حسین سلیمی در جمع اندیشمندان جهان عرب اظهار کرد: انقلاب ارتباطات و اطلاعات و نیز گسترش ارتباطات در عرصه جهانی این امکان را فراهم کرده است که فرهنگها در یک محیط سیال دائمی در حال سیلان باشند و به ارتباطات سازندهتر و بده بستانهای فرهنگی در عرصه جهانی بپردازند.
به گزارش عطنا، نشست تخصصی «رسانه و گفتوگوهای فرهنگی میان ایران و جهان عرب» صبح امروز یکشنبه، سوم بهمنماه با حضور جمعی از اندیشمندان ایرانی و عرب در دانشگاه علامه طباطبائی آغاز به کار کرد.
در افتتاحیه این نشست، رئیس دانشگاه علامه طباطبائی ضمن خیر مقدم به مهمانان، استادان و اندیشمندان حاضر در این نشست اظهار کرد: برگزاری چنین نشستهایی امکان هماندیشی میان استادان ایرانی و کشورهای عربی را فراهم میکند.
حسین سلیمی با اعتقاد بر اینکه در مورد فرهنگهای مختلف جهان عرب نمیتوانیم از یک فرهنگ به تنهایی صحبت کنیم، افزود: علیرغم اینکه معمولا فرهنگ در محیط زبان خود را نشان میدهد و زبان مشترک گویای مشترکات فرهنگی است اما فرهنگ محدود به زبان نیست و لذا نمیتوانیم از یک پدیده به نام فرهنگ عربی صحبت کنیم.
وی خاطرنشان کرد: ما در منطقه خود با فرهنگهای مختلف از کشورها و جوامع گوناگون عربی مواجه هستیم.
سلیمی با طرح پرسشی درباره حوزه روابط فرهنگی میان ایران و فرهنگهای مختلف عربی ادامه داد: چرا در قرن 21 در زمانی که فرهنگهای مختلف در حال نزدیک شدن به هم هستند، همچنان شاهد برخی از ایرانیان و نیز برخی از اندیشمندان و اصحاب فرهنگ در جهان عرب هستیم که تلاش میکنند تا هویت و فرهنگ خود را در مقابل هویت و فرهنگ «دیگری» تعریف کنند؟
وی همچنین در اینباره اضافه کرد: چرا بعضی از افراد این فرهنگها عناصر هویتی برای خود تعریف میکنند که در مقابل فرهنگ دیگری است؟ چرا برخی ایرانیان کوشش میکنند تا عناصر غیر عربی و حتی ضدعربی را در فرهنگ خود تقویت کنند و یا چرا در حوزه کشورهای عربی کسانی یافت میشوند که در تلاش هستند تا عناصر فرهنگهای عربی را در مقابل هویت و فرهنگ ایرانی تعریف کنند؟
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی در پاسخ خود به این پرسشها به نوع تعامل حوزه سیاست و فرهنگ اشاره و اذعان کرد: هر جایی که سیاست و فرهنگ به هم نزدیکتر شوند و برای هم تعیینکنندهتر باشند نتیجه آن تقویت عناصر تقابلی و تنازعی درون فرهنگها خواهد بود.
وی یادآور شد: عکس این موضوع نیز صادق است که هر کجا فرهنگها توانستهاند خود را از چنگ و بند سیاست رها کنند، عناصر همسازی و همکاری در عرصه فرهنگ رشد کرده است.
سلیمی با ذکر چند مثال تاریخی به اثبات ادعای خود پرداخت و ادامه داد: آغاز تعامل نزدیک میان فرهنگ ایران و فرهنگهای عربی در دوران حاکمیت اسلام در ایران و در بخش مهمی از جهان گذشته با جنگ یعنی شدیدترین نوع منازعه سیاسی است.
وی افزود: در ابتدای این تعامل با جنگ است که امپراطوری اسلامی در آن زمان میتواند تسلط سیاسی بر ایران و سرزمینهای دیگر پیدا کند اما تعامل، همکاری و تاثیرگذاری فرهنگی زمانی صورت میگیرد که عنصر سیاست کمرنگ میشود.
رئیس دانشگاه علامه با بیان اینکه ماندگاری تعامل فرهنگ ایرانی با فرهنگ عربی به دلیل حاکمیت سیاسی نیست خاطرنشان کرد: تعامل و نزدیکی میان این دو فرهنگ به دلیل کمرنگ شدن حوزه سیاست است یعنی زمانی که برخی ایرانیان خود توانستند قرائتی از اسلام را وارد فرهنگ ایرانی کنند که فکر میکردند با عناصر فرهنگی و با درک خودشان از جهان پیرامونشان سازگارتر است و آنگاه به تعامل مثبت با جهان عرب پرداختند.
این استاد علوم سیاسی و روابط بینالملل ادامه داد: متفکران ایرانی به یادگیری ادبیات عرب و صرف و نحو عربی پرداختند و توانستند با تدوین این علوم مهمترین آثار را در فرهنگ عربی خلق کنند.
سلیمی با اشاره به اینکه زبان عربی اندیشه و مبنای تفکر ایرانیان را تحت تاثیر قرار داده است، تاکید کرد: اما ایرانیان هرگز هویت مستقل خود را از دست ندادند و این در حالی است که ما در تاریخ میبینیم که برخی از فرهنگهای مدیترانهای و یا برخی از فرهنگهای قدیمی مثل مصر باستان، دچار دگرگونی هویتی بنیادین شدند.
او اضافه کرد: ایرانیان با پذیرش اسلام از جهان عرب به شدت تاثیر پذیرفتند اما زبان و هویت خود را حفظ کردند و تعاملات نزدیک فرهنگی با جهان عرب را آغاز کردند و در این راستا استحاله نشدند ولی به تعامل نزدیک و تشریک مساعی پرداختند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی اظهار کرد: این تعامل سازنده زمانی بود که عنصر سیاست برداشته شده و خلافت اسلامی بر تمام جهان اسلام حاکم بود و درگیریهای سیاسی در ذیل خلافت اسلامی به حداقل میزان خود رسیده بود بنابراین امکان تعامل فرهنگی فراهم شد.
وی افزود: مرحله دیگری از تعامل میان فرهنگ ایران و عرب در دورانی بود که کشورهای جدید عربی پا به عرصه وجود گذاشتند یعنی بعد از جنگهای جهانی اول و دوم در زمانی که کشورهای مختلف عربی از دل امپراطوری عثمانی متولد شدند.
حسین سلیمی تولد کشورهای جدید عربی را مساوی و هم زمان با ظهور نظام بینالملل دوقطبی در عرصه سیاست بینالملل دانست و خاطرنشان کرد: زمانی که به همه چیز رنگ سیاسی زده و در پرتو نظام سیاسی دوقطبی فهم و تعریف میشد، هویتهای جدیدی در کشورهای عربی شکل گرفتند.
وی همچنین با اشاره به شکلگیری هویت جدید ایران نوین بعد از جنگ جهانی دوم، ادامه داد: در این زمان عناصر فرهنگی به گونه ای تقویت شدند که به تقابل و رویارویی فرهنگی میان فرهنگهای ایرانی و فرهنگهای عربی را دامن زند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی اذعان کرد: در نظام دوقطبی بسیاری از کشورهای عربی به یک قطب و ایران به قطب دیگر گرایش پیدا کردند و به این گرایش سیاسی خود رنگ هویتی و فرهنگی زدند و بسیاری از عناصر فرهنگی را در مقابله با دیگری تعریف کردند.
وی این دوران را اوجگیری تقابل به جای تعامل فرهنگی برشمرد و گفت: شاهد هستیم زمانی که سیاست و فرهنگ به غایت به یکدیگر نزدیک شدند و نزدیکی میان این دو، تقابلهای موجود در حوزه فرهنگی را به تنازع بدل کرده و در حوزه هویتهای فرهنگی به تنازع دامن زدند.
سلیمی تصریح کرد: پس از این دوران وارد عصر جدیدی شدیم که به تدریج سیاست به معنای سنتی آن رقیقتر و دچار دگرگونی اساسی و بنیادین شد و دریافتیم که در عصر جدید یعنی عصر ارتباطات و اطلاعات، فرهنگها این امکان را دارند که از چنگال سیاست و تحمیلهایی که حوزه سیاست بر آنها وارد میکند، رهایی پیدا کنند.
وی افزود: انقلاب ارتباطات و اطلاعات و نیز گسترش ارتباطات در عرصه جهانی این امکان را فراهم کرده است که فرهنگها در یک محیط سیال دائمی در حال سیلان باشند و به ارتباطات سازندهتر و بده بستانهای فرهنگی در عرصه جهانی بپردازند.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی این انقلاب ارتباطات را موقعیت جدیدی برای فرهنگ ایران و فرهنگ کشورهای عربی خواند و ابراز امیدواری کرد: در این موقعیت جدید بتوانیم با نظام ایدهها و هنرهای اندیشمندان، متفکران و دانشگاهیان در این بستر جهانی ارتباط پیدا کرده و به تعامل ذهنی بپردازند.
وی تاکید کرد: وارد محیط جدیدی شدیم که در آن فرهنگها رها شدند و اندیشمندان در بستر جغرافیا، سرزمین و محدودههای سیاسی باقی نمانده و از این رو در این فضای جدید جهانی میتوان امکان یک شناخت متقابل جدید بین متفکران ایرانی و اهل فرهنگ جهان عرب فراهم کنند.
سلیمی با اشاره به اینکه اکنون زمان آن رسیده است که ما یکدیگر را بیشتر بشناسیم، خاطرنشان کرد: ما باید اندیشههای خود را به هم پیوند دهیم و این رهاشدگی را به ویژه در جامعه دانشگاهی و اهل ارتباطات نهادینه کنیم.
وی ایران و کشورهای عربی را دارای فرهنگهایی که کاملا در هم آمیختهاند دانست و گفت: حدود 1400 سال تاریخ مشترک بین ایران و کشورهای عربی وجود دارد و بخش مهمی از نمادهای زبانی و فرهنگها با هم ادغام شده و امکان گفتوگو، تعامل و همافزایی فرهنگی بیشتر از هر زمان دیگر فراهم شده است.
رئیس دانشگاه علامه طباطبائی تاکید کرد: در این راه جدید که در تعاملات فرهنگی باز شده است ما دانشگاهیان میتوانیم در صف اول بایستیم و دانشگاه علامه طباطبائی به عنوان تنها دانشگاه تخصصی علوم انسانی در ایران پیشرو در این حوزه است.
وی در پایان برگزاری این همایش و گفتوگو را شرایط آغاز یک همافزایی دائمی در حوزه فرهنگی بین اندیشمندان ایرانی و کشورهای عربی خواند و اظهار کرد: امیدوارم این گفتوگوها موفق باشد و دریچههای جدیدی را پیشروی ما برای تعامل هرچه بیشتر فرهنگها فراهم کند.
گفتنی است این کمیسیون در راستای سلسله کمیسیونهای سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی ایران با همکاری دانشگاههای شهید بهشتی، فردوسی مشهد، پژوشگاه علوم و فرهنگ اسلامی قم، دانشگاه علامه طباطبائی، دانشگاه الزهرا (س) و دانشگاه بین المللی امام خمینی (ره) قزوین از دوم تا پنجم بهمنماه در ایران برگزار میشود.