توسعه گرایشی انتقادی در اقتصاد نوکلاسیک و مسلط محسوب میشود که با تمرکز بر مدرنسازی و پیشرفت کشورهای درحالتوسعه در قرن بیستم به نظریهای فراگیر بین اقتصاددانان تبدیل شد.
به گزارش عطنا به نقل از شرق، یکی از نظریهپردازان مشهور توسعه، داگلاس سی. نورث، اقتصاددان و تاریخدان آمریکایی، برنده جایزه نوبل اقتصادی سال ١٩٩٣ است که سال گذشته درگذشت. اخیرا کتابی از نورث به همراه دو نفر از همکارانش در مورد تاریخ توسعه با نام «خشونت و نظمهای اجتماعی» به فارسی ترجمه شده است.
این کتاب چارچوبی مفهومی برای درک دو نوع نظم اجتماعی با دسترسی محدود و دسترسی باز ارائه میدهد تا از این طریق به این پرسش مهم پاسخ دهد که چرا جوامع با دسترسی باز از لحاظ سیاسی و اقتصادی توسعهیافتهترند و معدود کشورهایی موفق به گذار بین این دو نوع جامعه شدهاند.
همه جوامع بشری باید راهحلهایی برای جلوگیری از وقوع خشونت داشته باشند و آنها این کار را به شیوههای گوناگون انجام میدهند. نویسندگان کتاب با اثبات اینکه رفتار اقتصادی و سیاسی در ارتباط نزدیک با هم هستند مشکل خشونت را درون یک علم اجتماعی بزرگتر و چهارچوب تاریخی ١٠ هزارساله جای میدهند.
بیشتر جوامع، که آنها را حکومتهای طبیعی مینامند با دستکاری و دخالت سیاست در اقتصاد و خلق رانت برای فرادستان، خشونت را محدود میکنند. این رانتها اگرچه خشونت را از سوی افراد قدرتمند محدود میکند درعینحال مانع توسعه اقتصادی و سیاسی هم میشود.
برعکس، در جوامع مدرن با دسترسی باز سازمانهای اقتصادی و سیاسی ایجاد میشود که رقابت سیاسی و اقتصادی را تقویت میکنند و نورث نتیجه آن را تخریب خلاق، نوآوری، رونق و شکوفایی هرچه بیشتر اقتصادی و اجتماعی میداند.
جهان بشری، دو انقلاب اجتماعی بزرگ را پشت سر گذاشته است که هر دو تغییراتي بنیادی در زندگی انسان بهوجود آوردهاند. نخستین انقلاب در ١٠ هزار سال پیش شروع شد: کشف کشاورزی، رشد جوامع بزرگتر، پیدایش نخستین شهرها و ظهور سازمانهای اجتماعی سلسلهمراتبی. دومین انقلاب اجتماعی حدود ٢٥٠ سال قبل شروع شد: کشف تکنولوژیهای صنعتی جدید، ظهور دولت- ملتها و پیدایش سازمانهای سیاسی و اقتصادی جدید و پیچیده.
این دو انقلاب، روشهای جدید سازماندهی تعامل انسانی و نظم بخشی در جوامع را به ارمغان آوردند. چارچوب مفهومی کتاب، زیربنای منطقی دو نظم اجتماعی جدید و فرایندی را ترسیم میکند که جوامع از یک نظم اجتماعی به نظم دیگر گذر میکنند.
نویسندگان نخستین نظم اجتماعی جدید را که ١٠ هزار سال قبل ظاهر شد دولت طبیعی مینامند. دولتهای طبیعی دولتهایی هستند که از نظام سیاسی برای تنظیم رقابت اقتصادی و ایجاد رانتهای اقتصادی استفاده میکنند؛ آنها سپس از این رانتها برای نظمبخشیدن به مناسبات اجتماعی، کنترل خشونت و برقراری همکاری اجتماعی استفاده میکنند. دولت طبیعی تاریخ بشر را متحول ساخت به طوری که نخستین دولتهای طبیعی، فنون ساخت و ثبت و ضبطی بهوجود آوردند که منجر به شروع تاریخ مکتوب بشری شد.
اکثر مردم جهان امروزی، هنوز در دولتهای طبیعی زندگی میکنند. نویسندگان سپس منطق دومین نظم اجتماعی جدید- جامعه مبتنی بر دسترسی باز - را توضیح میدهند که در انتهای قرن هجدهم و ابتدای قرن نوزدهم در معدود جوامعی ظاهر شد. همانند ظهور دولتهای طبیعی، جوامع دسترسی باز، تاریخ بشر را به شیوه بنیادی متحول ساخت.
احتمالا ٢٥ کشور و ١٥ درصد جمعیت جهان در جوامع با دسترسی باز و مابقی جمعیت کره زمین در دولتهای طبیعی زندگی میکنند.
درباره مسئله خشونت، دولت طبیعی، یک راهحل فراهم میسازد و آن حککردن اعضای قدرتمند جامعه در ائتلافی از فرادستان نظامی، سیاسی، دینی و اقتصادی است. فرادستان جملگی امکان دسترسی انحصاری به منابع ارزشمند یا فعالیتهای با ارزش و توانایی تشکیل سازمانهای مورد احترام جامعه بزرگتر را دارند.
تنها عمل ممنوع کاربرد خشونت است.
در دولتهای طبیعی کاملا توسعهیافته، امتیازات فرادستان شامل کنترل بر سازمانهای اجتماعی قدرتمند از قبیل نهادهای اجتماعي، دولت، دادگاهها و ديگر واحدها است. دسترسی محدود به فعالیتها، سازمانها و امتیازات، رانتهایی برای فرادستان تولید میکند. چون اگر خشونت راه بیفتد این رانتها کاهش مییابد، خلق رانت فرادستان را قادر میسازد تا تعهد معتبری به همدیگر جهت محدودکردن خشونت بدهند. به علاوه چون صلح و آرامش بستگی به توازن منافع درون ائتلاف حاکم دارد، نظمهای دسترسی محدود نسبت به تغییراتی که منافع فرادستان را تغییر میدهد حساساند. در نتیجه، دولتهای طبیعی باثبات و نه ایستا هستند.
در مقایسه با نظمهای بدوی، نظم دسترسی محدود مشخصا اندازه جوامع را گسترش میدهد. سلسلهمراتبی از فرادستان، روابط شخصی برقرار میکنند که کنترل ائتلاف حاکم را گسترش میدهد.
نظام دسترسی باز بر پایه دستاوردهای سازمانی دولت طبیعی بنا شده است، اما حقوق شهروندی را به بخشهای دائما فزایندهای از جمعیت گسترش میدهد. همه شهروندان قادر به تشکیل سازمانهای اقتصادی، سیاسی، دینی یا اجتماعی هستند تا هر تعداد وظایف را که میخواهند انجام دهند.
تنها عمل ممنوع کاربرد خشونت است. برخلاف دولت طبیعی که منافع فرادستان و غیرفرادستان را فعالانه دستکاری میکند تا نظم اجتماعی را برقرار سازد، نظم دسترسی باز به افراد اجازه میدهد تا منافع خویش را از طریق سازمانها تعقیب کنند. افراد مثل همیشه به واسطه وجود رانتهای اقتصادی در بازارهای سیاسی و اقتصادی انگیزه پیدا میکنند، اما آزادی ورود موجب رقابتی میشود که به چنین رانتهایی حالت موقتی میبخشد.
مثالهای ارائهشده در کتاب از انقلاب نوسنگی تا جمهوری و امپراتوری روم، از تمدن آزتک آمریکای مرکزی تا سدههای میانه و حال را دربر میگیرد. در کشور ما نیز به خاطر درگیری با مسئله مدرنیزاسیون و مسائل اجتماعی مرتبط- نظیر دموکراسی، رابطه دولت و سرمایه و عوامل بومی و زیستمحیطی نظریات توسعه همواره مورد استقبال قرار گرفته و به حوزهای برای تحلیلهای اقتصاد سیاسی و جامعهشناسی تبدیل شده است.
نظریات نورث بیشتر متمرکز بر مسائلی است که در مورد ایران هم موضوعیت زیادی دارند نظیر عدم بسط تقسیم کار، تخصصگرایی و مبادلات سودآور، ناامنی حقوق مالکیت، ناامنی نظام سیاسی-تاریخی ایران، حضور نظامیان در اقتصاد، تغییر مداوم نظامی سیاسی و تبعات اقتصادی آن، کمبود منابع، مسائل مربوط به قانون و دهها مورد دیگر. به همین دلیل به نظر میآید مطالعه کتاب برای محققان و علاقهمندان به مسائل توسعه در ایران سودمند باشد.