۲۸ مرداد ۱۴۰۲ ۰۷:۱۶
کد خبر: ۳۰۵۱۷۴

عطنا - نظام مشاوره و تصمیم‌سازی در جامعه ما به صورت عام دارای چالش‌ها و سندروم‌هایی است که هرکدام به نوبه خود اختلالاتی را در روند تصمیم‌گیری و سیاست‌گذاری کشور ایجاد می‌کنند. در عرصه حجاب به دلیل خاص‌بودگی، پیچیدگی و حساسیت موضوع، این چالش‌ها نمود و بروز بیشتری دارد. در این نوشتار قصد دارم به برخی از این سندروم‌ها در فضای تصمیم‌سازی حجاب اشاره کنم.

1) ابهام در شاخص‌های نخبگی

اولین چالش مهم ما در عرصه مشاوره و تصمیم‌سازی در کشور، عدم تعریف مشخص و ابهام در شاخص‌های مفهوم نخبگی است که این چالش در حوزه‌های علوم انسانی پررنگ‌تر جلوه می‌کند و به صورت خاص در مسائل حوزه زنان، خانواده و حجاب بسیار نمود دارد. یعنی مشخص نیست که افراد با چه ملاک و معیاری دور میز جلسات تصمیم‌سازی کشور در این عرصه می‌نشینند و چرا میان آنها این همه اختلاف سطح(نه اختلاف نگاه) وجود دارد؟ افرادی که معلوم نیست براساس چه پشتوانه نظری یا کدام سابقه علمی و سیاستگذاری به حلقه مشاوران اصلی مسئولان و تصمیم‌گیران وارد می‌شوند. لذا در فرآیند ارائه مشورت به مسئولان، خطاهای شناختی و گاف‌های تحلیلی واضحی رخ داده و روند تصمیم‌گیری را به چالش می‌کشند.

2) ترجیحِ مشهورات به گفتارهای معتبر

دومین معضل مهم در فرآیند مشاوره و تصمیم‌گیری در کشور، علاقه وافر مسئولان و سیاستگذاران به مشهورات و حرف‌های پربسامد در جامعه و ترجیح آن نسبت به گفتارهای معتبر، علمی و دارای مبنا است. مشاوران نیز با اطلاع از این ترجیح، هیچ‌گاه درصدد بازنگری در مشهورات و مدعاهای پرتکرار برنمی‌آیند و به تکرار همان مکررات اکتفا می‌کنند. برخی از این مشهوراتِ بی‌مبنا اما دوست داشتنی در حوزه سیاستگذاری حجاب عبارتند از:  قانون حجاب باعث افزایش التهاب اجتماعی و تعمیق شکاف‌های جامعه شده است. تصویب لایحه حجاب به ریزش سرمایه اجتماعی حاکمیت و کاهش مشارکت سیاسی مردم منجر می‌شود  جامعه ماهیتی خودتنظیم‌گر دارد و ارجاع حجاب به عرف جامعه و عدم مداخله دولت برای حل معضل حجاب بهترین گزینه است. با تصویب و اجرای قانون حجاب، کشور مجددا تا مرز فروپاشی و سقوط پیش خواهد رفت. مردم با قانون حجاب مخالفند! با مردم گلاویز نشوید! ابتدا معیشت مردم را تامین کنید سپس به روسری آنها گیر بدهید!این مشهوراتِ بی‌مبنا تا اولین حلقه‌های ملازمان و همراهان مسئولان قوا نیز رسوخ کرده است! کسی هم کوچکترین تردیدی در صحت و سقم این ادعاها ندارد.

3) سکولار اندیشیِ نخبگان

سکولار اندیشی با «علم‌گرایی» و «روشمندی» تفاوت دارد. گاهی نخبگان اجتماعی در مقام مشاوره بر اهمیت و ضرورتِ تعامل با جامعه به‌مثابه موجودی زنده و کنشگر تاکید می‌کنند و نسبت به ناکارآمدیِ «ابلاغ» و مواجهه از بالا به پایین انذار می‌دهند که این سخن کاملا علمی و روشمند است و نگارنده به عنوان یک جامعه‌شناس همواره در تمام جلسات تصمیم‌سازی بر این اصل تاکید داشته‌ام. اما گاهی ادعا می‌کنند که سیاستگذاری و مداخله ما در جامعه باید تابع جهت‌گیری‌های مردم و جامعه باشد و حاکمیت بهتر است که اولویت‌های خود را با ذائقه مردم تنظیم کند. این سخن غیر از سخن نخست است. این کاملا به معنای غلتیدن در زمین عرفی‌گرایی و سکولار اندیشی است که متاسفانه برخی از نخبگان و تصمیم‌سازان عرصه حجاب گرفتار آن هستند.

4) آمار هراسی و خطای محاسبات

چالش دیگر ما در فرآیند مشاوره نخبگان و تصمیم‌گیری مسئولان، اولا خطا در شناخت ماهیت جامعه و نظر مردم و ثانیا ترس شدید از آمار و پژوهش‌های میدانی است. فقط کافی‌ست در یک پژوهش میدانی داده‌ای مبنی بر مخالفت مردم با لایحه یا هرگونه مداخله حاکمیت در زمینه حجاب به چشم بخورد. آسمان و زمین به هم دوخته خواهد شد که چون مردم مخالفند ما نباید کاری کنیم! گویی که این آمارها هم اکنون از آسمان نازل شدند و همچون وحی غیرقابل خدشه هستند. در حالیکه پژوهشگران و عالمان مطالعات اجتماعی می‌دانند که آمارها از منظرهای مختلف قابل ارزیابی و مناقشه هستند و با صرف ادعای یک یا چند پژوهش میدانی نمی‌توان فهم متقن و بلاخدشه درباره جامعه کسب کرد. تفصیل این سخن را قبلا در یادداشتی تحت عنوان «لایحه حجاب و هیولای آمار» عرض کرده‌ام.

5) مرکزگرایی مفرط نخبگان

یکی دیگر از سندورم‌های آزاردهنده در مسیر تصمیم‌سازی حجاب این است که مشاوران و نخبگان موثر در این عرصه از معضلی به نام مرکزگرایی و تعمیمِ اقتضائات تهران به کل کشور رنج می‌برند. اغلب مشاوران و ملازمان مسئولان فاقد ادراک مساله حجاب در مقیاس ملی هستند و امکان انتزاع و فراتر رفتن از سطح واقعیتِ اجتماعیِ پیرامون خود را ندارند. لذا تلقی آنها از موضوعاتی چون «نرخِ کشف حجاب»، «میزانِ همراهی مردم با لایحه»، «انسجام اجتماعی»، «عرف» و... کاملا متاثر از تجربه زیسته تهرانیزه شده آنهاست.

نویسنده: ابوالفضل اقبالی

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار