عطنا - در این روزهای تلخ که عده ای ظاهرا ایرانی با دشمنان این آب و خاک در توهین و تحقیر تیم ملی فوتبال ایران همصدا شده اند، بد نیست سوابق هدایت گران این حرکت شوم را بررسی کنیم تا در مورد ماهیت این اقدام اطلاعات بیشتری کسب کنیم.
افرادی که این روزها از تحریم تیم ملی ایران و نخواندن سرود ملی و توهین به پرچم سه رنگ ایران به بهانه مخالفت با جمهوری اسلامی و دفاع از زن، زندگی، آزادی دفاع می کنند همان هایی هستند که در سخت ترین روزهای ایران شرکت های بین المللی را تهدید می کردند که با ایران تجارت نکنند و حتی در بدترین روزهای اوج کرونا که مردم ایران در حال قتل عام شدن بودند، با ارسال ایمیل شرکت های کره ای را تهدید می کردند که به ایران دارو نفروشند.
این خیانت ها در حق ملت ایران از سوی افرادی همچون رضا پهلوی، فعالان رسانه ای وی در نشریاتی مانند نیوزویک و دیگر رسانه های غربی انجام می شد. آنان مصاحبه می کردند و می گفتند مردم ایران قدردان تحریم ها نیستند!
از طرف دیگر در رسانه های فارسی زبان معاند به مردم ایران تلقین می کردند که جمهوری اسلامی دروغ می گوید و خرید و فروش دارو اصلا تحریم نیست. این در حالی بود که نقل و انتقال پول برای خرید دارو توسط آمریکا و اروپا ناممکن شده بود.
در همان ایام افرادی مانند نازنین بنیادی که حتی یک هفته در ایران زندگی نکرده و مهم ترین سابقه وی بازی در ویدئوهای ترانه های مبتذل افشین خواننده پاپ و دوستی و پادویی برای تام کروز برای وادار کردن وی برای عضویت در یک فرقه خاص مذهبی بوده، ناگهان به رهبر جنبش زنان ایران مبدل شده و بدون هیچ گونه دانش و اطلاعات سیاسی که موجب حیرت دیگر فعالان جنبش زنان نیز شد، مدعی می شود که تحریم و حمله نظامی به ایران مانند شیمی درمانی برای درمان سرطان است و با این اظهارات سخیف حمله نظامی و کشتار میلیون ها هموطن را توجیه می کند.
این افراد و زنانی مانند مسیح علی نژاد که مدعی هستند " عرب نمی پرستند" بدون هیچ شرمی با افتخار و خوشحالی به خدمت ولیعهد جنایتکار عربستان در شبکه تروریستی ایران اینترنشنال درآمدند. همان فردی که مخالفان سیاسی خود را با اره تکه تکه می کند و تصریح کرده بود جنگ را به داخل ایران می کشاند.
چنین اشخاصی به همراه خیل کثیری از خبرنگاران سایر رسانه ها به خاطر دریافت چند صددلار بیشتر به شبکه ایران اینترنشنال پیوستند و هر روز با دعوت از سران گروهک های تجزیه طلب کرد و ترک و بلوچ و عرب و غیره برای تشدید شکاف های قومیتی در کشوری با هفت هزار سال سابقه تمدنی تلاش کردند.
این افراد در کنار هنرمندان بی وطن در عربستان کنسرت های اختصاصی برگزار کردند و با وقاحت تمام فیلم های حضور در این کنسرت ها را منتشر و در تعریف و تمجید از سلطان دیکتاتور سعودی سنگ تمام گذاشتند. حال همین افراد و مزدورانشان در تهران شعار مرگ بر دیکتاتور سر می دهند و از نبود آزادی ها گله دارند و یکی از تلخ ترین طنزهای تاریخ را آفریده اند.
وقتی این هنرمندان و خوانندگان از بردن نام خلیج فارس در امارات متحده عربی یکی از دشمنان قسم خورده ایران که به خاک ان چشم طمع دارد، منع شدند، به خاطر مبلغی پول گردن کج کردند و گفتند ما اصلا سیاسی نیستیم و صرفا هنرمندیم. این موضوعی سیاسی بین ایران و امارات است و ربطی به ما ندارد. وقتی اعتراضات در ایران آغاز شد همه این افراد ناگهان دوباره سیاسی شدند، از استفاده از هنر برای مقاصد سیاسی دفاع کردند و دور تازه ای از مزدوری برای شبکه های فارسی زبان سعودی و اماراتی حامی تجزیه ایران را آغاز کردند!
این افراد در سال های اخیر تلاش کرده اند بین ایران و همه متحدان آن درگیری و تفرقه ایجاد کنند. در شرایطی که مداخله سعودی، امارات، ترکیه و ... در کشورهای همسایه ایران و صرف میلیاردها دلار پول برای تضعیف منافع ملی ما لحظه ای متوقف نمی شود، این افراد از حضور و نقش آفرینی ایران در عراق و افغانستان و لبنان و سوریه گله کردند و برای صرف پول توسط ایران در این کشورها برای جلوگیری از نفوذ تروریست ها و اسراییل به درون خاک ایران که این روزها شاهد تحققش هستیم، اشک تمساح ریختند.
هدف از این دروغ پراکنی های رسانه ای و جنگ های روانی مزدوری برای دشمنان ایران، قطع صادرات ایران به کشورهای همسایه و تشدید اثرات تحریم و فروپاشی اقتصادی کشور در زیر فشار تحریم بود.
همین جماعت که رعایت اخلاق و قانون و آزادی خواهی ورد زبانشان شده بود، برای ترور ناجوانمردانه وطن دوست ترین فرزندان این آب و خاک مانند سردار سلیمانی و شهید فخری زاده و غیره به دست آمریکا و اسراییل و با کمک جمهوری آذربایجان و سعودی و غیره فریاد شادی سر دادند و شیرینی پخش کردند.
این افراد مدعی بوده و هستند که با جمهوری اسلامی مشکل دارند، اما با بی اخلاقی تمام شیوع کرونا در جهان را به جمهوری اسلامی و یک شرکت هواپیمایی ایرانی نسبت دادند و پرپر شدن هزاران ایرانی را به مسخره گرفتند. هدف از این کار لغو تمام پروازهای ایران به خارج از کشور و به ویژه پروازهای تجاری، قطع صادرات ایران، دشوار شدن واردات و تشدید تحریم ها در شرایط شیوع گسترده کرونا بود.
این وطن فروشان فارسی زبان روزانه صدها دروغ در مورد ایران منتشر کردند و امنیت روانی مردم را هدف گرفتند. هر روز به دهها سازمان و نهاد و فدراسیون بین المللی التماس کردند و نامه نوشتند تا فوتبال و تمام ورزش ایران تحریم شود تا اندک دلخوشی های باقی مانده مردم ایران را بگیرند و هویت جمعی و وحدت و همدلی ایران و ایرانی را به نابودی بکشند و در نهایت با مسخ و بی تفاوت کردن مردم و بی دفاع کردن کشور، ایران را به یک لیبی یا سوریه دیگر تبدیل کنند و کاری کنند مردم ایران به جای دفاع از وطن از ویرانی آن و اشغال کشور توسط خارجیان استقبال کنند و این بی آبرویی و شکست را در قالب مشروعیت مداخله بشردوستانه برای دفاع از آزادی و حقوق بشر بپذیرند!
همین افراد امروز برای از بین رفتن شغل هزاران ایرانی و قطع نفوذ اقتصادی ایران در دیگر کشورها مدعی مداخله آنها در سرکوب مردم شده اند. حال آنکه شرکت هایی مانند میهن و کاله با حضور قدرتمندانه در کشورهای همسایه ایران موی دماغ عربستان و اسراییل هستند. دشمنان ایران در کنار ضربه زدن به شرکت های موفق ایرانی تلاش دارند راه دیپلماسی را نیز با فشار برای تعطیلی سفارتخانه های ایران در خارج از کشور ببندند، زیرا به خوبی می دانند با تعطیل شدن دیپلماسی تنها گزینه جنگ بر روی میز باقی می ماند.
دشمنان ایران که تنها در فارسی صحبت کردن با وطن دوستان مشترک هستند، به اسم مبارزه با جمهوری اسلامی هر روز یک شکایت بر علیه ایران ثبت می کنند و با شیادی تمام با استفاده از این شکایت ها اموال عمومی متعلق به ملت را در نقاط مختلف جهان بالا کشیده و هر کس کوچک ترین انتقاد یا نقدی را متوجه این افراد شیاد و جنگ طلب کند، بلافاصله او را به بی شرفی، مزدوری برای جمهوری اسلامی، مخالفت با آزادی و غیره متهم می کنند.
تمرکز فعالیت این کشورها در آمریکا و به خصوص کانادا است که به بهشت دزدان فراری بیت المال از ایران مبدل شده است. این افراد که برای سرقت ثروت ایران در خارج از کشور با یکدیگر مسابقه گذاشته اند، منتقدان خود را در رسانه ها و فضای مجازی به قتل و تجاوز و سنگسار متهم می کنند، زندگی ایرانیان منتقد خود را در خارج از کشور به جهنم مبدل می کنند و آنها را مزدور جمهوری اسلامی توصیف می کنند، حتی اگر این افراد به سیاست های نظام هم نقدهای جدی داشته باشند صدایشان خفه شده و به شدت سرکوب می شوند.
نمونه رفتار این افراد و سبک دیکتاتوری آنها را در برابر خونندگانی مانند گوگوش، ساسی مانکن و بازیگری مانند مهناز افشار شاهد بودیم. این افراد تا بدان حد دیکتاتور هستند که حتی تنوع در روش مبارزه با جمهوری اسلامی را نیز تحمل نکرده و به عنوان مثال اعتراض به نظام در حین برگزاری کنسرت را نمی پذیرند و معتقدند تنها با عدم برگزاری کنسرت است که می توان به جنگ نظام رفت. دیگر رفتارهای عجیب و زننده این افراد را در حین برگزاری تجمع های اعتراضی در خارج از کشور شاهد بوده ایم که چگونه با فحاشی به جان هم می افتند و آبروی ایران و ایرانی را می برند.
همین افراد هیچ نگرانی و انتقادی به سرقت اموال ملت ایران توسط امثال خاوری ها و مرجان آل آقا ندارند و در نهایت مشخص می شود که مانند مهدی خلجی مخالف دوآتشه نظام جمهوری اسلامی خود شریک دزد و رفیق قافله هستند و حتی فرار این افراد به خارج از کشور را هم تسهیل کرده اند.
این افراد مانند مسیح علینژاد و حامد اسماعیلیون که برای فروپاشی جمهوری اسلامی تحت فشار تحریم و رکود و تورم اقتصادی و نیز جنگ شناختی و ابرچالش های رسانه ای و فرهنگی عجله زیادی دارند، این روزها به دست و پای ناتو و نظامیان آن افتاده اند و بی تعارف خواستار حمله نظامی به ایران هم شده اند و به همین منظور با منفورترین دشمنان ایران اعم از مجاهدین خلق و گروهک های تجزیه طلب پان ترک و پان کرد و خلق عرب و بلوچ و غیره همدست شده اند.
داستان خیانت و رذالت و وطن فروشی این افراد مثنوی هفتاد من است، اما از عجائب روزگار این است که آنان در وقاحت و دشمنی با ایران زمین به چنان اوجی رسیده اند که امروز مدعی وطن پرستی شده و در اقدامی که در طول تاریخ جهان بی سابقه است، اعضای تیم ملی کشور خود را با الفاظی همچون بی شرف و مزدور خطاب می کنند و روحیه این بازیکنان را چنان تخریب می کنند که آنها از قرائت سرود ملی ایران پرهیز کرده و تصور کنند با این کار در حق مردم خود خیانت کرده اند.
این مزدوران فارسی زبان با استفاده از امپراطوری رسانه ای دروغگوی آمریکایی و سعودی برخی از مردم ایران را نیز در بغض و کینه خود از جمهوری اسلامی ایران همراه کرده اند و با توجه به ضعف های داخلی موفق شده اند عده ای از هموطنان را به چنان درجه ای از مسخ شدگی و اشتباه شناختی برسانند که آنان برای حل مشکلاتی که آمریکا و انگلیس و سعودی و غیره ایجاد کرده اند به همین کشورها که دولت هایشان از فاسدترین، ضدمردمی ترین و خون ریزترین دولت های تاریخ هستند پناه ببرند. همین دولت ها از مزدوران فارسی زبانی حمایت می کنند که وطن فروش ترین، وابسته ترین و کثیف ترین موجودات تاریخ ایران محسوب می شوند و تنها به خاطر دریافت یک مشت دلار فرامین کادوپیچ شده اربابان خود را برای اجرا به جاهلانی داخلی منتقل می کنند.
اگر همین امروز فکری برای تقویت رسانه ها، افزایش استقلال و گسترش دامنه نفوذ آنها نکنیم و دولت و مدیران ارشد نظام برای اصلاح امور، ایجاد آشتی ملی و تقویت روحیه مردم در این جنگ نابرابر فکری نکنند، روزهای آینده روزهای بسیار سخت تری خواهد بود. دشمن تلاش برای تضعیف وحدت ملی، پیشبرد تجزیه طلبی و تبدیل دولت ایران را به یک دولت ورشکسته نه از استان های مرزی، بلکه از قلب تهران آغاز کرده است. صدای گوشخراش معدود بوقچی هایی که بعد از هر گل انگلیس به ایران شادمانی می کردند باید زنگ های خطر را برای هر ایرانی وطن پرستی به صدا درآورد.
اگر همیشه در شگفت بوده اید که انگلیس چگونه طی دو قرن، بخش های زیادی از ایران را جدا کرد، دهها قرارداد استعماری و ظالمانه را به ایران تحمیل کرد و با کودتایی نه چندان دشوار دولت ملی دکتر محمد مصدق را در ایران سرنگون کرد، دیشب باید جواب خود را گرفته باشید. ایجاد دو قطبی های مسموم و اعمال سیاست تفرقه بینداز و حکومت کن استعمار پیر این روزها در ایران به اوج خود رسیده است. این روزها کشور به نقش آفرینی و تزریق روحیه و خلاقیت و ابتکارعمل مدیران ارشد نظام، اساتید برجسته دانشگاه ها و هر میهن پرست خلاق و خوش فکری نیاز مبرم دارد، وگرنه صدور پیام تبریک در روزهای پیروزی و ژست گرفتن در کنار کاپ قهرمانی و لبخند زدن در برابر دوربین ها کار دشواری نیست. ما روزهای بدتر از این هم را با همدلی و تلاش پشت سر گذاشته ایم و با تزریق آگاهی به مردم این بار هم پیروز خواهیم بود. ان شالله.
عطنا را در شبکههای اجتماعی دنبال کنید: