دو قرائت از یک روایت : زن، زندگی، آزادی

عطنا - روضه بخوانیم ، روضه ای ، رضوان طلب از آن چه قرار بود در شهریور ۱۴۰۱ بر سر میراث فاطمیه در ۱۴۴۴ بیاید، اما این بار مالک اشتر از یک قدمی خیمه معاویه برنگشت و پشت مرزهای سرزمین  های اشغالی قدس  مانده است تا علی تنها نماند و پرچم خمینی را به صاحب اصلی آن ، مصلح جهانی برساند. ان شالله به برکت صلوات بر محمد و آل محمد ؛

به همین مناسبت ، شایسته بود تحلیل اگر چه  کمی طولانی در چند بخش را به محضر عزیزان عرصه کنم.

بخش اول : دیرینه شناسی کوتاه و مختصر از فتنه ها و آشوب ها از ۲۴ بهمن ۱۳۵۷ تا کنون:

این تحلیل ها بیشتر ناظر به عوامل بیرونی و خارجی و نظام سلطه و هژمونی آمریکا دارد و نافی موانع و آسیب ها و مشکلات و ناکارآمدی ها و کارشکنی ها و تحریف های داخلی نیست که آن خود بحث مستقل و مبسوطی  را می طلبد. که اگر خداوند توفیق داد به صورت منسجم و یکپارچه به آن هم پرداخته‌ خواهد شد اگر چه تا کنون نیز پرداخته ایم .
 
اواخر  شهریور امسال بود که به بهانه ای اگر چه تلخ، اما ،فاجعه ای ، بسی تلخ تر در تهران رخ داد.
تهران ، کلان شهری  که اکنون بیش از هر زمان دیگر به مثابه ی  پایتخت سیاسی ایران و به مثابه ی  پایتخت جهان اسلام و جهان مظلومین و  به عنوان پایتخت محور مقاومت و هسته های حزب الله در سراسر جهان در کانون توجه جهانی قرار گرفته است و سبب شده است تا دو صف جنود خدا با جنود شیطان نزدیک تر و تنگ تر  از هر زمانی به مصاف هم بروند.

اگر چه در آغازین روزهای فتنه در اواخر شهریور و اوایل مهر ماه  در ابتدا زوایایی از فتنه و آشوب ها  غبارآلود بود اما اکنون با گذشت ۹۰ روز از  آن حادثه تلخ، ابعاد بین المللی و منطقه ای و ملی آن روشن و شفاف شده است.

جبهه غربی، عبری و عربی، روشن و  آشکارا و با صراحت و وقاحت و با روحیه همیشگی استکباری خود ،گفتند؛ آشوب های خشن و ضد ایران و ضد ایرانی در طول سه ماه گذشته  را ما به راه انداختیم، حمایت کردیم و تداوم بخشیدیم تا دبگر نامی از ایران واحد و  ایرانی سرافراز و نظامی بر آمده از اسلام ناب محمدی بر صفحه تاریخ نماند.

جبهه ی غربی، عبری و عربی ،نامی آشنا در ادبیات سیاسی تاریخ معاصر ما ایرانیان  بویژه در  طول ۴۲ سال گذشته است که به لطف الهی و عنایات امام زمان ، شکست ، پشت شکست را تجربه کرده است . این جبهه آمریکایی ، صهیونی  و عربستانی نه فقط  آشنای مردم ایران است که برای هر آزاده ای که درجهان زندگی مي کند آشنا است  و البته همراه با زبونی و خفت و شرمساری.

امروز کاملا مشخص شد اولآ، آشوب های اخیر زیر سر جبهه متراکم و منسجم کفر و شرک جهانی به رهبری آمریکا و اروپا بود که با  طراحی قبلی آن را به صحنه آوردند و حمایت کردند و ثانیا ، جبهه نفاق برخی از کشورهای اسلامی و منافقان و قاتلان  ۱۷۰۰۰ زن و مرد ایرانی  و اشرار تجزیه طلب مرزهای شرقی و غربی و جنوبی کشور عملگی آن را  عملیاتی و اجرایی کردند، و ثالثا،  و از همه مهم تر همه و  همه بسان جنگ احزاب،  آمده بودند تا نور خدا را  خاموش کنند، اما ریششان سوخت و ریشه شان از منطقه و در جهان سست تر از گذشته شد که ان شالله بزودی کنده می شود.

در طول تاریخ انبیاء از آدم تا خاتم و از خاتم تا به امروز ، هیچگاه جبهه کفر و شرک و نفاق  دست از مبارزه با جبهه توحید و موحدان، جبهه حق و حق مداران ، جبهه آزادگی و آزادگان و جبهه غیرت و غیرت مردان  برنداشته است،  اما گویا دوست دارد به عنوان  هماوردی شکست خورده در تاریخ ،همچنان  بخت خود را آزمایش کند ، شاید در ناامیدی بسی نابودی باشد. که البته این سنت الهی است در به خاک مالیدن دماغ مستکبران ، کسانی که پنجه در پنجه قدرتمند خداوند کرده تا همچنان الهه قدرت، جاودانه بمانند، اما به شهادت تاریخ، فراعنه جهان همیشه در توهم پیروزی های گذرا یا به عبارت درست تر در غروراز موفقیت های گذرا  همیشه بازندگان تاریخ بودند.

امروز اما، پاشنه درب سرنوشت قصه و داستان شیطان بزرگ قرن بیستم آمریکا، هم متفاوت از سرنوشت سلاطین جور و ستم نمردد و شداد ، و چنگیز و صدام و....نیست. زیرا این  سنت خداوندی است و سنت خداوند ثابت و  لایتغیر  است.

آمریکا و صهیونیسم از زوز اولی که جرقه این انقلاب به دست  آن مرد خدا ، خمینی کبیر (ره)  در ۱۵ خرداد  ۱۳۴۳ زده شد تا ۲۲ بهمن ۱۳۵۷ که آن  جرقه، شمع فروزان شد و تا آذر ۱۴۰۱ که  آن شمع فروزان ، خورشید تابنده شد و تا ظهور صاحب اصلی انقلاب که این خورشید فروزان ، خورشید عالم گیر و جهانی و بین المللی خواهد شد، در همه ی این دوره های  تاریخی  این آمریکا و همپیمانانش بودند که روز به روز ضعیف تر شدند و این خمینی و یاورانش بودند که روز به روز  قوی تر شدند.

و این است فلسفه اصلی فتنه ها و آشوب هایی که بر مردم قهرمان  ایران  گذشت و فتنه‌های و آشوب هایی که در پیش است. آشوب ها و فتنه هایی  با طراحی  قبلی  شیطان بزرگ ، آمریکا و اجرای عمله آمریکا ، یعنی رژیم جنایت پیشه و کودک کش صهیون و پادویی میراث داران وهابی در منطقه و  مفلسان و درماندگان و بیچاره های بی مقدار و بی مکان و بی فضا اعم  از هرجایی های سياسي سلطنت طلب تا آدم کشان سازمان تروریستی مسعود و مریم و تا دیگر اشرار از اطراف و اکناف ایران قهرمان و ایران سربلند و ایران امام رضا و ملت امام حسین.

فتنه اخیر ، توسط نظام هژمونی سرمایه داری جهانی و سلطه صهیونیستی  رقم خورد و با  سرعت و شدت گسترده و جهانی و بین المللی شد، زیرا قدرت رسانه ای رسانه های قدرت جهانی  سه جناح  عبری، عربی و غربی با  قرائت  خود شعار * زن، زندگی ، آزادی * را بر سر زبان ها انداختند و حمایت کردند.

در این تحلیل پس از بخش اول که به همین مقدار کفایت می شود در بخش دوم ، قرائت اسلام ناب محمدی  در چهارچوب  گفتمان انقلاب اسلامی از شعار * زن. زندگی ، آزادی * آرارات می شود  و در بخش سوم و پایانی قرائت،  مدرنیته و نظام سیاسی اقتصادی لیبرالی و نئولیبرالی از شعار * زن، زندگی، آزادی* ارائه می شود و در بخش انتهایی نتیجه گیری و قضاوت است که به مخاطبان  واگذار می شود که خود مقایسه کنند و خود انتخاب کنند ، چرا که سرنوشت فردی و اجتماعی  نوشتنی و ساختنی است و انسان ، موجود مختار است، که به راه شیطان برود یا به راه خدا برود.

بخش دوم ؛ قرائت،  اسلام ناب محمدی در چهارچوب گفتمان‌ انقلاب اسلامی از شعار ، زن، زندگی ، آزادی

۱- زن، فاطمه(س)، به مثابه ی دختر پیامبر (ص)
۲- زندگی، فاطمه (س)به مثابه همسر علی ( ع)
۳- آزادی، فاطمه(س) به مثابه مدافع ولایت
ان شالله در ادامه خواهد آمد.

نویسنده: ابوالقاسم فاتحی دهاقانی