۳۰ دی ۱۳۹۶ ۱۳:۱۶
کد خبر: ۱۶۶۸۹۳
asadi

بسياری از مسائلی كه در یک جامعه به صورت گفتمان در می‌آیند، مسائلی هستند كه از سوی رسانه‌ها مورد تحليل و تفسيرهای مكرر قرار می‌گیرند. آیا رویداد مکرر حوادث همگون و مشابه، نمی‌تواند ریشه در این داشته باشد که خبرنگاران به درستی نتوانسته‌اند از آن حادثه، تفسیر و روایتی ارائه دهند که این حوادث کمتر تکرار شوند؟






به گزارش عطنا، کیوان ناظمیان، دانشجوی کارشناسی ارشد روزنامه‌نگاری دانشگاه علامه طباطبائی در پایگاه خبری نیروی انتظامی به نقد کتاب «روزنامه‌نگاری در جهان معاصر» نوشته عباس اسدی، عضو هیئت علمی دانشکده ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی پرداخته است که در ادامه می‌خوانیم؛


 کتاب «روزنامه‌نگاری در جهان معاصر» شامل 6 بخش است که فصل نخست آن تحت عنوان «نقش روزنامه‌نگاری در زایش و تکامل گفتمان‌ها» از بخش اول  با عنوان «روزنامه‌نگاری و قبض و بسط گفتمان‌ها» مبنای معرفی و پرداخت به این کتاب خواهد بود.


نویسنده در این مقاله، با رویکرد تحلیلی-توصیفی تلاش کرده تا فرایند زایش و تکامل گفتمان‌ها و همین طور شرایطی که منجر به قبض و بسط گفتمان می‌شود را ارائه کند.


گفتمان عموماً به معنی گفتگو و مراوده کلامی است؛ اما در این مبحث، گفتمان، گفت و گویی است همراه با ذهنیت و نگاه عمومی که در جامعه منتشر شده و به گفت و گوی غالب افراد آن جامعه بدل شده است. میشل فوکو گفتمان را نقطه تلاقی و محل گردهمایی قدرت و دانش می داند.


هر رشته خاص از دانش در هر دوره خاص تاریخی، مجموعه‌ای از قواعد و قانون‌های ایجابی و سلبی را دارد که معین می‌کند درباره چه چیزهایی می‌توان بحث کرد و درباره چه چیزهایی نمی‌توان وارد بحث شد. همین قواعد و قانون‌های نانوشته، که در عین حال بر هر گفتار و نوشتاری حاکمند، گفتمان آن رشته خاص در آن دوره تاریخی خاص هستند. (میشل فوکو، اریک برنز، مترجم بابک احمدی، نشر ماهی، ص ۱۰و۱۱)


تعاریف گوناگونی از تحلیل گفتمان و رویکرد انتقادی آن صورت گرفته است. شیفرین و استابز تعریفی را از تحلیل گفتمان ارائه کرده اند که عبارت است از بررسی و مطالعه نظام فراجمله ای عناصر زبانی؛ امروزه تحلیل انتقادی را با نام فوکو می شناسند.


از نظر فوکو گفتمان‌ها، از علائم تشکیل شده‌اند؛ لیکن کارکرد آنها، بیشتر از علامات (که صرفا به منظور نشان دادن و برگزیدن اشیا می‌باشد) است. این ویژگی باعث می‌شود تا نتوان آنها را به زبان، سخن و گفتار تقلیل داد. گفتمان امروزه، بیانگر ویژگی و خصوصیات تاریخی چیزهایی است که هنوز درباره آنها سخنی به میان نیامده است. گفتمان‌ها، مجسم کننده معنا و ارتباط اجتماعی و اعمالی‌اند که به نحوی شکل گرفته‌اند که خود به سخن می‌آیند. (روش‌های تحقیق در ارتباطات 2 ، دکتر سیدرضا نقیب‌السادات، نشر علم، 1391، ص ۱۰و۱۱ با اندکی تغییر).


 اما نویسنده کتاب روزنامه‌نگاری در جهان معاصر، با تأکید بر متفکر بودن میشل فوکو الزاما نظرات او را تایید نمی‌کند؛ بلکه نظرات انتقادی خود را نسبت به گفتمان، چنین بیان می‌کند:


«تنها در رشته‌های مختلف، تعریف‌های ارائه شده از گفتمان، مبهم و متفاوت نیستند، بلکه حتی در مواردی، یک متفکر در نوشته‌ها و سخنان خود تعریف‌های گوناگون و گاه متضاد از آن ارائه کرده است. «میشل فوکو»، نمونه‌ای از این موارد است.» ( روزنامه نگاری در جهان معاصر، عباس اسدی، 1396، انتشارات آثار فکر، ص 13)


این مقاله، مدعی است هر گفتمانی حاصل رابطه رویدادها و تفسیرهاست. بدین معنی که هر گفتمانی هویت خود را در بستر تفسیرها کسب می‌کند. نویسنده با ذکر تعاریف گفتمان از دیدگاه مگ دانل، لویی آلتوسر و دیگر اندیشمندان نتیجه می‌گیرد که: با همه مباحثی که درباره گفتمان صورت گرفته، اما هیچ‌گاه به فرآیند زایش و تکامل «گفتمان» توجهی نشان داده نشده است.


از آنجایی که تفسیرها بر محور استدلال عقلایی و مباحثه انتقادی استوار بوده و یکی از اشکال انعکاس آگاهی‌های اجتماعی به شمار می آیند، در نتیجه میدانی برای برخورد افکار و عقاید بوجود می آورند، که منجر به ایجاد دیالوگ میان روزنامه‌نگاری و جامعه می شود.


در واقع، روزنامه‌نگاری از طریق تفسیر، با رویدادها وارد مباحثه می‌شود و پرسش‌هایی را پیش روی آنها می‌نهد و در هندسه و مفاد آنها دگرگونی می‌افکند، سرانجام این امر، منجر به زایش گفتمان می‌شود. در واقع بسياری از مسائلی كه در یک جامعه به صورت گفتمان در می‌آیند، مسائلی هستند كه از سوی رسانه‌ها مورد تحليل و تفسيرهای مكرر قرار می‌گیرند.


نویسنده در این مقاله می‌خواهد به این سئوال پاسخ دهد که تفسیر به عنوان یک ژانر مهم روزنامه‌نگاری چگونه در تولید گفتمان‌ها عمل می‌کند و چگونه گفتمان‌ها دچار قبض و بسط می‌شوند و این وضعیت در سطح روزنامه‌نگاری بین‌المللی، چگونه اتفاق می‌افتد؟ (همان- مقدمه کتاب ص 6)


این روزها حوادث ناگواری در رابطه با عدم تاب آوری شهروندان در خصوص زلزله های شهر تهران و ایران و همچنین خیزش های به ظاهر مردمی در کشور هستیم که به جز تعداد اندکی از اهالی خبره رسانه، کمتر روزنامه نگاری به وظیفه خود در حوزه گفتمان سازی در این دو حوزه عمل کرده است. ( رجوع کنید به مصاحبه منتشر شده دکتر عباس اسدی در ص 12 روزنامه قدس در تاریخ سه شنبه 12 دی ماه 1396)


این دو اتفاق، نمونه های بارزی از ایجاد و موج سواری از طریق رسانه های بیگانه و رسانه های غیر حرفه ای مثل تلگرام و افول یک گفتمان در رسانه های ملی (علی الخصوص در روز های اول این تحرکات) بود که در بازه ای حدود ده روز، ثمراتی مثل کاسته شدن از میزان احساس امنیت شهروندان، ایجاد یأس و ناامیدی در خانواده ها به خصوص در کودکان، سردرگمی رسانه ی ملی، شورش برخی از مردم و اقدام به تخریب، ایجاد چالش های فیزیکی، تخریب اموال عمومی، فوت چند شهروند و... داشت.


در حالی که گفتمان های بزرگ تاریخ حتی در زمان حضور رسانه ها، طول عمری بیش از این،  برای تولد و فراگیری داشته اند. با مطالعه و تفکر بر مفهوم ارائه شده ازگفتمان در کتاب " روزنامه نگاری در جهان معاصر" ،  برخی از وظایف مغفول مانده در حرفه روزنامه نگاری امروز، برای خواننده کتاب، روشن می شود .


در این مقاله نویسنده معتقد است که خبر، پس از تفسیر، به گفتمان روز یک شهر، کشور یا حتی جامعه جهانی بدل می شود و دوره‌ای از تأثیرگذاری مثبت یا منفی را بر ذهن، رفتار و ساختار اجتماعات انسانی می‌گذارد.


در صفحه 16 این کتاب با نقل نظریه نقش آموزشی رسانه‌های لاسول و تشریح وظایف اجتماعی گوناگون رسانه‌ها توسط استاد بلژیکی، روژه کلوس، بر سه نقش رسانه‌ها، یعنی: نظارت بر محیط، هدایت و راهنمایی اجتماع و نقش آموزشی، تأکید شده است.


نویسنده همچنین از قول مرحوم دکتر معتمدنژاد اذعان داشته است که: «تفسیرهایی که همواره درباره یک موضوع از طرف مفسران مختلف نوشته می‌شوند، باهم تفاوت دارند؛ درصورتی که خبرهای مربوط به یک واقعه از هر منبعی که گرفته شوند، خصوصیات عینی خود را حفظ می کنند.» (معتمدنژاد، 1388: 29 به نقل ازهمان؛ ص 18)


مراد از بسط گفتمان، تبیین و فهم رویداد و کمک به گسترش و رشد آن است. فهم رویداد، تابع سوالاتی از گروه «چرا؟» است که مفسران در برابر رویدادها می‌نهند و پاسخ‌هایی از آن می‌شنوند. مفسران برای یافتن پاسخ، جستجو را آغاز می‌کنند. هرچه اطلاعات بیشتر، مجهولات افزون تر... مجهولات تازه، پرسش‌های تازه می آفرینند. هر رویداد سوالی است در پیش روی مفسران... .


هر مفسر به قدر پاسخ هایی که می‌شنود و با توجه به تجربه، درک، دانش و اطلاعات خود، به پاره‌ای از حقیقت دست می‌یابد. برخی از مفسران، رأیی را می‌پذیرند و برخی رأیی دیگر را نمی‌پذیرند، بلکه نظری را که تاکنون مطرح نشده را ارائه می‌دهند؛ اینچنین در فربهی یا بسط گفتمان کوشیده‌اند... ( روزنامه نگاری در جهان معاصر، عباس اسدی، 1396، انتشارات آثار فکر، ص 28 با مقداری تغییر).


محاسن اثر


نویسنده از انواع و اقسام آرایه‌های ادبی در این کتاب بهره برده است، از جمله تضاد، طباق و جناس (مثلا در صفحه ی 24، ایشان 2 نوع ایدئولوژی را مطرح می سازند؛ «پیش ساخته» و «پیش خواسته.»)


معایب اثر


این کتاب ایرادهای کوچک ویراستاری را علی‌رغم انتشار در نوبت سوم، با خود دارد.


سخن آخر


به طور کلی در بخش اول کتاب «روزنامه‎نگاری در جهان معاصر»،  نویسنده کوشیده است تا روزنامه‎نگاران و دانشجویان روزنامه‌نگاری بر این نکته از حوزه تخصصی خود، بیشتر مداقه کنند که هر گفتمانی محل اجماعی از تنوع دیدگاه‌هاست که از طریق تفسیرها ارائه می‌شوند. وی تأکید دارد که میدان آورد اندیشه و تفکر انتقادی، «تفسیر» است. پس تفسیر را نباید دست کم گرفت؛ زیرا به شناخت موضوعی می‌پردازد که پی و بنیادش، یک رویداد و واقعیت است، ولی چیزی را با خواننده در میان می‌نهد که فراتر از خبر است، یعنی در خبر امکان شرح و بسط آن نبوده است.


نویسنده کتاب، به خواننده گوشزد می‌کند که از نقش گفتمان‌ساز یک روزنامه‌نگار حرفه‌ای، غافل نباشد، زیرا برخی از خبرها مناسب تفسیرهایی است که می‌تواند منجر به خلق گفتمان جدیدی شود و اینگونه است که روزنامه‌نگار معاصر، می‌تواند به زنده بودن خود مباهات و افتخار نماید که در سایه همین امر، توسعه و پویایی روزنامه‌نگاری معاصر نیز، رقم خواهد خورد.


دکتر اسدی با تألیف این اثر، اتمام حجتی با تمام همکاران و دانشجویانش کرده است و به نوعی توقع هر کسی که مدعی و فعال در رشته روزنامه‌نگاری است را در زمینه گذر نکردن از رویدادها و تلاش برای پرداختن به موضاعات مهم و تفسیر نویسی به عنوان آغاز راه گفتمان، بالا برده است.


حال در پایان از شما می خواهم به این نکته توجه کنید که آیا رویداد مکرر حوادث همگون و مشابه، نمی‌تواند ریشه در این داشته باشد که خبرنگاران به درستی نتوانسته‌اند از آن حادثه، تفسیر و روایتی ارائه دهند که این حوادث کمتر تکرار شوند؟ آیا وظیفه خبرنگاران در گفتمان‌سازی در حوزه‌های زیر به درستی انجام شده است؟


«پیشگیری از اعتیاد» ، «آسیب‌هایی که دختران از دوستی‌های نامتعارف می‌بینند» ، «قاچاق و تمامی انواع آن» ، «خطرات استفاده از ترقه و بمب‌های دست ساز در حوادث شب چهارشنبه آخر سال» ، «شهدای مرزبان»، «نقش آموزش‌های همگانی در بستر اخبارحوادث رسانه‌ها» و دیگر مسائل. بنابراین قضاوت و گفتمان‌سازی با اصحاب رسانه است.





ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار