی دانشگاه علامه طباطبائی، گفت: از حضور استادان، دانشجویان و همه علاقمندان به تحول و ارتقای علوم انسانی برای حضور در کارگاه‌های پژوهشکده تحول علوم انسانی دانشگاه علامه طباطبائی تشکر می‌کنم.


رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تصریح کرد: از آقای حدادعادل، رئیس شورای تحول و ارتقای علوم انسانی شورای عالی انقلاب فرهنگی نیز که در این مراسم حضور دارند تشکر می‌کنم چون با حمایت‌های او پژوهشکده شورای تحول علوم انسانی در دانشگاه علامه طباطبائی ایجاد شد.


وی اظهار امیدواری کرد: برگزاری این کارگاه‌ها زمینه هم‌اندیشی تمام علاقمندان را برای ارتقا هر چه بیشتر علوم انسانی در بخش‌های مختلف فراهم کند.


رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه به بیان نکاتی درمورد مجموعه فعالیت‌های برنامه‌ریزی شده برای کارگاه‌های زمستانه مطالعات علوم انسانی پرداخت و گفت: وقتی ما صحبت از تحول در علوم انسانی می‌کنیم به این معنا است که این علوم در وضعیت بد و به تعبیر عده­ای در وضعیت فاجعه‌بار یا ویران‌گری قرار دارد؟ آیا ما احساس یک خطر بزرگ نسبت به علوم انسانی فعلی و موجود در جامعه خود کرده­ایم که به فکر تحول آن هستیم و یا خیر؟



علوم انسانی به‌رغم ضعف‌ها، دستاوردهای بزرگی برای جامعه ما داشته است


استاد تمام رشته روابط ‌بین‌الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی درباره همین موضوع ادامه داد: تحول یک امر ذاتی و طبیعی در علوم انسانی است و با تمام نقاط ضعفی که علوم انسانی در جامعه علمی ما دارد اما دستاوردهای بسیار بزرگی هم برای جامعه ما داشته است. اگر به شکوفایی علوم انسانی در طول تاریخ نگاه کنیم، بسیاری از مباحث موضوعات متفکرین و منابع درسی و شناختی در حوزه علوم انسانی بعد از انقلاب اسلامی به جامعه ما راه پیدا کرده است.




یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبائی اعتقاد داشت، روان‌شناسی چیزی غیر از آنچه فروید و اندیشمندان علوم انسانی می­‌گویند، نیست در حالی که من از ایشان انتظار داشتم که بگوید این نظر شخص بنده است و بنابراین شیفتگی ناشی از تجربه‌­های گاهی غلط و گاهی هم ناقص؛ علم را محصور در تکرار سخنان دیگران می‌کند که این یکی از بزرگترین آسیب‌های ما در علوم انسانی است.



وی افزود: در ابتدای انقلاب بسیاری از علومی که امروزه ما به فکر تحول آن هستیم، اصلاً وجود خارجی نداشت ما حتی یک منبع به زبان فارسی در آن موضوع پیدا نمی‌کردیم؛ مثلاً در حوزه علوم سیاسی شاید فقط یک کتاب آن هم با ترجمه ناقص در حوزه روش تحقیق پیدا می­شد. حتی در مورد تاریخ فلسفه غرب بیشتر از سه کتاب به زبان فارسی نداشتیم و بسیاری از متفکرین بزرگ جامعه ما هم حتی مجبور بودند کتاب‌های فلسفه غرب را به زبان عربی و در صورت تسلط به زبان فرانسه و انگلیسی استفاده کنند.


سلیمی گفت: بسیاری از دانش‌ها مثل روابط بین‌الملل، اقتصاد سیاسی و گرایش‌­های مختلف روان­شناسی در جامعه آکادمیک ایران، اصلاً وجود نداشتند ولی امروزه به لطف خدا، بحث­‌های­­ بسیار گسترده‌ای در این حوزه هست.



نباید بر اساس ضرورت تحول در علوم انسانی [تیشه] به ریشه بزنیم!



وی با اشاره به اینکه البته آسیب­‌های جدی نیز در این زمینه وجود دارد، اظهار کرد: وقتی یک پدیده با شکوفایی مواجه می­‌شود، آسیب­‌های آن نیز روشن شده و بنابراین ما نباید وقتی ضرورت تحول در علوم انسانی مطرح می­‌شود، به‌اصطلاح ریشه علوم انسانی را بزنیم و انگار علوم انسانی چیزی برای ما نداشته است.


رئیس دانشگاه علامه طباطبائی خاطرنشان کرد: امروزه مفاهیم ژرف و عمیقی تئوریزه شده است که به عنوان مثال می‌توان به مردم‌سالاری دینی که در قالب همین علوم انسانی در جامعه ما شکل گرفته شده، اشاره کرد.


وی با بیان اینکه مباحثی درمورد اقتصاد اسلامی، تأثیر اندیشه­‌های دینی بر روش‌های تعلیم و تربیت و مواردی از این قبیل همه در قالب علوم انسانی در جامعه ما شکل گرفته است، گفت: امروزه هزاران فارغ التحصیل علوم انسانی در ساختارهای مختلف سیاسی و اجتماعی بخش‌های خصوصی و دانشگاهی به فعالیت مشغول بوده که محصول همین جامعه علوم انسانی هستند.


به گفته سلیمی، عمده این فعالان حوزه علوم انسانی در بخش‌های مختلف کشور بعد از انقلاب اسلامی مشغول به فعالیت شده‌اند اما وقتی یک چیزی شکوفا و گسترده شود، آسیب­‌های آن نیز مشخص می­‌شود.



ترجمه­‌های ناقص از اندیشه­‌های دیگران از جمله آسیب‌های علوم انسانی است


استاد تمام رشته روابط ‌بین‌الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی به بیان آسیب­‌های علوم انسانی پرداخت و اذعان کرد: امروزه آسیب­‌های علوم انسانی به طور جدی برای ما روشن شده است و به‌طور مثال یکی از آسیب­‌های مهم علوم انسانی، ترجمه‌­های ناقص از اندیشه­‌های دیگران و بعد شیفتگی به اندیشه­‌های آنها در اثر همین ترجمه­‌های ناقص بوده است، گویا علم در علوم انسانی یعنی «هگل بلد بودن و ماکس وبر تکرار کردن و یا فروید انگاری است»، چون گاهی نظام آموزشی به ما اجازه نمی­‌دهد متن اصل را با دقت و تفاسیر بخوانیم و یک ترجمه ناقص از آنها به دست می‌آوریم و چون به اصل آن هم دسترسی نداریم، شیفتگی نیز به دنبال آن می‌آید، انگار هر چیزی که مخالف این مباحث باشد، دیگر علم نیست.




کار اصلی ما اندیشه‌ورزی، خلاقیت و نوآوری است تا دچار عدم کارآیی دانش­‌آموخته علوم انسانی نشویم، چون در یک دنیای دیگر تحصیل کرده و این نیازمند یک فضای دگرگونی و تحول دائمی است و به همین دلیل نگاه ما به تحول علوم انسانی یک امر دستوری از بالا نیست بلکه تحول علوم انسانی به معنای نیاز ذاتی این علوم از درون خود به سمت حرکت و تحول است.



وی افزود: یکی از اساتید دانشگاه علامه طباطبائی اعتقاد داشت، روان‌شناسی چیزی غیر از آنچه فروید و اندیشمندان علوم انسانی می­‌گویند، نیست در حالی که من از ایشان انتظار داشتم که بگوید این نظر شخص بنده است و بنابراین شیفتگی ناشی از تجربه‌­های گاهی غلط و گاهی هم ناقص؛ علم را محصور در تکرار سخنان دیگران می‌کند که این یکی از بزرگترین آسیب‌های ما در علوم انسانی است.


سلیمی با بیان اینکه ما به تناسب نیازها و واقعیت­‌های جامعه چه چیزی به علم اضافه کرده‌ایم، گفت: الگوهای درست مدیریتی چیست؟ ما بعد از 40 سال در جامعه به نظرات متفکران چه چیزهایی اضافه و چه مدل جدیدی را تجربه کرده­‌ایم؟



آسیب دیگر علوم انسانی؛ «روشنفکر تولید‌کننده­ یا روشنفکر مصرف‌کننده هستیم»


وی اضافه کرد: در علوم مهندسی و در مقالات علمی-پژوهشی چیزی که چاپ می­‌شود یک تجربه یا آزمایش و یا یک یافته تازه است، اگر یافته‌هایشان خیلی برجسته باشد در نشریات بزرگ چاپ می­‌شود ولی با این حال در علوم انسانی با یافته­‌ها، مبانی فکری و داده­‌های جدید خود آن چیزی را که به آن دست پیدا کرده­‌ایم، اضافه می­‌کنیم یا فقط تکرار می­‌کنیم؟‌ روشنفکر تولید‌کننده­ یا روشنفکر مصرف‌کننده هستیم؟ این یک آسیب بزرگ در فضای علوم انسانی ما است.



دانشجوی دکترا تکلیف دارد در رساله خود نظریه جدید ارائه دهد



رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تأکید کرد: دانشجو دکتری نه حق، بلکه تکلیف دارد در رساله خود نظریه جدید ارائه دهد؛ نه صرفاً در چارچوب­‌های تعریف شده اصطلاحاً قلم بزند که در غیر این‌صورت محصور نگه داشتن اندیشه در اندیشه­‌های دیگران است و این به معنای کنار گذاشتن نظریات دیگران نیست، بلکه بخشی از علوم انسانی نتیجه تکامل مؤلفه­‌های بشر است و ما می­‌توانیم از آنها استفاده کنیم ولی در عرصه نظریه علوم انسانی ما در مورد سخنان و علوم دیگران نباید فقط مقلد باشیم.



نگاه ما به تحول علوم انسانی یک امر دستوری از بالا نیست


وی افزود: کار اصلی ما اندیشه‌ورزی، خلاقیت و نوآوری است تا دچار عدم کارآیی دانش­‌آموخته علوم انسانی نشویم، چون در یک دنیای دیگر تحصیل کرده و این نیازمند یک فضای دگرگونی و تحول دائمی است و به همین دلیل نگاه ما به تحول علوم انسانی یک امر دستوری از بالا نیست بلکه تحول علوم انسانی به معنای نیاز ذاتی این علوم از درون خود به سمت حرکت و تحول است.



نباید در عرصه نظریه‌پردازی علوم انسانی فقط مقلد باشیم


سلیمی خاطرنشان کرد: ما از بیرون یک دانش، نمی­‌توانیم در درون آن تحول ایجاد کنیم، یعنی تا در درون دانش جامعه‌شناسی نظریه‌ها، روش‌­ها و یافته­‌های غالب نباشد و بعد بخوایم از بیرون تحول ایجاد کنیم؛ چه به لحاظ فکری و چه به لحاظ فلسفی غیرممکن است.


وی افزود: بنابراین بر اساس این اصل کسانی می­‌توانند تغییر ایجاد کنند که در درون یک سنت فکری حضور جدی، اثربخش و عمیق داشته باشند، چون تا اندیشه­‌های درون یک حوزه فکری را به درستی نشناسید، نمی‌توانید در آن تحول ایجاد کنید و در هر سه موردی که درباره علوم انسانی گفته شد ما نباید فقط مقلد باشیم.



متفکر مسلمان حق ندارد به تأسی از قرآن، انسان را یک موجود چند وجهی ببیند



سلیمی بیان کرد: در بخش عمده­ای از نظریات علوم انسانی وقتی انسان یا جهان‌شناسی ماتریالیستی اثرگذار و مبانی فکری علوم انسانی بر اساس آن بنا می­‌شود، ایرادی ندارد ولی آیا یک انسان مسلمان و متدین، حق ندارد که دریافت‌های خود را از منبع دیگری از فهم حقیقت که از منابع علوم انسانی است، بگیرد.


وی با بیان اینکه در سخن مارکسیست انسان­ یک موجود تک بعدی اقتصادی است، گفت: این حق مارکس است تا انسان را این­گونه تلقی کند اما یک متفکر مسلمان حق ندارد به تأسی از قرآن، انسان را یک موجود چند وجهی ببیند.



انسان در تفکر اسلامی یک موجود تک بعدی با یک خط معین نیست


استاد تمام رشته روابط ‌بین‌الملل دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی تأکید کرد: چرا متفکرین غربی حق دارند که یک سری اصول انسان‌شناختی و مباحث هستی‌شناسانه خود را بر فروض اثبات نشده‌ای بگذارند ولی متفکرین مسلمان حق ندارند اصول اندیشه خود را از منابع دینی بگیرند؟ جواب این سئوال را در نگاه منتقدان به علوم انسانی پیدا نکرده­‌ام که اتفاقاً این تفکر به ما اجازه می­‌دهد چتر اندیشه خود را باز کنیم تا بتوانیم از گونه‌­های مختلف اندیشه بر اساس اصول استفاده کنیم و پاسخ جدی برای جذب اندیشه­‌ها داشته باشیم چون انسان در تفکر اسلامی یک موجود تک بعدی با یک خط معین نیست بلکه انسان یک عالم اکبر است که می­‌تواند دریچه‌های معرفتی را باز کند.


سلیمی در پایان یادآور شد: امیدواریم که به همت همکاران‌مان در پژوهشکده تحول علوم انسانی که با بدنه دانشگاه علامه طباطبائی و شورای تحول در شورای عالی انقلاب فرهنگی مرتبط است، بتوانیم گام­‌هایی برداریم که این مرحله جدید مطالعه در علوم انسانی منجر به تولید اندیشه، تولید تفکر در حوزه علوم انسانی شود.

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار