با حضور دکتر سعید حمیدیان، مولف کتاب شرح شوق و آقایان، عبدالله نصری و دکتر محمدامیر جلالی، اساتید دانشگاه علامه طباطبایی، عصر چهارشنبه، 20 خرداد ماه نشست نقد و بررسی کتاب شرح شوق در سرای اهل قلم برگزار شد.
در ابتدای این مراسم، حمیدیان ضمن تقدیر و تشکر از بانیان این نشست، گفت: بنده در این مراسم آمدهام تا با شنیدن نقد و نظر عزیزانی که کتاب شرح شوق را خواندهاند بتوانم خطاهایی که در این کتاب وجود دارد را جبران کنم، ضمن اینکه باید عرض کنم؛ این کتاب حاصل تلاش 30 ساله من در حوزه تحقیق در اندیشه و اشعار حافظ است و به جز چند مقاله تاکنون هیچ موضوعی را به این گستردگی درباره خواجه شیرازی منتشر نکردهام.
وی افزود: این کتاب استفاده از 25 سال یادداشت برداری اینجانب در خصوص اشعار حافظ است، اما نکته مهمی که باید در این رابطه عرض کنم این است که، وقتی قرار شد این یادداشتها را بهصورت یک کتاب در بیاورم، برخی از آنها را دور ریختم، زیرا در برخی از این یادداشتها در مورد شخصیت حافظ یک نوع اسطورهسازی بیدلیل رخ داده بود، زیرا اعتقاد بنده بر این است که، نباید حافظ را بهصورت یک اسطوره معرفی کرد.
این استاد دانشگاه ضمن انتقاد شدید از برخی تلاشها در زمینه بزرگ جلوه دادن مفاخر ادبی تاریخ ایران، اضافه کرد: متاسفانه ما شاهد هستیم عدهای از افراد، برخی از بزرگان را در برابر یک بزرگ دیگر ادبی کوچک میکنند که اینکار بسیار ناشایست است.
محقق حوزه ادبیات فارسی با بیان این مطلب که، نمیتوان بهطور قاطع از برخی از آثار حافظ جانبداری کرد، گفت: هرگز نمیشود نسبت غزلیات حافظ را به غزلیات سعدی برتری مطلق داد و آنها را بهتر دانست، زیرا در هر یک از آثار این دو بزرگ یک دنیای مفهومی مختص به آن شاعر وجود دارد.
حمیدیان ضمن اشاره به برخی از مبالغاتی که در مورد حافظ شده است، خاطرنشان کرد: گاهی مشاهده میشود که حافظ را مرتبط با روح قدسی میدانند، گاهی نیز خواجه شیرازی در حوزه علم نجوم از کوپرنیک بالاتر معرفی میکنند، در علمها و موارد دیگر نیز حافظ را منتسب به مذاهبی میدانند که اصولا در ایران وجود نداشته است که یکی از آنها آیین «میتراییزم یا مهرپرستی» است، در حالیکه این امکان اصولا وجود نداشته که حافظ به این نوع مکاتب گرایش داشته باشد، زیرا حافظ در سدهای زندگی میکرده که تمام گرایشها متعلق به یک مذهب بوده است و مکاتبی همانند مهرپرستی اصولا در آن زمان وجود نداشته است.
وی در بخش دیگری از این نشست ضمن ابراز خرسندی از این موضوع که توانسته شارح افرادی مانند حافظ و سعدی باشد، گفت: باید مراقب بود که حبابهایی که در مورد شخصیت حافظ ایجاد میشود و عموما با بزرگنمایی و غلو انجام میشود روزی خواهد ترکید و آنروز باید این افراد پاسخگو باشند، ضمن اینکه این نوع مبالغات کاملا دور از شأن و جایگاه حافظ است.
استاد دانشگاه علامه طباطبایی در پایان ضمن اشاره به برخی از برداشتهای شخصی در مورد حافظ و بزرگان ادبیات گفت: در این کتاب کاملا سعی شده تا از اسطوره سازی پرهیز شود، ضمن اینکه بنده شاهد بودهام عده ای حتی به حافظ و سعدی ایراد دستوری در شعر گرفتهاند و گاها گفتهاند؛ در برخی از اشعار حافظ ایراد لغوی وجود دارد، این افراد اگر بتوانند حتی مدعی میشوند که باید به این مفاخر ادبیات زبان فارسی آموزش داد.
در ادامه این نشست، نصری با بیان این جمله که، این کتاب پر برگ نیست و پربار است، گفت: بنده از سال 68 با مولف این کتاب آشنا هستم و خود شاهد بودم که آقای حمیدیان علیرغم تمام مشکلات و مشغلههایی که داشتند، تلاش میکردند تا یک کار بسیار صحیح و پخته را ارائه دهند.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی ضمن اشاره به برخی از ویژگیای بارز کتاب شرح شوق، افزود: از محاسن بزرگ این کتاب این است که مضامینی مرتبط با حافظ بیان شده است، هرچند بعد از انتشار این کتاب ما شاهد بودیم که بارها قضاوتهای سطحی و غلط در خصوص این کتاب که متاسفانه برخی از آنها از سوی صاحبنظران حوزه ادبیات بوده است، شکل گرفته که بهنظر میآید این اظهار نظرها حاصل مطالعه نکردن دقیق این کتاب است.
وی تلاش حمیدیان در تالیف این کتاب را کاری در جهت بازارگرمی ندانست و اضافه کرد: حمیدیان در خصوص حافظ و اشعار وی اعتقاداتی داشته است و همچنان نیز بر آنها تاکید دارد، این کتاب نیز برآمده از همان اعتقادات است، ضمن اینکه امروز بسیار کم میشود افرادی مانند حمیدیان را یافت که بهصورت تئوریک به بحثهایی در حوزه مفاهیم ادبی بپردازند و اساسا مباحث و نظریههای مطرح شده در گذشته را مدنظر قرار دهند.
نصری با «هرمنوتیکی» خواندن کتاب شرح شوق، گفت: نگارش هایی که در این حوزهها انجام میشود عموما بر سه اصل؛ مولف محور، متن محور و خواننده محور استوار است، در گذشته آثاری که در حوزه بررسی اشعار حافظ تالیف میشد عموما نگاه خواننده محور داشتند و همین امر باعث میشد که در مواجهه با حافظ مبالغات شدیدی صورت بگیرد، اما در این کتاب یک نگاه متن محور وجود دارد که به خود شعر حافظ میپردازد.
استاد فلسفه دانشگاه علامه طباطبایی ضمن اشاره به موضوعی در مورد علامه طباطبایی، تاکید کرد: گاها ما شاهد بودیم که افرادی همچون علامه طباطبایی در سخنرانیهایی خود به اشعار حافظ استناد میکردند، اما این هرگز به این معنا نبود که این علما در راه تفسیر اشعار حافظ قدم برداشته باشند، عدهای دیگر نیز تلاش داشته و دارند که مفاهیم مهم و مقدسی همچون عاشورا و امام زمان علیه السلام را از اشعار حافظ استخراج کنند که این کار نیز به هیچ وجه شایسته نیست.
وی با بیان برخی از پیش فرضهای مطرح شده در این کتاب، تصریح کرد: در این تالیف تلاش شده است تا؛ نظامی کامل از اندیشه حافظ ارائه نشود، شعر حافظ به عنوان معرف شخصیت وی شناسانده نشود، اعلام شود که غزل یک وحدت و تمامیت دارد و ابیات از همگسیخته نیست، حافظ با خود ابیات خود تفسیر شود و اندیشهها و ایدههای خود را به حافظ تحمیل نکند، تلاش شده است تا دیوان حافظ به عنوان یک مجموعه شعری بیان شود و با یک مجموعه کلامی و فلسفی اشتباه گرفته نشود، در این شرح به واژهها و کاربردهای ویژه آن توجه شده است، حافظ به عنوان یک مصلح اجتماعی، علیرغم اشعار انتقادی وی معرفی نشود و این موضوع مهم که حافظ کیست همانند گذشتگان بهطور هنرمندانهای از اندیشههای گذشتگان استفاده کرده است.
در پایان این مراسم جلالی ضمن تشکر از فرصت پیش آمده برای نقد و بررسی کتاب شرح شوق، گفت: بنده استاد حمیدیان را از سال 80 میشناسم و دوران دانشجویی نیز شاهد بودم که ایشان تلاشهای بسیاری را در زمینه جمعآوری منابع این کتاب انجام میدادند.
وی با بررسی دو حوزه کمی و کیفی کتاب، اضافه کرد: این کتاب از نظر کمی نخستین شرحی است که بهطور کامل به موضوع حافظ پرداخته است، زیرا ما در مورد 182 اثری که تا کنون در مورد حافظ انجام شده است، هیچکدام به این شکل نتوانستهاند بهطور جامع به حافظ بپردازند.
جلالی در پایان این کتاب را از نظر کیفی یک اثر روشمند دانست و خاطرنشان کرد: در این کتاب به اشعار نگاه ساختاری شده است، ضمن اینکه حمیدیان با اشراف بر نقدها و شروح قبل موارد بسیاری را در نظر گرفته است، بهطور کل نیز 4 الگوی اصلی برای این کتاب پیش بینی شده است.