۱۱ شهريور ۱۴۰۲ ۰۷:۲۲
کد خبر: ۳۰۵۲۰۷

عطنا - اسماعیل اثباتی؛ استادیار فلسفه و کلام دانشگاه علامه طباطبایی، 7 شهریور در نشست علمی «رنج‌های عاشورا، از چالشی اعتقادی تا مسئله‌ای اخلاقی» که از سوی انجمن معارف دانشگاه شهید بهشتی برگزار شد، با بیان اینکه می‌توان رنج‌های عاشورا را از ابعاد مختلف تحلیل کرد، گفت: دهخدا رنج را به معنای سختی و مشقت می‌داند و در عربی معادل‌هایی مانند الم و کبد برای آن برشمرده‌ است.

متن سخنان وی به شرح زیر است؛

فارابی گفته است اگر چیزی که موافق نفس نیست درک کنیم، رنج کشیده‌ایم و برخی فلاسفه هم رنج را امر عدمی برخلاف لذت که امر وجودی است دانسته‌اند. علامه طباطبایی هم رنج را عدم لذت معنا کرده است. مرحوم مصباح یزدی معتقد است که رنج عدمی نیست، بلکه لذت و رنج هر دو کیفیت نفسانی و هر دو وجودی هستند نه عدمی؛ یعنی اگر چیزی را که دریافت می‌کنیم مخالف نفس ما باشد، درد و رنج و اگر موافق باشد، لذت نامیده می‌شود.

متکلمان در مسئله رنج دو بحث دارند؛ اول اینکه منشأ رنج و درد چیست؟ اینجا دو دیدگاه بارز داریم؛ اول جبرگرایی که همه امور را به خدا منتسب می‌کند تا از زیر مسئولیت شانه خالی کند و دیگری اختیار. البته اگر رنج اختیاری را بپذیریم، مواردی مانند زلزله و سیل وجود دارد که حاصل اختیار ما نیست و نمی‌توان گفت سیل و زلزله برای همه کیفر گناه است.

برخی اوقات این سؤال وجود دارد که خدا مشاهده می‌کند شخصی به شخص دیگر ظلم و رنجی می‌رساند؛ در اینجا بحث درباره این است که چرا خدا تماشا می‌کند، ولی کاری نمی‌کند؟ متکلمان برای پاسخ به این پرسش‌ها، شرور عالم را چند دسته می‌کنند. برخی از این شرور ناشی از عملکرد خود انسان است؛ مثلاً کسی که با چاقو به خود ضربه بزند خودش مقصر است. برخی اوقات یک انسان دیگری به ما ظلم می‌کند. در اینجا متکلمان می‌گویند خدا به آن فرد اراده و اختیار و قدرت داده است تا او به دیگری ظلم کند؛ در اینجا گفته می‌شود خدا در مواردی در دنیا حق مظلوم را از ظالم خواهد گرفت و در آخرت همه حق او را می‌گیرد.

در مورد زلزله و سیل اصل ِعوَض مطرح است؛ یعنی اگر خدا بچه‌ای را به دنیا آورد و او از بدو خلقت ناقص بود در عوض خدا در قیامت به والدینش و خود بچه پاداش خواهد داد و این پاداش آنقدر زیاد است که اگر فرد را بین سلامتی جسم و این ثواب مخیر کنند او ترجیح می‌دهد ناقص باشد، ولی در آخرت ثواب ببرد. در اینجا سؤال این است که چرا خدا چنین می‌کند که بخواهد در آخرت جبران کند؟ علامه حلی معتقد است که حتماً در اینجا حکمت و غرضی برای کار خدا وجود دارد؛ یعنی خدا یا باید خیری به خود او و یا دیگران برساند، از جمله اینکه باعث تنبه خود او و دیگران شود؛ یعنی حتماً مصلحتی در این کار بوده است وگرنه خدا بی‌دلیل کسی را ناقص خلق نمی‌کند.

چرایی شرور از نگاه قرآن

متکلمان به قرآن، روایات و دلایل عقلی استناد کرده‌اند؛ در قرآن اصل وجود شر و ابتلای انسان به آن بیان شده است؛ «وَإِذَا أَنْعَمْنَا عَلَى الْإِنْسَانِ أَعْرَضَ وَ نَأَىٰ بِجَانِبِهِ ۖ وَإِذَا مَسَّهُ الشَّرُّ كَانَ يَئُوسًا» یا فرموده است: «إِذا مَسَّهُ الشَّرُّ جَزُوعاً» یا آیه شریفه: «لَا يَسْأَمُ الْإِنْسَانُ مِنْ دُعَاءِ الْخَيْرِ وَإِنْ مَسَّهُ الشَّرُّ فَيَئُوسٌ قَنُوطٌ»؛ برخی از این رنج‌ها هم امتحان الهی هستند چنانچه قرآن کریم فرموده است: «كُلُّ نَفْسٍ ذَائِقَةُ الْمَوْتِ ۗ وَنَبْلُوكُمْ بِالشَّرِّ وَالْخَيْرِ فِتْنَةً ۖ وَإِلَيْنَا تُرْجَعُونَ»؛ یا در آیه دیگری فرمود: «وَلَنَبْلُوَنَّكُمْ بِشَيْءٍ مِنَ الْخَوْفِ وَالْجُوعِ وَنَقْصٍ مِنَ الْأَمْوَالِ وَالْأَنْفُسِ وَالثَّمَرَاتِ ۗ وَبَشِّرِ الصَّابِرِينَ»؛ برخی شرور هم کیفر اعمال هستند مانند انتقام خدا از اقوامی چون فرعون، لوط و ثمود. 

در روایت هم مسئله عوض در برابر شرور بیان شده است؛ مثلاً اگر کسی به نحو خاصی وفات کند پاداشی معادل شهید برای او قرار داده‌اند از جمله فردی که مظلومانه کشته شود شهید محسوب می‌شود یا کسی که مصداق مهاجر الی الله است و از خانه خارج می‌شود و وفات می‌کند اجر فراوانی دارد. گاهی این سؤال وجود دارد که اگر لازم است در جهان شر وجود داشته باشد تا خیر درک شود چرا فلان فرد گرفتار شود؟ یعنی غالباً این سؤال وجود دارد که چرا من؟ در روایت بیان شده که بیماری برای مؤمن آمرزش گناه و برای کافر، عذاب است یا گفته شده انسانی که تب می‌کند گناهانش بخشیده می‌شود. برخی شرور هم مانند عواقب ناشی از رانندگی نادرست است که فرد خودش مقصر است یا کسی سر ما کلاه بگذارد و ما از خدا طلبکار شویم.

پاسخ خدا به شکایت فقرا

کسی در خانواده فقیری به دنیا می‌آید و یکی از والدینش را هم در بچگی از دست می‌دهد برای او عوض بیان شده است یا در روایت داریم که فقرا در قیامت از فقرشان شکایت می‌کنند، ولی خدا از آنها معذرت‌خواهی می‌کند، کمااینکه یک برادر از برادرش عذرخواهی می‌کند و می‌گوید من برای خواری تو، تو را فقیر قرار ندادم و بیش از آن در قیامت برای او جبران می‌کند.

البته نمی‌توانیم مصداق‌یابی کنیم که منشأ شر گناهان است یا قرار است خدا عوضی بدهد یا برای آزمایش و صبر و ... است؛ تشخیص این مسئله برای دیگران سخت است و خود فرد شاید حدس‌هایی بزند. لذا تعیین مصداق را کسی می‌تواند انجام دهد که علم غیب دارد و یا در برخی از سخنان معصومین(ع) به آن اشاره شده باشد، اما در ماجرای عاشورا، انتساب افعال شر از سوی یزیدیان به خدا داده شده است؛ از جمله اینکه ابن‌ زیاد به حضرت زینب(س) گفت: ستایش خدا را که شما خانواده را رسوا ساخت و کشت و نشان داد که آنچه می‌‎گفتید دروغی بیش نبود و حضرت زینب پاسخ دادند: ستایش خدا را که ما را به واسطه پیامبر خود (که از خاندان ماست) گرامی داشت و از پلیدی پاک گردانید. جز فاسق رسوا نمی‌‎شود و جز بدکار دروغ نمی‌‎گوید و ما بدکار نیستیم، بلکه دیگرانند‌ (یعنی تو و پیروانت هستید) و ستایش مخصوص خداست. و وقتی عبیدالله بن زیاد گفت که دیدی خدا با خاندانت چه کرد؟ زینب(س) فرمود: جز زیبایی ندیدم!

در گفت‌وگو با یزید هم باز شاهدیم که یزید تلاش کرد تا کربلا را به خدا نسبت دهد ولی حضرت فرمودند آیا عدالت است زن و بچه تو در پرده باشند و ما این‌طور. ای یزید بی‌جهت شادی نکن چون به زودی در پیشگاه خدا حاضر می‌شوی و آرزو می‌کنی کر و لال بودی و کسی که تو را بر مسلمین سوار کرد یعنی معاویه هم در دادگاه الهی حاضر خواهد شد و در آن روز معلوم می‌شود تو بدبخت‌تری یا پدرت معاویه.

رواج جبرگرایی برای توجیه جنایات

این تفکر یزید براساس نظریه جبرگرایی است که بنابر نظر متکلمان اهل سنت مانند جبایی اولین کسی که جبرگرایی را رواج داد معاویه بود و بعد هم بنی‌امیه هر غلطی را مرتکب می‌شدند و بعد آن را به قضا و قدر الهی نسبت می‌دادند. یزید به امام سجاد(ع) گفت که پدر و جد تو می‌خواستند امیر باشند، ولی ستایش خدا را که آنها را خوار کرد و خونشان را ریخت یعنی هر جنایتی که اینها کرده‌اند کار خدا و مورد رضایت الهی بوده است و به این آیه استدلال کرد: «وَمَآ أَصَٰبَكُم مِّن مُّصِيبَةٖ فَبِمَا كَسَبَتۡ أَيۡدِيكُمۡ وَيَعۡفُواْ عَن كَثِيرٖ.» یزید با کمال پررویی می‌گوید اگر پدر شما کشته شد به خاطر کارهای خودتان است و امام سجاد(ع) جواب دادند: «مَآ أَصَابَ مِن مُّصِيبَةٖ فِي ٱلۡأَرۡضِ وَلَا فِيٓ أَنفُسِكُمۡ إِلَّا فِي كِتَٰبٖ مِّن قَبۡلِ أَن نَّبۡرَأَهَآۚ إِنَّ ذَٰلِكَ عَلَى ٱللَّهِ يَسِيرٞ»؛ ‌هیچ مصیبتى در زمین و یا در جان هاى شما به شما نمى‌رسد مگر پیش از آنکه ایجادش کنیم، در کتابى (لوح محفوظ)، ثبت است [و] بى‌گمان، این کار بر خدا آسان است.

وقتی وارد مسئله رنج و لذت از نگاه اخلاقی شویم دو نوع مواجهه داریم؛ اول فلسفه اخلاق و اینکه معیار بدی و خوبی چیست؟ دیگر اینکه وظیفه اخلاقی ما در برابر رنج چیست؟ در غرب نظریات مختلفی وجود دارد؛ از جمله انگیزه‌گرایی؛ یعنی اگر نیت بد داشته باشیم بد و نیت خوب باشد، خوب است. این موضوع در جایی است که تعارض داشته باشیم؛ مثلاً کسی رازی به ما گفته است و ما از یک سو موظف به حفظ راز هستیم و از سوی دیگر ممکن است به سبب حفظ آن دروغ بگوییم.

نکته دیگر وظیفه‌گرایی است و انجام وظیفه ملاک خوبی دانسته می‌شود. موضوع دیگر نتیجه‌گرایی است؛ یعنی اگر کاری نتیجه خوبی داشته باشد خوب است. برخی به لذت‌گرایی معتقدند یعنی کاری که لذت داشته باشد خوب است. برخی هم خود را ملاک بدی و خوبی می‌دانند. برخی هم جامعه‌ را ملاک می‌دانند و اگر منافع کشور من تأمین شود ملاک خوبی است، کمااینکه آمریکا این دیدگاه را دارد و بمب اتمی ژاپن را هم این‌طور توجیه می‌کند.

وظایف اخلاقی انسان در برابر رنج

اولین وظیفه اخلاقی در برابر شر این است که تا جای ممکن گرفتار نشویم و از خدا بخواهیم که به ما عافیت بدهد. شخصی بیمار شد و پیامبر(ص) به عیادتش رفت و وقتی علت بیماری را پرسیدند او گفت شما در نماز سوره قارعه را خواندید و من به خاطر آیات آن به فکر فرو رفتم و از خدا خواستم اگر گناه کردم در این دنیا مرا مجازات کن. پیامبر(ص) فرمودند چرا چنین حرفی زدی؟ بئس ما قلت. چرا نگفتی خدایا در دنیا به ما حسنه بده و در آخرت هم حسنه بده. از خدا عافیت بخواهید.

وظیفه دیگر این است که انسان گریبان چاک نکند و صورت خود را نخراشد و سخنی نگوید که خدا راضی به آن نیست. مورد دیگر صبر است؛ صبر در کربلا بی‌نظیر است؛ یعنی آنقدر امام صبر داشتند که فرشتگان تعجب کردند، زیرا فرزندان و نزدیکترین افراد ایشان شهید شدند و خانواده وی به اسارت رفتند و انوع مصیبت‌ها و مشکلات را در کربلا تحمل کردند.

مسئله دیگر صدقه است که پیشگیری می‌کند و در نهایت تسلیم و رضایت و شکر است. برخی صبر می‌کنند و دائماً غر می‌زنند، ولی برخی بر مصیبت صبر کرده‌اند و در عین حال راضی هم هستند. مسئله رضایت یکی از شعارهای قیام حسینی است. امام سجاد(ع) وقتی فردی در کاخ یزید از یزید ستایش کرد فرمودند رضای مردم را به قیمت خشم خدا خریدی و وظیفه دیگر ما هم در مواجهه با رنج، اندیشه و عبرت است. مثلا آیا بازماندگان کربلا، افسرده و گوشه‌گیر و نومید شدند یا اینکه پرانرژی و قوی بودند. حضرت زینب(س) با صلابت و قوت در برابر دشمن ایستادند، در حالی که دشمن همه مردان او را به شهادت رسانده و خودشان را اسیر گرفته است. معمولاً افراد در این حالت می‌ترسیدند و خوف کشته شدن بقیه افراد را هم دارند، ولی ایشان لحظه‌ای سستی و ذلت به خرج ندادند.

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
هنر و فرهنگ1
نشست علمی
به مناسبت هفتۀ جهانی بزرگداشت سعدی برگزار می شود:

نشست علمی "سعدی در چین و چین در آثار سعدی"

به مناسبت هفتۀ جهانی بزرگداشت سعدی، نشست علمی"سعدی در چین و چین در آثار سعدی، در دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می شود.
مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد
به همت انجمن علمی زبان چینی و مرکز تحقیقات چین،

مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد

مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، با هدف توجه به پیوندهای فرهنگی ایران و چین، در ایام جشن نوروز و جشن سال نو در چین، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار