استاد زبانشناسی دانشگاه علامهطباطبائی با بیان اینکه یادگیری همه زبانها و گویشهای رایج در ایران و انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر در جایگاه میراث فرهنگی ضروری است و به افزایش توانمندیهای ذهنی افراد کمک میکند گفت: زبانها و گویشهایی از خانوادههای زبانی مختلف نشانگر همزیستی و تعامل فرهنگها و تمدنهای مختلف در طول تاریخ سرزمین ایران است.
به گزارش عطنا، آئین نکوداشت اعضای هیئت علمی نمونه کشوری با حضور وزیر علوم و برخی از معاونین و مسئولین این وزارتخانه، رؤسای دانشگاهها و شخصیتهای علمی و فرهنگی، ۱۵ بهمنماه در سالن آمفیتئاتر دانشکده روانشناسی و علوم تربیتی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
محمد دبیرمقدم، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبائی و فارغالتحصیل زبانشناسی همگانی دانشگاه ایلینوی که دارای ۴۲ مقاله علمی- پژوهشی چاپ شده در نشریات معتبر داخلی و خارجی، مولف ۵ جلد کتاب، انجام دو مورد طرح پژوهشی و برنده کتاب سال جمهوری اسلامی ایران است به سخنرانی پرداخت.
او با اشاره به احساس رضایتمندی خود از حضور در دانشگاه علامه، گفت: هنگامی که همکاری خود را با مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی دیروز و دانشگاه علامه طباطبائی امروز آغاز کردم فقط میراثدار یک دوره کارشناسی ارشد در رشته آموزش زبان انگلیسی آن هم در مدرسه عالی دماوند، ادغام شده در مجتمع دانشگاهی ادبیات و علوم انسانی، بودیم.
دبیرمقدم ادامه داد: اکنون در دانشگاهی هستم که مجری 132 دوره کارشناسی ارشد و 67 دوره دکتری در دانشکدههای مختلف خود است و از این بابت احساس رضایتمندی کرده و خداوند را شاکرم چراکه میپندارم من نیز به عنوان عضوی از خانواده دانشگاه علامه طباطبائی در تحقق این دستاوردها سهم کوچکی داشتهام. من معلم زبانشناسی هستم و تصور نمیکنم گروهی را در دانشگاههای سراسر کشور که مجری دوره دکتری زبانشناسی هستند بتوان پیدا کرد که دست کم یک نفر از دانشآموختگان دانشگاه علامه طباطبائی در آن شاغل نباشد یا استادی در آن گروه، درسی را با استادان گروه زبانشناسی دانشگاه علامه طباطبائی نگذرانده باشد.
بهرهبرداری از ظرفیتهای کشور در گرو توجه به متخصصان علوم انسانی است.
او با بیان اینکه به عنوان زبانشناس، شانس زاده شدن در سرزمینی با گنجینهای از زبانها، گویشها و لهجهها را داشتهام، اظهار کرد: زبانها و گویشهایی از خانوادههای زبانی مختلف که خود نشانگر همزیستی و تعامل فرهنگها و تمدنهای مختلف در طول تاریخ این سرزمین است در این کشور دیده میشود. زبان فارسی و دیگر زبانهای ایرانی از جمله گویشها و گونههای مختلف زبان کردی، بلوچی، گیلکی، مازندرانی، تالشی، تادی، زبانها و گویشهای فلات مرکزی ایران، لارستانی، دلواری، لری، دوانی، لکی و دهها گویش و زبان ایرانی دیگر در همزیستی با تعدادی از زبانهای ترکی، ترکمنی، قشقایی، سامی، عربی، آسوری، ارمنی به عنوان شاخهای از زبان اروپایی و تعدادی زبان دیگر گنجینه زبانی و گویشی ایران را تشکیل میدهند.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامهطباطبائی تصریح کرد: پژوهشهایی حاصل از سه دهه گذشته بر روی ساختار تعدادی از این زبانها، صرف، نحو و آواشناسی انجام شده است که علاوه بر اینکه یافتههای ارزشمندی را درباره ماهیت و چیستی زبان به عنوان پدیده ویژه انسان فراروی ما گذاشته است بلکه دستاوردهای انتشار یافتهای در سطح بینالمللی به دست داده که موجب بازنگری و تبیین برخی آراء نظری در ردهبندی زبانها شده است بنابراین در زبانشناسی، مطالعات زبانی و در گستره کلانتر در قرون انسانی میتوان در مرزهای دانش حرکت کرد و در سطح جهانی تأثیرگذار بود و این اتفاقی است که روی داده است.
او با بیان اینکه یادگیری همه زبانها و گویشهای رایج در ایران و انتقال آنها از نسلی به نسل دیگر به لحاظ میراث فرهنگی بودن آنها و همچنین توانمندی شناختی بیشتر افراد چندزبانه نسبت به افراد یکزبانه در ریاضی و قدرت تحلیل، بسیار اهمیت دارد، گفت: در بین زبانهای ایرانی، زبان فارسی به علت نقشآفرینی به عنوان زبان میانجی در ایران فرهنگی که تا کوهستانهای فامیر در مرز افغانستان، تاجیکستان و چین در شرق امتداد داشته است موقعیت متمایز دارد.
دبیرمقدم ادامه داد: بعد از زبان سغدی که زبان ایرانی دوره میانه پیش از ظهور دین مبین اسلام بوده زبان فارسی به عنوان زبان میانجی و زبان تجارت و فرهنگی در طول جاده ابریشم به کار رفته است این وظیفه بعد از دوره اسلامی بر دوش زبان فارسی گذاشته شده به گونهای که این زبان خود را در قاره هندوستان و در شرق یافت.
او با اشاره به اینکه زبان فارسی از معدود زبانهایی در سطح جهان است که از سه دوره تاریخی آن، سنگ نوشته و آثار مکتوب دینی، حقوقی، مدنی، ادبی و علمی به جا مانده است، خاطرنشان کرد: زبان فارسی میراث مشترک همه ایرانیان است، دکتر محمد معین، محمد قاضی، دکتر عبدالرسول خیامپور، دکتر حسن عنبری، مولف فرهنگ فارسی هشت جلدی سخن از خادمان سده اخیر این زبان هستند که زبان مادری و زبان زادگاهشان، زبان فارسی نبوده است.
فارغالتحصیل زبانشناسی همگانی دانشگاه ایلینوی بیان کرد: زبان فارسی معاصر در مقام زبان علم نیازمند برنامهریزی زبانی است برنامهریزی زبانی برای تقویت و تجویز زبان فارسی به عنوان زبان علم جدید از زمان تأسیس دارالفنون، چهره تازهای به خود گرفت و با تأسیس نخستین فرهنگستان ایران در سال 1314 هجری شمسی تبدیل به فعالیت رسمی و دولتی شد. همه کوششهایی که تاکنون در جهت برنامهریزی برای تقویت زبان فارسی در مقام زبان علم شده همواره بر واژهگزینی تمرکز داشته است اینک زمان آن فرا رسیده که برنامهریزی زبانی به ساختارهای نحوی و ویژگیهای گفتمانی زبان فارسی علمی بپردازد، بشناساند و آموزش دهد.
او با بیان اینکه اکنون زمان آن رسیده است که از مناطق دو یا چند زبانه کشور اهتمام ویژهای به مقطع پیشدبستانی شود، گفت: ضرورت دارد که دانشآموزان این مقطع، دانشآموزان آن مقطع را برای مواجهه با آموزش رسمی و کتابهای مقطع دبستان و دبیرستان آماده کنند تا عدالت و برابری آموزشی محقق شود. ضمن اینکه باید فناوریهای نوین در خدمت آموزش در مقطع دبستان و دبیرستان قرار گیرد، این فناوریها انتقال آموزشهایی باکیفیت موجود در مناطق برخوردار را به مناطق محروم امکانپذیر میکند.
دبیرمقدم ادامه داد: زمان آن رسیده است که در همه رشتههای دانشگاهی و در همه علوم، زبان فارسی علمی و گزارشنویسی علمی به زبان فارسی، مورد توجه قرار گیرد و دانشگاهها به ارتقاء کیفیت نگارش به زبان و سبک فارسی در رسالههای کارشناسی ارشد، دکتری و مجلههای علمی و پژوهشی رشتههای مختلف خود عنایت ویژه داشته باشند.
او افزود: استفاده از تخصصهای موجود در رشتههای مختلف علوم انسانی میتواند در ارتقاء سطح و شیوه آموزش و ارزشیابی هر آنچه آموزش داده میشود و در کل نظام آموزشی کشور شامل آموزش و پرورش و آموزش عالی بسیار موثر باشد. گروههای آموزشی زبانهای خارجی ما در دانشگاهها خاصه گروههای آموزشی زبان انگلیسی و مترجمی زبان انگلیسی به تأثیر زبانها و گویشهای محلی ایران که ساختارهای سلبی و به خصوص نحوی آنها بسیار متفاوت از زبان انگلیسی و زبان فارسی است در موفق بودن یا موفق نبودن آموزش این زبان خارجی موثر است.
استاد دانشگاه علامه گفت: نظام آموزشی ما باید به آموزش و فرهنگسازی در حوزههای فرهنگ عمومی، روابط اجتماعی، احترام به حقوق دیگران، احترام به فرهنگها، خدمترسانی، تعهد کاری و شغلی، صداقت در گفتار و رفتار، پاسداری از محیط زیست و آسیبهای اجتماعی توجه کند و برای نهادینه شدن این مولفههای فرهنگی، اجتماعی و روانشناختی برنامه داشته باشد.
دبیرمقدم در پایان افزود: در صورت داشتن برنامه باید چگونگی اجرایی و عملی شدن، برنامهها رصد و ارزیابی شود. کشور ما از نعمتها، سرمایهها، استعدادها و ظرفیتهای خدادادی مادی و نیروی انسانی مستعد بسیار، برخوردار است اما فعال کردن، حفظ و بهرهبرداری از این سختافزارها نیازمند نرمافزارهایی است که از علوم انسانی بومی شده، کاربردی و آیندهنگر میتوان و باید توقع داشت.