بیشتر مردم در طول یک ساعت، 50 صفحه از یک کتاب معمولی را میتوانند بخوانند، با این وصف اگر شما هم 10 ساعت در هفته کتاب بخوانید، سالی بیش از ۲۶ هزار صفحه مطالعه کردهاید و اگر هر کتاب را متوسط ۲۵۰ صفحه در نظر بگیریم، تقریباً ۱۰۴ کتاب در یک سال خواندهاید. پس حتی اگر در طول سال وقفهای دوهفتهای هم برایتان اتفاق بیفتد، باز هم به عدد 100 کتاب در سال میرسید.
به گزارش عطنا، علیرضا شهمیرزادیان در روزنامه خراسان به ترجمه یکی از یادداشتهای داریوس فوروکس، نویسنده کتاب «برنده جنگ درونی» که در روزنامه «هافینگتن پست» با عنوان «آیا میشود سالی صد کتاب خواند؟» پرداخته است که در ادامه میخوانیم؛
دوست دارید فهرست کتابهایی که در یک سال میخوانید، بلندتر باشد؟ آیا هرگز برایتان پیش آمده کتابی را بخرید اما هیچ وقت آن را نخوانید؟ این اتفاق ممکن است برای خیلی از کتابهایی که در طول سال میخرید بیفتد؟
اگر شما هم کمتر از مقداری که دلتان میخواهد کتاب میخوانید، بدانید که تنها نیستید. داریوس فوروکس (Darius Foroux )، نویسنده کتاب «برنده جنگ درونی» که یکی از ستونهای محبوب روزنامه «هافینگتن پست» را مینویسد و در وبسایت شخصیاش هم ایدهها و روشهایی را برای مقابله با تعلل و بالا بردن بهرهوری شخصی مطرح میکند، در یکی از یادداشتهایش در روزنامه «هافینگتن پست» نوشت: «آیا میشود سالی صد کتاب خواند؟
چرا باید سالی صد کتاب بخوانیم؟ شاید جواب همین باشد، به قول بیسمارک، احمقها از تجربه کردن یاد میگیرند و من ترجیح میدهم از تجربه دیگران یاد بگیرم.» او در ادامه یادداشتش راه هایی که بتوان در سال صد جلد کتاب را خواند معرفی می کند که در ادامه می خوانید.
زیاد کتاب بخرید
پولی که برای خریدن کتاب میدهید در واقع هزینهای است که برای کتاب خواندن کردهاید. هر کسی میتواند زمان کافی برای کتاب خواندن را برای خودش بسازد. اگر شما پول ندارید، میتوانید با تغییر بعضی چیزها، صرفهجویی کنید. اگر میخواهید بیشتر بخوانید، باید کتاب بیشتری بخرید.
بعضیها خیلی راحت 200 دلار برای خرید یک جفت کفش نو پول میدهند، اما به نظرشان احمقانه است که در طول یک سال 20 جلد کتاب از وبسایتی سفارش بدهند. مسئله ساده است اگر شما کتاب بیشتری در خانه داشته باشید، انتخابهای بیشتری دارید و این به مطالعه بیشتر شما کمک میکند.
همیشه در حال خواندن باشید
اگر نمایش نامه یا نمایش «گلن گری، گلن گراس» اثر دیوید ممت را خوانده یا دیده باشید، احتمالاً یادتان مانده که فروشنده میگوید: «همیشه بسته باش». این شعار برای فروشندهها و کارآفرینها کاربرد دارد. من با شعار متفاوتی زندگی میکنم:
«همیشه بخوان.» حالا هر روز حداقل یک ساعت در طول روزهای هفته کتاب میخوانم و آخر هفته و تعطیلات بیشتر از این ها. همیشه کتاب خواندن به این معناست:
در قطار و مترو، وقتی دارید غذا میخورید، در مطب دکتر، در محل کارتان و ... . با این روش شما میتوانید در طول یک سال، بیش از یکصد کتاب بخوانید.
بیشتر مردم در طول یک ساعت، 50 صفحه از یک کتاب معمولی را میتوانند بخوانند، با این وصف اگر شما هم 10 ساعت در هفته کتاب بخوانید، سالی بیش از ۲۶ هزار صفحه مطالعه کردهاید و اگر هر کتاب را متوسط ۲۵۰ صفحه در نظر بگیریم، تقریباً ۱۰۴ کتاب در یک سال خواندهاید. پس حتی اگر در طول سال وقفهای دوهفتهای هم برایتان اتفاق بیفتد، باز هم به عدد 100 کتاب در سال میرسید.
روی موضوعات مورد علاقهتان متمرکز شوید
همه کتابها برای همه آدمها جذاب نیستند. کتابی ممکن است پرفروش باشد اما اصلاً شما را جذب نکند و شاید اصلاً هم اکنون در حالوهوای خواندن چنین اثری نباشید. کتابهایی را انتخاب کنید که به علاقهمندیها و کار و زندگی شخصیتان نزدیک هستند و با موضوعش احساس نزدیکی می کنید.
همزمان چند کتاب مختلف در برنامه کتاب خوانیتان بگذارید
هیچ قانونی برای این که چطور مطالعه کنید وجود ندارد. حتی میتوانید پنج کتاب را با هم بخوانید. ممکن است پنجاه صفحه از کتابی را صبح یک نفس بخوانید و عصر همان روز کتاب دیگری را بخوانید. مسئله ترجیح شماست. ممکن است کتابی دست بگیرید که دشوار و سخت باشد و طبیعی است که در کنار این کتاب، اثر سبکتر و آسانفهمتری هم بگذارید تا وقتی ذهن تان یاری نمیکند، سراغ آن یکی بروید.
دانشی را که به دست آوردهاید، حفظ کنید
از دانش و درکی که از مطالعه به دست آوردهاید، استفاده کنید. باید اطمینان حاصل کنید که از زمانی که صرف کسب این درک کردهاید، در زندگی روزمره بهره میبرید. جدا از این درباره بعضی از کتابها اگر قلمی برای حاشیهنویسی یا یادداشت برداشتن همراهتان باشد، کارآمد است. وقتی کتابی را تمام میکنید، برگردید و با خودتان مرور کنید و به تحلیل آن چه برایتان باقی مانده است، بپردازید.