۲۴ آذر ۱۴۰۳ ۱۶:۱۹
کد خبر: ۳۰۵۸۰۹

عطنا - سیاست حوزه‌ای است که کمتر کسی در آن به فساد آلوده می‌شود. روایت امروز ما در مورد مردی است که تمام عمر در مقابل فساد ایستادگی کرد و ذره‌ای از اصول صفت و سخت خود دور نشد.

او کسی بود که سلطنت را برانداخت، ده‌ها هزار نفر را به جرم ضد انقلابی‌گری روانه زندان کرد و هزاران نفر را با حکم مستقیم خود روانه گیوتین ساخت. در نهایت، با فریاد "زنده باد جمهوری" سرش را فدای اعتقاداتش کرد. آری، باید ماکسیمیلیان روبسپیر را بشناسید؛ کسی که همانند ستاره‌ای دنباله‌دار در انقلاب فرانسه ظهور کرد و خیلی سریع ناپدید شد. وکیلی دون‌پایه از شهرستانی دورافتاده که با پشتکار و البته حیله‌گری مثال‌زدنی، جریان انقلاب را به دست گرفت. شخصیتی که همچنان برای پژوهشگران رازآلود است و کمتر منبعی به زبان فارسی برای شناختش موجود است. یکی از آن منابع، نمایشنامه بلند روبسپیر به قلم نویسنده شهید فرانسوی، رومن رولان، است. نویسنده‌ای که زندگی شخصیت‌های بزرگی را واکاوی کرده است، اما به جرات می‌توان گفت در نشان دادن شخصیت روبسپیر، تمام چیره‌دستی‌اش را به کار برده است.

در متن این نمایشنامه، ما دقیقاً همان روبسپیری را می‌بینیم که حکم اعدام رفیق خود دانتون را با نیرنگ و پرونده‌سازی‌های بی‌شمار ابلاغ کرد. در اینجا، ما همان روبسپیری را می‌بینیم که سلطنت فرانسه را برانداخت و با خون‌سردی مثال‌زدنی حکم اعدام را امضا می‌کرد. رومن رولان به درستی در دیالوگ‌ها نشان داده است که چگونه روبسپیر تا پایان عمر از تجملات دوری می‌کرد و در فقر می‌زیست. او به ما نشان می‌دهد که چگونه این درام، یعنی انقلاب فرانسه، نقطه اوجی دارد و آن نقطه اوج همان روبسپیر است؛ کسی که طرفداران بسیاری در طبقه دهقان داشت و سرمایه‌داران برای رسیدن به اهداف خودشان، همواره در صدد حذفش بودند. رومن رولان نوشتن حماسه عظیم انقلاب فرانسه را در سی سالگی شروع کرد و در هفتاد و دو سالگی می‌گوید: «در تمام این مدت، همواره چیزی ذهن من را مشغول کرده بود؛ کسی که برایم خواب و خوراک نگذاشته بود. آری، او همان قاضی کوتاه‌قامت شهرستانی است که همچنان پرتوی درخشانش بر جمهوری می‌تابد. من باید شخصیت او را به آیندگان به درستی نشان دهم.»

رولان در متن نمایشنامه گاه ما را با این سوال رو به رو می‌کند که چرا و چگونه روبسپیر هیچگاه به فساد متمایل نشد؟ مگر می‌شود سیاستمدار بود و از این همه فرصت چشم دوخت؟ او این همه مدت به چه چیزی می‌اندیشید؟ او چگونه توانست این‌قدر دقیق و بی‌رحمانه ضد انقلابیون را پیدا و مجازات کند؟ میرابو در وصف روبسپیر می‌گوید: «از او می‌ترسم. هیچگاه قدرت سخنوری و بی‌رحمی او را درک نکردم. دهقانان او را می‌پرستند.» در تراژدی که رومن رولان آن را آفریده است، اوج تصمیمات روبسپیر در دوران وحشت، یعنی سال 1793، به تصویر کشیده می‌شود؛ زمانی که ژاکوپن‌ها به رهبری او قدرت را غصب می‌کنند و عملاً حتی کوچک‌ترین انحراف از مسیر انقلاب را به بدترین شکل ممکن سرکوب می‌کنند. نکته اساسی در این نمایشنامه این است که رولان سعی کرده است در کوتاه‌ترین زمان ممکن، رشد اصلی شخصیت یکی از بزرگ‌ترین انقلابیون جهان را نشان دهد و در همین بازه، به طور موازی نشانه‌های سقوط او را نمایان کند. دیالوگ‌ها نشان از ثابت‌قدم بودن روبسپیر و اطرافیانش در تصمیمات‌شان دارد، اما در زیر متن، خواننده دقیق درک می‌کند که سقوطی عظیم در راه است؛ سقوطی که نه تنها روبسپیر، بلکه تمام امید دهقانان و انقلابیون اصیل را از بین می‌برد.

رومن رولان در مقدمه کتاب به وضوح می‌گوید: «اکنون که درام را به پایان می‌رسانم، هفتاد و دو سال از عمرم گذشته است. در تمام این مدت به اوج این درام (روبسپیر) می‌اندیشیدم و پیوسته در پی آن بودم تا وجودم از موضوع لبریز شود. اینک به نظرم می‌آید که زمان آن فرا رسیده است.» تراژدی در چند کلمه خلاصه می‌شود: میان آغاز صحنه (اعدام دانتون) و پایان آن (اعدام روبسپیر)، سه ماه و نیم طول می‌کشد. رومن رولان از دسیسه‌چینی‌های روبسپیر علیه دانتون سخن می‌گوید. شاید اعدام دانتون به دستور روبسپیر، از شاهکارهای عالم سیاست باشد؛ روبسپیری که آن‌قدر دسیسه‌بازی کرد و برای دانتون پرونده‌سازی کرد تا مجلس او را محکوم به مرگ با گیوتین کرد و حکم او در 5 آوریل 1794 اجرا شد. در اینجا باید به هوش و ذکاوت روبسپیر آفرین گفت، چرا که دانتون خود استاد پرونده‌سازی برای منحرفین انقلابی بود. رقابت آنها گاه مرا به یاد بزرگ‌ترین رقابت سیاسی قرن بیستم، یعنی جدال استالین و تروتسکی می‌اندازد. در آنجا هم ما می‌توانیم این اصول را به وضوح ببینیم.

حال باید نکاتی چند از این انقلابی بزرگ را یادآور شوم که کمتر به آن پرداخته شده است. خواهر روبسپیر در جایی می‌گوید: «تاریخ باید روزی به این پرسش پاسخ دهد که آیا گناه تمام آن تندروی‌های انقلابی که همقطاران ماکسیمیلیان روبسپیر پس از مرگش او را به آن متهم ساختند، به راستی به گردن او بود؟» 

از زمان اعدامش و حتی در دوران افول قدرتش، برای منافع خود و بورژوازی او را ترک کردند. آن‌ها پایان این مسیر را می‌دیدند، اما روبسپیر به خود و مسیر خود آن‌قدر ایمان داشت که تا آخرین نفس از عقیده‌اش برنگشت و حتی آن آرمان را در زیر تیغه گیوتین هم از دست نداد. 

نکته اساسی عقیده رولان این است که اعدام‌های روبسپیر به درستی و در مسیر درست انقلاب بود. این حرف من را به یاد سخن مائو می‌اندازد که می‌گوید: «با دستکش سفید نمی‌شود انقلاب کرد.» 

در پایان، می‌خواهم سخنم را با کلامی از مارک بلوخ، تاریخ‌نگار فرانسوی، به پایان برسانم. او می‌گوید: «آیا می‌توانیم آن‌قدر از خویش و از زمانه خویش مطمئن باشیم که دادگران و دوزخیان نسل‌های گذشته را از یکدیگر متمایز کنیم؟» 

ای روبسپیریست‌ها، ای ضد روبسپیریست‌ها، ما تمنای بخشش داریم. محض رضای خدا، به ما بگویید روبسپیر که بود؟ چرا این‌گونه در غربت و تنهایی جان باخت؟ چرا برای کسی که آن‌قدر تشویقش می‌کردید، این‌چنین غریبانه بر بدن بی‌سرش شادی کردید و لبخندزنان سرازیر شدن خونش را مشاهده کردید؟ آقایان و خانم‌ها، ای کسانی که مرگ او را مشاهده کردید، تنها از خود یک سوال کنید: چرا منجی خود را به دست اشرار سپردید؟ 

حال، از خواننده گرامی می‌پرسم: به راستی روبسپیر که بود و چرا همچنان برای جهانیان شخصیتی مجهول است؟ چرا دیدگاه‌ها نسبت به او صفر و صدی است؟ چرا عده‌ای او را فرشته و قدیس انقلاب می‌دانند و عده‌ای او را خونخواری بی‌رحم می‌پندارند؟ هزاران چرای دیگر. اما تنها چیزی که همگان بر سر آن توافق دارند این است که این مرد هیچ‌گاه به فساد آلوده نشد و هیچ‌گاه از مسیر درست انقلاب منحرف نگردید. او نماد انقلاب فرانسه و نماد دوران وحشت بود. به راستی، روبسپیر شخصیتی بزرگ در عالم سیاست بود که دیگر همانندش ظهور نخواهد کرد...

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

روبیکا                         روبینو

بله             ایتا

 

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
انجمن های علمی
سمینار و وبینار بین‌المللیِ «معرفی رهیاری نشانه‌شناختی؛ اثری بدیع و نوآور از لاله مولائی» برگزار شد
به همت انجمن سواد رسانه ای ایران و با همکاری فرهنگسرای رسانه، ساترا و مجمع رصتا؛

سمینار و وبینار بین‌المللیِ «معرفی رهیاری نشانه‌شناختی؛ اثری بدیع و نوآور از لاله مولائی» برگزار شد

همایش و وبینار بین‌المللیِ«معرفی رهیاری(کوچینگ) نشانه‌شناختی؛ اثری بدیع و نوآور از لاله مولائی»، از سوی انجمن سواد رسانه ای ایران و باهمکاری فرهنگسرای رسانه،ساترا ومجمع رصتا برگزار شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار