هادی خانیکی در یادداشتی نوشت: ادعای مالکیت مطلق بر حقیقت، نه نسبتی با گفتوگو دارد و نه کار خبرنگاری را ممکن میکند. آنکه راه کسب و نشر خبر را فقط در جستوجو برای تأیید پیشفرضها و تصورهای قالبی خود میداند، فرسنگها از مقصد خبرنگاری دور شده است.
به گزارش عطنا، دکتر هادی خانیکی، استاد دانشگاه علامه طباطبائی، در یادداشت خود در روزنامه شرق، از خبرنگار و کار خبرنگاری نوشته است. متن این یادداشت را در زیر میخوانیم:
در این سالها، حادثه شهادت محمد صارمی در اسارتگاه جمود و جهل طالبان مناسبتی شده است که «١٧ مرداد» به نام «روز خبرنگار» ثبت شود و هر سال هرکس در هر جا و هر جایگاهی که هست حداقل یک روز به مدح کسانی بپردازد که مدام در گرمگاه حادثه ایستادهاند.
«خبرنگار» نام و حرفهای خاص است، برای نقش و مسئولیتی عام که دامنههایش را ساعت کار و طرح طبقهبندی مشاغل و حتی ستون و صفحه ارائه آثار بهدرستی نشان نمیدهد.
خبرنگاری درهمآمیختگی «عقل و عشق» و به تعبیر عارفانه «زبان حال» است که اگر درست فهمیده شود و بجا به کارآید، فراتر از زبان قیلوقال، کارآمدی دارد.
خبرنگاری از این نظر فقط فن نیست، نوعی فهم است و شاید این وجه دوم، مهمتر از وجه نخست هم باشد.
این نوع خبرنگاری که شاید بتوان نام «خبرنگاری تفهمی» بر آن نهاد، آموختن و انباشتن مدام دانش، مهارت و تجربه برای ورود به دنیاهایی متفاوت و درهم تنیده است که توقف سریع و ساده در آنها راه به جایی نمیبرد.
«خبرنگاری تفهمی»، گشودن منظر درست در دیدن و معبر درست در شنیدن است. به این معنا، آنکه «خبرنگاری» نمیفهمد و «خبرنگاری» نمیداند، در دیدن، شنیدن، گفتن و نوشتن آنچه در پیرامونش میگذرد، ناتوان است.
خبرنگاری تفهمی دنیای دغدغهها و دردمندیهاست که نهادی ناآرام برای هموارترکردن راه آگاهی میخواهد.
خبرنگاری هنر گفتوگو نیز هست و سرآغاز این هنر، به گفته سقراط آگاهی از جهل خویش است.
ادعای مالکیت مطلق بر حقیقت، نه نسبتی با گفتوگو دارد و نه کار خبرنگاری را ممکن میکند. آنکه راه کسب و نشر خبر را فقط در جستوجو برای تأیید پیشفرضها و تصورهای قالبی خود میداند، فرسنگها از مقصد خبرنگاری دور شده است.
برای دیدن این واقعیت، نیازی به بحثهای طولانی نیست، مشاهدات ملموس، کفایت دارد؛ دنیاهای فروبستهای که هر روز بر پایه عیارها و معیارهای منازعه سیاسی به وسیله برخی نهادها در رسانهها خلق میشوند و همه حقایق و وقایع پیرامون ما را در دهلیزها و دالانهای تاریک منفعتهای جناحی خود پنهان میکنند، چه نسبتی با جهان گشوده گفتوگو دارند؟
«خبرنگاری تفهمی» البته جدا از اقتضائات اخلاق و مسئولیت حرفهای نیست. بیلنگر اخلاق نمیتوان در دریای ناآرام و بیپایان خبر پیش رفت.
زیستن در دنیای بیمرز خبر که حریم خصوصی و عمومی ندارد، تنها با فهم مرزهای اخلاق و حقوق ممکن میشود.
باید مبانی و موازین حقوقی و اخلاقی را امروز درباره خبرنگاران و خبرنگاری یا از زاویه کار و حرفه خبرنگاران و خبرنگاری دوباره بازخواند و بازآفرید.