۳۰ بهمن ۱۴۰۱ ۰۷:۱۵
کد خبر: ۳۰۴۶۸۳

عطنا - روابط جمهوری اسلامی ایران و کشور آذربایجان در عین پایداری از پیچیدگی‌های خاصی برخوردار بوده و به همین دلیل تحلیل آن سهل و ممتنع است چه آنکه حضور بازیگران مختلف در این کشور غالباً دشمن و بعضاً رقیب «ایران ما» هستند. حضور امریکا، رژیم صهیونیستی و ترکیه در جمهوری آذربایجان که در حوزه‌های نفت، صنعت، فرهنگ و... این کشور سرمایه‌گذاری کرده‌اند و حتی فراتر از آن رژیم صهیونیستی در حوزه امنیتی این کشور نقش‌آفرینی می‌کند مصداق این پیچیدگی است و مع‌الأسف کوتاهی دولتمردان ما در ادوار مختلف مزید بر علت شده است. یکی از اقدامات خسارت‌زای دولت‌ها، سپردن سفارتخانه‌های ایران در جمهوری آذربایجان به «رفقای خود» و نه «افراد کارآمد» است. حداقل سفرای فعلی و قبلی مشمول این قاعده هستند. البته این عارضه درباره دیگر سفارتخانه‌ها هم مطرح است و نتیجه آن را زمانی متوجه می‌شویم که پل آن‌طرف رودخانه مانده است.

جمهوری آذربایجان که همین دو سده قبل بخشی از خاک «ایران ما» بود و هنوز ریشه‌های فرهنگی، زبانی، قومی، مذهبی و حتی خانوادگی برقرار است ولی سوگیری دولتمردان این کشور نشان می‌دهد دشمنان و رقبا در غیاب ما «آنچه باید» را کرده‌اند. فعالیت انجمن‌های یهودی و پان‌ترک و... هرکدام تهدیدی بالقوه هستند که سایر ساحت‌های روابط دوجانبه از جمله اقتصادی را به شدت تحت‌تأثیر قرار داده‌اند. حادثه روز جمعه سفارت کشور آذربایجان در ایران، شکنندگی روابط دو کشورا را نشان داد چه آنکه یک «موضوع خانوادگی» در حد «تروریسم ساماندهی شده» تلقی شد و مقامات مختلف آن کشور واکنش‌های عجیب داشتند که در بهترین حالت می‌توان نشئت گرفته از ذهنیت‌سازی دشمنان و رقبای ما دانست. البته گفت‌وگوی تلفنی رؤسای جمهوری ایران و آذربایجان تا حدی به تنش‌زدایی کمک کرد، ولی مسئله این است چرا باید تا این حد غفلت صورت می‌گرفت. آنچه مهم است اینکه دو کشور ایران و آذربایجان به لحاظ اقتصادی نیازمندی‌های متقابلی دارند و ظرفیت‌های موجود ایجاب می‌کند بیش از پیش روابط دوجانبه تقویت و کم‌کاری‌های گذشته نیز جبران شود. 

تحلیل روابط تهران- باکو

احسان موحدیان، معاون دپارتمان مطالعات کریدور‌ها و سیاست‌پژوهی راه‌اندیشکده جهان معاصر به «جوان» می‌گوید: «برای تحلیل روابط ایران و جمهوری آذربایجان از منظر اقتصاد سیاسی، چاره‌ای جز بررسی تحرکات رژیم صهیونیستی و ترکیه در جمهوری آذربایجان از ابتدای استقلال جمهوری آذربایجان وجود ندارد و البته باید دید جلوتر از آن ایران، ترکیه و اسرائیل چه اقداماتی را انجام دادند تا بتوان آن‌ها را با یکدیگر مورد مقایسه قرار داد و به تصویر درستی دست پیدا کرد. در مقطع ابتدایی شکل‌گیری و استقلال جمهوری آذربایجان حتی پیش از اعلام رسمی استقلال آن، ترکیه تعاملات اقتصادی، فرهنگی و سیاسی را با این کشور آغاز کرد، به طوری که دولت این کشور بهترین هتل باکو را رزرو می‌کند تا بازرگانانش بتوانند ارتباطات مستقل تجاری، رفت و آمد‌ها و شناسایی بازار را آغاز کنند، اما از سوی دیگر در ایران کماکان آقای علی اکبر ولایتی - وزیر امور خارجه وقت - بر تداوم رابطه با دولت شوروی و عدم شناسایی و فعالیت مستقل سیاسی و اقتصادی زودهنگام در جمهوری‌های شوروی اصرار می‌ورزد. در مقابل برخی کشور‌های جهان با درک فروپاشی قریب الوقوع شوروی نفوذ اقتصادی، سیاسی و امنیتی را در این کشور‌ها آغاز می‌کنند.

در آستانه فروپاشی شوروی، جمهوری آذربایجان از ایران و ترکیه به عنوان دو کشور همسایه و مسلمان دوست می‌خواهد به سرعت استقلال آن را شناسایی کنند، ایران تعلل می‌کند، اما ترکیه بلافاصله این شناسایی را انجام می‌دهد، یعنی از همان ابتدا تعاملات ایران با کشور جمهوری آذربایجان با یک تأخیر و درک ناقص از تحولات همراه بوده است. پس از استقلال رسمی جمهوری آذربایجان هم شرایطی بود که ایران هنوز در یک سردرگمی به ویژه در کار اقتصادی به سر می‌برد، یعنی الگوی خاصی در این حوزه از سوی ایران مشاهده نمی‌شود و حضور سنتی برای بازرگانان وجود دارد، اما دولت ایران برای سازماندهی و نیازسنجی آن‌ها مساعدتی نمی‌کند. در این وهله بازیگر جدیدی به عنوان رژیم صهیونیستی وارد ارتباط با جمهوری آذربایجان می‌شود. تحرکاتی را ترک‌ها و اسرائیلی‌ها انجام می‌دهند که شاید در ظاهر به مسئله اقتصاد ارتباط نداشته باشد، اما به سیاست، فرهنگ، آموزش و پرورش و فعالیت‌های رسانه‌ای مربوط می‌شود، ولی همه این مسائل زمینه را برای نفوذ بیشتر رژیم صهیونسیتی و ترکیه در جمهوری آذربایجان فراهم می‌سازد و از سوی دیگر با این اقدامات به تدریج به فکر بیرون راندن ایران از جمهوری آذربایجان افتاده و برای این کار برنامه‌ریزی می‌کنند. یعنی به عقیده بنده نیز پرداختن به این مسائل نسبت به مسائل اقتصادی ضرورت دارد. 
 
روابط ۴۰۰ میلیون دلاری تهران- باکو در بهترین حالت! 

موحدیان می‌افزاید: «فعالیت‌های رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان را می‌توان به سه دوره تاریخی (۲۰۰۸- ۱۹۹۱)، (۲۰۲۰- ۲۰۰۸) و (۲۰۲۳- ۲۰۲۰) تقسیم کرد، به نحوی که در این دوره‌ها حضور این رژیم در جمهوری آذربایجان به تدریج تثبیت می‌شود و نشانه‌اش این است که طی سه دهه گذشته ارزش تعاملات اقتصادی ایران با جمهوری آذربایجان غالباً از ۴۰۰میلیون دلار فراتر نرفته است، یعنی در بهترین حالت طی این سال‌ها حجم مبادلات تجاری ایران و آذربایجان ۴۰۰میلیون دلار بوده است، اما در مقابل رقم تجارت خارجی اسرائیلی‌ها با جمهوری آذربایجان به میلیارد‌ها دلار رسیده است و هرساله هم چند میلیارد دلار به آن افزوده می‌شود. از همان ابتدای حضور اسرائیلی‌ها و اقدام به تأسیس سفارت خود در باکو، آن‌ها نسبت به دستکاری مؤلفه‌های هویتی جمهوری آذربایجان اقدام کردند، در این مقطع ایران در منطقه قفقاز از قدرت بیشتری برخوردار بود، اما نسبت به اقدام رژیم صهیونسیتی در آذربایجان عکس‌العمل خاصی نشان نداد که علت آن هم روابط اقتصادی بود که برخی مقامات و مسئولان کشور با مقامات جمهوری آذربایجان آغاز کردند و به علت اینکه به منافعشان لطمه‌ای وارد نشود سکوت اختیار کردند، مشابه اتفاقی که در امارات شاهد بودیم (ایران متحمل خسارت شد و هزینه آن را هم پرداخت کرد.)

از سوی دیگر اسرائیلی‌ها رسانه‌ها و مراکز خبری باکو را در اختیار می‌گیرند، در همان زمان، جریان نفوذ فتح‌الله گولن در جمهوری آذربایجان شکل می‌گیرد به طوری که مدارس و دانشگاه‌ها را در اختیار می‌گیرد. با اینکه این فرد به جریان اخوانی لیبرال ضد اردوغان تبدیل شده است، اما در جمهوری آذربایجان با هم همدست هستند، ترکیه هم از همان زمان با وهابیت، اهل سنت و حنفی‌ها فعال بوده و علیه شیعیان همدست می‌شوند. پس تا سال ۲۰۰۸ فعالیت‌های زیرساختی و نرم‌افزاری، تحرکات زیر پوستی اسرائیلی‌ها و جعل هویت ضد ایرانی با تحریف تاریخ و تمدن منطقه قفقاز آغاز می‌شود، در حالی که ریشه این تحرکات و تحولات در یک دوره قدیمی‌تر یعنی دهه ۱۹۹۰ باز‌می‌گردد.» 
 
غفلت ایران از یک فرصت بیداری

استاد دانشگاه علامه طباطبایی تصریح می‌کند: «۲۰ ژانویه ۱۹۹۰، شوروی به دلیل استقلال خواهی جمهوری آذربایجان علیه شوروی یک سرکوب خشن ترتیب داد، یعنی تانک‌هایی را در این راستا در باکو مستقر کرد. در ظاهر به نظر می‌رسد این کاری بود که فقط روس‌ها در آن دخیل و ذی نفع بودند، در حالی که اینگونه نبود. همان زمان گزارشی مبنی بر اینکه «اگر در ارتباط با جمهوری آذربایجان اقدامی نشود، جمهوری آذربایجان به آغوش آخوند‌ها بازمی‌گردد» در شوروی وجود داشت. یعنی در ارتباط با تحولات جمهوری آذربایجان امریکا، اسرائیل، اعراب و حتی ترکیه با روس‌ها همدست بودند و از این کشتار استقبال می‌کردند تا باکو از شوروی جدا نشود و به ایران بازنگردد. باید به این مسئله کلیدی توجه کنیم، چراکه این کشور‌ها خواستار جلوگیری از نفوذ سیاسی، اقتصادی و اجتماعی ایران در منطقه بودند. این کشتار به رغم تحمیل هزینه‌های بسیار به باکو و مردم شیعه جمهوری آذربایجان، باعث بیداری می‌شود. اما ایران از این فرصت استفاده نمی‌کند تا نتایج آن را شاهد باشد.

پس از جدایی جمهوری آذربایجان از شوروی، مردم منطقه از رود ارس گذر کرده و پرچم و خاک ایران را می‌بوسند که دشمنان ایران از جمله امریکایی‌ها این مهم را مشاهده می‌کنند و طبق تحقیقاتی که انجام می‌دهند، نسبت به احیای نهضت عاشورا و تأثیرپذیری عموم مردم آذربایجان حتی غیر دینداران از آن هشدار می‌دهند، حتی تحلیلگران ترکیه در خصوص خطر بازگشت شیعیان جمهوری آذربایجان به هویت خود که برگرفته از انقلاب اسلامی ۱۹۷۹ ایران است، هشدار می‌دهند. به دلیل ترس از این مسائل برای جعل هویت برای مردم جمهوری آذربایجان تلاش می‌شود؛ از یکسو ترکیه تلاش می‌کند که هویت ترک- سنی را برای مردم باکو جعل کند و از سوی دیگر اسرائیل با در اختیار گرفتن رسانه‌ها و دانشگاه‌ها دست به ایران هراسی می‌زند و مانع فعالیت‌های اقتصادی ایران می‌شود.» 
 
حیدرعلی‌اف، پایه‌گذار وهابیت در جمهوری آذربایجان

موحدیان ادامه می‌دهد: «اواخر ۱۹۹۰ هنگامی که حیدر علی‌اف از ناحیه تشیع در ایران احساس خطر می‌کند، عنوان می‌نماید هراس نداشته باشید، افرادی را برای تحصیل به عربستان، اردن و مصر هم می‌فرستیم و دستشان را باز می‌گذاریم، اما اگر فردی در ایران تحصیل کند مانع آن‌ها خواهیم بود. بنابراین پایه‌گذار وهابیت در جمهوری آذربایجان، حیدر علی اف است و این نکات هیچ گاه توسط سفرای ایران در جمهوری آذربایجان درک نمی‌شود و حتی به تهران گزارش نمی‌دهند.» 
 
ضعف تلاش اقتصادی ایران

معاون دپارتمان مطالعات کریدور‌ها و سیاست‌پژوهی راه اندیشکده جهان معاصر خاطرنشان می‌کند: «در حوزه صادرات همچنین عنوان شده که بعضی از تجار ایرانی با زرنگی اقلام نامناسب و با کیفیت اندک را به جمهوری آذربایجان صادر می‌کردند و تصویر بدی را در ذهن مردم به وجود آوردند. در حوزه انتقال ارزش‌های فرهنگی و هویت‌سازی مناسب برای مردم آذربایجان هم به صادرات اقلام مذهبی مثل تسبیح، جانماز، مهر و کتاب‌های سطحی اکتفا می‌شود که این درک و اقدام اشتباهی بوده است. در حوزه اقتصاد سیاسی و در حوزه فرهنگی هم اشتباهی که صورت می‌گیرد این است که سفرای ایران در جمهوری آذربایجان تنها با مقامات باکو رفت و آمد می‌کنند و صرفاً با مسئولان ارتباط دارند، ولی با مردم عادی جمهوری آذربایجان طرف حساب نیستند، این مسئله از همان ابتدا ایجاد اشکال کرد و اساس تعاملات اقتصادی دو کشور به شکل نامناسب شکل گرفت، به طوری که سفرای ایران با مردم مرتبط نمی‌شوند یا جنس فاقد کیفیت عرضه می‌کنند و از سوی دیگر ارتباطات اقتصادی بین مقامات و سازمان‌های دولتی دو کشور با هدف ایجاد جای پا به نفع جمهوری آذربایجان در ایران و با هدف باج‌گیری اقتصادی و آلوده ساختن مقامات و رساندن منافع خاص برای افراد خاص است تا در سیستم نفوذ داشته باشند و باکو از این طریق بتواند امیال خود را تحمیل کند. در مقابل اسرائیلی‌ها با پوشش مردم مناطق مختلف جمهوری آذربایجان میان مردم رفت و آمد کرده و عواطف آن‌ها را جلب کردند، اما مقامات ایران به گونه‌ای برنامه‌ریزی نکردند که عمق فرهنگ ایران در جمهوری آذربایجان نفوذ کند و با مردم عادی آن کشور نشست و برخاست داشته باشند. در حال حاضر اساتید یهودی در دانشگاه‌های جمهوری آذربایجان کلاس‌های درس برگزار می‌کنند و با دروغ این ذهنیت که ریشه‌های تمدنی و فرهنگی مردم جمهوری آذربایجان به اسرائیل نزدیک است را می‌پرورانند و می‌گویند مردم این کشور باید به اصل خود بازگردند و این هویت به ایران ربطی ندارد، در حالی که فرهنگ و تمدن مردم جمهوری آذربایجان نزدیک به آذری‌های ایران است.»
 
تلاش رژیم صهیونیستی برای کاهش نفوذ اقتصادی ایران

موحدیان ادامه می‌دهد: «اواخر دهه ۱۹۹۰میزگرد‌هایی از سوی صهیونیست‌ها در خصوص هویت‌سازی جعلی برای مردم جمهوری آذربایجان برگزار می‌شود، به طوری که عنوان می‌شود حضور اقتصادی ایران در باکو مضر بوده و استقلال این کشور را با خطر مواجه می‌کند و تلاش می‌شود حضور ایران نامطلوب جلوه داده شود. برخی ایرانیان هم به دنبال تعاملات اقتصادی و کاسبی‌های سطح پایین خود بودند، به گونه‌ای که منفعتی اقتصادی برای عده‌ای خاص تأمین شود و تلاش برای نفوذ اقتصادی صرف بدون توجه به اهمیت و ضرورت نفوذ فرهنگی و تمدنی به یک اشتباه مداوم مبدل می‌شود.

ایران حتی در حوزه نفوذ فرهنگی هم به نفوذ مذهبی اکتفا می‌کند که اشتباه بزرگی است و باعث می‌شود برای ایران همان نفوذ اقتصادی مختصر هم قطع و این تعامل اقتصادی به عرصه باج‌گیری یکطرفه از سوی مقامات باکو منجر شود، در مقابل طرف اسرائیلی و ترکیه یک بسته کامل را پیگیری کردند و علاوه بر نفوذ اقتصادی به دنبال نفوذ هویتی و فرهنگی هم بودند و این جذابیت‌ها را برای مردم جمهوری آذربایجان ایجاد کرده و توانستند تا حد زیادی به موفقیت دست پیدا کنند. در حقیقت ما هیچ گاه به فکر نفوذ فرهنگی درست با استفاده از تمامی ظرفیت‌های فرهنگی کشور ایران نبودیم و برای اینکه در جمهوری آذربایجان به یک قدرت فرهنگی مبدل شویم، تلاش نکردیم، چراکه برای نفوذ اقتصادی و سیاسی در یک کشور باید نفوذ فرهنگی داشته باشیم، ولی در این حوزه غفلت و هزینه آن را نیز پرداخت کردیم.» 
 
گستاخی با عبور خط لوله گاز از بستر دریای کاسپین

موحدیان می‌افزاید: «جلوه این شکست، مذاکره جمهوری آذربایجان با ترکمنستان به منظور عبور خط لوله گاز از بستر دریای کاسپین است، در حالی که ایران کنوانسیون حقوقی دریای کاسپین را امضا نکرده است و باید حقوق ایران محترم شمرده شود، اما دو کشور به گستاخی خود ادامه می‌دهند. اینگونه است که از غفلت در نفوذ فرهنگی به از دست دادن حق و حقوق اقتصادی و سیاسی رسیده‌ایم. در حوزه فرهنگ تنها به مسائل مذهبی به صورت خام و ساده یعنی به صادرات مهر، جانماز و... تکیه کردیم، در حالی که اسرائیل و ترکیه برای رفع نیاز‌های جوانان این کشور علاوه بر تولید انواع فیلم و سریال به عرضه انواع موسیقی، شعر، بازی‌های یارانه‌ای و... روی آوردند و اینگونه بود که تمدن ایرانی از جمهوری آذربایجان رفت و توحش تورانی وارد شد و جوانان کشور جمهوری آذربایجان با فرهنگ ترکیه و اسرائیل آشنایی پیدا کردند به گونه‌ای که در مدارس تنفر از ایران شکل گرفت و در کتاب‌های درسی آن‌ها تاریخ منطقه تحریف شد. (نمونه تحریف مانند اینکه آذربایجان مستقل بوده و توسط ایران و روسیه به دو نیم تقسیم شده).

این در حالی است که در آن شرایط مقامات و سفرای ایران در باکو و حتی وزیر امور خارجه هم اعتراضی نکردند و هشداری هم ندادند و با مردم هم ارتباط گرفته نشد. جالب اینجاست که همزمان با این موضوع از حیدر علی اف به عنوان شخصیت مهم و تأثیر‌گذار در ایران تقدیر می‌شد، در حالی که بر اساس گزارشی منتشر شده از حیدر علی اف در مورد انقلاب اسلامی او گفت: «دیگر نمی‌توانیم از بسط دین جلوگیری کنیم و باید اسلام و شیعه را مدیریت کنیم» که شوروی متوجه اهمیت این موضوع نمی‌شود و فکر می‌کند با اسلحه و باتوم می‌تواند مسلمانان جمهوری آذربایجان را سرکوب کند و حیدر علی اف با توجه به این موضوع در سال ۲۰۰۱ اندیشه خود را عملیاتی می‌کند، به طوری که یک «کمیته دولتی دینی» تأسیس می‌کند، ولی در عمل اجازه می‌دهد تا همه ادیان به ویژه وهابیت در جمهوری آذربایجان تقویت شود و فقط جلوی شیعیان را می‌گیرد و از طرفی تحولی اتفاق می‌افتد به طوری که در این راستا حیدر علی اف سراغ خانواده پاشایف‌ها می‌رود و دختر آن‌ها را برای پسر خود الهام علی اف اختیار می‌کند و یک شبه آن‌ها را «سید» می‌کند. آن‌ها دارای شرکت‌های متعددی در باکو هستند، به همین دلیل روابط صمیمانه‌ای را با آن‌ها برقرار می‌کند و نفوذ فرهنگی و اقتصادی ترکیه و اسرائیل هم به تقویت پیوند‌های اقتصادی و استراتژیک آن‌ها با جمهوری آذربایجان منجر می‌شود که مجدداً جای پای ایران را در جمهوری آذربایجان سست می‌کند آن هم در شرایطی که ایران با جمهوری آذربایجان پیوند‌های اقتصادی گسترده‌ای ندارد و اگر هم ارتباطی باشد به صورت محدود به مقامات با هدف تطمیع و باج‌گیری از ایران است.» 
 
فعالیت علنی رژیم صهیونیستی در جمهوری آذربایجان

این استاد دانشگاه تأکید می‌کند: «باید دانست نفوذ و ارتباطات اقتصادی عمیق به دلیل موفقیت در نفوذ فرهنگی از سوی ترکیه و اسرائیل است که اتفاق می‌افتد. توجه نمی‌شود اجداد حیدر علی اف برمبنای اطلاعات آرشیو شوروی سابق از قرن هجدهم یهودی‌های منطقه چچن اینگوش بوده‌اند و بعد که ترک‌های عثمانی به این منطقه می‌روند، اجداد وی سنی می‌شوند و بعضی از افراد خاندان وی در مصر و الازهر تحصیل کرده و سپس برخی مسیحیت را تحت تأثیر روس‌ها می‌پذیرند و سپس در نخجوان خود را شیعه معرفی می‌کنند، اما یک زن حیدر علی اف کُرد و یک زن دیگر او ارمنی بوده است، یعنی مسلمان بودن او در ابهام است. داماد الهام علی اف هم یک یهودی صهیونیسم است و دختر الهام دنبال اخذ تابعیت اسرائیلی است. اسرائیل برای تثبیت روابط اقتصادی از سال ۲۰۰۸ به بعد به صورت علنی‌تر کار می‌کند و با استفاده از نفوذ فرهنگی، رسانه‌ای و آموزشی به نفوذ امنیتی، اطلاعاتی و قرارداد‌های نظامی و امنیتی می‌رسد که بین دو طرف بسته می‌شود، به طوری که سفرای اسرائیل و جمهوری آذربایجان عنوان کردند که رابطه این دو کشور مانند کوه یخ است که فقط بخش کوچکی از آن مشاهده می‌شود و تاریخچه آن طولانی است. به همین دلیل تقویت رابطه امنیتی و اطلاعاتی مجدد این دو کشور به ضرر ایران است.» 
 
مقابله با ایران در پس پرده جنگ قره‌باغ

موحدیان می‌افزاید: «شبکه جاسوسی اسرائیلی از سال ۲۰۰۹ با هدف ضدیت با برنامه هسته‌ای در جمهوری آذربایجان شکل می‌گیرد و ترور دانشمندان هسته‌ای ایران از همان زمان رقم می‌خورد و از سال ۲۰۰۸ تاکنون وزرای دو رژیم بار‌ها به باکو و تل آویو سفر کردند و نتانیاهو به این کشور می‌آید و خرید سلاح، پهپاد و سامانه‌های ضد هوایی مورد نیاز جمهوری آذربایجان از اسرائیل آغاز می‌شود، حتی خط تولید سلاح در باکو در سال ۲۰۰۹ راه می‌افتد، این روابط ادامه می‌یابد تا سال ۲۰۲۰ که با آغاز جنگ دوم قره‌باغ، عملاً پروژه تجزیه ایران از سوی اسرائیل در جمهوری آذربایجان کلید زده می‌شود، به طوری که در شرایطی که علی‌اف مدعی جنگ برای آزادی قره‌باغ است، تمام پیش‌روی‌های ارتش جمهوری آذربایجان در مناطق مورد مناقشه با ارمنستان، فقط لب مرز ایران اتفاق می‌افتد، زیرا آن‌ها در تلاش برای تصرف نقاط مرزی ایران هستند تا بعد‌ها کریدور زنگزور را برای اتصال نخجوان به جمهوری آذربایجان و از بین بردن مرز ایران و ارمنستان به وجود آورند و این نشان می‌دهد هدف اصلی جنگ با ارمنستان مقابله با ایران و خفگی ژئوپلتیک ایران بوده است. آن‌ها با این کار به دنبال گرفتن نقاط مرزی ایران هستند تا فاصله ۴۰کیلومتری مرز بین ایران و ارمنستان را هم تصرف کنند و پس از آن هم بتوانند به ایران نفوذ و برای جداسازی آذربایجان ایران اقدام کنند که برای این مهم لزوماً نیاز به جنگ نیست. هنگامی که ابتدا تاریخ، فرهنگ و تمدن جمهوری آذربایجان تحریف و هویت قلابی وهابی و تکفیری و... جعل شود، به تدریج ممکن است تمدن ترکی و قلابی صهیونیستی خلق شود. مجموعه این عوامل موجب می‌شود نتوان به نفوذ اقتصادی دست پیدا کرد.»
 
جمهوری آذربایجان، مستعمره نوین

مدرس دانشگاه علامه طباطبایی تأکید می‌کند: «اسرائیل، انگلیس و ترکیه، جمهوری آذربایجان را به یک مستعمره نوین و پیچیده تبدیل کرده‌اند و نقش انگلیس را هم نباید نادیده گرفت، زیرا این کشور نفت و گاز و معادن طلا را در آذربایجان غارت می‌کند. از سوی دیگر هدف از بسته شدن جاده لاچین از سوی شبه نظامی‌های جمهوری آذربایجان این است که معادن طلا، مولیبدن و... در آرتساخ (قره‌باغ کوهستانی) با ارزش حدود ۶۰میلیارد دلار از دست روس‌ها و ارمنی‌ها خارج شود و به چنگ انگلیسی‌ها و خاندان علی اف و پاشایف بیفتد.» 
 
ساخت شیعه آذربایجانی! 

موحدیان خاطرنشان کرد: «در اصل ماجرا، یک نبرد اقتصادی است که با نفوذ فرهنگی، امنیتی، اطلاعاتی و نظامی تثبیت می‌شود که در این راستا برای کاهش نفوذ سیاسی، اقتصادی و فرهنگی ایران دین جدیدی را به تدریج در این دو دهه تحت عنوان مدل «شیعه آذربایجانی» خلق کردند که از جمله ویژگی‌های آن معنویت گرایی قلابی بدون دینداری، ملی گرایی افراطی، تقدس بخشیدن به نماد‌های حاکمیتی و دولتی به جای نماد‌های مشهور مذهبی، محدود کردن گفتمان جهانی شیعه (به طور مثال در اربعین دولت باکو اعلام کرد فقط حمل پرچم جمهوری آذربایجان به جای پرچم امام حسین (ع) مجاز است) است. از دیگر ویژگی‌های شیعه آذربایجانی این است که جدای از مکتب مرجعیت و ولایت تربیت می‌شود، یعنی آن‌ها مرجعیت و ولایت را قبول ندارند، شیعه ضد ایرانی و ضد محور مقاومت هستند، هویت مذهبی آن‌ها در چارچوب هویت جعلی ملی تعریف می‌شود و رفتار‌های الله شکور پاشازاده رئیس اداره مسلمانان قفقاز که ضد ایرانی است، در همین راستاست، به طوری که با اسرائیلی‌ها نشست و برخاست می‌کنند. همچنین خطوط قرمز اسلامی بر اساس منافع دولت باکو تأمین می‌شود و دولت اسرائیل که همپیمان جمهوری آذربایجان است، مقدس می‌شود؛ بنابراین طلبه‌ای که از جمهوری آذربایجان در قم تحصیل می‌کند ممکن است پرچم اسرائیل را تقدیس کند. ویژگی آخر این شیعه قلابی در باکو آذربایجان‌گرایی با پوسته آذری و هسته ترک است.» 
 
 اقدامات ضروری در قبال جمهوری آذربایجان

موحدیان می‌افزاید: «به منظور تقویت نفوذ اقتصادی در جمهوری آذربایجان و افزایش مبادلات تجاری ۴۰۰ میلیون دلاری باید سه گروه را در جمهوری آذربایجان تقویت کرد: از جمله تلاش‌ها و تفکر حسینیون (شیعیان مخلص جمهوری آذربایجان در قم). همچنین باید از مردم جمهوری آذربایجان در شبکه‌های اجتماعی به منظور روشنگری و اطلاع‌رسانی حمایت کرد. بازگشت به ریشه‌های هویتی، تمدنی و ملی و مذهبی ایرانی باید مورد توجه قرار گیرد، کتاب‌هایی که تحریف‌های جمهوری آذربایجان را نشان داده، نوشته و چاپ شود، پی دی اف آن در اینترنت توزیع شود، برقراری ارتباط با نخبگان جمهوری آذربایجان به ویژه آذری‌های ساکن روسیه مهم است. با تولید فیلم، سریال، کتاب‌های شعر، بحث‌های عمیق فلسفی و عقلی می‌توانیم مردم جمهوری آذربایجان را قانع سازیم. نباید در ایران موضع بالا و نگاه تحقیر‌آمیز به شیعیان و مؤمنان جمهوری آذربایجان داشته باشیم؛ بنابراین دیپلماسی عمومی و مردمی در ارتباط با جمهوری آذربایجان باید مورد توجه قرار گیرد.» 
 
تلاش برای تغییر مرجعیت فرهنگی

معاون دپارتمان مطالعات کریدور‌ها و سیاست‌پژوهی راه‌اندیشکده جهان معاصر خاطرنشان کرد: «جمهوری آذربایجان به شدت دیپلماسی عمومی را علیه ایران پیگیری و در رسانه‌های خود به طور مرتب تبلیغات می‌کند (مثلاً یک خواننده به نام شبنم توزلو را که همسرش یک عنصر وابسته به الهام علی اف است و خودش فساد دارد، دستگاه اطلاعاتی باکو به ایران می‌فرستد که برای فریب مردم، حتی در قم و مشهد زیارت می‌کند و با چادر عکس می‌اندازد)، این افراد به دنبال تأثیر‌گذاری در افکار مردم هستند و درصددند که مرجعیت فرهنگی منطقه قفقاز را از ایران به جمهوری آذربایجان منتقل کنند. بنابراین باید مرجعیت فرهنگی ایران را در باکو احیا کنیم و اجازه ندهیم هنرمندان آذری زبان در باکو و ترکیه ساکن شوند یا در تلویزیون‌های کشور‌های آن‌ها برنامه اجرا کنند، بلکه باید کار فرهنگی طولانی مدت انجام دهیم تا جلوی افزایش جمعیت وهابیون و تکفیری‌ها گرفته شود و شیعیان نیز تقویت شوند. مادامی که این اقدامات انجام نشود نمی‌توانیم در حوزه اقتصادی نیز حرفی برای گفتن داشته باشیم، زیرا آن‌ها به ایران اجازه فعالیت در حوزه اقتصادی را نخواهند داد. تا وقتی نتوانیم دل مردم منطقه را به دست آوریم و حضور قدرتمند داشته باشیم امید برای بهبود ارتقای روابط اقتصادی و وابستگی اقتصادی باکو به ایران یک فکر خام است.»

عطنا را در شبکه‌های اجتماعی دنبال کنید:

اینستاگرام                                              تلگرام

ارسال نظر
نام:
ایمیل:
* :
* نظر:
هنر و فرهنگ1
کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم
کتاب چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی منتشر شد:

کرونا؛ نادانی انسان در عصر علم و فناوری قرن بیست و یکم

کتاب«چشم انداز‌های ارتباطی پاندمی»جدیدترین اثر دکتر هادی خانیکی با گردآوری وتدوین حبیب راثی تهرانی، با نگاهی ارتباطی به بیماری کرونا، به‌تازگی ازسوی مرکز نشر دانشگاهی منتشر و راهی بازار نشر شده است.
فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!
حمایت بی‌شرمانه شاهین نجفی از فحاشی و توهین عناصر ضدانقلاب به مردم ایران:

فحش دادن بخشی از ابزار کار و سنت ماست!

شاهین نجفی خواننده هتاک، فحش دادن را بخشی از ابزار کار خود و از سنت‌های خود و عناصر ضد انقلاب دانست و خواست که مردم فحاشی کردن را به عنوان بخشی از فرهنگ و سنت‌های خود بپذیرند!!
هنر و فرهنگ2
دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد
معرفی کتاب: "دروازه بانی"، اثر پاملا شومیکر، ترجمه دکتر حسین افخمی:

دروازه‌بانی، تاثیر مستقیمی بر برداشت ما از واقعیت‌های اجتماعی دارد

بنابر نظر پاملا شومیکر، استعاره "دروازه‌بانی" را می‌توان برای هرموقعیت تصمیم گیری و با هرمیزان اطلاعات به کار برد؛ چه این انتقال از طریق کانال‌های جمعی و چه از طریق کانال های بین‌فردی باشد.
پر بازدیدها
آخرین اخبار