۰۴ آذر ۱۳۹۶ ۰۱:۳۴
کد خبر: ۱۵۳۰۷۶
moshreki dar khanevade payambar

 مدیرگروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه شناسی ایران در نشست معرفی کتاب «مشرکی در خانواده پیامبر» در دانشکده ادبیات گفت: این کتاب می‌کوشد تا جایگاه «عشق انسانی» را در روح و احساس پیامبر نشان دهد. این قصه نشان می‌دهد که می‌توان همچون ابوالعاص مشرکی والامنش بود؛ شخصیتی که پیامبر برای او چقدر احترام قائل بود و به وی بسیار علاقه داشت.


به گزارش خبرنگار عطنا، نشست معرفی کتاب «مشرکی در خانواده پیامبر»، دوشنبه 29 آبان‌ماه با سخنرانی نویسنده کتاب دکتر حسن محدثی کیلوانی در دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.


در این نشست، حسن محدثی، مدیرگروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به چشم‌انداز «کتاب مشرکی در خانواده پیامبر» اظهار کرد: یک عنصر خیلی جدی در اینجا برتری اعمال و اخلاق بر اعتقادات است. یعنی نگاهی که من به این کار داشته‌ام این است که در واقع معیار برتر ارزیابی انسان‌ها، باورهایشان نیست، بلکه اعمالشان است.


 وی افزود: ما اینجا با شخصیتی مواجه هستیم که در جامعه‌ اسلامی چندان جایگاهی ندارد؛ لااقل در جامعه و عرف موجود منزلتی ندارد ولی با بررسی اعمالی که ابوالعاص دارد، همچنین نوع برخورد پیامبر و تمجیدی که از او می‌کند و رابطه حسنه‌ای که با او دارد، همه‌ی این‌ها نشان می‌دهد معیار را نباید اعتقادات بدانیم بلکه معیار را باید اعمال بدانیم.


مدیرگروه جامعه‌شناسی دین ادامه داد: مورد دیگری که برای ما مهم بود نگاه رسمی و دینی منفی موجود نسبت به غیر معتقدان است که آ‌ن‌ها را محدود و یا طرد و همچنین از حقوقشان محروم می‌کند.


 محدثی بیان کرد: در واقع ما در این کتاب خواستیم این نگاه را برجسته کنیم که اسلام این‌گونه نیست؛ حتی مشرکان هم که بدترین و سخت‌ترین نوع مخالفان اسلام‌اند واجد حقوقی هستند و مسلمانان وظیفه دارند آنها را رعایت کنند.


وی در ادامه اظهار کرد: یک نگاه اصلاح دینی که در ذهن ما بود بدین جهت است که در واقع امروزه نیروهای تکفیری نیرومندی در جهان اسلام داریم که نه تنها مشرکان و کافران را مهدورالدم می‌دانند، بلکه بخشی از مسلمانان را کافر تلقی می‌کنند و معتقدند باید آنان را کشت و خونشان حلال است.


عضو انجمن جامعه‌شناسی ایران بیان کرد: نگاه صدر اسلام با نگاه تکفیری بنیادگرایانه؛ هم با نگاه دین رسمی و هم با نگاه دین سنتی که علمای حوزوی آن را مطرح می‌کنند، تفاوت دارد.


وی با اشاره به منش پیامبر در صدر اسلام گفت: در نگاه پیامبر مدارا، آزادی انسان‌ها و حقوق مخالفان خیلی جدی‌تر وجود داشت. البته ما نمی‌خواستیم اسلام صدر را تجددمالی کنیم یعنی چیزی از آن بیرون بکشیم و آن را متجددانه نشان دهیم؛ تاکید ما این بود که همه‌ مطالب مستند باشد و واقعاً در منابع تاریخی وجود داشته باشد.


محدثی ادامه داد: ما تلاش کردیم با انتخاب خاصی که برای نام کتابمان داشتیم، مخاطب را جدی‌تر درگیر کنیم.




بر آن شدم تا این داستان را به زبانی ساده بازنویسی کنم، داستانی که به قول دکتر نابلسی «طعمی خاص» دارد.



وی افزود: من بیشتر این کتاب را در دسته‌ داستان تاریخی قرار می‌دهم. اگرچه نه من و نه آقای عبدالکریمی هیچ‌کدام داستان‌نویس نیستیم و خودمان را این‌گونه نمی‌توانیم تعریف کنیم و چنین تخصصی هم نداریم، اما قصدمان این بود این نوع زبان و بیان را برای اهدافی که داریم انتخاب کنیم.


مدیرگروه جامعه‌شناسی دین انجمن جامعه‌شناسی ایران با اشاره به داستانی بودن این اثر گفت: بنابراین در آغاز من دو سال درگیر تحقیق و بازنویسی و به اصطلاح مکررنویسی بودم و این بازنویسی با آقای عبدالکریمی ادامه پیدا کرد. روند کار بدین‌گونه بود که ابتدا بیشتر جنبه‌ تاریخی و اجتماعی داشت و بعد در گفت‌وگویی که با هم داشتیم، تلاش کردیم جنبه‌ داستانی کار را تقویت کنیم. به دلیل اینکه داستان قدرت خاصی دارد که می‌تواند اهداف ما را بهتر محقق کند.


وی با اشاره به تصویر نقاشی شده این کتاب هم اضافه کرد: این تصاویر برای تداعی وقایع تاریخی به مخاطب کمک می‌کند تا مخاطب به راحتی درگیر آن شود.


محدثی ادامه داد: این ایده ابتدا زمانی مطرح شد که قرار بود کتاب برای نوجوان‌ها باشد، اما در ادامه کار حذف نشد و باز آقای عبدالکریمی آن را جدی گرفت.


وی افزود: ناشرانی که تا این حد با محتوای اثر درگیر شوند، امروز تعدادشان کم است و من او را ناشر نمی‌دانم؛ عبدالکریمی با کتاب «زندگی می‌کند».



این استاد دانشگاه با بیان اینکه از شیوه‌ کار دکتر شریعتی و شهید مطهری در داستان الهام گرفته است، خاطرنشان کرد: برای مثال، فیلسوف بزرگی مثل شهید مطهری به داستان زندگی مسلمانان صدر توجه می‌کند و آن‌ها را به عنوان الگو معرفی می‌کند. یعنی یک عنصری در این داستان‌ها می‌بیند که در بحث فلسفی این نوع بیان وجود ندارد.


وی افزود: یک چیزی که در کتاب‌های دینی آموزش و پروش نقطه‌ضعف است این است که داستان زندگی پیامبر و اصحاب ایشان در آن نیست. آموزه‌ها هست اما داستان زندگی نیست. بچه‌ها در سنین دبستان با داستان راحت‌تر ارتباط برقرار می‌کنند؛ برای همین آموزش و پرورش باید تجدیدنظر و یک تعلق قلبی برای بچه‌ها ایجاد کند.




تاریخ اسلام بر مبنای جهت‌گیری‌های فرقه‌ای نگاشته شده است و این تاریخ‌نگاری و تاریخ‌شناسی فرقه‌ای چنان سوگیری همه‌جانبه‌ای داشته است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را مغفول نهاده و نادیده گرفته است.



مدیرگروه جامعه‌شناسی دین با اشاره به موضوع داستان این کتاب یادآور شد: این کتاب شرح رابطه عاشقانه زینب دختر بزرگ پیامبر با مشرکی به نام ابوالعاص است. این رمان تاریخی می‌کوشد براساس مستندات تاریخی تصویر دیگرگونه‌ای از شخصیت پیامبر اسلام ارائه دهد که در روزگار ما به دلیل سیطرة اندیشه‌های فرقه‌گرایانه و اندیشه‌های تئولوژیک در خفا باقی مانده است.


وی افزود: این داستان نحوه کشمکش میان عشق و ایمان در دل زینب، دختر پیامبر و نیز نحوه رویارویی پیامبر با عشق دخترش به یک مشرک را نشان می‌دهد.


محدثی ادامه داد: این کتاب می‌کوشد تا جایگاه «عشق انسانی» را در روح و احساس پیامبر نشان دهد. همچنین این قصه نشان می‌دهد که می‌توان همچون ابوالعاص مشرکی والامنش بود که رفتار و شخصیتش از بسیاری از مسلمانان کوچک و حقیر متعالی‌تر است و پیامبر برای این شخصیت چقدر احترام قائل بود و به وی بسیار علاقه داشت.


وی افزود: این کتاب تلاش دارد در فراسوی باورهای اعتقادی تئولوژیک و صرفاً بر اساس رویکردی پدیدارشناسانه وجوهی از شخصیت پیامبر اسلام را آشکار سازد که در روزگار ما بسیار فراموش شده است.


 محدثی درباره محوریت داستان گفت: داستان زندگی‌ زینب، دختر بزرگ پیامبر و ابوالعاص، داماد پیامبر را نخستین‌بار چند سال پیش در کتاب زندگانی محمد (ص) پیامبر اسلام (سیرة ابن هشام) خواندم و مجذوب آن شدم. این داستان بسیار مختصر امّا منحصر به‌ فرد بود.


وی ادامه داد: اوّلین ‌بار در سن حدود چهل‌وچند سالگی بود که فهمیدم پیامبر اسلام دختری به نام زینب داشته است. از خودم و این بی‌خبری شرمنده شدم. بعد از این بود که کنجکاو شدم بدانم که دیگران نیز تا چه حد از زینب و داستان زندگی‌اش اطلاع دارند؟


این جامعه‌شناس معرفت تصریح کرد: در کلاس‌هایی که تدریس می‌کردم اعم از مقاطع کارشناسی، کارشناسی‌ ارشد، و دکتری از دانشجویانم بارها و بارها پرسیدم که حضرت محمد (ص) و خدیجه چند فرزند داشته‌اند؟ از میان ده‌ها نفر دانشجو فقط یک نفر از میان دانشجویان مقطع دکتری دقیقاً می‌دانست که پیامبر اسلام چند فرزند داشته و نام یکی از آن‌ها زینب بوده است.


وی افزود: بررسی‌های بیشتر نشان می‌دهد که این بی‌خبری از تاریخ اسلام، حتی از لایه‌های گوناگون زندگی پیامبر عظیم‌الشأن‌مان، امری نظام‌مند و همگانی است و مؤیّد این نکته مهم است که تاریخ اسلام بر مبنای جهت‌گیری‌های فرقه‌ای نگاشته شده است و این تاریخ‌نگاری و تاریخ‌شناسی فرقه‌ای چنان سوگیری همه‌جانبه‌ای داشته است که بخش مهمی از تاریخ اسلام را مغفول نهاده و نادیده گرفته است.


این استاد دانشگاه اذعان کرد: تاریخ اسلام هنوز گنج‌های ناشناخته‌ای را در دل خود نهفته دارد؛ زیبایی‌هایی که تمنّای نگاه‌های مشتاق را دارند و دنیای نادیده‌ای که انتظار گام‌های مکتشفان و سیّاحانی را می‌کشد که به شنیده‌ها و گفته‌های رایج و مرسوم بسنده نمی‌کنند بلکه جسارت اکتشافی تازه را در ذهن و دل خود می‌پرورانند و از رویارویی با مناظر بکر و بدیع هراسی به خود راه نمی‌دهند..


وی در پایان گفت: یکی از داستان‌های بسیار زیبا، تأمل‌برانگیز و درس‌آموز در تاریخ اسلام داستان رابطة عاشقانة زینب و همسرش ابوالعاص بن ربیع درون خانوادة پیامبر است. بر آن شدم تا این داستان را به زبانی ساده بازنویسی کنم، داستانی که به قول دکتر نابلسی «طعمی خاص» دارد.


ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار