شیوا دولتآبادی اظهار داشت: بخشی از تفاوتهای زنان و مردان بیولوژیکی است اما بخش عمدهای از آن اکتسابی بوده و از سوی جامعه تعریف میشود.
وی افزود: در فرهنگهای سنتی تفکیک نقشها به صورت مبالغهآمیزی موجب شکلگیری شخصیت و خود پنداره در زنان و مردان میشود و آنها را از هم دور میکند.
این متخصص حوزه بهداشت روان گفت: غریبگی میان دو جنس در دراز مدت موجب سوء تفاهم در زنان و مردان میشود. کتابهایی مانند «مردان مریخی، زنان ونوسی» نشان دهنده تفاوت دنیای زنان و مردان و مبین این موضوع است.
عضو هئیت علمی دانشگاه علامه طباطبایی اظهار داشت: وقتی بپذیریم که انتظار نقشها از زنان و مردان متفاوت است آن وقت است که میتوانیم که شکلگیری هویت بین این دو، انتظارهایی که از هویت مردانه و زنانه میرود و امکان برآورده شدن یا نشدن دارد میتواند انتظارات متفاوتی از زنان و مردان ایجاد کند.
دولت آبادی ادامه داد: هر انسانی ابعاد جسمانی، روانی و اجتماعی دارد این سه بعد با یکدیگر رشد میکنند. در بعد جسمانی جامعه از مردان انتظار دارد تا قدرتمند باشند و اگر مردی نتواند این ویژگی را تامین کند به نارضایتی و عدم سلامت روان میرسد. همچنین در بعد روانی انتظار میرود مردان قوی، مستقل، تصمیمگیرنده و برنامهریز باشند و این موجب میشود که ارضای این نیاز خود را با انتخاب شغلی خوب نشان دهد.
این روانشناس گفت: چنانچه مردی بیکار باشد یا از عهده تامین مخارج خانواده خود برنیاید دچار آزردگی روانی دایمی میشود و سلامت روان او به مخاطره میافتد.
وی افزود: از بعد اجتماعی جامعه از مردان انتظار دارد تا علاوه بر حرمت اجتماعی که از راههای مختلفی کسب میشود در حیطه برونگرایی نیز فعال باشد و به نوعی مردسالاری به همه مردان تحمیل میشود و آنها را زیر فشار خاصی برای احساس رضایت،امنیت و تعادل روانی قرار میدهد.
رئیس انجمن علمی روانشناسی ایران تصریح کرد: مردان نباید از کمبودهای خود بترسند واگر به لحاظ فیزیولوژیکی نیرومند نیستند میتوانند ذهنی خلاق داشته باشند و اگر از نظر قدرت بدنی در وضعیت ایدهآلی نیستند به تخصص و قدرتمندی در حیطه شغلی اکتفا کنند.
وی خاطر نشان کرد: همچنین توصیه میشود مردان بیش از هر چیزی با خانواده خود صمیمی باشند و نگرانیها و استرسهای ناشی از انتظارات جامعه را با آنها درمیان بگذارند که این موضوع علاوه بر استحکام پایههای ارتباط خانوادگی از استرسهای تحمیل شده به آنها جلوگیری میکند.