در رسانه اجتماعی، انسانها مستقیما یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند. این ویژگی به تمرکززدایی از جامعه مدد میرساند و از سویی به تعامل آگاهانه مردم با محیط اطراف میانجامد. مناسبترین و اثربخشترین نظارت زمانی است که آحاد جامعه بتوانند در قالب نهادهای مدنی، دیدگاه خود را مطرح کنند و در تصمیمگیریهای کلان مشارکت داده شوند.
به گزارش عطنا، قادر باستانی، پژوهشگر علوم ارتباطات اجتماعی در یادداشتی در روزنامه شرق به بررسی فیلتر شدن شبکههای اجتماعی مثل تلگرام پرداخت که در ادامه میخوانیم؛
حسن روحانی، با صراحت، فیلترینگ و هرگونه تلاش برای انسداد ارتباطی را زیر سؤال برد. این اولینبار است که یک مقام ارشد نظام اسلامی، چنین موضعی را درباره محدودسازی ارتباطات جمعی گرفته است و البته برایش خالی از هزینه نخواهد بود. پیشفرض ماجرای محدودسازی دسترسی به برخی رسانهها در کشور ما این است که عدهای دلسوز، فهمیده و حساس، در برابر عده دیگر که درک درستی ندارند، میخواهند آنها را از خطرات مصون بدارند.
از دیدگاه جامعهشناسی، چنین پیشفرضی منجر به مشارکت عمومی نمیشود، بلکه موضعگیری و مقاومت را در افکار عمومی تقویت میکند. مناسبترین و اثربخشترین نظارت زمانی است که آحاد جامعه بتوانند در قالب نهادهای مدنی، دیدگاه خود را مطرح کنند و در تصمیمگیریهای کلان مشارکت داده شوند.
واقعیت آن است که ما باید بپذیریم که با جامعهای گشوده نسبت به گذشته مواجه هستیم. اساسا خود فناوری به سمت کنترلناپذیری پیش میرود و دیگر نمیشود جامعه را در دریافت اطلاعات محدود کرد و منع فیزیکی نهتنها راهگشا نیست، بلکه باعث توانمندی مخاطبان عام میشود.
در دنیای امروز، جامعهای موفق است که بهجای منع و محدودیت و فیلترینگ، مخاطبان رسانهها را از طریق بالابردن سواد رسانهای، توانمند میکند و از توان بالای رسانههای جدید، مخصوصا گوشیهای هوشمند و پیامرسانهایی مثل تلگرام، در جهت رفع نیازهای توسعهای استفاده میبرد. در این صورت است که جامعه به سمت مصونیت پیش میرود.
فیلترینگ، مردم و مخصوصا جوانان را بیاعتماد میکند. راه برخورد علمی با پدیدههای جدید، مسدودسازی نیست. باید بپذیریم، فناوری جدید، انسان را در برابر خود مجبور به تسلیم میکند. فناوری ارتباطی، ذات انکار ناشدنی دارد و دائم در حال گسترش است و لازم است، دست از تکرار اشتباهات گذشته برداریم.
پس فشارهایی که بهخاطر رفع فیلترینگ به دولت وارد میشود، دور از عقل سلیم است، ضمن اینکه آحاد جامعه را نسبت به کسانی که چنین مواضعی میگیرند، بدبین میکند و باعث افزایش شکاف اجتماعی و تعمیق اختلافات و درگیریهای سیاسی میشود.
راه مقابله با محتوای نامناسب این است که به عرصه اینگونه فناوریها وارد شویم و با تولید محتوای بیشتر، با آنها مقابله محتوایی کنیم. ما معتقدیم که صاحب فرهنگی ارزشمند هستیم و فرهنگ ما سازگارترین فرهنگ با فطرت انسانی است و این فرهنگ غنی، راه سعادت دنیوی و اُخروی و خوشبختی را به بهترین وجه معرفی کرده است.
از طرف دیگر، دنیای امروز تشنه معنویت است؛ معنویتی که ما خود را پرچمدار آن میدانیم. بنابراین در فضای مجازی و در میان انبوه انسانهای جستوجوگر حاضر در شبکههای اجتماعی، حرفهای زیادی برای گفتن داریم. فرهنگ منطبق با فطرت معارف اهل بیت(ع)، جذابیتهای فوقالعادهای برای جذب روح تشنه میلیونها انسان علاقهمند دارد، بنابراین لازم است حساب ویژهای برای حضور مؤثر در این فضا باز کنیم.
در رسانه اجتماعی، انسانها مستقیما یکدیگر را مورد خطاب قرار میدهند. این ویژگی به تمرکززدایی از جامعه مدد میرساند و از سویی به تعامل آگاهانه مردم با محیط اطراف میانجامد. در این وضعیت، بازیگران عرصه اجتماعی در اتاق شیشهای قرار میگیرند و رفتار و کنششان، از چشم شهروندان دور نمیماند.
امروز همه آنهایی که دغدغه انقلاب و ارزشها را دارند، باید با احساس مسئولیت، بهطور مؤثر در عرصههای تازه ارتباطی حضور پیدا کنند و با تمام توان و بهرهگرفتن از ظرفیتهای موجود کشور، در پی تأثیرگذاری بیشتر در فرهنگ جهانی باشند. دنیای امروز دنیای پاسخگویی است و هرکس با ایجاد محدودیت، در پی فرار از پاسخگویی باشد، با فناوریهای جدید، راه به جایی نخواهد برد. قدر چنین فضای شفافی را بدانیم.