عطنا - این کتاب را اندی بول نوشته و مریم چهاربالشی و محسن ایلچی آن را ترجمه کرده اند و شامل 318 صفحه است و اولین چاپ آن در سال 1399 است و همچنین در سال 2015 چاپ شده و درواقع کتاب جدیدی است.
این کتاب دارای 4 بخش و 21 فصل است. در پشت جلد کتاب روزنامه نگاری برند را تعریف میکند و به افراد و شغل های مناسب و مربوط به کتاب توصیه میکند. در یادداشت مترجمان و مقدمه ی خود نویسنده به معرفی کتاب پرداخته اند و برندینگ را تعریف میکنند اما موجب لو رفتن اصل موضوع نشدن و باز در خواننده حس کنجاوی باقی میماند و صرفا پیش زمینه ی ذهنی در خواننده ایجاد میکند.
اندی بول خود یک روزنامه نگار حرفه ای است و وی هم اکنون در دانشکده روزنامه نگاری لندن تدریس میکند.
ترجمه کتاب به نظرم خوب نیست چراکه از لغات گنگ و بیگانه زیاد استفاده شده و درنتیجه اینکار باعث میشود تا هر گروهی نتواند از این کتاب متوجه شود و باید قبلا پیش زمینه ای از مفاهیم روزنامه نگاری و بازاریابی داشته باشد و همچنین زمانی که از لغات بیگانه و مفاهیم علمی که استفاده میکند، بدون توضیح دادن و اشاره ای کوچک از آن میگذرد.
هر بخش دارای چندین فصل است که بخش اول و 6 فصل آن درباره خود روزنامه نگاری برند صحبت میکند و در بخش دوم ابزارها و شیوه های ارتباط گیری روزنامه نگاری برند میپردازد، در بخش سوم مسیر بیان خبر در روزنامه نگاری برند را شرح میدهد و درنهایت به تجزیه و تحلیل و نتیجه گیری میپردازد.
این کتاب به نظرم از جذابیت برخوردار نیست زیرا ذهن خواننده را سردرگم میکند و ذهنیتی ایجاد میکند که انگار هنوز چیزی هست برای توضیحات بیشتر یعنی توضیحات زیاد هست ولی تهی.
احتمال دارد کسی که به کار بازاریابی و برندینگ علاقه داشته باشد بتواند به خوبی با کتاب ارتباط بگیرد و از خواندن آن لذت ببرد و از مطالبی که در آن نوشته شده بهره ببرد.
در آخر هر فصل از منابعی که استفاده شده، آورده است و همچنین از پاورقی برای معادل انگلیسی اسامی خاص استفاده شده است. قبل از شروع هر فصل هم اهداف آن بیان شده و در محتوای کتاب اهداف به خوبی دنبال شده و توضیح داده شده است همچنین در بیشتر فصل ها که کارهای عملی را به صورت تئوری توضیح داده، برای یادگیری بهتر و درک عمیق تر و ملموس تر، تمرین درج کرده است.
مطالب طوری نیستند که از وابستگی به هم برخوردار باسند و این یکی از دلایل سردرگمی و ابهام در خواننده میشود طوری که از انواع موضوعات مختلف بحث کرده طوری که یک متخصص میتواند تشخیص دهد که این موضوعات مربوط به بحث اصلی می شود یا خیر. مثال هایی که برای بیان ملموس تر مفاهیم به کار برده شده، بسیار کاربردی هستند زیرا خواننده را تا حدی از ابهام خارج میکند.
به طور کلی به نظرم درک کتاب هنگامی صورت میگیرد که خواننده را پایان آن را به خوبی مطالعه کند و همچنین برای هرکسی نمیتواند جذاب باشد درنتیجه برای هر گروه و سنینی مناسب نیست و علاقه ی خاص باعث ایجاد ذوق و اشتیاق به ادامه مطالب میشود. در آخر کتاب هم اهداف خود را به طور کلی بیان کرده، که نویسنده در بیان و انتقال اعداف خود تا حدودی موفق شده ولی به نظرم میتوانست شیرین تر و جذاب تر مطالب را بیان کند تا کتابی آموزنده برای هر گروهی باشد و افراد مختلف با علاقه های متفاوت از آن بهره ببرند و اطلاعات عمومی خود را بالا ببرند.
نویسنده: بهاره احمدی آذر
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: