عطنا - یکی از اصول مهم سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران که در قانون اساسی به آن اشاره و تأکید شده و برگرفته از فطرت انسان های آزادیخواه و آرمان ها است، حمایت از نهضت های آزادیبخش و حق تعیین سرنوشت ملت ها است. لذا از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی، در دولت های مختلف و با فراز و نشیب های گوناگون این سیاست اصولی در حمایت از گروههای مقاومت فلسطینی سرلوحه دستگاه دیپلماسی بوده است.
از آنجا که رژیم صهیونیستی با زور و خشونت و با حمایت قدرت های بزرگ به اشغال سرزمین ملت فلسطین مبادرت کرده و حقوق اولیه انسانی را از آنها سلب کرده و بخش مهمی از این جمعیت را وادار به کوچ اجباری و مهاجرت از سرزمین مادری نموده و بخشی از جمعیت را نیز در محاصره و تحت تحریم و شدیدترین تدابیر امنیتی قرار داده است. به توسعه شهرک سازی مبادرت کرده و بصورت دائمی در حال افزودن بر قلمرو سرزمین های اشغالی است. لذا گروههای مقاومت از همان سال های نخستین تشکیل این رژیم مجعول به مبارزه با اشغالگران مبادرت کرده ولی در آزادسازی اراضی اشغالی و کسب حقوق خود نه تنها به نتیجه نرسیده اند بلکه توسعه طلبی رژیم صهیونیستی افزون تر هم شده است.
در مواردی نیز گروههای مقاومت با میانجیگری کشورهای مختلف وارد مذاکره با مقامات این رژیم شده اند ولیکن با عدم پای بندی صیونیست ها به تعهدات شان مواجه گردیده اند. نمونه واضح این امر، مذاکرات تشکیلات خودگردان فلسطین ( دوره یاسر عرفات) بوده که با عدم نتیجه و با سرخوردگی آنها همراه بوده است. سازمان های بین المللی نیز با توجه به حمایت قدرت های غربی در توقف فعالیت های خشونت بار، ضد حقوق بشری و توسعه طلبانه این رژیم موفق نبوده اند و شورای امنیت سازمان ملل متحد نیز همواره در قبال جنایات سکوت کرده است. لذا چاره ای جز مبارزه و استفاده از زور در مقابل رژیمی که چیزی جز زبان زور نمی فهمد، باقی نمانده است.
گروههای مقاومت علی الخصوص حماس و جنبش جهاد اسلامی فلسطین با آموختن از تجارب گذشته به تقویت نیروی نظامی مقاومت مبادرت کرده و تلاش کرده اند در جنگ های چریکی و نامنظم به مبارزه با رژیم موقت صهیونیستی بپردازند. جنگ های 8 روزه و 22 روزه غزه و در حال حاضر عملیات طوفان الاقصی که بزرگترین و پیچیده ترین عملیات نظامی علیه این رژیم بوده است در این راستا قابل ارزیابی است.
رژیم صهیونیستی بعد از عملیات طوفان الاقصی و شکست اطلاعاتی و امنیتی از گروههای مقاومت بدنبال بهانه تراشی برای توجیه این شکست مفتضحانه است و جمهوری اسلامی ایران را متهم به دخالت در این عملیات می کند.
دستگاه دیپلماسی تاکنون در این بحران عملکرد موفقی داشته است ولیکن باید تلاش کند تا در تله دشمن گرفتار نشود. بهترین مسیر برای خاتمه بحران حمایت از میانجیگری کشورهای عربی مانند مصر، عربستان سعودی، اردن یا قطر میان گروههای مقاومت و این رژیم است. زیرا ورود مستقیم نظامی قدرت های بزرگ به این بحران و از جمله ایران پیامدهای غیرقابل پیش بینی و خسارت های بسیاری برای همگان خواهد داشت. هدف اصلی ایران و محور مقاومت شکست رژیم صهیونیستی و آزادسازی اراضی اشغالی است و این مهم با عملکرد این رژیم در آینده نزدیک تحقق خواهد یافت. به اعتقاد نگارنده این عملیات پیامدهای زیر را بر امنیت و موجودیت این رژیم موقتی خواهد داشت و زمینه های فروپاشی را فراهم خواهد کرد و لذا نیازی به دخالت و درگیری با این رژیم در حال انقراض نیست:
تحت این شرایط کشورهایی مانند جمهوری اسلامی ایران و اعضای محور مقاومت می توانند در گوشه ای امن نظاره گر مرگ تدریجی این رژیم مجعول با کمترین هزینه و بیشترین فایده باشند.
نویسنده: دکتر مجید عباسی، عضو هیأت علمی و رئیس دانشکده حقوق و علوم سیاسی دانشگاه علامه طباطبائی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: