عطنا - غرب در تلاش است یک گروه تروریستی _تکفیری بزرگ مانند داعش را در مناطق مرزی زلزله زده ترکیه با سوریه مجددا سازماندهی کند.
این کار در منطقه ای به َپهنای نیمی از استان حلب به همراه استان ادلب سوریه به انضمام بخش های وسیعی از استان هاتای ترکیه یا همان استان اسکندرون سابق سوریه به مرکزیت شهر انطاکیه انجام خواهد شد.
در همین زمان کوتاه از بعد زلزله، در راستای اجرای طرح های گفته شده،کشورهای غربی تحولات زیادی را اجرا کرده اند. در ادامه برای اجرای کامل این طرح، کشورهای اروپایی میبایست در منطقه حضور نظامی داشته باشند.بهترین پوشش برای این کار به اسم تأمین امنیت منطقه توسط ناتو خواهد بود.
در ادامه به برخی از دلایل لزوم حضور و تاسیس پایگاه ناتو در آن منطقه خواهیم پرداخت که نقش بسیار مهمی در تحولات منطقه ایفا خواهد کرد.
بهترین منطقه جهت ایجاد پایگاه توسط ناتو در استان هاتای ترکیه برای این نقشه، نوار ساحلی دریای مدیترانه تا مرز سوریه است. اجرای این نقشه به مثال یک قمار خطرناک برای ترکیه خواهد بود زیرا با کوچکترین اشتباه محاسباتی بخش هایی از جنوب ترکیه در معرض تجزیه خواهد بود. به همین دلیل دولت ترکیه برای کاهش ریسک این طرح، با ایجاد پایگاه های ناتو در این استان موافقت خواهد کرد.
اهداف احتمالی غربی ها از تشکیل این پایگاه ها از این قرار است:
١-تأمین و سازماندهی گروه های تروریست در منطقه (لشکر 300 هزاری تکفیری ها)
٢-ایجاد یک سپر محافظتی بجهت جلوگيری از حرکت تروریست ها به سمت شمال
٣-ایجاد جبهه بندی جدید برای مهار محور شرق در مقابل پایگاه های ایران و روسیه در سوریه (لاذقیه، حماه، حلب)
۴_از این پایگاه ها برای کنترل و مهار بیشتر ترکیه خصوصا ترکیه بدون اردوغان.
۵-نفوذ و فشار دولت ترکیه جهت جلوگیری از چرخش کامل ترکیه به سمت محور شرق
۶-مقابله با حضور روسیه در ترکیه
٧- باز کردن یک جبهه جنگ علیه روسیه در دریای مدیترانه
٨-کنترل نوار مرزی سوریه و آماده شدن برای حمایت از اعلام خودمختاری یک نوار مرزی از منطقه کردستان سوریه تا دریای مدیترانه
دلایل بسیار دیگری نیز وجود دارد که حضور غرب و تاسیس پایگاه در این منطقه را الزامی میکند.
توجه داشته باشید این حضور صرفا بابت طرح احیای گروه تروریست جدید و سازماندهی ارتش تکفیری 300 هزار نفره نیست بلکه با ورود به منطقه و تاسیس پایگاه های ناتو، یک جبهه جدید مقابل پایگاه های روسیه و ایران در سوریه باز خواهد شد، در ادامه با حضور نظامی ناتو در سرزمين های اشغالی فلسطین طرح محاصره کامل تر خواهد شد.
نکته اصلی این است که پازل حضور نظامی غربی ها و تاسیس پایگاه در این منطقه در راستای یک هدف ژئوپلیتیکی بلند مدت نیز میباشد که خود نشان دهنده شروع جنگ های تمدنی بزرگتری است.
اروپا بجز شروع یک جنگ تمام عیار و مستقیم علیه روسیه چاره ای دیگر ندارد زیرا آخرین طرح آنها برای بدست آوردن انرژی ارزان منطقه قفقاز و آسیای میانه با زلزله ترکیه بر باد رفت.(همان طرح ایجاد اتصال جمهوری جعلی باکو به ترکیه ) و چنانچه مایل به جنگ تمام عیار نباشند باید در مقابل روسیه تسلیم شوند و این به معنای فروپاشی سریع اتحادیه اروپا و شروع یک دوره جدید از جنگ ها بین دولت های اروپایی است.
آنچه مشخص است نه اروپا قصد تسلیم شدن دارد و نه آمریکا به او این اجازه را میدهد.بنابراین به زودی شاهد درگیری همه جانبه در حد و اندازه یک جنگ جهانی جدید خواهیم بود.در آن صورت، سوریه یکی از مناطق درگیری اصلی ضربه زدن به محور شرق خصوصا ایران به عنوان حامی روسیه است.
بجز آن جنگ اصلی دنیا بین محور شرق و غرب درواقع جنگ اقتصاد ها که به صورت تخصصیتر جنگ کریدور هاست، با تهدید امنیت کریدور های آبی غرب و همچنین نیاز مشرق زمین به ایجاد کریدور های زمینی، سوریه در آینده یک نقطه استراتژیک بااهمیت محسوب میشود زیرا سوریه نقطه اتصال ابرکریدور راه شرق - غرب به آفریقا و حتی به اروپا خواهد بود (با کنار رفتن ترکیه از معادلات اصلی). از سوی دیگر سواحل سوریه در دریای مدیترانه یعنی تسلط بر کانال استراتژیک سوئز و خطوط کشتیرانی آن.
در گذشته تمام معادلات نشان میداد که نیروهای غربی باید در اسرائیل حضور پیدا کنند تا ضمن حفظ امنیت این کشور و دریای مدیترانه، از موجودیت اسرائیل در مقابل محور مقام نیز محافظت کنند، اما گویی طرح حضور نظامی ناتو در غرب آسیا بسیار فراتر از یک حضور نظامی محدود است.
به زودی با گسترش درگیری روسیه با ناتو، سوریه از چند جبهه (ترکیه و ناتو از شمال، اسرائیل و اردن از جنوب ) مورد حمله قرار خواهد گرفت. پیش از آن گروه های تکفیری که توسط غرب به وجود آمده اند، نقش مهم دیگری را در خط شمالی سوریه ایفا خواهند کرد.
همه این طرح ها برای قطع اتصال زمینی ایران به دریای مدیترانه که به معنای قطع دسترسی کریدور های زمینی شرق به دریای مدیترانه و آفریقا از سوریه خواهد بود. مهم این است به هر روشی که بتوانند عبور این کریدور از ایران با شکست روبرو شود تا اقتصاد شرق( که برمبنای تجارت زمینی است) به عنوان رقیب نظام دلاری غرب، شکل نگیرد.
این طرح ها همگی از نگاه رقبا و دشمنان ایران درست حال برنامه ریزی است و در واقعیت ایران و متحدانش بیکار نخواهند نشست که این طرح ها با موفقیت به سرانجام برسند. اما مشخص است که غرب با تمام توان و با سرعت به سمت اجرایی کردن این نقشه ها پیش میرود
نویسنده: میلاد رضایی
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: