یوسف اسکندری فارغ التحصیل مقطع کارشناسی ارشد دانشگاه علامه طباطبائی و مسئول تشکلهای سیاسی دانشگاه : آیین نامه جامع مدیریت دانشگاه ها سندی علمی ، فرهنگی است که در سال 1389 توسط شورای عالی انقلاب فرهنگی به تصویب رسید. در واقع این آیین نامه نقشه ی راه و چراغ راهنمای مدیریت در دانشگاه هاست و اساس مدیریت ،ساختارهای دانشگاه ، وظایف و اختیارات هیات امناء ، رئیس موسسه و هیات رئیسه در آن تشریح گردیده است. بر اساس این سند ، هیات امناء بالاترین مرجع سیاست گذار در دانشگاه محسوب می گردد و کلیه ی تصمیمات کلان موسسه از جمله در حوزه های مالی ، استخدامی ، جذب و تشکیلات برعهده ی این هیات است.در سطح دوم و در مقام اجرایی ، رئیس موسسه بالاترین مقام اجرایی موسسه است.رئیس موسسه نماینده حقوقی در نزد مراجع ذیصلاح نیز می باشد و مسولیت اجرای کلیه ی مصوبات هیات امناء را برعهده دارد. پس از رئیس موسسه ، هیات رئیسه قرار می گیرد. که اعضای آن شامل رئیس موسسه ، معاونین موسسه و مسئول نهاد رهبری دانشگاه است.هر یک از معاونین موسسه به لحاظ وظایف مربوطه به فعالیت و برنامه ریزی می پردازند. متناسب با هر یک از حوزه ها ، شوراهایی تخصصی در این آیین نامه پیش بینی شده است و شرح وظایف و حوزه ی اختیارات تخصصی و اعضای آن تعیین گردیده است. از بین شوراهای تخصصی موجود ، تنها شورایی که ریاست آن به رئیس موسسه محول شده است ، شورای تخصصی فرهنگی ، اجتماعی است و بقیه ی شورا ها به ریاست معاون مربوطه تشکیل می گردند. بنابراین تاکید این سند بر ریاست رئیس موسسه گواه اهمیت و حساسیت حوزه فرهنگ در دانشگاه است.
با توجه به این مقدمه و نظر به اینکه جامعه امروز ما جامعه ای در حال گذار محسوب می گردد و ارزش های سنت و مذهب از یک سو و نو آوری و تکثر ارزش های مدرنیته از سوی دیگر در جامعه مطرح می گردند . پس بی تفاوتی متفکران و اندیشمندان حوزه ی فرهنگ ، خسارت جبران نا پذیری برمبانی فرهنگ وارد خواهد آورد و با کمی تامل ، تاثیر آن هم اکنون در شیوه ی نگرش مردم ، زندگی اجتماعی و مدنی و حتی سینما و هنر هویدا گشته است. شورای فرهنگی دانشگاه ها نیز در سطحی مهم با مخاطبینی کاملا جوان و مطالبه گر وظایف سنگینی بر عهده دارد. وظایفی که اعضای شورای فرهنگی دانشگاه ها بایستی به آن اهتمام ورزند و با نگاه واقع بینانه به مطالبات ، شرایط و دغدغه ها تصمیم گیری نمایند و صرفا تصمیم گیری و نگاه کارشناسی را در اعضای اصلی شورا محدود ننمایند و آفت این محدود نگری را جدی تلقی کنند. اکثریت اعضای شورا با توجه به مسولیت ها و مشغله هایی که در واحد های مختلف دانشگاه بر عهده آنهاست، زمان زیادی جهت بررسی ایده ها و طرح ها نداشته و چه بسا این امر باعث غفلت از این حوزه ی حساس گردد و از طرفی ترکیب اعضای شورای فرهنگی به شکلی است که شاید تکصدایی را منجر گردد و از طرح دیدگاه دیگر بخش های جامعه ی دانشگاهی محروم گردد و عدم طرح مطالبات و چالش های واقعی، در بلند مدت تاثیر غیر قابل جبرانی در دانشگاه خواهد گذاشت. لذا راهکار این مسئله استفاده ی اعضا از نظرات کارشناسی و دعوت از دیدگاه های مختلف به عنوان عضو افتخاری در شوراست. ناگفته نماند که آیین نامه ی جامع در حوزه ی فرهنگی، کمیته های مشورتی و تخصصی را پیش بینی نموده است. بنابراین تشکیل این کمیته ها با ترکیبی از صاحبنظران حوزه ی فرهنگ می تواند اتاق فکر تاثیر گذاری برای شورای فرهنگی باشد.