حسينعلي افخمي مدرس ارتباطات دانشگاه علامه طباطبائی گفت: بخشي از نمايندگان مجلس به واسطه اطلاع رسانی بخش های مختلف، قبل از اينكه كارزار انتخاباتي شروع شود، صندليهايشان در مجلس رزرو شده، يا صندلي خود را از دست دادهاند.
به گزارش عطنا به نقل از روزنامه اعتماد، این مدرس دانشگاه با اشاره به تاثير رسانهها در جهتدهي به افكار عمومي در زمينه تصميمگيريهاي سياسي، گفت: نقش رسانهها در هركدام از انواع انتخابات متفاوت است.
افخمي افزود: به طوركلي قبل از همه بايد خود انتخابات را از نظر رابطه رسانه و انتخابات تعريف كنيم زیرا انتخابات مجلس، رياستجمهوري، رفراندومهاي خاص يا انتخابات شوراهاي شهر يا خبرگان، نقش رسانهها در هركدام از اين موارد متفاوت است.
وی تصریح کرد: نقش رسانهها را نيز بايد تفكيك كنيم، در دوران انتخابات طول زمان تبليغات در رسانهها ميتواند عامل تاثيرگذاري در اين زمينه باشد، به عنوان مثال در كشوري مثل امريكا اين بازه زماني يك بازه ششماهه است و در كشور ما كمترين ميزان زمان انتخابات مربوط به انتخابات مجلس است که كل زمان تبليغات هشت روز است كه اگر آن را براي روزنامه در نظر بگيريم يك روز آن به جمعه ميخورد و يك روز آن نيز قبل از انتخابات است كه قانونا كاركردي ندارد. افخمی خاطرنشان کرد: در دنياي رسانهاي نيز ما رسانه سنتي، رسانههاي مدرن، رسانه چاپي، الكترونيكي، رسانههاي اينترنتي و مواردي شبيه به اينها را داريم كه هركدام از آنها جايگاه و نقش خاص خود را دارند.
وی با اشاره به نقش گروههاي سني در قبال هركدام از اين رسانهها گفت: نقش هر کدام از این گروه های سنی متفاوت است، بنابراين حكم صادر كردن درباره اينكه رسانهها در انتخابات نقش دارند يا نه قطعا نقش دارند و سهم هركدام از رسانهها در اين نقشآفريني با توجه به مولفههايي كه ذكر كردم ميتواند متفاوت باشد.
این جامعهشناسي سياسي با اشاره به تفاوت هر انتخابات در هر دورهاي با دوره ديگر، اذعان داشت: در درجه اول انتخاباتي كه در سال ۹۴ برگزار ميشود، دنباله كنشها و واكنشهاي سياسي جامعه، دولت و نيروهاي درونمرزي و برونمرزي طي چهار سال گذشته، از انتخابات قبلي تا انتخاب فعلي است و حتي رويدادهاي سياسي موثر ديگر در جامعه ازجمله انتخابات دو سال و اندي پيش رياستجمهوري و شوراي شهر بر انتخابات مجلس امروز، دنباله همین کنشهاست.
وی با بیان اینکه حكم صادر كردن درباره اینکه انتخابات از لحاظ تاثيرگذاري رسانهاي بی نصیب نبود، کار سادهای نسیت، اظهار داشت: چنين حكمي بههيچوجه كار سادهاي نيست. عامل ديگري كه وجود دارد اين است كه كساني كه امروز در مجلس به عنوان نماينده هستند، برخي از آنها جا پاي محكمي دارند و بنابراين تغييري نخواهند كرد. اين رسانه نيست كه جاي اين افراد را جابهجا ميكند يا اگر هم رسانه ميتواند تاثير بگذارد، تاثير درازمدت است.
وی اضافه کرد: به اين معنا كه يك نماينده مجلس طي چهار سال گذشته، كارنامهاي از خود در ذهن مردم به جا گذاشته است كه مردم پيشاپيش تصميم خود را بر انتخاب او گرفتهاند و شش روز انتخابات تاثير زيادي بر انتخاب او ندارد. درحالیکه گروه ديگري نيز هستند كه شرايط معكوسي دارند و اين نمايندگان طي چهار سال كارنامهاي از خود بر جاگذاشتهاند كه مردم ميخواهند از آنها انتقام بگيرند و ميگويند كه نميخواهيم فلان نماينده به مجلس برود، بنابراين آن نماينده نيز بر اساس عملكردي كه رسانهها طي چهار سال از او بازتاب دادهاند، نمره منفي خود را پيشاپيش در ذهن مردم گرفته است.
افخمی یادآور شد: بنابراين ميتوان گفت بخشي از نمايندگان مجلس قبل از اينكه كارزار انتخاباتي شروع شود، صندليهايشان در مجلس رزرو شده، يا صندلي خود را ازدست دادهاند و بقيهاي كه ميمانند در اين شش روز و در ميان انبوهي از رسانهها قرار ميگيرند.
این استاد ارتباطات ابراز داشت: براي اين افراد بايد دو عامل مدنظر قرار بگيرد؛ يكي اينكه همه رسانههاي ما در انتخابات مجلس نميتوانند كنش مثبت داشته باشند يا از حداكثر ظرفيت خود استفاده كنند. براي مثال در انتخابات مجلس، مطبوعات با توجه به محدوديتها و قدرتي كه دارد، نقش خودش را دارد و تغيير زيادي در آن صورت نميگيرد ولي تلويزيون همچنان محدوديت دارد. تلويزيون در انتخابات مجلس بهمراتب محدودتر از ساير رسانهها در مقايسه با انتخابات رياستجمهوري است و تجربه نشان ميدهد تعداد زيادي از مردم در انتخابات رياستجمهوري تحت تاثير تلويزيون راي دادهاند اما در انتخابات مجلس اينگونه نيست.
وی ادامه داد: با وجود اين به نظر من در كشور ما تلويزيون با وجود محدوديتهايي كه ذكر كردم، هنوز رسانهاي است كه وزن سنگيني دارد، درست است كه ما يك تلويزيون رسمي داريم اما براي مخاطب دهها كانال تلويزيوني وجود دارد.
وی با بیان اینکه در ابن باره هم تلويزيون درونمرزي و هم برونمرزي تاثیرگذار است، تصریح کرد: در بخش درونمرزي ما در دهه ۶۰ دو كانال تلويزيوني با ساعتهاي محدود داشتيم اما امروزه بيشتر كانالهاي تلويزيوني ما ۲۴ ساعته هستند و شامل برنامههاي محلي و سراسري به طور توامان ميشوند. هرچند تعداد كانالها و ساعات پخش بيشتر شده اما شهروند همان شهروند است و همچنان يك حق راي دارد، بنابراين ما چقدر ميتوانيم ذهن اين مخاطب را دستكاري بكنيم و راي او را تغيير دهيم؟
وی با اشاره به مطالعات سایر کشورها عنوان کرد: مطالعات در ديگر كشورها نشان ميدهد كه يك رايدهنده بخش عمدهاي از تصميم خود را قبل از انتخابات و طي چهار سال گرفته است و در اين شش روز تغيير خاصي به وجود نميآيد. كساني كه گرايشهاي حزبي يا طبقاتي دارند نيز تحت تاثير احزاب خود قرار دارند و ميدانند بايد به چه كسي راي بدهند يا ندهند، بنابراين تاثيرات كارزار انتخاباتي را عمدتا به كساني كه به آنها راي اوليها گفته ميشود محدود ميكنيم.
افخمی با اشاره به آرای رای اولی ها گفت: راي اوليها نيز دو دسته ميشوند؛ كساني كه براي نخستين بار در انتخابات مجلس شركت ميكنند و كساني كه براي نخستين بار در يك انتخابات شركت ميكنند. اين تعداد عددي را به ما ميدهد كه نهايتا به چهار ميليون راي ميرسد. اين چهار ميليون راي بهخصوص در انتخابات رياستجمهوري بسيار تاثيرگذار است چون كافي است اين چهار ميليون به يكطرف بچرخد و كل تركيب راي را به هم بزند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به تاثیر این قشر در انتخابات مجلس، افزود: در انتخابات مجلس با توجه به اينكه انتخابات در حوزههاي انتخاباتي محدود برگزار ميشود، تركيب آرا و تاثير رسانهها را بهسادگي نميتوان اندازه گرفت. در كشورهاي ديگري كه در اين زمينه مطالعه صورت گرفته و قابل پيشبيني است به دليل وجود احزاب سياسي اين امر ممكن ميشود. ما اگر بتوانيم خطوط احزاب سياسي را رصد كنيم ميتوانيم شاخصههايي را بيرون بكشيم كه كداميك از اين رسانهها تاثير بيشتر يا كمتري دارند. با كليتي كه درباره فضاي انتخاباتي كشور ذكر كردم، ما فضاي رقابت حزبي را هنوز در كشور نداريم.
وی با اشاره به ایجاد فضاي رقابتي «ليستي» در انتخابات و سر ليست شدن گفت: این نوع انتخاب به نوعي شبه حزبي است و اين نوع رقابت ليستي بيشتر شبيه گذشتهها است که وقتی جمعيتي ميخواستند به زيارت بروند اتوبوسي را كرايه ميكردند و عدهاي سوار آن ميشدند، در ميان جمعيت يك نفر «سر بليت» میشد و اين فرد چون بليت ديگران را جمع ميكرد جايزهاش اين بود كه راننده به او يك بليت مجاني ميداد چون او پول بليت بقيه را جمع كرده بود. در اين ليستها هر كس موقعيت خاص خودش را دارد، عدهاي ته اتوبوس هستند، عدهاي جلوتر مينشينند، با يكديگر اختلافنظر دارند، عدهاي به راننده نزديكترند و برخي كنار پنجره نشستهاند. من چيزي بيشتر از اين، از اين نوع ليستها نميبينم و در حوزه رسانهاي نيز اين موضوع بيشتر از اين باز نميشود.
وی با اشاره به حمایت صداو سیما از لیست های خاص گفت: صداوسيما امسال نسبت به سالهاي گذشته تغييري را ايجاد كرده است و اينبار ميخواهد خلئي را پر بكند اما مثل ساير اقدامات آن در برهههاي مختلف انتخاباتي به نظر من دارد گز نكرده عمل ميكند و جامه ميدوزد.
افخمی با اشاره به این خلا افزود: صداوسيما در انتخابات مجلس بايد نمايندگان احزاب را داشته باشد تا بتواند رقابت حزبي را در جامعه شكل بدهد اما تا امروز اين كار را نكرده است. اين كار مكانيسم خاص خودش را دارد. مكانيسم آوردن نمايندگان احزاب در تلويزيون فقط در صورتي معنادار است كه اولا بالانس دوم بيطرفي و سوم انصاف را رعايت كند. در همه دنيا اين سه مورد را از تلويزيون به عنوان يك رسانه انتظار داريم اما اين كار را نميشود انجام داد مگر اينكه مبنايي داشته باشد.
وی ادامه داد: تلويزيون نميتواند اين مبنا را به ما نشان دهد و به همين علت است كه من ميگويم گز نكرده دارد عمل ميكند. مكانيسم اين كار به اين شكل است كه يا بايد بر اساس راي پشتيبان اين احزاب باشد يعني ببينيم در زنبيل راي ۳۴ ميليوني نماينده حزب الف و ب چه سهمي دارند. شاخص دوم بر اساس تعداد نمايندگاني است كه هركدام از احزاب در مجلس بر اساس كرسيها دارند. مثلا فرد اول كه در تلويزيون صحبت ميكند نمايندگي ۴۰ درصد از كرسيهاي مجلس را بر عهده دارد، نفر بعدي ۳۰ درصد كرسيها و نفر بعدي پنج درصد كرسيها را. بر اساس اين ميزان كرسيها تلويزيون ميتواند ميزان زماني كه در اختيار هركدام ميگذارد را تعيين كند.
وی با بیان اینکه تلويزيون كه نميتواند نوع حرفهاي هركدام را مشخص كند، تصریخ کرد: نوع حرفها بر عهده نمايندگان احزاب و كرسيها است اما ميزان وقت آنها بر اساس سهم آنها در مجلس و در ميان مردم است. به ميزان سهم كرسيها هم در جامعه بيننده وجود دارد. وقتي به حزبي ۳۰ درصد راي دادهاند يعني ۳۰ درصد رايدهندگان بالقوه ميتوانند بيننده تلويزيون باشند. خود اين ميزان وقت از انتخاباتي به انتخابات ديگر تفاوت پيدا ميكند و ممكن است حزبي كه اين دوره ۶۰ درصد كرسيها را دارد و سهم او از زمان حضور در تلويزيون ۶۰ درصد است، در دوره بعدي ۳۵ درصد از كرسيها را كسب كند. بنابراين در دوره بعد ميزان زمان او نيز تغيير خواهد كرد و اين بالانس هم در اخبار انتظار ميرود رعايت شود و هم در گزارشهاي خياباني. من تغييراتي را در تلويزيون ميبينم اما معتقدم اين تغييرات گز نكرده است و ميتواند عواقبي داشته باشد.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با بیان اینکه، به نظر من بايد اين تغييرات را اول در آزمايشگاه آزمايش ميكرديم، گفت: این عددها را باید در ميآورديم و هنگامي كه ميخواستيم آن را اجرايي كنيم مبنايي براي آن قرار ميداديم. اين مبنا ميتواند يا ميزان راي باشد يا ميزان كرسيها.
وی در پاسخ به اینکه در زمينه مطبوعات چه راهكارهايي ميتوان انديشيد؟ گفت: درزمينه مطبوعات به اين شكل است كه مطبوعات ما در بخش خصوصي بسيار ضعيف است. انتظار ما اين است كه مطبوعات ما دو شكل بيشتر نداشته باشد يا مطبوعات تجاري باشد كه براي دخلوخرج روزنامه منتشر ميكند و ميفروشد يا حزبي باشد. شكلهاي ديگر روزنامه قابل توجيه نيست.
افخمی با اشاره به روزنامهها گفت: روزنامهاي كه دولتي باشد يا بدتر از آن روزنامهاي كه اصلا مشخص نيست دخل و خرجش از كجا تامين ميشود، روزنامهاي صنفي است و صرفا در حوزهاي خاص مثل علم و تكنولوژي فعاليت ميكند يا روزنامهاي كه ارگان يك سازمان دولتي است. اين اشكال از روزنامهها براي شركت در جهتدهي به افكار عمومي در انتخابات قابل توجيه نيستند. به عنوانمثال ما روزنامه ايران را داريم كه ارگان دولت است. بعد در همين دولت ميبينيم كه هركدام از سازمانها يا ارگانها چند روزنامه فعاليت ميكنند. وزن هركدام از اين روزنامهها در دكه مشخص نيست اما ميبينيم كه وزن هركدام از آنها درزمينه تبليغات مساوي است. درست است كه تبليغات به معناي آگهي در روزنامههاي دولتي ممنوع است اما ميبينيم كه بسياري از آنها تبليغات سياسي را در روزنامههاي خود دارند.
وی به تاثير رسانهها در انتخابات از لحاظ سياسي نیز اشاره کرد: نكته ديگري كه در اين زمينه وجود دارد و قانون درباره آن ناقص است و بايد اصلاح شود، از لحاظ كاربرد رسانهاي، مساله نابرابري تبليغات براي نمايندگان فعلي مجلس، دولتمردان حاكم و افرادي كه خارج از اين دو سيستم كانديدا ميشوند و ميخواهند مبارزات انتخاباتي شوند است. دولت و تمام اعضاي آن در اين يك هفته ميتوانند خبر توليد كنند و رويداد رسانهاي ايجاد كنند. رسانهها نيز ناگزيرند به پوشش خبري آنها بپردازند. اين ميشود يك تبليغات نابرابر كه مجاني است.
این مدرس دانشگاه در ادامه تصریح کرد: نمايندگان فعلي مجلس نيز به همين شكل بوده، همه اين افراد نماينده هستند و حرفي كه ميزنند خبر است. بايد ببينيم كانديدايي كه معلم است، استاد دانشگاه است يا كشاورز است چگونه ميتوانند در يك فضاي برابر و منصف انتخاباتي حضور داشته باشند كه اين نابرابري بطور ساختاري حل شود. رسانهاي كه بخواهد هم در اين فضا سهم برابر به بخشهاي متفاوت بدهد، عملا ناتوان است و نميتواند كاري از پيش ببرد.
وی با اشاره به نقش رسانههاي مجازي خاطرنشان کرد: رسانههاي مجازي در يكسري گروههاي خاص رايدهنده نقش دارد البته برخي معتقدند رسانههاي مجازي موبايلي مربوط به گروه سني خاصي نيست و همه ميتوانند در معرض اخبار آن قرار بگيرند. در مجموع ميتوان گفت دادن عدد و رقم درباره تاثيرگذاري رسانههاي مجازي در انتخابات بسيار دشوار است و چيزي كه در كشور ما گفته ميشود تا حدود زيادي حدس و گمان است.
وی افزود: اينكه گفته ميشود رسانههاي مجازي فلان حزب را پيروز كردند به نظر من ادعاي متافيزيكي است. نه در سيستم آزمايشگاهي عدد و رقمي به دست آمده نه از طريق پژوهشي و تحقيقي. در كشورهاي ديگر همچنين ادعايي وجود ندارد مگر اينكه دادههاي قبلياي وجود داشته باشد كه از طريقان اعتبارسنجي صورت بگيرد. تنها چيزي كه درباره آنها ميتوان گفت اين است كه اولا ميتوانند باورهاي فعلي را تقويت كنند و ثانيا ميتوانند درزمينه كارزار منفي نيز وجود داشته باشند به اين شكل كه ناتوانيهاي برخي افراد را آشكار و برملا كنند. به عنوانمثال انتشار برخي عكسها، انتشار صورت اموال برخي نمايندهها و ميزان تبليغات آنها. داستاني كه من شنيدم اين بود كه در يكي از انتخابات مجلس گذشته يكي از كانديداها تعدادي جوجهخروس در شهر انتخابي خود خريده بود و پوسترهاي خود را به گردن اين جوجهخروسها بسته بود و در شهر رها كرده بود. اين جوجهخروسها به خانههاي مردم ميرفتند و مردم برگهها را بر گردن آنها ميديدند كه به من راي بدهيد. چنين شيوههاي نوين تبليغاتياي در كشورهاي ديگر كمتر پيدا ميشود. فكر كنيد در آن دوره فضاي مجازي وجود داشت. اگر خبر اين نوع تبليغ وارد فضاي مجازي شود آن كانديدا بيشترين برد را ميتواند داشته باشد (با خنده) .
وی اذعان داشت: در مجموع ميتوان گفت كه سهم احزاب ما چگونه است، ميتوان گفت سهم آراي ليستي در شهرهاي بزرگ سهم بالايي است. خلاصه اينكه مولفههاي بسياري در انتخابات مجلس از لحاظ كاركرد رسانهاي وجود دارد و بهراحتي نميتوان دست به پيشبيني درباره آن زد. يكي از وظايف دولت اين است كه برخي از مكانيسمهاي نادرست جلب راي را شناسايي و از انجام آن جلوگيري كند. دولت برخي را ميتواند شناسايي كند و اين كار را انجام ميدهد اما برخي از آنها ديده نميشود. در مجموع وزن رسانهها را در كارزار انتخاباتي نميتوان وزن بزرگي دانست.
این مدرس دانشگاه با اشاره به نقش رسانهها در انتخابات خبرگان نیز ابراز کرد: انتخابات خبرگان بسيار ميتواند متفاوت باشد. در روزنامهها آگهي چاپ ميشود، در تلويزيون فرصت معرفي خود را دارند اما موضوع خبرگان يك موضوع كلي است و هنوز ما نتوانستهايم تعريفي رقابتي براي خبرگان داشته باشيم. اينكه خبرگان قرار است بر اساس چه معيارهايي رقابت انتخاباتي داشته باشند. خبرگان دولت نيست كه سياست و برنامه پنجم و ششم را بخواهد جابهجا كند. خبرگان دولت نيست كه نان شب مردم مستقيم بستگي به آنها داشته باشد. تصميم كلاني است كه چگونه ميخواهند با رايدهنده ارتباط برقرار كنند كه شرايط سختي پيش روي آنها قرار ميدهد.
وی ادامه داد: تا دورههاي پيش تعريفي كه از خبرگان در افكار عمومي وجود داشت اين بود كه خبرگان غير سياسي است اما در اين دوره افكار عمومي به اين نتيجه رسيده است كه خبرگان نيز ميتواند سياسي نظر بدهد و موضعگيري كند. در كل به نظر من توجه به سرليستهاي انتخاباتي در خبرگان به اندازه انتخابات مجلس نخواهد بود.
وی در بخش دیگری از سخنان خود با اشاره به حساسيتها به برخي رد صلاحيتها در انتخابات خبرگان نیز گفت: من خيلي متاسف هستم، هم براي مطبوعات و هم براي احزاب سياسي. عوامزدگي و چهرهسازي كل مطبوعات ما را فراگرفته است. كاري كه برخي روزنامهها در قبال برخي چهرههاي سياسي انجام دادهاند، كاري است كه روزنامههاي عامهپسند غربي انجام ميدهند. صرفا براي جلبتوجه براي عامه مردم و كار كردن با عكس است. اين رفتار عامهپسندانه كه روزنامههاي كيفي ما انجام ميدهند به دليل فقدان احزاب سياسي است.
وی ابراز تاسف کرد: نبود احزاب سياسي باعث شده روزنامهنگاري عامهپسند هم در حوزه ورزشي ديده شود هم در حوزه عمومي و حتي در حوزههايي مثل اقتصاد. در واقع ستاره گرايي بر مطبوعات ما حاكم ميشود. اين يك آفت است كه در عرصه سياسي ما دولتمرد را طوري ببينيم كه ستاره ورزشي يا سينمايي را ميبينيم.
وی در پایان گفت: جمعبندي صحبتهاي من اين است كه ما در حوزه وسايل ارتباطجمعي و انتخابات انتظار داريم كه همانطور كه اقتصاد و فرهنگ در دستور كار مجلس قرار ميگيرد، وسايل ارتباطجمعي نيز اعم از روزنامه، راديو، تلويزيون و اينترنت در دستور كار احزاب سياسي قرار بگيرد و در همين دورههاي كمپين انتخاباتي در اين زمينه برنامه بدهند. ما دهها مساله در حوزه وسايل ارتباطجمعي داريم و تا كي روزنامههاي دولتي صدرنشين دكههاي ما باشند؟ تا كي در دوراني زندگي كنيم كه راديو و تلويزيون خصوصي و تجاري وجود دارند اما ما اصرار داريم كه وجود ندارند. چرا نبايد اينها را تعريف مشخص كرد و به آنها شكل مشخص داد؟ هنوز مشخص نيست ما سريال تلويزيوني نگاه ميكنيم يا محصول فلان برند تجاري را؟ نمايندگان بايد برنامه بدهند كه چه نظري درباره وسايل ارتباطجمعي دارند؟ چرا نبايد دولت را موظف كرد كه تيراژ و پخش روزنامهها را مشخص و شفاف كند؟ چرا بايد روزنامههايي كه تيراژ ۳۰۰ هزارتايي دارند با روزنامههايي كه تيراژ ۲۰۰ نسخهاي دارند روي دكه براي افكار عمومي يكسان باشند؟ چرا بايد عدد و رقم آگهيهاي تجاري مشخص نباشد؟ بايد نمايندگان مجلس مادهقانوني را تصويب كنند كه نمايندگان احزاب به نسبت راي یي كه كسب كردهاند در تلويزيون حق پخش اخبار مجاني و حتي حق تبليغ حزبي داشته باشند. اينكه ۱۵ حزب را بدون اينكه وزن سياسي آنها را بدانيم به تلويزيون بياوريم و به هركدام پنج دقيقه وقت دهيم تا صحبت كنند، نه انصاف است و نه عدالت. اين پيشنهادهاي من است كه از طريق آنها رسانههاي ما بتوانند نقش منصفانهاي را در انتخابات بازي كنند.