۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ۱۲:۳۳
کد خبر: ۸۸۹۱۱
jangali mirza kuchak khan 04

می‌توان پدیداری نهضت جنگل را در سال‌های همزمان با جنگ جهانی اول حرکتی سیاسی و اجتماعی تلقی کرد که ساختار و کارکرد آن با چارچوب‌های ذکر شده همخوانی دارد. این حرکت در سال 1334 ق پایه‌گذاری شد، با فراز و فرودهایی بیش از 7 سال ادامه یافت و در نهایت با از دست دادن رهبر نهضت در سال 1340 ق به پایان رسید.


به گزارش عطنا،  روزنامه دنیای اقتصاد در مطلبی که در روز چهارشنبه 17 خرداد ماه به چاپ رسانده است به چندوچون و شرایط تاسیس روزنامه توسط میرزا کوچک خان پرداخته است که در ادامه با هم می‌خوانیم.


پس از وقوع انقلاب مشروطیت فضای سیاسی و اجتماعی ایران به آرامش مطلوبی دست نیافت. ناپایداری سیاسی و سقوط پیاپی دولت‌ها، بر گستره بحران‌ها می‌افزاید. آغاز جنگ جهانی اول و تاثیرگذاری آن بر ایران شرایط نامساعدی را در کشور پدید آورد. ناتوانی حکومت مرکزی در مهار بحران‌ها سبب شد تا افراد و گروه‌هایی، برای بهبود شرایط نامساعد جامعه، خودانگیخته تحرکات ضدبیگانه و اصلاح‌طلبانه‌ای را آغاز کنند. نهضت جنگل با هدایت میرزا کوچک‌خان جنگلی با همین نگرش کار خود را در محدوده گیلان همزمان با جنگ جهانی اول آغاز کرد. با گسترش فعالیت نهضت، گردانندگان آن برای اشاعه تفکرات اصلاحی و انتقادی خود روزنامه‌ای موسوم به جنگل را منتشر کردند. هرچند عمر این روزنامه طولانی نبود، در مدت یک‌سال و اندی که منتشر می‌شد دیدگاه‌ها و نگرش‌های جنگلی‌ها، عملکرد حکومت مرکزی، کارکرد چهره‌های سیاسی و اقدامات روسیه و انگلیس را معرفی، نقد و ارزیابی می‌کرد.


در سال‌های همزمان با جنگ جهانی اول فضای داخلی ایران به‌شدت دچار نابسامانی و پریشانی بود. ناکارآمدی دولت‌های پس از مشروطیت در غلبه بر اوضاع، زمینه‌های مساعدی را برای پیدایش برخی جنبش‌های سیاسی – اجتماعی مهیا کرد. براساس تعاریف برخی از نظریه‌پردازان جامعه‌شناسی سه عامل اساسی در شکل‌گیری جنبش‌های اجتماعی و سیاسی دخالت دارند که عبارتند از: رفتار کنشگران (افراد)، ایدئولوژی (روابط) و زمینه‌های اجتماعی (جامعه) (زاهد، 1381: 71). کنشگران جنبش‌های اجتماعی را با رفتار خویش در زمان اجرا می‌کنند؛ ایدئولوژی با توجه به امکانات و محدودیت‌ها زمینه اجتماعی کنشگران و رفتارشان را در جهت اهداف جنبش وحدت می‌بخشد؛ زمینه اجتماعی میدانی برای واقعیت بخشیدن و آماده کردن کنشگران و ایدئولوژی است (همان: 83). در تعریف دیگری درباره جنبش‌های اجتماعی آمده است:


جنبش به معنی هیجان، حرکت مردمی، ناآرامی، کوشش جمعی برای رسیدن به هدفی روشن و به‌ویژه دگرگونی در بعضی نهادهای اجتماعی است (باتامور، 1366: 75). براساس این تعاریف می‌توان پدیداری نهضت جنگل را در سال‌های همزمان با جنگ جهانی اول حرکتی سیاسی و اجتماعی تلقی کرد که ساختار و کارکرد آن با چارچوب‌های ذکر شده همخوانی دارد. این حرکت در سال 1334 ق پایه‌گذاری شد، با فراز و فرودهایی بیش از 7 سال ادامه یافت و در نهایت با از دست دادن رهبر نهضت در سال 1340 ق به پایان رسید. در پیدایش این حرکت تاثیرگذار سه عنصر اساسی کنشگران و ایدئولوژی و زمینه‌های اجتماعی به خوبی مشهود است. کنشگر اصلی نهضت جنگل، میرزاکوچک‌خان، در این فرآیند نقش اصلی را ایفا کرد و نه تنها خود در شرایط موجود جامعه دچار انگیختگی شد، بلکه گروهی از افراد همفکر نیز در این مسیر با او همگام و هم‌پیمان شدند. آرمان‌های اسلامی- ایرانی عنصر ایدئولوژی بود که در بیانیه‌های نهضت جنگل نمود بارز و مشخصی داشت و نشان از پایبندی‌های ایدئولوژیک این نهضت بود.


نابسامانی وضع موجود در ایران در سال‌های پس از انقلاب مشروطیت نیز به خوبی زمینه‌های لازم را برای کنشگران حساس به شرایط اجتماعی پدید آورده بود. با این روند نهضت جنگل را باید پدیده‌ای اجتماعی- سیاسی تلقی کرد که زاییده شرایط و موقعیت زمانی خود بود. نهضت جنگل در کنار کارکردهای سیاسی- اجتماعی خود برای اشاعه دیدگاه‌ها و نگرش‌های نهضت در مقطعی به انتشار روزنامه‌ای موسوم به جنگل دست زد که هفته‌ای یک‌بار منتشر می‌شد. تصمیم نهضت به انتشار روزنامه حاکی از تمرکز آنها بر افزایش دایره تاثیرگذاری نهضت و انتشار دیدگاه‌های خود بود. عمر روزنامه جنگل در مقایسه با عمر نهضت کوتاه بود.  در سال‌ اول 31 شماره منتشر شد که شماره اول آن شعبان 1335ق بود و روزنامه در سال دوم 4 شماره منتشر کرد. این روزنامه به‌صورت چاپ سنگی و در منطقه کسما منتشر می‌شد. ابتدا غلامحسین نویدی کسمایی تحریریه روزنامه را اداره می‌کرد، اما از شماره دوم تا سیزدهم حسین کسمایی عهده‌دار تحریریه بود و با کنار رفتن او نویدی مجددا به تحریریه بازگشت (فخرایی، 1354: 140).


حسین کسمایی، از عناصر موثر در نهضت جنگل، فردی ثروتمند و تحصیلکرده فرانسه بود (شاکری، 1386: 83). ظاهرا عامل اصلی جابه‌جایی کسمایی از تحریریه روزنامه، انتشار مقاله‌ای در تمجید و حمایت از آلمان‌ها و عثمانی‌ها بود که زمینه‌ساز تبلیغات انگلیسی‌ها و روس‌ها ضد نهضت جنگل شد (همان: 180). روزنامه برای نشان‌دادن خط‌مشی خود شعار خاصی را سرلوحه قرار داد: «این روزنامه فقط نگهبان حقوق ایرانیان و منور افکار اسلامیان است.» (جنگل، 1 ب: 1). در بررسی محتوای مقالات و اخبار درج‌شده در کل شماره‌های روزنامه روح انقلابی و تکاپوی تحول‌خواهی سیاسی- اجتماعی مشهود است. در مطالب روزنامه جنگل نمی‌توان اسامی صاحب‌نام‌ و شهیر یا برخوردار از دانش عمومی یافت و در بیشتر مواقع نوشته‌ها بدون نام یا با عنوان هیات اتحاد اسلام درج شده‌اند، اما در فضای کلی نوشته‌ها به دور از چارچوب‌های زمان خود نبوده‌اند. تبیین فضای سیاسی- اجتماعی ایران، اخباری از تحولات جهانی به‌خصوص مسائل مربوط به جنگ جهانی اول و همچنین مطالب ادبی و طنز از تنوع موضوعی این روزنامه حکایت می‌کند.


اما در این نوشتار رویکردهای اساسی روزنامه نسبت به مسائل داخلی ایران در چهار محور عمده بررسی می‌شود: محور نخست مواضع روزنامه درباره بنیان‌های سیاسی ایران و لزوم اصلاح ساختار سیاسی را تبیین می‌کند؛ در محور دوم عملکرد روسیه و انگلیس نسبت به ایران با توجه به شرایط بین‌المللی بررسی می‌شود؛ در محور سوم، نگرش‌های ایدئولوژیک نهضت به ویژه در قالب مولفه‌های ملی- مذهبی تشریح می‌شود و محور چهارم، اخلاقیات اجتماعی و لزوم مبارزه با فساد را جست‌وجو می‌کند. روزنامه جنگل، ارگان نهضت جنگل،‌ برای ترویج و تبیین و اشاعه نگرش و افکار این نهضت منتشر می‌شد. پایبندی نهضت جنگل و جنگلی‌ها به ساختار سیاسی موجود که برخاسته از مطالبات مشروطه‌خواهی بود، خط‌مشی اساسی نهضت و جزو اولویت‌های نخست روزنامه بود.


تاکید بر تبعیت از شاه مشروطه و قانون اساسی؛ حمایت از کابینه‌های وطن‌پرست؛ تلاش برای نظارت بر عملکرد کابینه؛ مطالبه اجرای اصلاحات و انجام انتخابات مجلس شورای ملی و زدودن ادارات دولتی از افراد نالایق در مقالات متعدد روزنامه مشهود است. قدرت‌های جهانی به‌خصوص روسیه و انگلیس با مواضع تند و محکم روزنامه مواجه شدند، خواست اصلی گردانندگان روزنامه خروج قطعی بیگانگان از کشور بود، زیرا با خروج آنها بخش زیادی از مشکلات داخلی برطرف می‌شد. نکته دیگری که سخت مورد توجه روزنامه بود و در اشاعه آن بسیار تلاش می‌کرد، دفاع از اقدامات، برنامه‌ها و رویکردهای اسلامی- ملی نهضت جنگل بود. تاکید بر مولفه‌های ملی و تمایلات ایرانی‌خواهی نهضت از ویژگی‌های بارز بیشتر مقالات روزنامه بود. همچنین از منظر آسیب‌شناختی، مسائلی همچون خیانت و فساد و رشوه‌خواری چهره‌های عالی حکومتی در کنار سستی و زوال روح ایرانی‌گری در بین ایرانیان از عناصر مهم زوال جامعه محسوب می‌شد.


روزنامه تلاش می‌کرد شرایط نامساعد و بحرانی ایران را آشکارا بیان کند و ضمن برشمردن علل و عوامل پیدایش این نابسامانی‌ها، راهکارهای ممکن را برای غلبه بر شرایط پیش‌آمده ارائه کند. مجموع راهکارهای پیشنهادی برگرفته از الگوهای انقلابی و رفتارهای عمل‌گرایانه بود. در ارزیابی عملکرد روزنامه باید گفت بخشی از تحلیل‌ها و تبیین‌های آن مبتنی بر شرایط واقع بود و به همین سبب جنبه روشنگری مطلوبی داشت. اما به نظر می‌رسد نبود نویسندگان سرشناس و چهره‌های علمی در میان نویسندگان روزنامه و نبود امکانات چاپ و نشر، درعمل سبب شد تا مقالات روزنامه در مواردی از عمق و دقت لازم بی‌بهره و جنبه‌های شعاری و تکراری آنها به وضوح مشهود باشند. در حقیقت آسیب‌شناسی‌ها و راهکارهای مطرح شده وضوح و نظم مشخصی نداشت. در بیشتر مواقع در بررسی ریشه‌های بحران، عوامل متعددی را علت‌العلل می‌دانستند، یا در مطالبات اصلاحی از حکومت مرکزی چگونگی اجرای راهکارهای مطرح‌شده را به دقت مشخص نمی‌کردند. با این حال تمامیت روزنامه نگرشی مترقی و روندی روبه جلو داشت.



منبع:


بخشی از یک مقاله به قلم عبدالله متولی، مندرج در جستارهای تاریخی، پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی، سال دوم، شماره دوم، پاییز و زمستان 1390، صص 115-95



ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
پر بازدیدها
آخرین اخبار