در انتخابات به طور طبیعی یکی از مسائل اساسی بحث شکلگیری فضایی است که به انتخاب اصلح توسط افراد کمک میکند. در شکلگیری چنین فضایی، رسانهها نقش اساسی دارند و در شرایط متحول رسانهای امروز در هر انتخاباتی ابزارهای نوینی وارد میشود که در گذشته مطرح نبوده است.
به گزارش عطنا، دکتر حشمتالله فلاحتپیشه، استاد دانشگاه علامه طباطبائی و نماینده مجلس شورای اسلامی در یادداشتی در روزنامه جام جم، گریزی به فضای انتخاباتی چند ماه مانده به انتخابات دولت دوازدهم زده و از نقش شبکههای اجتماعی و پیامرسانها در این انتخاباتگفت که در ادامه میخوانیم؛
درباره اینکه این امکانات رسانهای جدید، فرصت هستند یا تهدید، پاسخهای ثابت و فرعی وجود دارد که براساس مقتضیات زمان شکل میگیرد. پاسخ ثابت این است که اگر زیرساختهای فرهنگی لازم و مناسبات اجتماعی بهینه و توام با اخلاق سیاسی میان مردم، نهادها و نخبگان سیاسی شکل گرفته باشد هر ابزار جدیدی که وارد شود به فرصت تبدیل شده و مناسبات را شفافتر و انتخاب را به اصلح نزدیک میکند.
آن چیزی که در اخلاق سیاسی باید مدنظر قرار داد، این است که اخلاق فقط خاص دوران انتخابات نباشد بلکه همیشه به عنوان امر فرهنگی در جامعه مطرح باشد. اگر جامعهای از لحاظ فرهنگی خوب کار کرده باشد، نباید تردیدی داشت که ابزارهای جدید در فضای انتخابات را به فرصت تبدیل میکند.
موضوع دیگر تابع شرایط زمانه است. فضای مجازی فضایی است که برخلاف رسانههای گذشته، پیشبینیناپذیر، نظارتناپذیر و کنترلناپذیر است. در چنین شرایطی توسل صرف به ابزارهای اقتدار قانونی نمیتواند مشکلی را حل کند. در این زمینه باید به همان اصل و رابطه برگردیم مبنی بر اینکه سه گروه در انتخابات باید به گونهای عمل کنند که امکانات تازه رسانهای به شکلگیری شکافها، اختلافات و قطببندیهای جدید در جامعه منجر نشود. اولین گروه مردم هستند؛ مردمی که درنهایت آنها انتخاب میکنند و باید بدانند که بخشی از فضای مجازی در داخل کنترل نمیشود بلکه از بیرون کشور هدایت میشود. مردم باید با حساسیت، فضای مجازی را رصد کنند و وارد فضای انحرافی و تنشآمیز نشوند. گروه دوم، نخبگان سیاسی هستند؛ نخبگان سیاسی که در حوزه سیاست عمل میکنند. ضعفی در این زمینه وجود دارد، زیرا در این حوزه عملا در ایران رفتارهای سیاسی در درون اتاق صورت نمیگیرد و در فضای باز یعنی به صورت تودهای انجام میشود. منظور از اتاق، حزب و سایر نهادهایی است که در نظامهای دموکراسی جا افتادهاند و حتی مسئولیت رفتارهای سیاسی نخبگان را به عهده میگیرند و مانع شکلگیری انحراف میشوند، اما در ایران احزاب ضعیف هستند و معدود احزابی هم که وجود دارند، بخش عمدهای از آنها فرصتطلب سیاسیاند و مسئولیت نمیپذیرند. نخبگان سیاسی و مردم در این شرایط باید عدم استفاده منفی از رسانههای جدید را به عنوان یکی از شاخصههای انتخاب میان نخبگان در انتخابات آینده مدنظر قرار بدهند و بدانند مجموعهای از اختلافات در حوزههای سیاسی و حتی مدیریتی، خاص دوران انتخابات است. در این دوران، اختلافاتی مطرح و در رسانهها عمومی میشود و تا چهار سال چالشها بر سر آن ادامه دارد، مثل مواردی که در انتخابات 88 و آغاز اختلافات از مناظرهها شاهد بودیم. نخبگان سیاسی باید توجه کنند همه چیز انتخابات نیست. کشور باید مدیریت شود و مردم با آرامش زندگی کنند و در فضای انتخابات چالش ایجاد نکنند.
گروه سوم هم دولتمردان و دستگاه قضایی و به عبارتی نهادهای حاکمیتی هستند که باید به گونهای عمل کنند که به جای برخورد توام با سدسازی و محدودیتسازی به سمت نوعی شفافیت و ساماندهی در قبال فضای مجازی پیش روند. در برخی موارد، دستگاهها به وظیفه خود عمل نمیکنند. به عنوان مثال، اقدام به ثبت کانالهای تلگرامی و ... باید قبل از سال جدید انجام شود به دلیل اینکه بعد از سال جدید، فضای انتخابات امکان اقدامات کنترلی را از بین میبرد.