عطنا - به همین سادگی،فیلمی به کارگردانی، نویسندگی و تهیهکنندگی رضا میرکریمی در سال ۱۳۸۶ است. به همین سادگی به عنوان بهترین فیلم بیست و ششمین جشنواره بینالمللی فیلم فجر در سال ۱۳۸۶ معرفی شد. از بازیگران این فیلم می توان به هنگامه قاضیانی، مهران کاشانی و صفا آقاجانی اشاره کرد.
این فیلم در جشنواره ی فیلم فجر سیمرغ بلورین بهترین فیلم، بهترین کارگردانی، بهترین فیلم نامه، بهترین بازیگر نقش اول زن برای هنگامه قاضیانی را کسب کرده است. همچنین توانسته جائزه ی گئورگ طلایی بهترین فیلم را در جشنواره ی بین المللی فیلم مسکو از آن خود کند. در شانزدهمین دهمین جشنواره فیلم وارنا بلغارستان نیز هنگامه قاضیانی برای این فیلم موفق به دریافت جایزه ی بهترین بازیگر زن شد.
داستان این فیلم درباره زندگی زنی خانه دار به نام طاهره است که به علت مشغله کاری زیاد همسرش،احساس تنهایی میکند و خودش را به خانه داری مشغول کرده است.طاهره تمام کارهای خانه و تربیت فرزندانش را به تنهایی انجام میدهد.حس تنهایی و پوچی زندگی تکراری و روزمره او را فرا گرفته ولی سعی میکند زندگی اش را تغییر دهد.
طاهره در ابتدا فیلم در پشت بام خانه با چهره گرفته ایستاده و به دوردست ها خیره است.انقدر حواسش نیست که صدای زن همسایه را نمیشنود! طاهره دلتنگ روستاست،دلتنگ ان موقع هایی که همسرش هنوز در زندگی اش نبود،زندگی که ما چیزی از ان ندیده ایم ولی انقدر با ذوق از ان صحبت میکند که مشخص است از زندگی خودش در گذشته برخلاف این روزهایش راضی بوده.طاهره انقدر از این زندگی روزمره دور است که دل گرفتگی اش را میتوان از همان ابتدای فیلم متوجه شد.
طاهره به همین سادگی ،در روزمرگی و در حین خانه داری و تربیت فرزندانش خودش را که باید اولویت زندگی اش باشد به فراموشی سپرده است.طاهره از زندگی روزمره اش خسته است ولی انچه عمیقأ او را به هم ریخته است،کوتاهی شوهرش در وظایف همسری اش است.همسری که تا اخر فیلم ،کسی نمی بیندش، تماس های طاهره را پاسخ نمیدهد،و تلفن همراهش را به منشی اش سپرده ،حتی وقتی پس از مدت زیادی به خانه برمیگردد،روز مهمی را فراموش کرده است انقدر که حتی با یاداوری تاریخ ان روز،بخاطر نمی اورد که چه روزی است!همین بی اهمیت بودن زندگی مشترک برای همسرش بزرگترین شکنجه برای طاهره است.
طاهره نماد زنی است که در جامعه مردسالارانه،شاهد نگاه جنسیت زده است،زنی که فقط باید بشورد،بسابد ،بچه داری کند و در رابطه زناشویی فقط وسیله رفع نیاز مرد باشد اما حمایت عاطفی ای از همسرش دریافت نمی کند.نمونه طاهره را کم ندیده ایم ،زنانی که گرفتار طلاق عاطفی شده اند و دچار افسردگی میشوند،زنانی که با تنهایی دست و پنجه نرم میکنند و کم کم مثل شمع اب میشوند.
البته طاهره فقط بی اهمیتی را از همسرش نمی بیند!پسر کوچکش که دست پخت اورا نمی پسندد،از ظاهر مادرش ناراضی است و از او میخواهد همراهش به اموزشگاه نرود چون از ظاهر مادرش خوشش نمی آید و حتی دخترش که نمیخواهد شبیه مادرش شود!طاهره شکوه نمیکند،درباره مشکلاتش صحبت نمیکند و دیگر در کلاسهای شعر شرکت نمیکند.طاهره همه چیز را در خودش میریزد تا انجا که در حین کارهای روزانه ،گریه اش میگیرد.طاهره از اینکه زبان انگلیسی بلد نیست و پسرش برای جواب سوالاتش به منشی پدرش زنگ میزند اندوهگین میشود ولی باهمه چیز کنار می آید و دلسوزانه سعی میکند کانون خانواده اش را گرم نگه دارد.
طاهره نماد مادری دلسوز و مهربان است که از خودش و حقوقش گذشته و خود را فدای خانواده میکند اما در عوض با بی اهمیتی از طرف اعضای خانواده اش مواجه میشود.مشکل طاهره درک نشدن از طرف خانواده است،در واقع مادر این فیلم و شخصیت و نیازهایش برای اعضای خانوده ناشناخته است.طاهره که با بی مهری از طرف همسرش مواجه میشود،کم کم در تنهایی فرو میرود،او زنی تنهاست زنی که درک نشده و این غم،زندگی و روابطش با دیگران راهم تحت تاثیر قرار داده است.شاید اگر رابطه بهتری با همسرش داشت،با حوصله بیشتری با فرزندانش وقت میگذراند و رابطه صمیمانه ای با انها داشت.اما رابطه مادر و فرزندی تحت شعاع رابطه زناشویی او قرار میگیرد.همسری که او را برای تخت خواب میخواهد و در تنهایی احساسی رهایش کرده است.
طاهره میخواهد به روستا برگردد در واقع در نظر دارد به روزهای خوش گذشته برگردد اما تردید دارد و استخاره میگیرد.طاهره دلش نمی اید برود تا اینکه همسرش، تاریخ مهمی را به یاد نمی اورد.طاهره که خودش را همیشه الویت اخر نگه داشته با این رفتار همسرش مصمم میشود که به روستا برگردد.شاید این تنها اعتراض او به نادیده گرفته شدن باشد.
نویسنده: شمیم نادری
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: