سند، مفهومی بسیار وسیعتر از آن دارد که از دید اطلاعرسانی صرف یا یک منبع تاریخی در کنار سایر منابع به آن نگاه شود. ارزش اسناد تاریخی و امتیاز آنها بر سایر منابع تاریخنویسی به سبب اصالت و اعتبار وجودی آنها است، چون محتوای هر سند با زمان و رویدادی حقیقی بستگی دارد و حاصل رابطهای مستقیم بین اثر و موثر است و وسیله مطمئنی برای درک تاریخ و شناخت تحولات اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، اداری، فرهنگی و... یک جامعه محسوب میشود.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه دنیایاقتصاد، پژوهش در اسناد مربوط به یک واقعه یا جریان سیاسی - اجتماعی و... همانند جمع کردن تکههای یک پازل است و با درست قرار دادن این اسناد در کنار هم تاریخ مکتوم و واقعیتهای آن جریانات روشن خواهد شد.
در ضرورت اهمیت اسناد آرشیوی منتشره وزارت امورخارجه ایران به گفتوگو با دکتر اسدالله صالحیپناهی، دکترای تاریخ از دانشگاه میلان ایتالیا نشستیم تا اهمیت این امر را جویا شویم. وی در اینباره معتقد است که امروزه بیش از هر زمان دیگر اسناد مورد توجه قرار گرفته و اساس کار پژوهش واقع شده است. مشروح این گفتوگو را میخوانید.
*چندی پیش وزارت امورخارجه از قرار دادن اسناد تاریخی محرمانه وزارت امور خارجه در اختیار پژوهشگران براساس مقررات و با نگاه به مصالح ملی خبر داد. از نظر شما فکر اولیه آرشیو اسناد تاریخی در ایران از چه زمانی شکل گرفت و ازسوی چه کسی؟
در کلیت بحث فکر اولیه آرشیو، به تمدن یونانیها بازمیگردد. آتنیها پیشگامان ذخیره و نگهداری از پروندههای ارزشمند خود بودند که مجموعهای انباشته از عهدنامهها، قوانین دستنویس، پیشنویس بارعامهای عمومی و دیگر پروندههای ایالتی بود. در بعضی شهرهای دیگر نیز مخازن اسناد وجود داشته و خانوادههای اعیان و اشراف آرشیوهای سلطنتی داشتهاند.
پیشرفتهای آرشیوی در دوره انحطاط تمدنهای باستانی و قرونوسطی، اثرات مهمی در شكلگیری سرشت و نهاد آرشیو در اوایل قرون جدید داشته است و هركدام از كشورهای جهان برحسب رای و نظر حكومتی حاكم برآنها، به حفظ و نگهداری اسناد خود پرداختهاند.
قرن شانزدهم در تاریخ آرشیوها دارای اهمیت خاصی است. در این زمان آرشیوهای دولتی شکل گرفت. هدف از تاسیس آرشیوهای دولتی که همچنان تا اواخر قرن هجدهم گسترش مییافت، این بود که وسیلهای موثر برای حلوفصل امور در اختیار حاکم قرار دهد، به این جهت آرشیوها جنبه محرمانه داشتند.
تاریخچه آرشیو در ایران به زمانی میرسد که زیربنای تشکیلات اداری سلسله هخامنشیان را بایگانی سلطنتی تشکیل میداد. اما فکر اولیه حفظ و نگهداری اسناد روابط خارجی ایران به خلاقیتهای میرزا تقیخان امیرکبیر برمیگردد.
گرچه هسته اولیه آرشیو اسناد سیاست خارجی به بیش از 110 سال قبل یعنی به زمان اولین قانون تاسیس وزارت امورخارجه مربوط است. با توجه به این سابقه تاریخی، اکنون مرکز اسناد وزارت امور خارجه در برگیرنده مجموعهای بینظیر از میراث مکتوب ملی است كه بررسی و پردازش اطلاعات منحصربهفرد موجود در آن میتواند راهگشای اصول و تدوین خطمشی سیاست خارجی کشور باشد.
*ضرورت و اهمیت اسناد وزارت امورخارجه برای پژوهشگران و مورخان جدای از نفیس بودن آنها در چیست؟ و چه فرق اساسی بین مدارک اداری و این اسناد وجود دارد؟
متاسفانه جز تعداد معدودی از مورخان، کسی به اهمیت و اعتبار اسناد توجه خاصی نشان نمیدهد. اهمیت و اعتبار سند، اصالت اسناد بهویژه اسناد آرشیوی را برای استفاده مورخ بیان میكند و اینكه نسبت به آثار باستانی و آثار مكتوب دیگر كمتر مورد سوءاستفاده و جعل قرار گرفتهاند.
اسناد امروزه از مهمترین منابع پژوهشی است و شامل کلیه مکاتبات سلطنتی، فرمانها، معاهدات سیاسی، انواع نوشتههای اداری و دیوانی، اسناد قضایی، مالی و بخشی از مکاتبات خصوصی و خانوادگی است که بهطور طبیعی در اثر فعالیتها و عملیات اشخاص و سازمانها بهوجود آمده است؛ مورخ بیش از هر چیز باید از اصالت سندی كه به آن استناد میكند و جعلی نبودن آن مطمئن باشد. همچنان که در زمان حال، سند اساس تصمیمگیری در کارها است.
برای مورخ هم سند اساس قضاوت درباره گذشته است. او بدون سند نمیتواند اظهارنظر کند. همه کتابهایی که در رابطه با گذشتگان است، صرفا براساس اسناد نوشته شدهاند و نمیتوان حکم کلی داد. امروزه بیش از هر زمان دیگر سندیت مورد توجه قرار گرفته و اساس کار پژوهش واقع شده است. اسناد تاریخی عمدتا ابزار کار و اساس پژوهشهای مورخان است.
درحالیکه مدارک عبارت است از کلیه مطالبی که سندیت داشته و فرد یا سازمان، آن را بهوجود آورده است. مدارک عامتر از اسناد است که هر فرد یا موسسهای برای نگهداری آن اقدام میکند. هنوز تفکیک قابل ملاحظهای بین سند و مدرک وجود ندارد وگاه به جای یکدیگر بهکار میروند. وجود اسناد، بهویژه اسناد کتبی در گذشته، تاریخ را میسازد و همگان بر این امر معترفند که بنای تاریخ انسان از اسناد ساخته میشود.
*با توجه به اینکه شناخت مدارک و اسناد معتبر کار سادهای نیست، آیا شناخت اصالت و اعتبار اسناد آنطور که شما اهمیت و ضرورت دسترسی پژوهشگران به آنها را یادآوری کردید، امکانپذیر است، آیا حُب و بغض یا سوگیریها و جهتگیریهای سیاسی در اسناد هم راه پیدا میکنند؟ و راه تشخیص اینگونه ابهامات در چیست؟
پرسش خوبی است، چون در اسناد نیز باید دقت کافی به عمل آید زیرا گاهی ممکن است اسناد جعل شده باشد یا در تنظیم اولیه، مقاصد و انگیزههای خاصی در کار بوده که واقعیتها دچار تحریف شده باشد. اما مدارك آرشیوی دارای اصالت و اعتبار بیشتری است زیرا هر سند اداری و دیوانی و هر فرمان و نامه رسمی كه امروز به دست میآید به زمان و رویدادی خاص و حقیقی بستگی داشته و در نتیجه رابطه مستقیم و طبیعی بین اثر و موثر موجود است.
به علاوه قضاوتها و داوریهایی كه درباره آنها میشود و آنچه از محتوای آنها استباط میشود برخلاف متون قدیمی كه دستخوش تغییر و تبدیل و حك و اصلاح بودهاند یا مدارك باستانشناسی كه مبنای قضاوت و استنباط در مورد آنها غالبا مبتنی به حدس و گمان و تقریب است، بر پایه اعتبار و یقین و اصالت آنها استوار است. برای حفظ روابط جامعه با دستگاههای اداری و حاكمه تهیه و تنظیم شده و میشوند خالی از شایعه، دروغ، تظاهر، اغراض خصوصی و ملاحظهكاریهاست. همین نقش اساسی و قابل اعتماد كه این منبع، در اصالت ضبط وقایع ایفا میکند از قدیمترین ایام در جوامع باستانی شناخته شده و اهمیت آن آشكار بوده است.
بنابراین با استفاده از این نوع مدارك به اشتباهات، پردهپوشی، مجهولات، گزافهگوییها و بالاخره ملاحظهكاریهای برخی از تاریخنویسان گذشته میتوان پیبرد و حقایق امور را درك و كشف كرد. در هر حال توجه به امر سند و سندداری سبب شده است که کشورهای مختلف با تاسیس آرشیوهای ملی و دهها آرشیو موضوعی و منطقهای به نگهداری اسناد باارزش تاریخی خود همت گمارند و اسناد و مدارک را جزو میراث ملی و هویت تاریخی خود بدانند.
وضع قوانین، طول قفسههایی که به آرشیو اختصاص داده شده، استفاده از بودجههای بالنسبه خوب برای نگهداری و حفظ و مرمت اسناد و تاسیس مدارس و دورههای خاص در سطح جهانی و منطقهای اهمیت این امر را به خوبی روشن میکند. جالب است که امروزه مورخان و جامعه دانشگاهی اعم از استاد، دانشجو و نویسنده و روزنامهنگاران و پژوهشگران دولتی با علاقه بیشتری به آرشیوها مراجعه میکنند. در عصر ما گسترش تکنولوژی و راهیابی آن به درون آرشیوها سیاست دسترسی به اسناد را همانند کتابخانهها و موزهها تحتتاثیر قرار داده است.
*یکی از شیوههای تاریخنگاری، روش تحلیلی است که دارای گونههای مختلفی است که مهمترین آن تاریخنگاری اسنادی است، آیا اسناد به تنهایی میتوانند در ساخت یک بنای تاریخی نقش اساسی داشته باشند، تاریخ اسنادی تا چه اندازه حائز اهمیت است؟
ببینید در تاریخنگاری اسنادی به دنبال نگارش و ترسیم تاریخ براساس اسناد و مدارک هستیم که این اسناد و مدارک همراه با پارهای توضیحات درخصوص واقعه مربوط، تدوین میشود. عموما اسناد تاریخی لایههای پنهان حوادث را روشن میسازند.
بنابراین در تاریخنگاری اسنادی، سعی و تلاش بر آشکار کردن لایههای زیرین حوادث و وقایع تاریخی است. در تاریخنگاری اسنادی وقتی پای اشخاص به میان میآید باید تامل و دقت بیشتری شود. چون در تاریخنگاری گاهی اسناد مربوط به شخص یا گروه خاصی است و گاهی پیرامون موضوع و مساله خاصی است و گاهی ترکیبی است از اشخاص و موضوعات مختلف.
نباید فراموش کرد که تاریخنگاری اسنادی نیز بر پایه تاریخنگاری اسنادی گزینشی است که اسنادی از میان اسناد موجود گزینش میشود- که البته بستگی به نگاه و هدف محقق و تاریخنگار دارد- که سعی میکند با کنار هم قرار دادن برخی اسناد به هدف و ادعای مورد نظرش برسد.
بازسازی زمان حال برای مورخان فردا براساس این نوع از اسناد چیزی بهجز تاریخ رسمی official اداره امور گذشته از منظر کارگزاران حکومتی نیست. این رویکرد شاید به بازسازی قسمتی کوچک از تاریخ کمک کند؛ اما تاریخسازان تنها در عرصههای حکومتی و رسمی مقام ندارند. پرداختن به دیگر جنبههای تاریخنیازمند اسنادی است به مراتب وسیعتر و گستردهتر از اسناد رسمی و دولتی، زیرا تولیدات رسمی و محتوای نامههای اداری نمیتواند تنها نقطه تکیهگاه مورخ باشد.