عطنا - سعید طاووسی مسرور، عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی در سخنرانی مجازی خود با موضوع «حضور یا عدم حضور حسنین(ع) در جنگ با ایرانیان» بیان کرد: روش بحث من در اینجا نقد اسنادی و بررسی رجالی است. از روشهای دیگر هم میشود استفاده کرد و ضمن بحث به نقدهای محتوایی هم اشاره خواهیم کرد.
وی در ادامه بهطور اجمال به فضایل امام حسن و امام حسین(ع) پرداخت و گفت: فضایل این دو بزرگوار در آیات قرآن و روایات ذکر شده است، از جهت آیات قرآنی آیه مباهله بدون شک درباره اهل بیت(ع) نازل شده است و این قضیهای است که اهل بیت(ع) به آن مخصوص شدهاند. آیه تطهیر نیز با هر تفسیری که از آن داشته باشیم شامل حسنین(ع) میشود. در کنار این آیات، روایات تاریخی فضایل این دو بزرگوار را نیز داریم مانند اینکه پیامبر(ص) با حسنین(ع) بیعت کرد، اما با کودکان دیگر بیعت نکرد و این جایگاه این دو بزرگوار را نشان میدهد.
طاووسی مسرور ادامه داد: در کتب فریقین نمونههای مشهوری داریم از جمله اینکه پیامبر اکرم(ص) فرمودند: «حسن و حسین سروران جوانان اهل بهشت هستند» که این روایت از عایشه، ابوبکر، جابربن عبدالله انصاری، ابن عباس و عبدالله بن مسعود و دیگر صحابه نقل شده است و در صحاح سته نیز مذکور است. روایت «حُسَیْنٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْ حُسَیْنٍ» که مشابه آن در مورد امام حسن(ع) هم ذکر شده است: «حسنٌ مِنّی و أنا مِنهُ، أحَبَّ اللّه ُ مَنْ أحبَّهُ» و همچنین حدیث قابل تأمل جوینی خراسانی از رسول الله(ص) که فرمودند: «اگر عقل میخواست به شکل انسان مجسم بشود به شکل حسن بن علی(ع) در میآمد» از این قبیل است. صحابه این فضایل را میدانستند.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه به معرفی منابعی در مورد نقد فتوحات از جنبههای مختلف پرداخت و گفت: یکی از منابع، کتاب «خدمات متقابل اسلام و ایران» استاد مطهری است که اساساً گزارشهای خشن از جنگ ایران را زیر سؤال میبرد و آنها را غلو در اخبار میداند. این کتاب، کتابی بسیار کمنظیر در مورد فتح ایران است. استاد مطهری در آثار دیگرش مانند «جاذبه و دافعه علی(ع)»، «سیری در سیره ائمه اطهار(ع)» «۱۵ گفتار» و «آشنایی با قرآن» هم نگاه انتقادی به فتوحات دارند و این نقد را مطرح کردهاند که خلفا به جای نشر مفاهیم اسلام سعی کردهاند مملکت اسلام را توسعه جغرافیایی بدهند. کتاب دیگر، «نقد و بررسی منابع تاریخی فتوح در سه قرن اول هجری با رویکرد فتوح ایران» از دکتر حسین عزیزی است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی ادامه داد: در ادامه خواهیم گفت اخبار فتوحات اخبار مشکوکی هستند یعنی رجالی که آنها را بیان میکنند و محتوایی که ارائه میشود، قابل تأمل است و به راحتی نمیشود آنها را پذیرفت بلکه در مواردی رد و انکار آنها راحتتر است. اثر جدیدتر در این باره از آیتالله یثربی به نام «نقد و بررسی فتوحات خلفا» است که از ابعاد مختلف این ماجرا را بررسی کرده است. کتاب دیگری که بهطور خاص در مورد فتوحات نیست، اما نگاه انتقادی امیرالمؤمنین(ع) به فتوحات را نشان میدهد (و شاهد آن سیره عملی حضرت است که در فتوحات شرکت نکردهاند و آن را ادامه ندادند) کتابی به نام «امام علی(ع) و ایرانیان» از علیاکبر ذاکری خمی است.
طاووسی مسرور در بخش دیگری از سخنان خود بیان کرد: قبل از اینکه وارد نقد رجالی اخبار فتوحات بشویم همین قدر بدانید که این گزارشها از نظر محتوایی معارض دارد؛ یعنی اینطور نیست که ما فقط قول حضور حسنین(ع) را داشته باشیم و قول عدم حضور یا قول مخالفت نداشته باشیم. کسانی که با ضرس قاطع از حضور حسنین(ع) در فتوحات میگویند، اولاً تلقی به قبول افراطی درباره منابع تاریخی دارند، ثانیاً به شواهد خلاف آن پاسخ نمیدهند.
وی به بیان شواهد مخالف حضور حسنین(ع) در فتوحات پرداخت و گفت: یکی از شواهد خلاف در این مورد برخی از روایات حضرات ائمه معصوم در نقد یا رد فتوحات است که در این باره دوستان را به کتاب عالمانه علامه مرتضی جعفر عاملی به نام «تحلیلی از زندگانی سیاسی امام مجتبی(ع)» ارجاع میدهم که آنجا نمونههایی از این روایات ذکر شده است. حضرت امیرالمؤمنین علی(ع) هم در مقام عمل نشان دادهاند که با ادامه فتوحات موافق نیستند.
این استاد دانشگاه در ادامه با اشاره به انگیزههای سیاسی موجود در جعل روایات مربوط به مدح و ذم بلاد اظهار کرد: برای مثال بیش از ۴۰ روایت درباره قزوین داریم که برای ماندن در این شهر فضایلی از قول رسول خدا(ص) وارد شده و بعد از بررسی معلوم میشود این جعل روایت برای تشویق سربازان به ماندن در این شهر و ادامه فتوحات است. این روایات در مورد فتوحات وضع شده است و برای صحابه ایجاد سؤال میکرد. محمد بن عبدالله اشعری از صحابه امام رضا(ع) به ایشان مراجعه کرده است. (این حدیث در کتاب اصول کافی ذکر شده است) او به امام میگوید پدر من از یکی از ائمه پیشین درباره روایات قزوین سؤال کرده است و امام این روایتها را انکار کرده است. نظر شما در مورد روایت پدر من چیست؟ امام رضا(ع) روایت پدر او را تأیید میکند و در ادامه روایت میفرمایند: جهادی مشروع است که فرمانده آن یکی از ائمه باشد.
طاووسی مسرور افزود: روایت معارض دیگر این خبر آن است که محمد بن حنفیه فرزند امیرالمؤمنین(ع) در جنگ صفین سه بار پشت سر هم به میدان میرود و جهاد طاقت فرسایی میکند. تعبیر روایت این است که حضرت امیرالمؤمنین(ع) به او میگوید پدرت به فدایت باد با این جنگی که کردی، دل پدرت را شاد کردی. از آن سو، محمد بن حنفیه زبان به گلایه باز میکند و میگوید سه بار را به کام مرگ فرستادی، اما درباره جنگ به برادرهایم دستوری نمیدهید. حضرت به او میفرمایند اشتباهت این است که برادرانت را با خود قیاس کردی. تو پسر علی هستی و آنها فرزندان رسول الله(ص) هستند. حفظ آنها بر من واجب است، چون ادامه امامت از طریق حسنین است. این روایت مویدات دیگری هم در منابع دیگر دارد از جمله این که از محمد حنفیه میپرسند چرا تو جنگیدی و برادران تو نجنگیدند؟ او میگوید آنها چشمان پدرم هستند و من دست او، یا من پسر علی(ع) هستم و آنها فرزندان رسول خدا(ص). با توجه به این روایت، این سؤال پیش میآید که حضرت علی(ع) که نمیگذارد حسنین(ع) در صفین بجنگند، ممکن است آنها را در زمان عمر - که سنی هم نداشتهاند - با سعید بن عاص از مدینه راهی طبرستان میکند و خود هم با آنها نرود؟! پس، حضور حسنین(ع) در فتوحات معارض روایی و تاریخی دارد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه تقدسانگاری منابع تاریخی را یکی از آسیبهای پژوهشهای تاریخی دانست و تصریح کرد: در برخی پژوهشها گویی تاریخ طبری، یعقوبی و بلاذری و... در هالهای از تقدس هستند. من از این مسئله به طبریزدگی یاد کردهام. در تاریخ گویی طبری، مثل یک پیغمبر است و نوشتههایش وحی منزل تلقی میشود در صورتی که میدانیم این مورخ، در مقدمه کتاب خود مسئولیت اثرش را به عهده نگرفته و گفته است اخبار معارض را در این کتاب گردآوری کرده و به آیندگان واگذار کردهام. هر کسی میخواهد بررسی کند و تشخیص بدهد.
وی با بیان اینکه در مورد حضور حسنین(ع) در فتوحات، یکی از مهمترین مستندات، کتاب تاریخ طبری است، اظهار کرد: متأسفانه الان در فضای مجازی کلیپ درست میکنند که ای ایرانیان که این همه برای حسین بن علی گریه میکنید، حسین کسی است که به همراه برادرش به مازندران حمله کرد و جز یک نفر همه اهالی را کشت؛ برخی که انصاف ندارند میگویند در مورد حضور حسنین(ع) در فتوحات گزارشهای فراوانی داریم، ما در پاسخ میگوییم دو تا از این گزارشها را بگویید. چرا ادعای گزاف میکنید؟ این افراد در منابع خود مثلاً به یک نویسنده مصری که ۲۰ سال پیش فوت کرده استناد میکنند! هزار نفر هم این گزارش را بنویسند، این خبر، جز طبری و بلاذری منشأ دیگری ندارد. بلاذری هم از آن جایی گرفته که طبری گرفته و منبع هر دو یکی است.
وی درباره بررسی خبر حضور حسنین(ع) در فتوحات گفت: در این بررسی میخواهیم ببینیم آیا از نظر رجالی و محتوایی میتوان این گزارش را قبول کرد یا نه؟ گزارش این است که سعید بن عاص در سال ۳۰ هجری از کوفه عزم خراسان کرد و به طبرستان رفت و حسنین(ع)، عبدالله بن عباس، عبدالله بن عمر، عمر بن عاص و عبدالله بن زبیر با او بودند. اولاً فقط اینها نبودند، چرا روی اینها دست میگذارد؟ علتش این است که حسنین و ابن عباس و ابن زبیر، معارضان دستگاه بنیامیه هستند و این فتح هم در دوره عثمان انجام شده است. در این گزارش، راوی از شخصیتهای مخالف بنی امیه اسم میبرد که بگوید اینها با حضورشان به فتوحات عثمان مشروعیت دادند. همین اسامی جاهای دیگر عیناً تکرار میشود.
وی افزود: اما سند این گزارش طبری چیست؟ او میگوید «حدثنی عمر بن شُبه». عمر بن شُبه مولف «تاریخ المدینه المنوره» است. ما کاری به او نداریم. ادامه میدهد «حدثنی علی بن محمد» (یعنی از علی بن محمد شنیدم). این شخص، مدائنی است که درباره او میگویند ثقه است. اولاً وثاقت او محل اختلاف است، ثانیا وقتی به زندگی او مراجعه میکنید میبینید که دنبال مال دنیا هم بوده است. اینها را هم نادیده بگیریم یک عیبی در او هست که نمیشود نادیده گرفت و آن این است که مدائنی مانند بقیه مورخان قدیم داستانپرداز است و از تفاصیل و جزئیات و هر خبری را نقل کردن، ابایی ندارد و برای اینکه بتواند جزئیات بیشتری بگوید و کتاب خود را حجیمتر کند سراغ راویان ضعیف میرود. مثلاً مدائنی کسی است که نقل کرده حسن(ع) مطلاق بوده و ۷۰ زن داشته که آنها را طلاق داده است؛ این مسئله که واضح البطلان است و جای دیگر باید بحث شود، اما مدائنی شخصی است که این قدر متسامح بوده که چنین خبری را در کتاب آورده است. بنابراین، نباید تعجب کنیم که خبر حضور حسنین(ع) را با این ضعف در کتاب خود نقل کرده باشد.
وی ادامه داد: مشکل اصلی این روایت به علی بن مجاهد کابلی برمیگردد که مدائنی از او نقل کرده است. این شخص از نظر رجالی کذاب است. اهل جعل محتوا و اِسناد است، یعنی برای حرفهای خود سند سازی میکرد. آخرین نفری که راوی این خبر است و همه حرفها به او میرسد، «حنش بن مالک تغلبی» است که مجهول است. اگر در کتب تاریخ جستجو کنید از او خبری جز حضور حسنین(ع) در فتح طبرستان پیدا نمیکنید. مشکوک است که این شخص در این مورد روایتی گفته باشد چون علی بن مجاهد کذاب است. او خود در طبرستان نبوده و برای این که خبرش را مقبول جلوه بدهد به یک شخص مجهولی که هیچ کس نتواند یقه او را بگیرد این گزارش را نسبت داده است.
عضو هیئت علمی دانشگاه علامه طباطبایی(ره) اظهار کرد: مرحوم علامه امینی در کتاب الغدیر فهرستی از راویان کذاب و حدیث ساز را در جلد پنجم کتاب خود ذکر کرده است که علی بن مجاهد کابلی از جمله این افراد است که برای سخنان خود سندسازی میکرد. علامه امینی درباره او میگوید که در سال ۱۸۲ زنده بود. آیا شخصی که در قرن دوم زندگی میکرد میتواند با یک واسطه از سال ۳۰ خبری بدهد؟ نمیتواند. پس این سند ناقص و مرسل است و چه بسا از اساس ساختگی باشد.
این پژوهشگر تاریخ اسلام در ادامه به نظرات بزرگان اهل سنت در ضعیف بودن علی بن مجاهد کابلی اشاره کرد و گفت: از نظر بزرگان اهل سنت، علی بن مجاهد کسی است که به روایات او توجهی نمیشود، اصطلاحا متروک است. بنابراین از نظر سند، گزارش حضور حسنین(ع) در فتوحات مشکل دارد.
وی ادامه داد: از جهت محتوایی در نقد این گزارش، کتاب ارزشمندی به نام «موسوعه عبدالله بن عباس» وجود دارد که علامه سید محمد مهدی خرسان در ۱۰ جلد آن را نوشته است. در کتاب، روایت حضور عبدالله بن عباس و حسنین(ع) در فتح ایران ذکر شده است و مولف آنجا میگوید که این تنها روایتی است که در آن ذکر شده عبدالله ابن عباس و حسنین(ع) به فتح طبرستان رفتهاند. البته مویداتی در روایات وجود دارد که آنها هم ضعیف هستند. گرچه این روایت در سخن دیگر مورخان نیز تکرار شده است، اما یک خبر بیش نیست و آن هم از علی بن مجاهد کابلی است. علامه سیدمحمد مهدی خرسان مینویسد متحیرم چگونه میشود این خبر را قبول کرد و نقدهای محتوایی بر آن وارد کرده است.
طاووسی مسرور گفت: بلاذری نیز این خبر را نقل کرده و چنین گفته است: به ما یقال (یعنی گفتهاند) و مستندی برای این حرف به جز کابلی پیدا نکرده است. علامه جعفر مرتضی عاملی در کتاب تحلیلی از زندگانی امام مجتبی(ع) تمام اخبار مربوط به حضور حسنین(ع) در فتوحات را نقل و سپس آنها رد کرده است که تمام این بحث در ۳۵ صفحه در کتاب آمده و ایشان این گزارش این گزارش را نقد محتوایی کردهاند.
عطنا را در شبکه های اجتماعی دنبال کنید: