بحث ایجاد اشتغال پایدار در کشور توجه بسیاری از سیاستگذاران، دولتمردان و کارشناسان را به خود جلب کرده است و گسترش شبکه ریلی در بین شهرها و در درون شهرها یکی از موضوعات مهمی است که اثرات بسیار ارزشمند و بلندمدتی برای تولید دارد و اشتغال پایدار هم ایجاد میکند.
به گزارش عطنا، محمدقلی یوسفی، کارشناس اقتصادی، در گفتوگو با آرمان گفت: «اگر واقعا هدف ایجاد اشتغال است، باید این دو کار دنبال شود؛ گسترش شبکه ریلی و گسترش شبکه بهداشت. این دو، تا ابد ماندنی هستند.»
راهکارهای ایجاد اشتغال پایدار در کشور کدام است؟
امروز یکی از مشکلاتی که ما در جامعه با آن مواجهیم، این است که دولت فکر میکند میتواند اشتغال را از طریق دستوری حل کند. وقتی که دولت، منابع و سرمایههای خود را در اختیار بخشخصوصی قرار دهد و شرایط و بستری را فراهم آورد که این بخش رونق پیدا کند و بتواند در کشور فعالیت و سرمایهگذاری داشته باشد، در آن زمان اشتغال پایدار ایجاد میشود.
یعنی اشتغال پایدار را نباید دولت ایجاد کند؛ اگر دولت هم اشتغال ایجاد کند، اثرات منفی آن بهمراتب بیشتر از اثرات مثبتش خواهد بود. بنابراین کاری که دولت میتواند انجام دهد این است که زمینه و بستر را برای فعالیت بخشخصوصی فراهم کند. راهکار ایجاد اشتغال پایدار نیز زیاد است. البته در حال حاضر بخشخصوصی به اقتصاد ایران بهدلیل تحریمها و ... وارد نمیشود.
راهحلی که دولت باید در این زمینه اجرا کند، این است که راهآهن را در بین استانهای مختلف گسترش دهد تا هم اشتغالزایی صورت گیرد و هم خدمات ارزشمندی به جامعه شود، ولی دولتها این کار را نمیکنند. دولتها اشتغال خانگی ایجاد میکنند که بیمعناست و درآمد و منابع کشور را در این بخش هزینه میکنند.
یکی دیگر از اقداماتی که دولت برای اشتغالزایی باید در پیش بگیرد، این است که به بنگاههای اقتصادی که الان وجود دارند و سرمایهگذاری کردهاند و کارخانجاتی که دایر هستند، کمک کند تا آنها بتوانند با ظرفیت کامل خود کارکنند؛ یعنی از منابع و امکاناتی که وجود دارد، استفاده کامل صورت گیرد.
برایمثال صنایع ما با 50درصد ظرفیت کار میکنند؛ اگر اینها با 100درصد ظرفیت خود کار کنند، اشتغالزایی بیشتری را رقم خواهند زد، یا این فرصت را برای بقیه فراهم میکنند که بتوانند اشتغال ایجاد کنند. بنابراین راهحل همین است که دولت فضایی را ایجاد و منابع را بهگونهای هدایت کند که به سمت بخشهای مولد و بهویژه بخش صنعت و کشاورزی بروند. متاسفانه الان دو بخش کشاورزی و صنعت بدون متولی رها شدهاند. سطح درآمد کسانی هم که شاغل هستند، بهشدت پایین آمده و فقر نسبی به فقر مطلق تبدیل شده است.
دولت نمیتواند نسبت به مشکلاتی که الان در جامعه وجود دارد، بیتفاوت باشد. در این میان، نکته حائز اهمیت این است که ایران کشوری نیست که نتواند اشتغال برای مردم خود ایجاد کند؛ امکانات ما بسیار زیاد است؛ فقط به تصمیمسازان بهتری نیاز داریم، به مدیران و سیاستگذاران بهتری نیاز داریم که بتوانند اولا متناسب با شرایط تصمیم بگیرند، ثانیا از هزینههای دولتی کم و منابع را صرف توسعه اشتغال و تولید کنند.
گسترش شبکه ریلی در بین شهرها و در درون شهرها یکی از موضوعات مهمی است که اثرات بسیار ارزشمند و بلندمدتی برای تولید دارد و اشتغال پایدار هم ایجاد میکند. کار دیگری هم که دولت میتواند انجام دهد، این است که اجازه دهند بخش وسیعی از پزشکان عمومی مدرک تخصص خود را بگیرند و بعد وارد مناطق مختلف در روستاها شوند و شبکههای بهداشت و بیمارستانها را دایر کنند که وقت مردم تلف نشود و مجبور نباشند برای هر مشکلی به تهران بیایند.
گسترش شبکه بهداشت یکی دیگر از مواردی بود که معتقدید دولت میتواند از طریق آن اشتغالزایی کند. این امر چگونه محقق میشود؟
اگر در روستاها و مناطق مختلف بیمارستانی راه بیفتد، پزشکان و پرستارانی در آنجا مشغول و پرسنلی به کار گماشته میشوند و درنتیجه رفتوآمدها زیاد میشود و اشتغالزایی صورت میگیرد، نه اینکه ما ساختمانی احداث و بعد آن را رها کنیم. کاری که در ایران انجام شده، این است که در مناطقی ساختمان بهداشت دایر کردند، اما خبری از پزشک متخصص یا پرستار و دندانپزشک نیست، حال آنکه همه اینها یعنی اشتغالآفرینی.
اگر دولت واقعا بخواهد، باید شرایطی فراهم کند که پزشکان عمومی مدرک تخصص خود را بگیرند تا مجبور نشوند از کار اصلی خود سر باز زنند و به مسیرهای دیگری وارد شوند. اگر این کار صورت گیرد و پزشکان عمومی موفق به گرفتن تخصص شوند، با دایرکردن بیمارستانها در مناطق مختلف میتوانند گردشگران پزشکی را از کشورهای دیگر جذب کنند و این موضوع باعث کسب درآمد و اشتغالزایی در داخل کشور میشود.
یعنی راننده، پرستار و... در آنجا مشغولبهکار میشوند و بدینترتیب رفاه جامعه نیز بالا میرود. اگر هدف ایجاد اشتغال است، باید این دو کار دنبال شود؛ گسترش شبکه ریلی و گسترش شبکه بهداشت. این دو، تا ابد ماندنی هستند.
منظور شما از اینکه گفتید اگر دولت اشتغال ایجاد کند، اثرات منفی آن بهمراتب بیشتر از اثرات مثبتش خواهد بود، چیست؟
یعنی بیشتر شغلهایی که دولت ایجاد میکند، غیرمولدند، کمکی به تولید نمیکنند و کارایی پایینی دارند. درواقع حقوقبگیرانی هستند که هزینه دولت را بالا میبرند. با گسترش اشتغال دولتی، حوزه نفوذ دولت هم زیاد میشود، تاثیرگذاری دولت در فعالیتهای اقتصادی بیشتر و تصمیمات دولتی جایگزین تصمیمات خصوصی میشود، دولت مدیریت اقتصاد را برعهده میگیرد و زندگی کسانی هم که شاغلند، تابع دستورات دولت میشود.
این موارد، مانعی برای تولید و اشتغالزایی بخشخصوصی هستند، چون اگر دولت بخواهد اشتغالزایی کند، یا باید در وزارتخانهها این کار را انجام دهد یا در شرکتهای دولتی. بحث بر سر این است که شرکتهای دولتی را خصوصی کنند؛ قرار بر این نیست که با ایجاد اشتغال، مشکلات صنایعی که دارای مشکلات هستند، بیشتر شود، طوری که بخشخصوصی راغب به خریداری آنها نباشند.