۱۵ آذر ۱۴۰۰ ۰۸:۳۴
کد خبر: ۳۰۳۲۵۵

عطنا - آمادگی جسمانی امری بنیادی و اساسی در زندگی افراد است و سلامت و قدرت افراد و اجتماع را تضمین می‌کند.

این امر به‌ویژه در محیط دانشگاهی اهمیت بسزایی می‌یابد، چراکه فعالیت ذهنی برای دروس علمی انرژی زیادی از دانشجویان گرفته و باعث احساس خستگی در ایشان می‌شود. ورزش، این افراد را قادر می‌سازد تا هم بدون خستگی و با انرژی دو چندان به فعالیت‌های فکری بپردازند و هم با شادابی و نشاط اوقات بگذرانند؛ از سویی بین آمادگی بدن و سرعت انتقال، یادگیری، انضباط، سازگاری با محیط، ایجاد صفات اجتماعی و تعاون با دیگران ارتباط وجود دارد.

براى آشنايى با نقطه‌نظرات صاحبان انديشه و كارشناسان در ارتباط با اين موضوع، با چند تن از استادان دانشگاه علامه طباطبائی تهران از جمله دکتر سمانه عابدی، عضو هیئت علمی دانشکده اقتصاد، دکتر نویده مدرسی، عضو هیئت علمی دانشکده آمار، علوم ریاضی و رایانه، دکتر احسان قائم مقامی اولین استاد بزرگ شطرنج ایران و عضو هيئت علمى دانشكده تربيت بدنى و علوم ورزشى و دکتر حمیدرضا رحمانی‌زاده دهکردی، عضو هیئت علمی دانشکده علوم سیاسی به گفت‌وگو پرداختیم که به طور جداگانه، ارائه می شود.

دکتر سمانه عابدی : تدریس مانعی برای ورزش نیست

از چه سنی به فعالیت ورزشی پرداختید و مشوق شما در این زمینه چه کسی بود؟

من فکر می‌کنم فرهنگ و محیط خانوادگی در روی آوردن به ورزش بسیار مؤثر است. پدر، مادر و خواهران من در رشته‌های مختلف ورزشی فعالیت داشتند و در خانواده‌ای ورزشی رشد کرده‌ام.

از ابتدای کودکی و سن 2-3 سالگی شروع به ورزش کردم. ابتدا با رشته‌ی ژیمناستیک در سالن استقلال در میدان بهارستان شروع کردم و تا سن 10 سالگی در همین رشته با موفقیت ادامه داده و در کنار آن به ورزش شنا هم پرداختم. پس از آن به دلایلی فیزیولوژیکی بدن همچون قد بلند، وارد رشته‌ی دو و میدانی شده و در مسابقات منتخبی استان تهران شرکت کردم در مسابقات قهرمان كشوري موفق به كسب ركوردهاي كشوري شدم و این برای چند سال ادامه داشت.

پس از آن دو و میدانی را به صورت تخصصی و حرفه‌ای تا سوم راهنمایی دنبال کردم. در دو و میدانی در كنار دو امدادي و پرش از مانع، گرایش پرتاب توپ را که مناسب نوجوانان و جوانان بود انتخاب و کرده و در آن به فعالیت پرداختم و هنوز کسی موفق به شکستن رکورد من در پرتاب نشده است. پس از آن به رشته‌ی واليبال  گرايش پيدا كردم و براي تيم استان تهران جهت شركت در مسابقات قهرمان كشوري برگزيده شدم. در دوران دانشجویی کاپیتان تیم دانشگاه تهران شدم و اکنون در این رشته مربی و داور فدراسیون در رشته‌ی والیبال و کاپیتان تیم دانشگاه علامه هم در بخش کارمندان و اعضای هیئت‌علمی هستم.

در کنار این رشته‌ی تخصصی به شنا، دارت، شرکت در مسابقات گروهی و دسته‌جمعی کوهنوردی و دیگر گرایش‌ها هم می‌پردازم.در اولین مسابقه‌ی ورزشی دانشجویان نخبه‌ی علمی دانشگاه‌های سراسر کشور من رتبه‌ی اول را به دست آوردم که آن زمان در دانشگاه تهران بودم.

این اساتید دانشگاه ورزشکار حرفه ای هستند

چند ساعت در روز را به ورزش کردن اختصاص می‌دهید؟

من رنگ نیمکت‌های دانشگاه را به خاطر ندارم! به این دلیل که زمان درس و ورزش را در کنار هم ادامه می‌دادم و در دانشکده بعد از کلاس ورزش می‌کردم. دانشکده‌ی ما، دانشکدگان کشاورزی و منابع طبیعی دانشگاه تهران، واقع در کرج بود و از پردیس مرکزی دانشگاه تهران فاصله داشت. در دانشکده تمرینات داخل دانشکده‌ای با تیم دانشکده داشتیم و در دانشگاه تیم دانشگاهی و برای مسابقات قهرمان کشوری که هر ساله برگزار می‌شد، دایماً رفت‌وآمد داشتیم. بعد از تمرینات دانشگاهی، تمرینات باشگاهی خاص خودم را هم مرتباً دنبال می‌کردم. در کنار ورزش و درس به کارهای هنری و فرهنگی هم فعالیت داشتم و در دوره‌هایی که دانشگاه در این زمینه برگزار می‌کرد، شرکت می‌کردم.

آیا تدریس و ورزش به صورت همزمان برای شما امکان‌پذیر است و یکی مانع دیگری نشده و خللی به یکدیگر وارد نکرده اند؟

امکان ندارد زمانی برای ورزش کردن پیدا نکنیم من در دوران کرونا پیاده‌روی می‌کردم و در خانه با برنامه‌ها ورزش می‌کنم. نمی‌توان گفت تدریس مانعی برای ورزش است؛ علاقه به چیزی باعث صرف وقت برای آن می‌شود و بنابراین می‌توان برای آن زمان پیدا کرد.

من احساس می‌کنم بیشتر تنبلی و سستی در این مورد باعث دور نگه داشته شدن از ورزش است اما ما ورزشکاران برای ترمیم آسیب‌هایی که دیده‌ایم گاهی اوقات نیاز به استراحت داریم اما اگر ادامه ندهیم افت بدنی و ماهیچه‌ای و تحلیل عضله خواهیم داشت و باید ادامه دهیم  و به همین خاطر سعی می‌کنم ورزش را در کنار تدریس داشته باشم اما اولویت اول من تدریس است و مربی‌گری و داوری برایم حالتی تفریحی و حاشیه‌ای دارد.

به نظر شما چه ارتباطی بین ورزش و  دانش برقرار است و در این زمینه به جامعه دانشگاهی چه توصیه‌ای دارید؟

من احساس می‌کنم دانشجویان الان نسبت به دوره‌ی ما ناامید، افسرده و مستأصل‌اند به همین خاطر قبل از کرونا درخواستی مبنی بر برگزاری کلاس‌های ورزشی به دانشگاه ارائه کردم و بسیار دوست دارم که روحیه‌ی آن‌ها احیا شده و شاداب شوند حتی به با شرکت در بازی وسطی. من در کلاس درسم دو نمره را به صورت تشویقی دانشجویانم برای مسابقات ورزشی و... اختصاص می‌دهم. تجربه‌های گذشته‌ی من باعث شده تا برای شادابی بیشتر دانشجویانم، توصیه‌های ورزشی داشته باشم ولی انگار سلیقه‌های تفریحی تغییر کرده و تحرکات ورزشی جای خود را به گذراندن وقت در فضای مجازی و امثال آن داده است. کم‌تحرکی هم به سلامت جسم و هم به یادگیری بچه‌ها آسیب می‌رساند.

این اساتید دانشگاه ورزشکار حرفه ای هستند

یکی از توصیه‌های من این است که دانشگاه‌ها برای پذیرش دانشجویان دکتری امتیازهایی به فعالیت‌های جانبی این چنینی اختصاص دهند؛ دانشجوی استعداد درخشان  با نگاهی تک بعدی و تنها با فاکتور نخبه‌ی علمی بودن تعریف نشود. بهتر است دانشگاه زمینه‌ای مهیا کند روحیه‌ی ورزشی‌ای که در افراد به طور بالقوه وجود دارد و مشوقی شود تا این توان بالقوه به فعلیت برسد. بخش تربیت بدنی داشنگاه باید فعالیت‌های خود را در این زمینه بیشتر کرده و بحث اطلاع‌رسانی را جدی‌تر دنبال کرده و کلاس‌ها به‌روز شوند.
 
دکتر احسان قائم مقامی: فرهنگ، علم و ورزش تناسب زیادی دارند

از چه سنی به فعالیت هاى ورزشی پرداختید و مشوق شما  در این زمینه چه کسی بود؟ لطفا در مورد روند پيشرفت ورزشى خود برايمان توضيح دهيد.

من از ٥ سالگى ورزش كردم، فوتبال، شنا و ژيمناستيك ورزش‌هايى بودند كه در نونهالى فراگرفتم، به تبع شرايط و زندگى در  منطقه‌ی جنوب شهر تهران، پرداختن به فوتبال( به خصوص گل كوچيك) برايم راحت‌تر بود و بازى و تمرين با پدرم مرا در فوتبال بسيار پيش ‌برد كه اين موضوع بعدا باعث شد در ٩ سالگى به عضويت تيم نونهالان تهران در بيايم و زير نظر مربى با دانش فوتبال كشورمان، جلال چراغ‌پور كار كنم.

با شطرنج در سن 7 سالگی از طریق بازي‌هاى پدر، مادر و اقوام و دوستانى که به خانواده رفت‌‌وآمد داشتند، آشنا شدم و در 8 سالگی این بازی را از پدرم یاد گرفتم و یک‌سال‌ونیم بعد از طریق عمویم با كتاب‌هاى آموزشى پايه‌ی این رشته‌ی ورزشی و همچنين فضاى مسابقات آشنا شدم و طى چند ماه  خود را در چرخه مسابقات آموزشگاهى قرار دادم و خیلی ‌زود با قهرمانى در مدرسه، منطقه و استان متوجه استعداد خود در این رشته شدم و در كنار رشته‌ی اصلی‌ ورزشی‌ام که فوتبال بود با جديت به آن پرداختم. در سن 11 سالگی به موفقیتی عجیب دست یافتم و در یک روز 5 نفر از بازیکنان تیم ملی بزرگسالان ایران را در یک مسابقه‌ی سريع نيم‌روزه كه طى 7 دور، برگزار شد، شکست دادم و در آن روز باور جديدى براى من  و شطرنج ايران ساخته شد و خيلى زود و در حالى كه كمتر از ١٢ سال سن داشتم به عضويت تيم ملى نوجوانان ايران در آمدم.

در اين زمان وقتى در معرض يك انتخاب و تصميم سخت قرار گرفتم، شطرنج را بر فوتبال ترجيح دادم. در ١٤ سالگى با اولين حضور در مسابقات انتخابى تيم ملى بزرگسالان با اختلاف فاحش قهرمان شدم و چند ماه بعد با اولين حضور در مسابقات قهرمانى بزرگسالان كشور، در حالى كه كوچكترين شركت كننده بين  ٨٠ نفر فيناليست بودم، با قاطعيت و بدون شكست به عنوان قهرمانى رسيدم.

علاقه و پشتکار خودم و حمایت‌های معنوى پدر و مادرم، مرا به تمرين بيشتر و نگاه به قله‌هاى رفيع شطرنج وامي‌داشت و در همان ١٤ سالگى قول دادم کشور را صاحب عنوان استاد بزرگ کنم و علي‌رغم اينكه اين ادعا در باور شطرنج آن روز ايران نمي‌گنجيد و من بارها به خاطر آن مورد شماتت قرار گرفتم و متهم به غرور و خود بزرگ‌بينى شدم، بى‌حاشيه به كارم پرداختم و به این قول در  18 سالگی جامه‌ی عمل پوشاندم؛ جالب اينكه در سنى مشابه با اسطوره‌هاى تاريخى جهان چون بابى فيشر ،كاسپاروف، كارپوف و آناند و عجيب‌تر اينكه بدون داشتن كامپيوتر و نرم افزار براى تمرين به این موفقیت دست یافتم كه البته اينجا از تاثيرات عميق مربيان خوبم استاد رضا رضايى ساروى و مرحوم استاد خسرو هرندى بر شخصيت ورزشى و ساختارمندى نظام فكرى ام در شطرنج نمي‌توان گذشت.

چند ساعت در روز را به ورزش کردن اختصاص می‌دهید؟

من به‌خاطر بازی در تیم ملی، باید اوقاتی را به صورت ثابت به تمرین شطرنج بپردازم ولی خب در عین حال به دلیل اشتغال به تدریس در دانشگاه علامه و کارهای تحقیقی، پژوهشی و آموزشی معمول كه در دست دارم بايد توازن را در برنامه‌هايم ايجاد كنم. سعی می‌کنم 3 الی4 ساعت را به شطرنج  اختصاص دهم تا بتوانم خود را برای مسابقات آماده نگه داشته و علاوه بر نرمش صبحگاهى روزانه، هفته‌اى ٣ بار به ورزش جسمى بپردازم ولى خب عمده‌ی وقت ورزش من صرف شطرنج مي‌شود. در حال حاضر چند پایگاه آموزشی به صورت غیرانتفاعی اداره می‌کنم که بیشتر حالت کارآفرینی دارد تا جوانان و نخبگان و مربیان شطرنج کشور با فعالیت در این پایگاه‌ها، هم باعث پیشرفت شطرنج کشورمان شده و استعدادها را پرورش دهند و هم به نوعى برايشان ايجاد اشتغال شده باشد و از آن به‌عنوان فعالیتی درآمدزا برای گذران زندگی استفاده کنند.

آیا در دوره کرونا مانعی برای پرداخت شما به ورزش ایجاد شد؟

شطرنج هم چون سایر فعالیت‌های بشر تحت تاثیر این بیماری ناخوشایند قرار گرفت و گردهمایی‌ها، رویدادها و مسابقات نتوانست به صورت سابق پیگیری شود و وقفه‌ای جدی در روال مسابقاتی، تدارکاتی آماده‌سازی و همچینین رقابتی برای بازیکنان به‌ وجود آمد و تاثیرات مهیبی بر كار بازيکنان قوی  و استعدادهاى در حال پيشرفت شطرنج جهان در رده هاى سنى پايه گذاشت؛چراکه نمی‌توانستند خود را در مسابقات نگه دارند. اما شطرنج در مجموع به این دلیل که فضای مجازی و نرم افزاری برای این رشته نقش عمده‌تری ایفا می‌کند، آسیب کمتری دید. هرچند جای بازی‌های حضوری را نتوانست پرکند اما بازیکنان به نوعی می‌توانستند خود را آماده نگه دارند. کرونا روال پیشرفت بسیاری را قطع کرد و به آن‌ها لطمه زد چون در سنین حساسی بودند و باید بدون انقطاع پیش می‌رفتند اما الان شرایطی پیش آمده تا بتوانند خود را به آمادگی مطلوب برسانند.

این اساتید دانشگاه ورزشکار حرفه ای هستند

الان که در محیطی دانشگاهی اشتغال دارید و گذشته‌ی ورزشی پرباری را پشت سر گذاشته‌اید در مورد ارتباط ورزش با تفکر علمی و دانشگاه چه نظری دارید؟

هدف عالى دانشگاه بسط و توسعه‌ی چرخه‌ی آگاهى و ايجاد زيرساخت و توانمندى براى كشف رازهاى جهان هستى و حركت به سوى تكامل و تعقل بهينه انسان است؛ هدف عالی ورزش پرورش روح و جسم انسان بوده و به دنبال توانمند ساختن اوست؛ این اهداف به هم گره خورده‌اند و من حس می‌کنم تناسباتی بسیار زیاد و نزدیکی را می‌توان بین فرهنگ، علم و ورزش شاهد بود. محیط دانشگاه به‌عنوان یک محیط علمی و فرهنگی در سطح متعالی اهدافى موازی با ورزش دنبال می‌کند و اين دو هم‌گرایی زیادی با هم دارند و می‌توانند با ايجاد هم افزايى  برای تعالى بيشتر افرادی که هر دو را، توأمان پیگیری کنند، بسیار تاثیرگذار باشند.

ورزش می‌تواند باعث اجتماعى ساخته‌ شدن و ترغیبِ افراد به سالم زیستن و داشتن روح قوی و بنیانی برای تفکر متعالی‌تر  و فرهنگی‌تر در افراد شود؛  تا انسان‌ها اخلاقی‌تر زندگی كنند و رفتارهای اجتماعی خوب و الگوسازی را از خود بر جای ‌گذارند و جامعه روال بهتری را طی كند. فراموش نكنيم هدف عالی‌ از کسب این مدال‌ها، عناوین، جوایز، موفقیت‌ها و شهرت‌ها برای افرادی که اینگونه ورزش‌ها را دنبال می‌کنند، این است که انسان‌ها آدم‌های بهتر و الگوهای مناسب‌تری شوند و جامعه انسانى پوياتر و شكوفاترى شكل بگيرد.

زیبایی ورزش در این است که می‌تواند انسان‌ها را گرد هم آورده و به تلاش بیشتری وادارد تا جهان بهتری را کنار هم بسازند و بنابراین باید فرصتی به دست داد و فضایی ایجاد کرد تا هردو تاثیرات خوبی را بر هم بگذارند.

در زمینه‌ی ورزش به جامعه دانشگاهی چه توصیه‌ای دارید؟

من همیشه همه‌ی مردم دنیا را برای داشتن زندگی بهتر و با کیفت‌تر  به ورزش کردن توصیه می‌کنم چون خاص یک گروه و فرد خاص نبوده و برای همه لازم است باعث توان‌مندی و تاب‌آوری شده تا نقش اجتماعی بهتری ایفا كنند و مسئولیت‌پذیرتر شوند؛جامعه‌اى كه اهداف عالى ورزش را تعقيب كند از آلایش به دور است و این موضوع بسيار مهمی است. من به عنوان يك ورزشكار، جامعه‌ی دانشگاهی را به ورزش دعوت می‌کنم چرا که دانشگاهيان به عنوان سفیران علمی جامعه باید همیشه  با ذهنی باز و رشد يافته و خلاق، جسمی قوی و رشدی متوازن ظهور و حضوری متناسب و ارزش‌آفرین در جامعه داشته باشند به نحوی که جامعه بتواند روی انها حساب کند؛ هرچه انسانها کاراکتر اجتماعی خودشان را تقویت کنند و بتوانند در شئونات مختلفى خود را توسعه دهند، شانس اینکه جامعه انسان‌های توانمندتری را در مناصب مختلف، به خود ببیند بیشتر خواهد بود و فرصتی برای مفیدتر واقع شدن پديد مى‌آيد. استفاده از اين فرصت‌ها يعنى پويايى، خلق ارزش و زيبايى!

دکتر نویده مدرسی: ورزش برای سلامت جسمی، فکری و روحی ضروری است

از چه سنی به فعالیت ورزشی پرداختید و مشوق شما در این زمینه چه کسی بود؟

من از 5 سالگی در رشته‌ی شنا فعالیت می‌کنم، از زمانی که در خارج از ایران زندگی می‌کردیم چون انتخاب رشته‌ی ورزشی برای بچه‌ها از همان ابتدا، آنجا روال بود،  بنابراین محرکی برای من شد تا این ورزش را یاد بگیرم و الان مدرک شنا قورباغه دارم. ورزش‌هایی مورد علاقه‌ی من از همون ابتدا شنا، و بعد بسکتبال، کوهنوردی و سنگ‌نوردی و در یک بازه‌ی زمانی کوتاه سوارکاری بود. برای من کوهنوردی در گذشته از سال 76 تا سال 80 پیوستگی داشت ولی الان  آن را به صورت 2 هفته یک‌بار ادامه می‌دهم؛ در رشته‌ی شنا هم داور و نجات غریق هستم و از زمانی که استخر دانشگاه بازگشایی شد به صورت هفتگی شنا می‌کنم. متاسفانه کرونا باعث وقفه افتادن دو ماهه در ورزش برای من شد؛ پس از آن ورزش آنلاین پیلاتس، کلاس‌های آنلاین ورزشی، کوهنوردی و دو را دنبال کردم.

من هم از محیط و هم کارکنان دانشگاه راضی هستم و ورزش، نشاط غیرقابل وصفی ایجاد می‌کند و همواره برای من تنها مأمن خروج از فشار بوده و هست.

در گذشته در دانشگاه امیرکبیر عضو تیم شنا بودم و در دو دوره مسابقات شرکت و عنوان نفر سوم را کسب کردم ولی به‌طورکلی به دنبال تخصصی‌کردن رشته‌ی خاصی در خودم نبودم به شکلی که همه‌ی زندگی من معطوف به آن رشته‌ی ورزشی شود و دوست دارم به همه جوانب زندگی‌ام بپردازم؛ همواره همزمانی چند کار با هم را دوست داشتم و در هیچ دوره‌ای از زندگی ورزش را کنار نگذاشتم و حتی در دوره بارداری هم ورزش می‌کردم.

آیا تدریس و ورزش به صورت همزمان برای شما امکان‌پذیر است و یکی مانع دیگری نشده و خللی به یکدیگر وارد نکرده‌اند؟

خیر، چراکه دو مقوله‌ کاملا مجزا از یکدیگرند. درفرهنگ ما کمتر به ورزش توصیه شده است ولی در فرهنگ‌های خارج از کشور مثل غذا خوردن برای افراد واجب است. من به‌طور متوسط 1 ساعت در روز به هر ورزشی که بتوانم انجام دهم، می‌پردازم.

به نظر شما چه ارتباطی بین ورزش و  دانش برقرار است و در این زمینه به جامعه‌ی دانشگاهی چه توصیه‌ای دارید؟

بنده هنگام ورزش کردن به بسیاری از مسائل تحقیقی و پژوهشی فکر می‌کنم و ورزش نظمی فکری برای من ایجاد کرده و همواره باعث آرامش، شادابی، نشاط و شکیبایی من برای ادامه شده است؛ می‌توان گفت سوپاپ اطمینانی برای داشتن یک زندگی شاداب و مفرح برای من بوده و با آن رشد کردم چراکه هر موفقیتی را در زمینه‌ی ورزشی با تلاش و سختی بدست آوردم. از نظر من ورزش و تفکر علمی در یک راستا بوده و تناقضی با هم ندارند. برای مثال کوهنوردی باعث خودسازی زیاد و بالارفتن آستانه‌ی تحمل فرد، بالا رفتن تعاملات اجتماعی و اجتماعی شدن بیشتر در ارتباطات روزمره‌ برای ما خواهد بود و فرصتی هم برای یادگیری هم فراهم می‌آورد.

ورزش برای من امری جدانشدنی در زندگی است و به همه توصیه می‌کنم برای سلامت جسمی، فکری و روحی برای همه نیازاست و به‌ویژه خانم‌ها که نقش‌های متفاوتی در دانشگاه دارند و با ورزش حتی برای یک ربع یا نیم ساعت، می‌توانند شادابی و نشاط بیشتری در منزل داشته باشند؛ همچنین برای حفظ تناسب اندام و داشتن اعتماد به نفس بیشتر هم اهمیت دارد.
 
دکتر حمیدرضا رحمانی زاده دهکردی: ورزش عامل شکوفایی خلاقیت است

از چه سنی به فعالیت ورزشی پرداختید و مشوق شما در این زمینه چه کسی بود؟

از بچگی به کوهنوردی علاقه داشتم و از کارشناسی تا دکتری اغلب پنجشنبه‌ها و جمعه‌ها را به فعالیت کوهنوردی می‌پرداختم و شاید ده‌ها بار به قلل بزرگ ایران صعود زمستانی داشته‌ام و بنابراین یکی از ورزش‌های مورد علاقه‌ام کوهنوردی است که الان این فعالیت کمتر و به چند ماهی یک بار محدود شده است. در جوانی درکنار کوهنوردی به  کونگ فو و شنا علاقه‌مند بودم ولی الان بیشتر به شنا می‌پردازم.

این اساتید دانشگاه ورزشکار حرفه ای هستند

آیا کسب مقامی هم در این زمینه‌ها داشته‌اید؟

در پاسخ به این پرسش باید بگویم هدفم هیچ‌گاه کسب مدال نبوده اما به دلیل مدوامت و اصرار برخی دوستان در برخی مسابقات شرکت کرده‌ام از جمله مسابقات شنای منطقه یک و مقام‌هایی هم کسب کرده‌ام که اگر اجازه دهید از آن‌ها گذر کنم.

آیا در دوره کرونا مانعی برای فعالیت‌های ورزشی شما ایجاد شد؟

طبعاً بله در این دوره پیگیری شنا برای من محدود شد و در خانه ماندن باعث شد تا ورزش‌های خانگی را دنبال کنم چون بنا به عادتی دیرین  هر روزه  از 4 الی 5 صبح برای کوهنوردی به تپه‌های اطراف  می‌رفتم که این فعالیت هم کمتر شده است اما دوباره آن را از سر گرفته‌ام.
 
به نظر شما چه ارتباطی بین ورزش و دانش برقرار است؟

ارتباط ورزش و تفکر علمی چند سالی است که فکر مرا به خود مشغول کرده است. اخیرا پژوهشی را در مورد رابطه‌ی قدم زدن و خلاقیت مطالعه می‌کردم و این برای من بسیار جذاب بود؛ چراکه مشائیان از طریق قدم زدن، بحث‌های خود را پیش می‌بردند و بسیاری از هنرمندان، اندیشمندان و فیلسوفان قدم‌زدن و پیاده‌روی‌های طولانی داشته‌اند مثل کی‌یرکگور، هایدگر، کانت و روسو و حتی در آلمان یک پیاده‌رو به اسم کانت نام‌گذاری شده است؛ خیابانی که کانت در آن ساعت‌ها قدم می‌زده و پیاده‌روی را برای شکوفایی خلاقیت ضروری توصیف کرده است. کتابی هم دیده ام بسیار جالب که یک فرانسوی نوشته است با نام « فلسفه قدم زدن» که به انگلیسی ترجمه شده و بسیار خواندنی است. نقل قول هایی از بزرگان در این زمینه دارد مثلا به نقل از نیچه نوشته است:« تنها، ایده‌هایی سزاوار ارزش و توجه هستند که در جریان قدم زدن به ذهن ما خطور می کنند». در پژوهشی دیگر دیدم از زاویه علوم شناختی به رابطه‌ی پیاده‌روی و تفکر و خلاقیت پرداخته که جان‌مایه‌ی سخن آن این است که اغلب ایده‌ها زمانی که اشخاص به فعالیت خاصی اشتغال نداشته و فعالیت سبک بدنی دارند، خلق می شوند.

این اساتید دانشگاه ورزشکار حرفه ای هستند

در تاریخ و ادبیات ما شواهدی در باره این ارتباط هست مثلاً فردوسی بر این باور است که « راستی» که می‌تواندنشانه‌ی فرهمندی آدمی باشد، نیاز به « خویشکاری بدنی» هم دارد چنانکه گفته است:
ز نیرو بود مرد را راستی/ ز سستی کژی زاید و کاستی

هاروکی موراکامی نویسنده‌ی بزرگ ژاپنی هم در این باره نظر خود را بیان کرده و می‌گوید:« برای هر کار خلاقه تنها انضباط ذهنی کافی نیست و به توان بدنی هم نیاز است». این دونده‎ی دو ماراتن کتابی دارد با نام « وقتی از دویدن صحبت می‌کنم در چه موردی صحبت می‌کنم؟» که در این کتاب از نقش دویدن در زندگی خود و آفرینش‌های ادبی‌اش گفته است.

ورزش عامل شکوفایی دانش/ این استادان دانشگاه، ورزشکار حرفه‌ای هستند

به خاطر دارم که بسیاری از شاعران و نویسندگان بزرگ معاصر مثل شفیعی کدکنی، زنده‌یاد نجف دریابندری را در کوهنوردی‌های پنج‌شنبه صبح دیده‌ام؛ بسیاری از آن‌ها به کوهنوردی سبک علاقه داشتند و حتی در آثار مکتوب و شفاهی خویش اشاراتی داشته‌اند که ذکر آن‌ها شاید از حوصله این مصاحبه خارج باشد.

گفتگوها: منا سلگی

عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
مطالب دیگر
چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟
یک استاد دانشگاه در گفتگو با عطنا بررسی کرد

چگونه مسائل جنسی را به کودک آموزش دهیم؟

تربیت جنسی امری ضروری است و آموزش آن را از هر سنی که کودک شروع به سوال پرسیدن می کند باید شروع کرد. اما به طور کلی اولین زمان برای این آموزش 3 تا 5 سالگی است. چون کودک در این برهه سنی کنجکاوی هایی دارد
فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا مطرح کرد

فقدان سرمایه اجتماعی، نظام سیاسی را با چالش‌ روبرو می‌کند/ مهاجرت یکی از نتایج شکاف میان دولت و ملت است

یک استاد دانشگاه معتقد است: «نهادهای دولتی و حاکمیتی نقش مهمی در اعتماد عمومی دارند و در واقع عملکرد نهادهای اجتماعی و سیاسی است که اعتماد را خلق می‌کند یا باعث کاهش آن می‌شود.»
فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم
یک جامعه شناس در گفتگو با عطنا:

فضای مجازی را باید کنترل کرد/ باید به سمت اینترانت حرکت کنیم

در حال حاضر در معرض تهدید جدی هستیم. طرح مجلس درباره ساماندهی فضای مجازی اولین گام در جهت داشتن برنامه برای مدیریت فضای مجازی است و البته نباید به روش‌های نادرست مثل قطع کردن اینترنت روی بیاوریم.
مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟
بررسی قوانین اینترنت در کشورهای دیگر (1)

مدیریت فضای مجازی در آمریکا و کره جنوبی چگونه است؟

TikTok و WeChat دو شبکه اجتماعی چینی هستند که در دنیا با استقبال روبه‌رو شده‌اند، اما در زمان ریاست جمهوری ترامپ استفاده از این اپلیکیشن‌ها در امریکا به دلیل نگرانی های امنیتی ممنوع اعلام شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار