استاد مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی با اشاره به سخنان رئیس جمهوری درآغاز سال تحصیلی گفت: نظام آموزشی کشور در زمینههای گوناگون ساختاری و محتوایی دارای مشکل است که اغلب برای نهادهای اجرایی شناخته شده هستند اما هنوز اقدام مناسب انجام نشده است.
معصومه مومیوند-عطنا؛ رئیس جمهوری به تازگی با به صدا درآوردن زنگ آغاز سال تحصیلی جدید، انتقاداتی را متوجه ساختار نظام آموزشی کشور کرد. وی در این سخنان با بیان اینکه کتابهای درسی ما دانشْ آموز را به جای تربیت برای فردا، برای دیروز تربیت میکند، تاکید کرد که نحوه تدریس و اداره کلاس ما با همه تلاش معلمان نیاز به «تحول جدید» دارد.
در این رابطه به سراغ دکتر حسین عبداللهی، استاد مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی رفتیم. وی درباره سخنان رئیس جمهوری در شروع سال تحصیلی جدید گفت: ما با کلیت حرفها موافق هستیم اینکه در بالاترین سطح اجرایی کشور صحبت از نقد نظام اموزشی می شود قابل توجه است اما باید به این نکته توجه کرد که مسئولیت اصلاح وضعیت کنونی نظام آموزشی عمدتاً با چه نهادی است؟ شروع مناسب کجاست؟ باید تحولات را از کجا شروع کنیم؟ زیرا گفتن بدون اقدام شعار تلقی میشود و بیفایده است.
عبداللهی ادامه داد: مشکلاتی که نظامآموزشی ما با آنها درگیر است به سالهای قبل و زمان تصدی دولتهای پیشین برمیگردد که تاکنون حل نشده باقی ماندهاند.
به عقیده این پژوهشگر و استاد دانشگاه برخی از این مشکلات عبارتاند از کسری بودجه، کمبود انگیزه منابع انسانی، عدم تناسب محتوای آموزشی با نیاز خانوادهها و دانشآموزان و تا حدی بازار کار و مسائل مربوط به ارتقای کیفیت آموزشی که برای حل این مسائل باید اقدامهای آنی صورت گیرد.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی در ادامه سخنان خود آموزش و پرورش ایران را سیاسی خواند و اظهار کرد: میزانی از این سیاسی بودن طبیعی است و در همه کشورها وجود دارد اما در ایران میزان این سیاست از حد طبیعی فراتر میرود و دلیل این موضوع را میتوان در وجود نظام آموزشی متمرکز عنوان کرد.
وی خاطرنشان کرد: این در صورتی است که در این نهاد باید در همه ابعاد مشارکت واقعی و تضارب آرا وجود داشته باشد، همچنین خود والدین هم بر سر اینکه چه محتوایی به فرزندانشان تدریس میشود نظراتی دارند که باید به آنها توجه کرد.
عبداللهی با بیان اینکه معلمها صاحبنظرترین افراد در نظام آموزشی هستند، تصریح کرد: به دلیل ساختار متمرکز و جلوگیری از مشارکت واقعی، فرهنگیان در فرایند تصمیمگیری حضور موثر ندارند و با حس اینکه ممکن است حرفهایشان در تغییر روند تاثیر نداشته باشد شاید بهترین راه را سکوت میدانند.
مطابق سند تحول بنیادین آموزش و پرورش، عرصه تعلیم و تربیت از مهمترین زیرساختهای تعالی همهجانبه کشور و ابزار جدی برای ارتقای سرمایههای انسانی کشور در عرصههای مختلف است. به طوری که حضور سازنده، فعال و پیشرو در جهان و کسب آمادگی برای برقراری عدالت و معنویت وابسته به تربیت انسانهای عالم، آزاد و اخلاقمدار است. لذا در پرتو تعلیم و تربیت درست است که میتوان استعدادهای افراد را شکوفا کرد و فرد و جامعه را به کمال رساند.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی اما سند تحول بنیادین را سندی دارای کلیگویی دانست و گفت: مطلوبگویی به صورت کلی و بعضاً مبهم، باعث عدم شناخت صحیح از این موضوع میشود که چه میزان از اهداف تحقق یافته است. باید اهداف را روشن، کوتاهمدت، واقعبینانه و با توجه به ظرفیت مناطق مختلف مشخص کنیم و با به کارگیری نیروی باصلاحیت و ایجاد انگیزه در معلمان که با بحران کاهش انگیزه روبهرو هستند، برای رسیدن به اهداف واقعبینانه برنامهریزی کنیم.
وی افزود: تحقق اهداف سند تحول بنیادین در گرو بسترسازی و تمهید سازوکار مناسب است که در حال حاضر چنین شرایطی وجود ندارد.
آموزش و پرورش برای ایفای درست نقش خود در مورد فرد و جامعه نیازمند توجه ویژه در زمینههای مختلف مدیریت، بودجه، فناوری آموزشی، نیروی انسانی کارآمد، محتوایآموزشی و غیره است که هرگونه ضعف در هریک از این بخشها روند رشد و توسعه فرد و جامعه را با مشکل روبهرو میکند.
استاد مدیریت و برنامهریزی آموزشی دانشگاه علامه طباطبائی وضعیت مدیریت آموزشی در کشور را نامناسب ارزیابی کرد و گفت: مدیریت آموزشی در ایران به صورت تخصصی مطرح نشده است و مدیران بر اساس ویژگیهای حرفهای بودن انتخاب نمیشوند.
عبداللهی تاکید کرد: عدم انتخاب مدیران از بین فارغالتحصیلان رشته مدیریت آموزشی گواهی بر این ادعا است.
وی با اشاره به اینکه در شرایط کنونی مدیران آموزشی فاقد انگیزه لازم برای کار با برنامهریزی بلندمدت هستند، گفت: چنین مدیرانی کارکرد اصلی خود را که توجه به فرایند تدریس و یادگیری است، به طور مطلوب انجام نمیدهند که یکی از دلایل آن درگیر شدن مدیران با مسائل حاشیهای از جمله تامین منابع مالی است. در مجموع بحث صلاحیتهای حرفهای برای مدیران آموزشی بسیار مهم است. نگاه آموزش و پرورش به این موضوع باید حرفهای باشد.
مشکلات صنفی فرهنگیان از دیگر چالشهای آموزش و پرورش است که همواره معلمان با آن دست و پنجه نرم میکنند. عبداللهی در مورد نحوه استخدام معلمان تصریح کرد: در برخی مناطق با تورم و در مناطقی دیگر با کمبود نیروی معلم روبهرو هستیم که باید سعی شود این موضوع را حل کرد. همچنین درباره استخدامهای چند سال اخیر آموزش و پرورش باید گفت این نوع استخدام یک نوع مسکن موقت است و در بلندمدت و برای حل مشکلات آموزشی تاثیر چندانی ندارد.
وی یادآور شد: باید تامین نیروی انسانی را در بعد آموزشی به دانشگاه فرهنگیان سپرد و سازوکار عالمانهای برای اینکار در نظر گرفت.
این استاد دانشگاه اضافه کرد: معلم هسته اصلی نظام آموزشی است که باید بهترین دانشآموختگان، باصلاحیتترین و باانگیزهترین افراد را که در عین حال از تعهد بالایی برخودار هستند به عنوان معلم جذب کرد و نباید از حفظ نیروی کارآمد کنونی نیز غافل ماند.
رئیس جمهوری در سخنرانی آغاز سال تحصیلی به بایدها و نبایدهای نظام آموزشی پرداخت. روحانی به صراحت اعلام کرد محتوای آموزشی متناسب با زمان نیست و به عبارتی دانشآموزان را برای دیروز تربیت میکند. نحوه تدریس یکی دیگر از نکات مطرح شده توسط رئیس جمهوری بود که درباره آن گفته بود «باید نقش دانشآموزان را در این زمینه بیشتر در نظر گرفت و موجبات خلاقیت آنها را فراهم آورد».
در این باره، دکتر عبداللهی با تایید این سخنان تاکید کرد: نظامآموزشی ما در رشته های علوم انسانی، علوم تجربی و ریاضی در زمینه مهارتآموزی دارای ضعف است.
استاد دانشگاه علامه طباطبائی گفت: آموزش فنی و حرفهای تا رسیدن به وضعیت ایدهآل فاصله زیادی دارد و به دلیل هزینه بر بودن به بودجه زیادی نیز نیاز دارد. با این حال، امکانات و تجهیزات هنرستانهای فنی و حرفهای نسبت به آنچه که در بازار وجود دارد بسیار عقب است.
او افزود: باید به این موضوع توجه کرد که بنیان توسعه، آموزش فنی و حرفهای و آماده کردن دانشآموزان از دوره ابتدایی به ویژه در آموزش مهارتهای زندگی، خلاقیت و کارآفرینی است. هرچند اولویت واقعی نظام آموزش عمومی، آموزش حرفهای نیست اما این نوع آموزشها بسترساز و تسریع کننده روند توسعه کلان هستند که باید حتما به آنها توجه شود.
اما چه راهکارهایی برای حل مشکلات نظام آموزشی کشور وجود دارد، آیا صرف مطرح کردن مشکلات ساختاری و محتوایی در تریبونهای مختلف راه چاره است یا نگاه دیگری هم وجود دارد؟
استاد مدیریت و برنامهریزی دانشگاه علامهطباطبائی در این باره معتقد است: نقطه شروع مناسب تجدید نظر در ساختار این نظام و نیمه متمرکز شدن و به تدریج عدم تمرکز آن است. مشارکت واقعی همه بازیگران نظام آموزشی یعنی ، مدیران ، معلمان، دانش آموزان و اولیاء دانش آموزان در برنامه ریزی و اجرای برنامه های آموزشی در همه ابعاد نه فقط در بعد مالی، برای موفقیت نظام آموزشی امری ضروری است.
وی در اینباره گفت: در بعد ساختار و امکانات، آموزش و پرورش دچار بحران است و باید تلاش شود سهم بخش آموزشی از بودجه عمومی افزایش یابد.
عبداللهی ادامه داد: در بعد محتوای آموزشی نیز باید گفت محتوای حال حاضر بیشتر بر مبنای ارزشهایی است که الزاماً دربردارنده نیازها و ارزشهای جامعه با این تکثر و تنوع فرهنگی نیست و حل این موضوع نیازمند توجه بیشتر به خواسته ها و انتظارات متنوع موجود در جامعه است.
عبداللهی در آخر به مدارس غیرانتفاعی گریزی زد و گفت: این مدارس بعضاً در حال انتفاعی شدن هستند بنابراین باید نظارت دقیقتری صورت بگیرد تا بیشتر به کیفیت آموزشی توجه کنند که البته خود بحث مفصلی میطلبد.
با این اوصاف، روشن است که نظام آموزشی دارای ضعف نمیتواند کارکرد خود را به درستی انجام دهد و تا زمانی که مشکلات این بخش از جامعه اصلاح نشود حرکت به سمت توسعه کند خواهد بود و با مشکل انجام خواهد شد. باید دید مسئولان کشور چگونه برای این موضوع چارهاندیشی میکنند و به جای سخنرانی و بیان ضعفها و کاستیهای همیشگی زمان «اقدام و عمل» کی فراخواهد رسید؟