۱۷ تير ۱۴۰۲ ۰۸:۱۱
کد خبر: ۳۰۵۰۶۳

عطنا - ابراهیم اخلاصی، جامعه‌شناس و عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی، در گفت‌وگو با ایکنا، با نگاهی جامعه‌شناسانه به توضیح کارکردهای اجتماعی حج تمتع پرداخت و بر همین اساس روش‌های حفظ سبک زندگی مبتنی بر حج در زندگی روزمره را تشریح کرد.

کارکرد اجتماعی حج برای یک حاجی چه باید باشد؟

فریضه حج واجد پاره‌ای کارکردهای اجتماعی، مزید بر بُعد الهی و معنوی آن است. تفکیک و جدایی بین دو ساحت اجتماعی و معنوی حج وجه قابل قبولی ندارد؛ با این وجود، در وجه الهی و مناسکی فریضه حج مقولاتی هم چون ثواب‌، آورده‌ها‌ی معنوی و اندوخته‌های اخروی مورد تأکید قرار می‌گیرد؛ با همه این اوصاف، از نقطه نظر کارکردهای خاص اجتماعی و فرهنگی، اقتصادی و سیاسی، مناسک عبادی حج شایسته تأملات جامعه‌شناختی است.

واقعیت این است که تأکید بر وجود کارکرد برای فریضه حج، به خودی خود پرداختن به سایر تأثیر و تأثرات بعدی حاصل از این فریضه الهی بر سایر ساحت‌ها، از جمله سبک زندگی را به همراه خواهد داشت.

حال، پرسش این است که کارکردهای عبادی اجتماعی حج چه تأثیری بر سبک زندگی دارد؟ در پاسخ به این پرسش، می‌توان گفت که از فراگیرترین و محسوس‌ترین کارکردهای قابل طرح برای فریضه حج، ایجاد زمینه مناسب، در یک فرصت زمانی محدود، به منظور قراردادن انسان مأنوس با مناسبات مادی و آغشته به انواع روزمرگی‌ها به مبدأ و معنا و برجسته‌سازی وجه بندگی و عبودیت وی است.

کاملاً واضح و آشکار است که بندگی، در معنای اصیل آن، صرفاً یک سازه دهنی نیست؛ بلکه همراه با پاره‌ای پنداشت‌ها و کردارهای مشخص است؛ چیزی که من می‌توانم آن را گفتمان بندگی نامگذاری کنم. انسان بنده همه چیز را در نسبت با مبدأ و معاد، و ذیل ضرورت تقرب الهی و عمل بر پایه خواست و رضای پروردگار معنایابی و ارزشگذاری می‌کند. مطابق با این معنا، «بندگی» در مناسبات فردی و اجتماعی نمودهای خود را در صورت‌های متکثر پدیدار و رؤیت‌پذیر می‌سازد که در نهایی‌ترین تحلیل، در قالب نوع مشخصی از سبک زندگی، با صورت‌بندی معین متجلی می‌شود؛ نوع خاصی از سبک زندگی، که با بخش‌هایی از سبک‌های زندگی روزمره مشاهده شده در اطراف و اکناف ما متفاوت و بلکه متعارض خواهد بود.

در دنیای مدرن عواملی باعث شده است که بین انسان‌ها تفاوت‌ها و تمایزهای بسیاری به وجود بیاید و این عوامل متعدد و متکثر هستند. ویژگی بی‌همتا و خاصیت ممتازی که حج دارد این است که تمام این خط و ربط‌ها و عوامل و عناصر فاصله‌انداز را به چالش می‌کشد و پیام‌آور وحدت نوع انسانی به معنای دقیق و حداکثری کلمه می‌شود؛ وحدتی که در عین حال، کثرت را نیز پاس می‌دارد؛ حج تمام امتیازهایی را که به شکل قبیله‌ای، گروهی، جناحی، سیاسی و یا پایگاه اقتصادی و اجتماعی تعریف می‌شود به چالش می‌کشد.

ذیل تجربه احرام و طواف، نه مفهوم جنسیت نمودی دارد و نه مفهوم پایگاه اقتصادی ـ اجتماعی؛ یعنی حج تمام عوامل تمایزآفرین را به چالش می‌کشد. حتی در انتخاب رنگ تأکید شده است که از رنگ سفید استفاده شود. چرا؟ به تعبیر مولانا: «چون که بی‌‌رنگی اسیر رنگ شد / موسیی با موسیی در جنگ شد/ چون به بی‌‌رنگی رسی کان داشتی/ موسی و فرعون دارند آشتی»(مثنوی معنوی دفتر اول).

مبارزه دائم حاجی در تقابل زندگی روزمره و معنویت حج

تمام تمایزات در حج از بین می‌رود. حج از این جهت، وجه نمادین دیگری نیز دارد و آن عبارت از این است که در نهایت امر، عوامل فاصله انداز و مؤثر در مُثله مُثله شدن انسان‌ها از میان خواهند رفت؛ از جمله درس‌ها و آموزه‌های فریضه حج از منظر اخیر این است که در امتداد تحقق آتی الوقوع آن آرمان شهر فطرت‌گرا، هر کسی به نوبه و به سهم خود، فی حد میسور در این مسیر ایفای نقش کند.

از جمله وجوه آموزندگی فریضه الهی حج، آگاه ساختن موحدان به عَرَضی و اعتباری بودن مؤلفه‌هایی است که در حالت عادی، در حکم مقومات هویتی انسان‌ها محسوب می‌شوند؛ آگاه ساختن مؤمنان و دینداران به این که عناصر هویتی موجود می‌توانند صورت‌بندی‌های بدیل و متفاوت دیگری، غیر از انچه امروزه ساری و رایج است، داشته باشند و این بزرگ‌ترین درس حج است که هر سال همگان را به تأمل و تتبع در این خصوص رهنمون می‌سازد. روزی در غایت تاریخ این وحدت راهبردی و اصیل بین انسان‌ها رقم خواهدخورد. به تعبیر مولانا، روح انسانی کنفس واحده است/ روح حیوانی سفال جامده است/ جان گرگان و سگان هر یک جداست/ متحد جان‌های شیران خداست.

سبک زندگی متأثر از آموزه‌های حج چه ویژگی‌هایی دارد؟

به نظر اینجانب، «غایت‌اندیشی» می‌تواند به عنوان مهم‌ترین ویژگی سبک زندگی برخاسته از کارکردهای عبادی و اجتماعی حج مورد توجه قرار گیرد؛ اصولاً، نوعی خاص از سبک زندگی که عنوان آن را «سبک زندگی غایت‌اندیش» نام می‌نهم؛ یعنی سبکی از زندگی که در پیوند وثیق با غایت حیات معنا و نمود پیدا می‌کند. سبک زندگی‌های موجود در معنای رایج و متعارف آن غالباً مبتنی بر عنصر غفلت و تغافل از آگاهی بنیادین هستند. مرگ آگاهی، یعنی اینکه همه ما می‌دانیم که روزی از این دنیا رخت برخواهیم بست، یکی از تجلیات آگاهی بنیادین است که انسان‌ها وجود آن را در خود وجدان می‌کنند.

انسان‌ها صرف‌نظر از نوع بینش، فرهنگ، نژاد، جامعه‌پذیری و ... آگاه به این واقعیت هستند که روزی از بین خواهندرفت. آنان در واقع مرگ را یک امر حتمی و قطعی می‌دانند، اما در قالب موارد، نوع مواجهه‌ای که با این سنخ از آگاهی صورت می‌گیرد، مبتنی بر غفلت، فاصله‌آفرینی و اشتغال دائم بین لحظه اکنون و آن امر محتوم(مرگ) است. در واقع، غالب انسان‌ها، به شیوه‌های مختلف دائماً بین خودشان و آگاهی از قطعیت فنا و نیستی فاصله اندازی، و لحظات عمر را با زیست غافلانه سپری می‌کنند.

وقتی در بستر تجربه زیسته حج واقع می‌شویم، مجموعه اعمال و مناسک عبادی، مزید بر کارکردهای معنوی و متافیزیکی آن فریضه که ذیل الهیات بدان پرداخته می‌شود، به شکل نمادین بحث کلی «إِنَّـا لِـلَّـهِ وَ إِنَّـا إِلَـیْـهِ رَاجِـعُـونَ» را برجسته و در پی آن سبک‌های زندگی غافلانه طرد می‌‌شود. انسانی که در ساحت سبک زندگی، باورمند به مبدأ و غایت باشد و آن را بسان امر نهادینه و درونی فهم کند، به طور معمول از بسیاری از عوارض مندرج در سبک‌ زندگی‌های رایج امروزی در امان می‌ماند. غفلت‌آفرینی، مشغولیت سازی کاذب، بازتولید و ارتقای نیازهای برساخته و تحریک شده مهم‌ترین خصوصیات سبک زندگی‌های غافلانه هستند که همگی در حکم «دیگریِ» سبک زندگی غایت اندیش و معطوف به غایت هستند که همزمان با پرداختن به آورده‌های دنیوی و مناسبات اینجهانی، هرگز خود را در حصر آن قرار نمی‌دهد.

برای اینکه احساس و تجربه معنوی حج پس از بازگشت نیز تداوم داشته باشد و در زندگی حاجی نمود یابد، چه باید کرد؟

تداوم احساس و تجربه معنوی در تقابل با پدیده‌ای قرار می‌گیرد که می‌توان آن را قدرت زندگی روزمره نامید. زندگی روزمره با همه ویژگی‌هایی که دارد واجد قدرت زیادی است و انسان‌ها را بعد از مدتی فاصله گرفتن از فضای خاصی که در آن واقع شده‌ بودند، به سمت و سوی خودش می‌کشاند. لذا اینکه چقدر می‌توانیم در مقابل قدرت زندگی روزمره مقاومت کنیم تا دچار حالت عادی بودگی نشویم، بستگی به میزان نهادینگی باورها و آگاهی از مبدأ، غایت و معنای زندگی و نیز امعان نظر به مبدأ و معاد دارد که طی قراردادن انسان در سپهر برتر، فاخر و متعالی، نسبت او را با برخی از وجوه و مصادیق روزمرگی‌های رایج بلاوجه می‌سازد.

احتمالاً بعید است بتوان راه حل آگاهانه از پیش تعریف شده‌ای را به وجهی در این خصوص معرفی و تجویز کرد که بگوییم با کاربست آن، لزوماً از روزمرگی‌های غفلت نهاد در امان باقی خواهیم ماند و گزندی از آن زاویه بر ما وارد نخواهد شد. راه حل‌ها، حسب موقعیت و شرایط افراد در مواردی، با یکدیگر متفاوت هستند. اجمال قضیه ناظر بر قدرت بالای زندگی روزمره است که افراد را در خود هضم می‌کند و موجب می‌شود افراد از یک سبک زندگی که در حج آموخته‌‌اند فاصله بگیرند. با این وجود، مطالعه و کسب آگاهی عمیق در این باره دال بر اینکه هستی واجد مبدأ، معنا، غایت و هدف است و همه چیز تابعی از آن تعریف و موقعیت یابی می‌شود، می‌تواند به نسبت کارساز و مفید به فایده محسوب شود.

حج تلاش و نمودی از تقویت بندگی است؛ چگونه نمود این بندگی را در زندگی اجتماعی می‌توان جاری کرد؟

نمی‌توان به موضوع نمود بندگی در زندگی اجتماعی بدون مفهوم‌شناسی آن ورود پیداکرد. بندگی در مقابل خداوند به یک معنا عین آزادی و مرادف با آزاد شدن از هر وضعیت متعارض و غیر همسو با فطرت انسانی است. ما معتقدیم که انسان به عنوان خلیفه‌الله واجد صفات الهی است و هر کدام می‌توانیم با قدری تأمل، خویشتنداری و تهذیب نفس، مراتبی از تخلق به صفات الهی را در خود ظهور و بروز دهیم. لذا تأکید می‌کنم اگر انسان در مقام بندگی قرار گیرد، این بندگی عین آزادی است. همان تعبیری که مولوی دارد و می‌گوید: چون به آزادی نُبُوَّت هادی است / مؤمنان را زَانْبیا آزادی است/ ای گروهِ مؤمنان شادی کُنید/ هَمچو سَرو و سوسنْ آزادی کُنید(مثنوی مولانا، دفتر ششم).

مبارزه دائم حاجی در تقابل زندگی روزمره و معنویت حج

انسان وقتی در مدار بندگی قرار می‌گیرد، به واسطه گسست، انقطاع و فاصله‌گذاری‌ بین خود و هرچه غیر از اندیشه الهی و توحیدی است، به مراتب واجد سکنات و فضائل فطری و انسانی از جمله گذشت، نیکوکاری، ایثار و... خواهدشد، چراکه چنین انسانی بر ابن باور است که هیچ‌کدام از کنش‌های ایثارگرایانه ناظر بر اخلاق و گذشت و ... در عالم هستی گم نمی‌شوند؛ انسان موحد این قبیل کنش‌ها را معنادار و در نسبت با توحید معنایابی مختصات‌‌پردازی می‌کند.

زائران ایرانی در قالب کاروان به حج اعزام می‌شوند و در هتل‌های اختصاصی اسکان دارند و همه جا با هم تردد می‌کنند. آیا چنین رویکردی در اعزام می‌تواند به وحدت اسلامی و تعامل زائران ایرانی با سایر کشورها بینجامد؟

در اعزام کاروانی حجاج ایرانی به سرزمین وحی اولین اتفاقی که می‌افتد، رؤیت‌پذیر شدن بسیار زیاد حجاج به عنوان نمایندگانی از ایران به ویژه به عنوان حاجی شیعه است. لذا اگر مطابق وضع موجود اعزام کاروانی داشته باشیم، باید توجه کنیم که کمترین و کوچک‌ترین حرکات و سکنات ما در حداکثر شکل ممکن رؤیت‌پذیر می‌شود و می‌تواند در نسبت با  امر مهم وحدت اسلامی، مسئله سازی، و یا مسئله سوزی کند. لذا در مقایسه با سایر کشورها، که زائرانشان تا این حد گروهی اعزام و اسکان داده نمی‌شوند، ما بسیار زیر ذره‌بین هستیم و کمترین کنش و واکنشی به سرعت رسانه‌ای و پرهزینه می‌شود.

در مجموع، با توجه به اعزام کاروانی و حساسیت‌های موجود در این باره، تأکید بر مشترکات، ذیل اصل مهم وحدت اسلامی، مبنای مناسبی برای بحث و گفت‌وگو و احیاناً تفاهم قلمداد می‌شود؛ پرداختن به نقاط افتراق و حواشی، مخصوصاً آن جا که ممزوج با هیجان و ناپختگی می‌شود، قطعاً پرهزینه و آسیب‌زا خواهد بود.

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* captcha:
* نظر:
هنر و فرهنگ1
نشست علمی
به مناسبت هفتۀ جهانی بزرگداشت سعدی برگزار می شود:

نشست علمی "سعدی در چین و چین در آثار سعدی"

به مناسبت هفتۀ جهانی بزرگداشت سعدی، نشست علمی"سعدی در چین و چین در آثار سعدی، در دانشکدۀ ادبیات فارسی و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار می شود.
مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد
به همت انجمن علمی زبان چینی و مرکز تحقیقات چین،

مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبایی برگزار شد

مراسم آشنایی با جشن سال نوی چینی، با هدف توجه به پیوندهای فرهنگی ایران و چین، در ایام جشن نوروز و جشن سال نو در چین، در دانشکدۀ ادبیات و زبان‌های خارجی دانشگاه علامه طباطبائی برگزار شد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار