عطنا - نظریه پردازان مطرحی همچون مارشال مک لوهان و هابرماس به این موضوع اشاره کرده اند که در آینده نه چندان دور مردم در اینترنت زندگی خواهند کرد و نوید زندگی در دنیایی که در عین واقعی نبودن، بسیار واقعی است را داده بودند و بر این عقیده بودند که شبکه های اجتماعی در فرایند اقناع و ترغیب افکار عمومی قدرت غیر قابل انکاری پیدا کرده اند.
حالا هر نسلی رسانه خودش را دارد و هر رسانه ای هدفی را دنبال میکند؛ هر نسلی برای انتقال پیام خود، رسانه خود را به شکلی انتخاب میکند که گویای حوادث و مسائل مربوطه باشد.
فضای مجازی رسانه نسل ما است، در این فضا هرکس پروفایلی از اطلاعات خودش را در معرض عموم میگذارد و هویت مجازی خویش را می سازد، که حتی ممکن با هویت حقیقی وی تفاوت های غیرقابل چشم پوشی داشته باشد. افراد در فضای مجازی در کنار زیست واقعی خود زیست مجازی پیدا می کنند و از طریق همین هویت مجازی به نقش آفرینی اجتماعی و گاها مشارکت اجتماعی اقدام میکنند.
اما همین کنش های مجازی در عصر ارتباطات می توانند یک لیدر فعال و تاثیر گذار بر روی اجتماع و مردم یک جامعه باشد،رهبری که وجود خارجی ندارد، ولی می تواند آینده انسان ها ترسیم کند و بسازد. معمولا اکثر اسلکتویست ها* که ما از این به بعد آنها را به عنوان «کنشگران» نام می بریم تصور میکنند در حال برداشتن اولین گام برای بهبود آینده نوع مردم هستند. اما آنها چگونه کارشان را آغاز میکنند؟ و چگونه کارشان را ادامه میدهند؟ و یا اینکه آنها به دنبال چه هدفی هستند؟
امکان دارد برای آغاز، هر روز مجموعه ای از انتخاب های آگاهانه و کوچک را انجام دهند کاری که ممکن است هر کدام از ما آنها را انجام بدهیم. البته شاید در نگاه نخست به نظر سنگین برسد اما اینگونه نیست، آنها بر این باور
هستند که اگر هر روز کارهای کوچکی را انجام بدهند می توانند دنیا را تغییر بدهند. کنشگران هم در واقع می توانند هادیان جامعه باشند هم ناقضان قوانین و اینجاست که مرز بین این دو مهم، به باریکی مو خواهد شد.
اسلکتویست های مجازی و کمپین های مجازی بر روی عملیات از پیش تعیین شده و سازماندهی شده می باشد و جنبش های مجازی معمولاً از شبکه های اجتماعی پر مخاطب مانند توتیتر، فیس بوک و اینستاگرام آغاز میشود،اما دامنه بحث در مورد آن تا دنیای واقعی گسترش پیدا میکند.
همانگونه که در دنیای واقعی کنش های بد، خوب ، موثر یا بی فایده وجود دارد کنش های آنلاین و مجازی هم میتواند بد، خوب یا موثر باشند. اما باید این را بپذیریم که افراد جامعه به ویژه جوانان، روز به روز زمان بیشتری را در فضای مجازی سپری می کنند و تحرک سیاسی و اجتماعی آنان دیگر شباهت چندانی به گذشته ندارد.
در هفته های گذشته حجم بالای ارسال مطالب و هشتگ سازی مجازی به خصوص در شبکه اجتماعی توئیتر باعث بهت و حیرت مخاطبان شد. حجم تولید محتوا، هشتگ سازی و به خصوص فعال شدن ریترها (ریتوئیت کننده ها) کار را به جایی رساند که بنابر ادعای رسانه ها رکورد تاریخ توئیتر از چند جنبه شکسته شد.
آن چیزی که در اتفاقات اخیر دیدیم در ابتدای بیشتر از آن که یک کنش میدانی باشد یک جنگ سایبری بود. این جنگ سایبری آنقدر شدید و سنگین بود که حتی صدای کارشناسان تحلیل داده CNN را نیز در آورد. اتفاقات اخیر بیشتر از آنکه یک جنبش آگاهانه و یک کنش انسانی باشد اسلکتویست مجازی بوده و عاری از یک خودآگاهی تاریخی بوده است.
تجمعات امروز نمونه بارزی از کنشگری منفی دیجیتال بود که علیه نظام حاکم که به جهت نداشتن عقبه پررنگ، نداشتن شاخص برای وحدت ملی و ملت سازی، نداشتن رهبری منظم و از همه مهم تر رباتیک بودن جنبش به زودی اثرش را از دست خواهد داد.
اسلکتیویسم (slacktivism) که به “مبارزه از زیر لحاف” هم معروف است، به فعالیتهای مجازی اطلاق میشود که در کاربر احساس رضایت کاذب از انجام عملی مثبت را برمیانگیزاند.
نویسنده: امیرمحمد حاتمی
منبع: نشریه حیفا شماره 32
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: