در سپيدهدم سوم فوريه 1943، يک ميليون آلماني از راديوي رژيم نازي آلمان اين خبر را شنيدند: «زير پرچم صليب شکسته، برافراشته بر فراز ويرانههاي شهر استالينگراد، آخرين نبرد صورت گرفت. امراي ارتش، افسران، درجهداران و سربازان شانه به شانه ايستادند و تا آخرين نفس جنگيدند. آنان بيهدف قرباني نشدند، آنان جان باختند تا آلمان زنده بماند.»
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه وقایع اتفاقیه، اين گزارش يک دروغ آشکار بود؛ واقعيت اين بود که ارتش ششم آلمان نازي، در برابر قدرت برتر لشکريان شوروي تاب نياورد و تسليم شد. اين رويداد هيتلر راخشمگين کرد و به فرمان او، اين حقيقت کتمان شد. در آنسو رسانههاي جهان اخبار درست را مخابره ميکردند. اين جنگي بود ميان همه رسانهها و رسانههاي يک کشور. رسانههاي شوروي بر يک عبارت تأکيد ميکردند: «رسانههاي دروغگوي آلماني»؛ جهان سعي داشت حقيقت مفقود شده را به آلمانيها نشان دهد. حقيقتي که خيلي مواقع در رسانهها گم ميشود.
هر جنگ حداقل در دو زمينه رخ ميدهد: «ميدان نبرد و اذهان عمومي مردم» در هر دو جبهه فرماندهاني که قادر به بهرهگيري از ابزار کنترل و مديريت انگارههاي ذهني باشند، ميتوانند دشمن را بفريبند و نيروهاي خودي را در جبهه دفاع از اهداف خود سازماندهي کنند. جنگ ميان رسانهها هميشگي است. اين جنگ از زمان روزنامههاي زرد بريتانيايي در سالهاي 1890 که مدام يکديگر را بر سر موضوعاتي عجيب و غريب و حتي خالهزنکي نقد ميکردند، وجود داشت.
ديلي تلگراف در سال 1895 نوشت: «خبر طلاق لرد نورتکليف که آن روزنامه دروغگو با اسم مسخره ديلي تلگراف نوشته کاملا دروغ است. لرد نورتکليف تنها اختلاف جزئي با همسرش دارد که شرح درست آن را اينجا ميخواهيد.»
اما در دوران حرفهاي اين جنگ بيشتر از نوع سرد است. کمتر پيش ميآيد که معروفترين رسانههاي جهان يکديگر را خطاب کنند و مستقيما وارد جنگ لفظي و گرم شوند. رسانهها بنا بر رعايت اخلاق حرفهاي هم که شده، ترجيح ميدهند در اذهان عمومي مردم رقابت کنند نه اينکه ميدان نبرد يکديگر باشند. اما با اينحال، باز هم پيش ميآيد که به صورت رودررو از خجالت هم در بيايند، خبرهاي دروغ و اشتباهات يکديگر را فاش کنند و بر سر يکديگر بکوبند. ساليان اخير و با ورود رسانههاي اجتماعي راه براي چنين دعواهايي بازتر شده است.
دونالد ترامپ، رئيسجمهوري آمريکا ديروز با حمله به نيويورک تايمز کار آنها را «دستور کار بيمار» خواند. ترامپ معتقد است يکي از گزارشهاي اين روزنامه تلاشهاي آمريکا را براي کشتن ابوبکر البغدادي، رهبر گروه تروريستي داعش، ناکام گذاشت. ترامپ در يک پيام توئيتري دراينباره نوشت: «نيويورک تايمز شکست خورده، تلاش آمريکا براي کشتن تحت تعقيبترين تروريست جهان، ابوبکر البغدادي را بيثمر گذاشت.»
اين اقدام ترامپ دفاعي بود از رسانه محبوبش فاکس نيوز. فاکسنيوز مصاحبهاي از ژنرال «توني توماس» منتشر کرد. در آن مصاحبه رئيس فرماندهي عمليات ويژه نظامي آمريکا گفت که نيروهاي آمريکايي پس از حمله سال 2015 ميلادي که منجر به دريافت اطلاعاتي درباره داعش شد، بسيار به البغدادي نزديک شدند.
ژنرال توماس معتقد بود که نيروهاي آمريکايي اطلاعات خوبي درباره مخفيگاههاي رهبر داعش به دست آورده بودند اما متأسفانه اين اطلاعات حدود يک هفته بعد در نيويورک تايمز فاش شد. نيويورک تايمز هم فاکسنيوز را به دروغگويي و شايعه پراکني مداوم درباره ابوبکر البغدادي متهم کرده است. سخنگوي نيويورک تايمز گفت که ما از کاخ سفيد ميخواهيم توضيحات واضح و مبرهني درباره اين توئيت ارائه دهد.
روسها و ترامپ کاري کردند که در عرض 24ساعت دو روزنامه معروف و پرتيراژ آمريکا، نيويورک تايمز و واشنگتن پست حسابي از خجالت هم دربيايند. آدام گولدمن که سردبير سابق هر دوي اين روزنامهها بود ميگويد: «اين بزرگترين جنگ رسانهاي تاريخ بود که به عمرم ديدم. ديگر تقريبا به حماسهها پهلو ميزند.»
ماجرا بر سر ترامپ و روابطش با روسيه آغاز شد و به تعداد افرادي که در سخنرانيهاي ترامپ شرکت ميکردند، کشيده شد. دو طرف مدام در توئيتر رسمي، يکديگر را تگ کردند و به هم تکه انداختند. اين جنگ طولاني مدت از سال 2015 تا همين اواخر ادامه پيدا کرد. عجيب بودن اين دعوا بيشتر بر سر اين بود که هر دو طرف موضعي ضد ترامپ داشتند اما هريک ميخواستند نشان دهند که مواضع شديدشان عليه ترامپ، درستتر از طرف ديگر است.
يکي از طولانيترين دعواهاي رسانهاي، به رسانههاي دو کشور هند و پاکستان برميگردد. سياست، ورزش و سرگرمي هر صفحهاي را که باز کنيد گوشهاي از اين دعواها را ميتوانيد پيدا کنيد. نزديک به ۷۰ سال از کشيده شدن خطي در ميانه شبهقاره هند ميگذرد اما مناقشات اين منطقه حتي با آمدن و رفتن سياستمداران ليبرال و محافظهکار و ناسيوناليست سر حل شدن ندارد.
سال 2016، نزديک به 100 کانال خبري در پاکستان وجود داشت و در آنسوي مرز هنديها دو برابر اين رسانهها را دارند. جنگ رسانهاي بين اين دو گروه به کليشه هر روزه اين رسانهها بدل شده است. اين جنگ ديگر فراتر از مرزهاي سياسي و دولتهاست و به زندگي روزمره شهروندان دو کشور وارد شده و فرهنگ جنگ در هر دو سو وجود دارد.
هارون خليد، روزنامهنگار آزاد پاکستاني که در هافينگتن پست قلم ميزند، ميگويد: «سال 2008 را به خاطر دارم. روزنامههاي دو کشور را ورق ميزدم. پاکستاني نيوزپيپر، آوا، اردو اخبارات، دهلي نيوز، اينديا تايمز و مرآتي؛ باورتان نميشود در تمام صفحات اين روزنامهها جنگ بين دو کشور در جريان بود و مدام نام روزنامه آن طرفي براي تمسخر برده ميشد.»