عطنا- دکتر سیدمرتضی موسویان؛ رییس هیئت مدیره انجمن سواد رسانه ای ایران در گفتگو با عطنا، دو جریان رسانه ای کلی در مواجهه با پاسخ نظامی ایران به رژیم صهیونیستی درمقابل حمله تروریستی این رژیم به کنسولگری ایران ترسیم کرد که در ادامه، مشروح این مصاحبه را می خوانید.
۱.نقش رسانه ها در حوادث اخیر را چگونه تعریف می کنید؟
بسم الله الرحمن الرحیم. باید رسانهها را به دو بخش تقسیم کنیم. بخش اول، رسانههایی که در جبهه امریکا و کشورهای وابسته به آن هستند وبخش دوم، رسانههایی که در جبهه اسلام ناب محمدی(ص) قرار گرفته اند.
اصولاً دو گفتمان قالب امروز، گفتمان آمریکایی و گفتمان اسلام ناب محمدی (ص) است.
امام بزرگوار(ره) از ابتدا، انقلاب اسلامی شیعی را مطرح نکردند، بلکه اسلام ناب محمدی(ص) را مطرح کردند. گفتمانی که حضرت امام (ره) در مقابل گفتمان شرق و غرب ۱۳۵۷ شمسی مطرح کردند، یک گفتمان جدید بود که هر دو گفتمان رایج را به چالشی بزرگ دعوت کرد.
چالش "گفتمان شرق" با فروپاشی شوروی، ازمیدان خارج شد و دو گفتمان غرب(آمریکایی) و اسلام ناب محمدی(ص) در فضای کل کشورهای جهان مطرح شد. اگر داعش بوجود آمد برای خراب کردن چهره اسلام ناب محمدی(ص) در نظر جهانیان بود. اگر شاهد قرآن آتش زدن افراد مامور در دنیا بودیم، بازتاب گسترش تدریجی اسلام ناب بود. وقتی حماسِ اهل سنت با اسراییل مبارزه می کند، یعنی اسلام ناب در میدان است. اسلام ناب، حوثی ها را دارد که با اعتقاد راسخ مقابل گفتمان آمریکایی ایستاده اند. اسلام ناب، حزب الله را دارد که بی محابا روبروی اسلام آمریکایی ایستاده است. در نبردی که یک طرف آن اسراییل با پشتیبانی و حمایت کامل کشورهای هم پیمان با آمریکا قرار دارد، ما صف گفتمان آمریکایی را شاهدیم. یعنی این اسراییل نیست که روبروی حماس می کنند بلکه این گفتمان آمریکایی است که در مقابل اسلام ناب صف کشیده است.
حال نگاه کنید مردم دنیا در کدام سمت هستند، تظاهرات هر روزه مردم در حمایت مردان، زنان و کودکان بی دفاع فلسطینی، نشان از سمت گیری مردم جهان بر ضد گفتمان آمریکایی است.
بر خلاف کشور ما رسانه ها در سمت گفتمان آمریکایی حق ندارند ذره ای پای خود را از حدود تعریف شده فراتر بگذارند.
هر که باشند اگر حرفی بر ضد گفتمان آمریکایی بزنند، تنبیه می شوند. خبرنگاران هم اگر حرفی همسو با گفتمان ناب به زبان آورند، اخراج می شوند.
با این حال شاهدیم که رسوخ و گسترش گفتمان ناب راه خود را می رود. ظاهرا موانع مختلف قادر نیستند مانع حرکت این گلوله بهمنی شوند.
سخنرانی نمایندگان کشورها در شورای امنیت روز ۲۷ فروردین ۱۴۰۳ که به درخواست اسراییل تشکیل شده بود را شنیدم. با خط کشی که کردم تنها باید حدس می زدید که نماینده کشور خاص در کدام طرف است، دیگر نیاز نبود سخنان او را گوش دهید، اگر در سمت گفتمان آمریکایی بود، بدون ذکری از کشته و مجروح شدن بیش از صد هزار انسان در غزه حمایت خود را از اسراییل مطرح می کرد.
امروز شفاف سازی بسیار ساده شده است. خط مشی را که گفتم دست بگیرید و با آن تحلیل کنید.
بنابراین رسانه های سمت گفتمان آمریکایی ماموریتی جز قلم زدن و تصویر سازی به نفع اسراییل ندارند.
در مقابل آن رسانه هایی که سمت گفتمان ناب قرار دارند (که شامل رسانه های مردمی نیز می شوند) فریاد ملت مظلوم فلسطین را رساتر می کنند.
۲.از نظر شما انتقادات و تهاجم های رسانه ای بین رژیم صهیونیستی و ایران بیشتر به کدام جانب تمایل دارد؟
آنچه کاملا روشن است و به اقرار هم رسیده است. بی دفاع بودن رژیم صهیونیستی است.
اطلاعات دقیق از پایگاه های نظامی اقدام کننده در حمله به کنسولگری ایران در دمشق، داشتن دانش گذر از حفاظ راداری و پدافندی سه لایه اسرائیل، بی اثر شدن سامانه میلیارد دلاری آمریکایی در دفاع و حفاظت از رژیم صهیونسیتی، نشان از تحقیر بی تردید اسراییل بود و این دومین تحقیر بزرگ بعد از طوفان الاقصی در ۷ اکتبر است.
اینک کشورهای عرب ترسی از قدرت اسراییل مورد حمایت آمریکا ندارند. شاید نه گفتن به دکترین آمریکایی برای این کشورها در حال شکل گیری است. در برنامه ای که از ایران اینترنشنال پخش شد نماینده انجمن حمایت از یهود گفت، از کجا معلوم که ایران سلاح اتمی نداشته باشد.
موازنه قوا اینک به نفع ایران اسلامی بر هم خورده است. سلاح های آمریکایی، انگلیسی و فرانسوی هم نتوانست اسراییل را در امان نگاه دارد. معنی این تحقیر بزرگ برای کشورهای ترسان از اسرائیل و آمریکا این است که دیگر نباید از این کشورها ترسید.
زمانی که نیاز بود تا یک تدبیر عقلایی و کم نقص شکل بگیرد، میدان را به رسانه هایی داد که از ضعف ایران اسلامی در پاسخگویی به حمله اسراییل به کنسولگری ایران در دمشق، سخن بگویند. آن ها در تحلیل های که ارایه می دادند ایران را ناتوان از پاسخگویی معرفی می کردند.
پاسخی که هیچ کشته غیرنظامی نداشت باید مورد تاکید رسانه های جبهه اسلام ناب قرار گیرد.
تفاوت انسانیت با حیوانیت باید در برخوردها و حملات جبهه اسلام ناب و جبهه آمریکایی تمیز داده شوند.
راهبرد مظلومیت نمایی صهیونیستها در میان مردم جهان اینک شکست خورده است. حربه هولوکاست دیگر کارگر نیست.
زمینه نفرت جهانی از رژیم صهیونسیتی کاملا فراهم شده است.
این نفرت باید در قالب های مختلف رسانهای تبلور پیدا کند. هر کودک شهید فلسطینی باید در یک قاب جدا به تصویر کشیده شود. جنایت ها باید برای آیندگان نیز واضح و روشن روایت شوند.
رسانه ها وظیفه دارند جنایات رژیم صهیونسیتی و خوی وحشی و برتری جویی این رژیم را در تاریخ ثبت کنند.
اگر هولوکاست داستانی ساختگی برای مظلوم نمایی است، جنایات های بی شمار رژیم صهیونیستی یک واقعیت تاریخی است.
با این حال سکوت مرگبار رسانه های جبهه آمریکایی نیز باید توسط رسانههای جبهه اسلام ناب، مورد انتقاد و تحلیل قرار گیرد.
خبرنگاران شناخته شده باید تک تک مورد خطاب قرار گیرند. مردم جهان را در یک کمپین بزرگ باید علیه خبرنگاران نام آشنا تجهیز کنیم. موج اعتراضات در قبال جنایات رژیم صهیونیستی باید روزافزون شود. موضوع برتری جویی نسبت به آنسان های دیگر و مباح دانستن خون غیر یهود برای یهود باید بیش از پیش مورد بررسی قرار گیرد.
۳.آیا تحریک های رسانه ای و انتقادات انها می تواند منجر به گسترش تنش ها در منطقه شود؟
رسانه های جبهه آمریکایی اینک هدف افزایش تنش را دنبال نمی کنند.
به زبان دیگر عرصه جدیدی نمایان شده است.عرصه ای که معادلات موازنه قدرت را به نفع ایران اسلامی رقم زده است.
حالا دیگر رژیم صهیونیستی اگر قصد ترور افراد و دانشمندان ما را داشته باشد باید ابتدا محاسبه آسیب های احتمالی پس از آن را نماید.
خلع سلاح شدن رژیم صهیونسیتی برای انجام جنایات سازمان یافته دستاورد بزرگی است.
وقتی اطلاعات دقیق افراد و مکان های خاص با دقت بسیار بالا در دست است. دیگر فعالیت بخش بزرگی از موساد عملا بیمار خواهد شد.
بازدارندگی دو بال دارد بال جنگ سخت و جنگ نرم. مسئولان بهش سخت وظیفه خود را انجام دادند، سوال اینجا است که آیا مسئولان جنگ نرم(رسانه ها) هم به وظیفه ، سازمان های رسانهای تا چه میزان به این مهم پرداخته اند؟
به نظر من تا مرز مهارت ها و دانش لازم در اصحاب رسانه فاصله داریم.
۴.چه آینده ای برای رژیم اشغالگر ترسیم می کنید؟
اما آینده محتوم رژیم صهیونیستی، مناسبات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و نظامی در این رژیم هر روز چهره جدیدی از خود نشان می دهد. این چهره هر روز نسبت به روز قبل بر افول تاکید دارد.
تا این تاریخ اسراییل در یک بازه بزرگ زمانی مانند امروز درگیر جنگ نبوده است. فرسایشی که امروز تجربه می کند هیچگاه در گذشته وجود نداشته است. واقعیت اینکه، از زمانی که ایران اسلامی به عنوان حامی جبهه اسلام ناب به میدان آمده است، رژیم صهیونیستی موفقیت را تجربه نکرده است. زمان ترس کشورهای عربی از اسرائیل و آمریکا گذشته است.
طولانی شدن منازعه در غزه به ضرر رژیم صهیونیستی است.
بی دفاع بودن رژیم صهیونیستی در کنار کمک اردن، آمریکا، فرانسه و انگلیس در حمله تلافی جویانه ایران اسلامی، موضوعی است که افول این رژیم را دو چندان کرده است.
دریا برای حمل و نقل تجاری و نظامی رژیم صهیونسیتی امن نیست، حالا دیگر آسمان هم، حتی با سامانه های سه لایه پدافندی، دیگر امن نیست.
مردم دنیا تصویر حقیقی این رژیم را مشاهده کرده اند. یهودیان در سراسر جهان جای داعش را به عنوان انسان هایی برتری جو و جنایتکار خواهند گرفت.
نفرت از حامیان اسراییل فزونی خواهد گرفت.
حاکمان هم پیمان با رژیم صهیونسیتی دیگر آشکارا نمی توانند مالیات دهندگان را نادیده بگیرند.
چندین میلیارد دلار، تخمینی است که از زیان های وارده به رژیم صهیونسیتی صحبت می کند.
تامین و بازسازی پایگاه های مختلف نظامی این رژیم در کوتاه مدت امکان پذیر نیست.
در حالی که اطلاعات مکان های نظامی برای جبهه مقاومت کاملاً روشن شده است. هنوز بعد از مدت زیادی که از ورود نظامیان رژیم صهیونسیتی به غزه می گذرد هنوز اطلاعات دقیق از محل نگهداری اسرای این رژیم وجود ندارد.
غالب بودن اطلاعاتی و ایستادگی یک بخش کوچکی از مقاومت در مقابل رژیم صهیونسیتی تحقیر قدرت نظامی این رژیم و بالا رفتن امید و آگاهی از دروغین بودن قدرت نظامی آمریکا و اسراییل است.
کشوری چون الجزایر مواضعی را ابراز می کند که شاهد بر این ادعا است که کشورها به تدریج واقعیات ها را فریاد خواهند زد و حاکمان چاره ای جز همراه شدن با مردم خود ندارند.
این دمینوی آغاز شده، پایانی جز رقم خوردن تشکیل یک کشور مستقل فلسطینی با قدرت نظامی و سیاسی هم تراز با اسراییل نخواهد بود.
خبرنگار: زیلان نقشبندی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: